ویکی‌نبشته fawikisource https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87%D9%94_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C MediaWiki 1.42.0-wmf.26 first-letter مدیا ویژه بحث کاربر بحث کاربر ویکی‌نبشته بحث ویکی‌نبشته پرونده بحث پرونده مدیاویکی بحث مدیاویکی الگو بحث الگو راهنما بحث راهنما رده بحث رده درگاه بحث درگاه پدیدآورنده بحث پدیدآورنده برگه گفتگوی برگه فهرست گفتگوی فهرست TimedText TimedText talk پودمان بحث پودمان بحث کاربر:روزبه 3 2077 207411 207392 2024-04-10T20:01:34Z Yoosef Pooranvary 1023 /* ستاره */ wikitext text/x-wiki == مشروح مذاکرات مجلس == [https://www.ical.ir/ical/fa/Content/catlist/cat12_mashrooh_5189/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD%20%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3%20%D9%85%D9%84%DB%8C این لینک] را ببینید. من بدون تطابق متن را کپی کردم. --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC) :ممنون. لینک برای من کار نمی‌کند. شاید چون خارج از ایران هستم. به هر حال ولی متنی که گذاشته‌اید خیلی کمک است. به جای تایپ کردن می‌توانم تطابق بدهم. [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC) [[مذاکرات مجلس شورای ملی|این]] را هم ببینید. در حال تکمیل تدریجی آن بودیم. --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC) :باز هم ممنون. خیلی کار روی مذاکرات مجلس طاقت‌فرساست. من فعلاً همین یک جلسه را علاقه‌مند هستم چون مربوط به تقویم بود. (البته باید جلسات دیگری را هم در آینده پیدا کنم، مثلاً جلسات مربوط به اتخاذ ساعت رسمی، یا تبدیل تقویم به شاهنشاهی). [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC) == معرفی ویکی‌نبشته == خواستم تشکر کنم از اینکه ویکی‌نبشته را روی حساب تویتر خودتان معرفی کردید. فکر می‌کنم بد نباشد بعضی از کارهای شاخص که تکمیل شده‌اند را هم هر از گاهی معرفی کنید. شاید باعث جذب مخاطب شود. --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۴۶ (UTC) حتماً. بیشتر دنبال جذب داوطلب بودم تا خواننده. ولی در فکر هستم لااقل یک رشته دربارهٔ ebookهای ویکی‌نبشته بنویسم. ولی باید اول تستشون کنم. [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۲۰ (UTC) ::سلام. من هم از دیروز برام سوال بود که اینهمه کاربر جدید از کجا آمدند که الان توییت شما را دیدم. به نوبه خودم از شما سپاسگزارم. در مورد ایبوک‌ها هم در بیشتر موارد خروجی قابل قبولی دارند و خیلی از جدول‌ها و شعرها و متون را درست نمایش میدهند. بغیر از گزینه‌های دانلودی که در سایت وجود دارد از [https://ws-export.wmcloud.org/ این صفحه] با تنظیمات بیشتری میتوانید صفحات را به شکل کتاب دانلود کنید. <span style="font-family:times; text-shadow: 0 0 .11em #6af; font-size:12pt">[[User:Arash.z|Arash.z]] <small>([[User talk:Arash.z|بحث]])</small></span> یکشنبه،۱۵ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۰۲ (ایران) ‏۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۲ (UTC) == سیاق == سلام. خبر جدیدی از قبول شدن طرح [[ویکی‌نبشته:دفترخانه/بایگانی ۲۰۲۱#خط سیاق|خط سیاق فارسی]] نشده؟ [[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۴ (UTC) :نه، در دست انجام است هنوز. بعید است به یونی‌کد 17.0 هم برسد. [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۷ (UTC) == ستاره == سلام. ستاره‌ای که در این [[برگه:BorhanQate1.pdf/۲۱۰|برگ]] هست را در کدهای یونیکد پیدا نمی‌کنم. شما می‌شناسید؟ [[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۵ (UTC) :ستارهٔ زیرنویس را می‌گویید (قبل از «در خم») یا ستارهٔ قبل از «آ» را؟ [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC) :: هر دو --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۱ (UTC) ljymzidmtm3j7at2umfabl2lqjuevje 207425 207411 2024-04-11T03:07:30Z روزبه 73 /* ستاره */ پاسخ wikitext text/x-wiki == مشروح مذاکرات مجلس == [https://www.ical.ir/ical/fa/Content/catlist/cat12_mashrooh_5189/%D9%85%D8%B4%D8%B1%D9%88%D8%AD%20%D9%85%D8%B0%D8%A7%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA%20%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3%20%D9%85%D9%84%DB%8C این لینک] را ببینید. من بدون تطابق متن را کپی کردم. --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۳ (UTC) :ممنون. لینک برای من کار نمی‌کند. شاید چون خارج از ایران هستم. به هر حال ولی متنی که گذاشته‌اید خیلی کمک است. به جای تایپ کردن می‌توانم تطابق بدهم. [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC) [[مذاکرات مجلس شورای ملی|این]] را هم ببینید. در حال تکمیل تدریجی آن بودیم. --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۵ (UTC) :باز هم ممنون. خیلی کار روی مذاکرات مجلس طاقت‌فرساست. من فعلاً همین یک جلسه را علاقه‌مند هستم چون مربوط به تقویم بود. (البته باید جلسات دیگری را هم در آینده پیدا کنم، مثلاً جلسات مربوط به اتخاذ ساعت رسمی، یا تبدیل تقویم به شاهنشاهی). [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۲۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۵ (UTC) == معرفی ویکی‌نبشته == خواستم تشکر کنم از اینکه ویکی‌نبشته را روی حساب تویتر خودتان معرفی کردید. فکر می‌کنم بد نباشد بعضی از کارهای شاخص که تکمیل شده‌اند را هم هر از گاهی معرفی کنید. شاید باعث جذب مخاطب شود. --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۴ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۲۰:۴۶ (UTC) حتماً. بیشتر دنبال جذب داوطلب بودم تا خواننده. ولی در فکر هستم لااقل یک رشته دربارهٔ ebookهای ویکی‌نبشته بنویسم. ولی باید اول تستشون کنم. [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۲۰ (UTC) ::سلام. من هم از دیروز برام سوال بود که اینهمه کاربر جدید از کجا آمدند که الان توییت شما را دیدم. به نوبه خودم از شما سپاسگزارم. در مورد ایبوک‌ها هم در بیشتر موارد خروجی قابل قبولی دارند و خیلی از جدول‌ها و شعرها و متون را درست نمایش میدهند. بغیر از گزینه‌های دانلودی که در سایت وجود دارد از [https://ws-export.wmcloud.org/ این صفحه] با تنظیمات بیشتری میتوانید صفحات را به شکل کتاب دانلود کنید. <span style="font-family:times; text-shadow: 0 0 .11em #6af; font-size:12pt">[[User:Arash.z|Arash.z]] <small>([[User talk:Arash.z|بحث]])</small></span> یکشنبه،۱۵ خرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۰۲ (ایران) ‏۵ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۶:۳۲ (UTC) == سیاق == سلام. خبر جدیدی از قبول شدن طرح [[ویکی‌نبشته:دفترخانه/بایگانی ۲۰۲۱#خط سیاق|خط سیاق فارسی]] نشده؟ [[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۴ (UTC) :نه، در دست انجام است هنوز. بعید است به یونی‌کد 17.0 هم برسد. [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۷ (UTC) == ستاره == سلام. ستاره‌ای که در این [[برگه:BorhanQate1.pdf/۲۱۰|برگ]] هست را در کدهای یونیکد پیدا نمی‌کنم. شما می‌شناسید؟ [[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۷:۳۵ (UTC) :ستارهٔ زیرنویس را می‌گویید (قبل از «در خم») یا ستارهٔ قبل از «آ» را؟ [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۶ (UTC) :: هر دو --[[کاربر:Yoosef Pooranvary|یوسف]] ([[بحث کاربر:Yoosef Pooranvary|بحث]]) ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۱ (UTC) :::حقیقت این که کیفیت اسکن این قدر پایین است که هیچ‌کدام را نمی‌توانم با قطعیت تشخیص دهم. اولی که لکه‌ای است واقعاً و به نظر هشت‌پر می‌رسد شاید ✴ باشد. دومی توخالی است و انگار شش‌پر. شبیه ✡ است که ۹۰ درجه چرخیده باشد. قطعاً چنین چیزی در یونی‌کد نیست، ولی با CSS و HTML باید بشود ✡ را چرخاند. [[کاربر:روزبه|روزبه]] ([[بحث کاربر:روزبه|بحث]]) ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۰۳:۰۷ (UTC) 1ukkkxbonrdxztnzflad7poojredodz برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۵۴ 104 61842 207393 191841 2024-04-10T15:36:25Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۴ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|دلهای دوستان تو خون میشود ز خوف<ref>شوق، حیف.</ref>|باز از کمال لطف تو دل میدهد رجا}} {{ب|یارب قبول کن ببزرگی و فضل خویش|کانرا که رد کنی نبود هیچ ملتجا}} {{ب|ما را تو دست گیر و حوالت مکن بکس<ref>بخلق.</ref>|الا الیک حاجت درماندگان فلا}} {{ب|ما بندگان حاجتمندیم و<ref>در نسخه‌های جدید: مائیم بندگان گنه‌کار و.</ref> تو کریم|حاجت همیشه پیش کریمان بود روا}} {{ب|کردی تو آنچه شرط خداوندی تو بود|ما در خور تو هیچ نکردیم ربّنا}} {{ب|سهلست اگر بچشم عنایت نظر کنی|اصلاح قلب را چه محل پیش کیمیا؟}} {{ب|اولیتر آنکه هم تو بگیری بلطف خویش|دستی وگرنه هیچ نیاید ز دست ما}} {{ب|کاری بمنتها نرسانید در طلب|بردیم روزگار گرامی بمنتها}} {{ب|فی‌الجمله دستهای تهی بر تو داشتیم|خود دست جز تهی نتوان داشت بر خدا}} {{ب|یا دولتاه اگر بعنایت کنی نظر|واخجلتاه اگر بعقوبت دهد جزا}} {{ب|ای یار جهد کن که چو مردان قدم زنی|ور پای بستهٔ بدعا دست برگشا}} {{ب|پیدا بود که بنده بکوشش کجا رسد|بالای هر سری قلمی رفته از قضا}} {{ب|کس را بخیر و طاعت خویش اعتماد نیست|آن بی‌صبر بود که کند تکیه بر عصا}} {{ب|تا روز اولت چه نبشتست بر جبین|زیرا که در ازل سعدااند و اشقیا}} {{ب|گر بر وجود عاشق صادق نهند تیغ|گوید بکش که مال سبیلست و جان فدا}} {{ب|ما را بنوشداروی دشمن امید نیست|وز دست دوست گر همه زهرست مرحبا}} {{ب|ای پای بست عمر تو بر رهگذار سیل|چندین امل چه پیش نهی مرگ در قفا؟}} {{ب|در کوه و دشت هر سبعی صوفیی بدی|گر هیچ سودمند بدی صوف بی‌صفا}} {{ب|پهلوی تن ضعیف کند پشت دل قوی|صیدی که در ریاض ریاضت کند چرا}} {{ب|چون شادمانی و غم دنیا مقیم نیست|فرعون کامران به و ایوب مبتلا}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> kilrzyvwiqtfozilr0huppp9k8bzm9d برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۵۵ 104 61843 207394 191843 2024-04-10T15:36:28Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۵ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1055-1"/>{{ب|امثال ما بسختی و تنگی نمرده‌اند|ما خود چه لایقیم بتشریف اولیا؟}} {{ب|غم نیست زخم خوردهٔ راه خدایرا|دردی چه خوش بود که حبیبش کند دوا}} {{ب|مابین آسمان و زمین جای عیش نیست|یک دانه چون جهد ز میان دو آسیا؟}} {{ب|عمرت برفت و چارهٔ کاری نساختی|اکنون که چاره نیست ببیچارگی بیا}} {{ب|کردار نیک و بد بقیامت قرین تست|آن اختیار کن که توان دیدنش لقا}} {{ب|تا هیچ دانهٔ نفشانی بجز کرم|تا هیچ توشهٔ نستانی بجز ثقی}} {{ب|گوئی کدام سنگدل این پند نشنود|بر کوه خوان که باز بگوش آیدت صدا}} {{ب|نااهل را نصیحت سعدی چندانکه هست|گفتیم اگر بسرمه تفاوت کند عمی}} {{پایان شعر}} <section end="p1055-1"/> <section begin="p1055-2"/>{{و|در ستایش علاءالدین عطاملک جوینی}} {{و|صاحب دیوان}} {{شعر}} {{ب|اگر مطالعه خواهد کسی بهشت برین را|بیا مطالعه کن گو بنوبهار زمین را}} {{ب|شگفت نیست گر از طین بدرکند گل و نسرین|همانکه صورت آدم کند سلالهٔ طین را}} {{ب|حکیم بار خدائی که صورت گل خندان|درون غنچه ببندد چو در مشیمه جنین را}} {{ب|سزد که روی عبادت نهند بر در حکمش|مصوری که تواند نگاشت نقش چنین را}} {{ب|نعیم خطهٔ شیراز و لعبتان بهشتی|ز هر دریچه نگه کن که حور بینی و عین را}} {{ب|گرفته راه تماشا بدیع چهره بتانی|که در مشاهده عاجز کنند بتگر چین را}} {{ب|کمان ابرو ترکان بتیر غمزهٔ جادو|گشاده بر دل عشاق مستمند کمین را}} {{ب|هزار نالهٔ بیدل ز هر کنار برآید|چو پر کنند غلامان شاه خانهٔ زین را}} {{ب|بهم برآمده آب از نهیب باد بهاری|مثال شاهد غضبان گره فکنده جبین را}} {{ب|مگر شکوفه بخندید و بوی عطر برآمد|که ناله در چمن افتاد بلبلان حزین را}} <section end="p1055-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}</noinclude> jfqxe768s9n14tlacafjvn7ztqejz4s برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۵۶ 104 61844 207395 192108 2024-04-10T15:36:32Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|بیار ساقی مجلس بگوی مطرب مونس|که دیر شد که قرینان ندیده‌اند قرین را}} {{ب|هزار دستان بر گل سخن‌سرای چو سعدی|دعای صاحب عادل علاء دولت و دین را}} {{ب|وزیر مشرق و مغرب امین مکه و یثرب|که هیچ ملک ندارد چنو حفیظ و امین را}} {{ب|جهان فضل و فتوت جمال دست وزارت|که زیر دست نشانده مقربان مکین را}} {{ب|در آن حرم که نهندش چهار بالش حرمت|جز آستان نرسد خواجگان صدرنشین را}} {{ب|چو شیر رایت ویرا کند صبا متحرک|مجال حمله نماند ز هول شیر عرین را}} {{ب|ملوک روی زمین را باستمالت و حکمت|چنان مطیع و مسخر کند که ملک یمین را}} {{ب|دیار دشمن ویرا بمنجنیق چه حاجت|که رعب او متزلزل کند بروج حصین را}} {{ب|وزیر عالم و عادل باتفاق افاضل|پناه ملک بود پادشاه روی زمین را}} {{ب|سنان دولت او دشمنان دولت و دین را|چنان زند که سنان ستاره دیو لعین را}} {{ب|بعهد ملک وی اندر نماند دست تطاول|مگر سواعد سیمین و بازوان سمین را}} {{ب|همیشه دست توقع گرفته دامن فضلش|چو وامدار که دریابد آستین ضمین را}} {{ب|شروح<ref>تمام نسخه‌ها «شروع» نوشته شده و تصحیح متن قیاسی است.</ref> فکر من اندر بیان خاصیت او|تکلف است که حاجت بشرح نیست یقین را}} {{ب|هلال اگر بنماید کسی بدیع نباشد|چه حاجتست که بنمایم آفتاب مبین را؟}} {{ب|در این حدیقه که بلبل زبان نطق ندارد|تو شوخ دیده مگس بین که برگرفت طنین را}} {{ب|ایا رسیده بجایی کلاه گوشهٔ قدرت|که دست نیست بر آن پایه آسمان برین را}} {{ب|گر اشتیاق نویسم بوصف راست نیاید|چنان مرید محبم که تشنه ماء معین را}} {{ب|بخاک پای تو ماند<ref>گفتم.</ref> یمین غیر مکفر|کزان زمان که بدانستم از یسار یمین را}} {{ب|برای حاجت دنیا طمع بخلق نبندم|که تنگ چشم تحمل کند عذاب مهین را}} {{ب|تو قدر فضل شناسی که اهل فضلی و دانش|شبه فروش چه داند بهای دُرّ ثمین را؟}} {{ب|نگاهدار و معینت خدای باد که هرگز|به از خدای نبینی نگاهدار و معین را}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 06whmzq6fr0av9u96vj1uu9m5bz6xz9 برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۵۷ 104 61845 207396 192109 2024-04-10T15:36:53Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۷ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1057-1"/>{{ب|مضاجع پدرانت غریق باد برحمت|که چون تو عاقل و هشیار پرورند بنین را}} {{ب|در سخن بدو مصرع چنان لطیف ببندم|که شاید اهل معانی که ورد خود کند این را}} {{ب|بخور ببخش که دنیا بهیچ کار نیاید|جز آنکه<ref>در نسخهٔ قدیم: چراغ.</ref> پیش فرستند روز بازپسین را}} {{پایان شعر}} <section end="p1057-1"/> <section begin="p1057-2"/>{{سعدی-ط}} {{و|در ستایش اتابک مظفرالدّین سلجوقشاه}} {{شعر}} {{ب|آن روی بین که حسن بپوشید ماه را|وآن دام زلف و دانهٔ خال سیاه را}} {{ب|من سرو را قبا نشنیدم دگر<ref>متن مطابقست با نسخ بسیار قدیم، در یک نسخه «ز کس»، و در نسخ چاپی «کمر».</ref> که بست؟|بر فرق آفتاب ندیدم کلاه را}} {{ب|گر صورتی چنین بقیامت بر<ref>در.</ref>آورند|فاسق<ref>عاشق.</ref> هزار عذر بگوید گناه را}} {{ب|یوسف شنیدهٔ که بچاهی اسیر ماند|این یوسفیست بر زنخ آورده چاه را}} {{ب|با دوستان خویش نگه میکند چنانک|سلطان نگه کند بتکبر سپاه را}} {{ب|در هر قدم که می‌نهد آن سرو راستین<ref>راستی.</ref>|حیفست اگر بدیده نروبند راه را<ref>در بعضی نسخ چاپی این بیت هم آمده: {{شعر}}{{ب|ای هر دو دیده پای که بر خاک می‌نهی|آخر نه هر دو دیدهٔ من به که راه را}}{{پایان شعر}}</ref>}} {{ب|من صبر بیش ازین نتوانم ز روی او|چند احتمال کوه توان بود کاه را؟}} {{ب|ای خفته کآه سینهٔ بیدار نشنوی|عیبش مکن که درد دلی باشد آه را}} {{ب|سعدی حدیث مستی و فریاد عاشقی|دیگر مکن که عیب بود خانقاه را}} {{ب|دفتر ز شعر گفته بشوی و دگر مگوی|الاّ دعای دولت سلجوقشاه را}} {{ب|یارب دوام عمر دهش تا بقهر و لطف|بدخواه را جزا دهد و نیکخواه را}} {{ب|واندر گلوی دشمن دولت کند چو میخ|فراش او طنابِ دَرِ بارگاه را}} {{پایان شعر}}<section end="p1057-2"/><noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 8cho9tdpwsxdqwzb6c7s2h3gtv44bbs برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۵۸ 104 62235 207397 192118 2024-04-10T15:36:58Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۸ —|}}{{خطکش}}</noinclude><section begin="p1058-1"/>{{سعدی-ط}} {{و|در وداع شاه جهان سعدبن ابی‌بکر<ref>این عنوان در یک نسخه است که بعبارت نقل شد.</ref>}} {{شعر}} {{ب|رفتی و صد هزار دلت دست در رکیب|ای جان اهل دل که تواند ز جان<ref>ز تو.</ref> شکیب؟}} {{ب|گوئی که احتمال کند مدتی<ref>مدت، شدت.</ref> فراق|آنرا که یکنفس نبود طاقت عتیب}} {{ب|تا همچو آفتاب برآئی دگر ز شرق<ref>ز شوق.</ref>|ما جمله دیده بر ره و انگشت بر حسیب}} {{ب|از دست قاصدی که کتابی بمن<ref>کتابت بما.</ref> رسد|در پای قاصد افتم و بر سر نهم کتیب}} {{ب|چون دیگران ز دل نروی گر روی ز چشم|کاندر میان جانی و از دیده در حجیب}} {{ب|امید روز وصل دل خلق میدهد|ورنه فراق خون بچکانیدی از نهیب}} {{ب|در بوستانسرای تو بعد از تو کی شود<ref>بود.</ref>|خندان انار و، تازه به و، سرخ روی سیب؟}} {{ب|این عید متفق نشود خلق را نشاط|عید آنکه بر رسیدنت آذین<ref>چندانکه بر رسیدنش آئین، از بسکه بر رسیدنت آئین.</ref> کنند و زیب}} {{ب|این طلعت خجسته که با تست غم مدار|کاقبال یاورت بود اندر فراز و شیب}} {{ب|همراه تست خاطر سعدی بحکم آنک|خلق خوشت چو گفتهٔ سعدیست دلفریب}} {{ب|تأیید و نصرت و ظفرت باد همعنان|هر بامداد و شب که نهی پای در رکیب}} {{پایان شعر}} <section end="p1058-1"/> <section begin="p1058-2"/>{{و|در وصف بهار}} {{شعر}} {{ب|علم دولت نوروز بصحرا برخاست|زحمت لشکر سرما ز سَرِ ما برخاست}} {{ب|بر عروسان چمن بست صبا هر گهری|که بغواصی ابر از دل دریا برخاست}} {{ب|تا رباید کله قاقم برف از سَرِ کوه|یزک تابش خورشید بیغما برخاست}} {{ب|طبق باغ پر از نقل و ریاحین کردند|شکر آنرا که زمین از تب سرما برخاست<ref>این بیت فقط در یک نسخهٔ قدیم دیده شد.</ref>}} {{ب|این چه بوئیست که از ساحت خلخ بدمید؟|وین چه بادیست که از جانب یغما برخاست؟}}<section end="p1058-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> oi5re8vubt7izvg1p1la8x1yuo2oylm برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۵۹ 104 62236 207398 192119 2024-04-10T15:37:02Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۹ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1059-1"/>{{ب|چه هوائیست که خلدش بتحسر بنشست؟|چه زمینیست که چرخش بتولّا برخاست<ref>سه بیت بعد که بنشانهٔ ستاره ممتاز است در نسخ قدیم نیست.</ref>؟}} {{ب|طارم اخضر از عکس چمن حمرا گشت|بسکه از طرف چمن لؤلؤ لالا برخاست ✽}} {{ب|موسم نغمهٔ چنگست که در بزم صبوح|بلبلانرا ز چمن ناله و غوغا برخاست ✽}} {{ب|بوی آلودگی از خرقهٔ صوفی آمد|سوز دیوانگی از سینهٔ دانا برخاست ✽}} {{ب|از زمین نالهٔ عشاق بگردون بر شد|وز ثری نعرهٔ مستان بثریا برخاست}} {{ب|عارف امروز بذوقی برِ شاهد بنشست|که دل زاهد از اندیشهٔ فردا برخاست}} {{ب|هر دلی را هوس روی گلی در سر شد|که نه این مشغله از بلبل تنها برخاست}} {{ب|گوئیا پردهٔ معشوق برافتاد از پیش<ref>در نسخ چاپی: ورق خوبی معشوق ز هم برگردید.</ref>|قلم عافیت از عاشق شیدا برخاست}} {{ب|هرکجا طلعت خورشید رخی سایه فکند|بیدلی خسته کمر بسته چو جوزا برخاست}} {{ب|هرکجا سروقدی چهره چو یوسف بنمود|عاشقی سوخته خرمن چو زلیخا برخاست}} {{ب|با رخش لاله ندانم بچه رونق بشکفت|با قدش سرو ندانم بچه یارا برخاست}} {{ب|سر ببالین عدم بازنه ای نرگس مست|که ز خواب سحر آن نرگس شهلا برخاست}} {{ب|بسخن گفتن او عقل ز هر دل برمید|عاشق آن قد مستم که چه زیبا برخاست<ref>این بیت در نسخه‌های معتبر نیست.</ref>}} {{ب|روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف|گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست}} {{ب|ترک عشقش بُنه صبر چنان غارت کرد|که حجاب از حرم راز معما برخاست}} {{ب|سعدیا تا کی ازین نامه سیه کردن؟ بس|که قلم را بسر از دست تو سودا برخاست<ref>در نسخه‌های قدیم این اشعار در غزلیات ضبط شده.</ref>}} {{پایان شعر}} <section end="p1059-1"/> <section begin="p1059-2"/>{{و|موعظه و نصیحت}} {{شعر}} {{ب|هران نصیبه که پیش از وجود ننهادست|هر آنکه در طلبش سعی میکند بادست}}<section end="p1059-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 1y8t3fx1j3gjsfs0t3t7viewrcwhtxz برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۰ 104 62237 207399 192120 2024-04-10T15:37:06Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۰ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1060-1"/>{{ب|سر قبول بباید نهاد و گردن طوع|که هرچه حاکم عادل کند نه بیدادست}} {{ب|کلید فتح<ref>گنج.</ref> اقالیم در خزائن اوست|کسی بقوت بازوی خویش نگشادست}} {{ب|بچشم طایفهٔ کژ همی نماید نقش|گمان برند که نقاش غیر استادست}} {{ب|اگر تو دیده‌وری نیک و بد ز حق بینی|دو بینی از قبل چشم احول افتادست}} {{ب|همان که زرع و نخیل آفرید و روزی داد|ملخ بخوردن روزی هم او فرستادست}} {{ب|چو نیک درنگری آنکه میکند فریاد|ز دست خوی بد خویشتن بفریادست}} {{ب|تو پاک باش و مدار ای برادر از کس باک|بیاد دار که این پندم از پدر یادست}} {{ب|اگر بپای بپویی و گر بسر بروی|مقسمت ندهد روزیی که ننهادست}} {{ب|خدایراست بزرگی و ملک بی‌انباز|بدیگران که تو بینی بعاریت دادست}} {{ب|گر اهل معرفتی دل در آخرت بندی|نه در خرابهٔ دنیا که محنت آبادست}} {{ب|بخاک بر مرو ای آدمی بکشی و ناز|که خاک<ref>که زیر.</ref> پای تو همچون تو آدمی‌زادست}} {{ب|جهان بر آب نهادست و عاقلان دانند|که روی آب نه جای قرار و بنیادست}} {{ب|رضا بحکم قضا اختیار کن سعدی|که هرکه بندهٔ فرمان حق شد آزادست}} {{پایان شعر}} <section end="p1060-1"/> <section begin="p1060-2"/>{{و|موعظه و نصیحت}} {{شعر}} {{ب|ایهاالناس جهان جای تن‌آسانی نیست|مرد دانا بجهان داشتن ارزانی نیست}} {{ب|خفتگانرا چه خبر زمزمهٔ<ref>باتفاق نسخه‌ها، و در نسخ چاپی: خفتگانرا خبر از زمزمهٔ.</ref> مرغ سحر؟|حیوانرا خبر از عالم انسانی نیست}} {{ب|داروی تربیت از پیر طریقت بستان|کادمی را بتر از علت نادانی نیست}} {{ب|روی اگر چند پری‌چهره و زیبا باشد|نتوان دید در آئینه که نورانی نیست}}<section end="p1060-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> jfbiayk14h5g9191y0gw11f0bzi5s9u برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۱ 104 62238 207400 192121 2024-04-10T15:38:14Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۱ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|شب مردان خدا روز جهان افروزست|روشنانرا بحقیقت شب ظلمانی نیست}} {{ب|پنجهٔ دیو ببازوی ریاضت بشکن|کاین بسرپنجگی ظاهر جسمانی نیست}} {{ب|طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی|صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست}} {{ب|حذر از پیروی نفس که در راه خدای|مردم افکن‌تر ازین غول بیابانی نیست}} {{ب|عالم و عابد و صوفی همه طفلان رهند|مرد اگر هست بجز عارف ربانی نیست}} {{ب|با تو ترسم نکند شاهد روحانی روی|کالتماس تو بجز راحت نفسانی نیست}} {{ب|خانه پرگندم و یک جو نفرستاده بگور|برگ<ref>غم.</ref> مرگت چو غم برگ زمستانی نیست}} {{ب|ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند|بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست}} {{ب|آخری نیست تمنای سر و سامانرا|سر و سامان به از<ref>به ازین.</ref> بیسر و سامانی نیست}} {{ب|آنکس از دزد بترسد که متاعی دارد|عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست}} {{ب|وانکه را خیمه بصحرای فراغت زده‌اند|گر جهان زلزله گیرد غم ویرانی نیست<ref>تنها در یک نسخهٔ خطی این بیت هم که ظاهراً تحریف شده هست: {{شعر}}{{ب|ملک دنیا چو بمعنی طلبی بر باد است|خود گرفتم که بجز ملک سلیمانی نیست}}{{پایان شعر}}</ref>}} {{ب|یک نصیحت ز سر صدق جهانی ارزد|مشنو ار در سخنم فایده دو جهانی نیست}} {{ب|حاصل عمر تلف کرده و ایام بلغو|گذرانیده بجز حیف و پشیمانی نیست}} {{ب|سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی|بعمل کار برآید بسخندانی نیست}} {{ب|تا بخرمن برسد کشت امیدی که تراست|چارهٔ کار بجز دیدهٔ بارانی نیست}} {{ب|گر گدایی کنی از درگه او کن باری|که گدایان درش را سر سلطانی نیست}} {{ب|یارب از نیست بهست آمدهٔ صنع توایم|وانچه هست از نظر علم تو پنهانی نیست}} {{ب|گر برانی و گرم بندهٔ مخلص خوانی|روی نومیدیم از حضرت سلطانی<ref>حضرت ربانی. درگه سبحانی، و بنظر اینکه قافیه مکرر نمیشود مناسب‌تر مینماید ولی ما علی‌الرسم از نسخه‌های معتبر پیروی کردیم.</ref> نیست}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 0a9lbn90qb9w51eu5g343mfntm4g695 برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۲ 104 62239 207401 192122 2024-04-10T15:38:17Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۲ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1062-1"/>{{ب|ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟|تو ببخشای که درگاه ترا ثانی نیست}} {{ب|دست حسرت گزی ار یک درمت فوت شود|هیچت از عمر تلف کرده پشیمانی نیست<ref>این بیت تنها در یک نسخهٔ معتبر است. و در یکی از نسخه‌ها این دو بیت نیز در پایان قصیده آمده است: {{شعر}}{{ب|پند بردار ز شعرم نه عبارت که مرا|غرض از شاعری اظهار سخندانی نیست}} {{ب|سعدیا دُر خوشاب سخن ارزان مفروش|که کم از درّ گرانمایهٔ عمانی نیست}}{{پایان شعر}}</ref>}} {{پایان شعر}} <section end="p1062-1"/> <section begin="p1062-2"/>{{و|اندرز و نصیحت}} {{شعر}} {{ب|خوشست عمر دریغا که جاودانی نیست|پس اعتماد برین پنج روز فانی نیست}} {{ب|درخت قد صنوبر خرام انسان را|مدام رونق نوباوهٔ جوانی نیست}} {{ب|گلیست خرم و خندان و تازه و خوشبوی|ولیک امید ثباتش<ref>بقایش.</ref> چنانکه دانی نیست}} {{ب|دوام پرورش اندر کنار مادر دهر|طمع مکن که درو بوی مهربانی نیست<ref>در یک نسخه این بیت الحاق شده: {{شعر}}{{ب|خزان مرگ دریغا که در پیست ارنه|کدام میوه که در باغ زندگانی نیست؟}}{{پایان شعر}}</ref>}} {{ب|مباش غره و غافل چو میش سر در پیش|که در طبیعت این گرگ گله‌بانی نیست}} {{ب|چه حاجتست عیانرا باستماع بیان؟|که بی‌وفایی دور فلک نهانی نیست}} {{ب|کدام باد بهاری وزید در آفاق|که باز در عقبش نکبتی<ref>نکبت، نوبت.</ref> خزانی نیست؟}} {{ب|اگر ممالک روی زمین بدست آری|بهای مهلت یک روزه زندگانی نیست}} {{ب|دل ای رفیق درین کاروانسرای<ref>در یک نسخه: معبر هلاک.</ref> مبند|که خانه ساختن آیین کاروانی نیست}} {{ب|اگر جهان همه کامست و دشمن اندر پی|بدوستی که جهان جای کامرانی نیست<ref>در یک نسخه این بیت الحاق شده: {{شعر}}{{ب|درین سرای که آماجگاه تیر بلاست|که دل نهد که هدف جای دل‌نشانی نیست.</ref>}}<section end="p1062-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> drnonkv3u5hnly28ab9k9hzisjgy5iv برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۳ 104 62240 207402 192123 2024-04-10T15:38:27Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۳ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1063-1"/>{{ب|چو بت‌پرست بصورت چنان شدی مشغول|که دیگرت خبر از لذت معانی نیست ✽<ref>چهار بیت که بنشانهٔ ستاره ممتاز است در غالب نسخ قدیمه نیست.</ref>}} {{ب|طریق حق رو و در هرکجا که خواهی باش|که کنج خلوت صاحبدلان مکانی نیست ✽}} {{ب|جهان ز دست بدادند دوستان خدای|که پای بند عنا جز جهان ستانی نیست}} {{ب|نگاه دار زبان تا بدوزخت نبرد<ref>نبرند.</ref>|که از زبان بتر اندر جهان زیانی نیست}} {{ب|عمل بیار و علم بر مکن که مردانرا|رهی سلیم‌تر از کوی بی‌نشانی نیست}} {{ب|کف نیاز بدرگاه بی‌نیاز برآر|که کار مرد خدا جز خدای خوانی نیست}} {{ب|مخور چو بی‌ادبان گاو و تخم کایشانرا|امید خرمن و اقبال<ref>خرمن اقبال.</ref> آن جهانی نیست}} {{ب|مکن که حیف بود دوست بر خود آزردن|علی‌الخصوص مر آن دوست را که ثانی نیست}} {{ب|چه سود ریزش باران وعظ بر سر خلق|چو مرد را بارادت صدف دهانی نیست ✽}} {{ب|زمین بتیغ بلاغت گرفتهٔ سعدی|سپاس‌دار که جز فیض آسمانی نیست}} {{ب|بدین صفت که در آفاق صیت شعر تو رفت|نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست}} {{ب|نه هرکه دعوی زورآوری کند با ما|بسر برد که سعادت بپهلوانی نیست}} {{ب|ولی بخواجهٔ عطار گو ستایش مشک|مکن که بوی خوش از مشتری نهانی نیست ✽}} {{پایان شعر}} <section end="p1063-1"/> <section begin="p1063-2"/>{{و|در نصیحت و ستایش}} {{شعر}} {{ب|جهان بر آب نهادست و زندگی بر باد|غلام همت<ref>خاطر.</ref> آنم که دل بر او ننهاد}} {{ب|جهان نماند و خرّم روان آدمئی|که باز ماند ازو در جهان بنیکی یاد<ref>این بیت در بیشتر نسخه‌ها نیست.</ref>}} {{ب|سرای دولت باقی نعیم آخرت است|زمین سخت نگه کن چو می‌نهی بنیاد}} {{ب|کدام عیش درین بوستان که باد اجل|همی برآورد از بیخ قامت شمشاد}} {{ب|وجود عاریتی خانه‌ایست بر ره سیل|چراغ عمر نهادست بر دریچهٔ باد}}<section end="p1063-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> c3yclom1nu1vtcfvxae4mmrqjrp91ub برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۴ 104 62241 207403 192124 2024-04-10T15:38:31Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۴ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|بسی برآید و بی‌ما فرو رود خورشید|بهارگاه و خزان باشد و دی و مرداد}} {{ب|برین چه<ref>بر آنچه.</ref> میگذرد دل منه که دجله بسی|پس از خلیفه بخواهد گذشت در بغداد}} {{ب|گرت ز دست برآید، چو نخل باش کریم|ورت ز دست<ref>در یک نسخهٔ قدیم: بدست.</ref> نیاید، چو سرو باش آزاد}} {{ب|نگویمت بتکلف فلان دولت و دین|سپهر مجد و معالی جهان دانش و داد}} {{ب|یکی دعا کنمت بی‌رعونت از سر صدق|خدات در نفس آخرین بیامرزاد}} {{ب|تو آن برادر صاحبدلی که مادر دهر|بسالها چو تو فرزند نیکبخت نزاد}} {{ب|بروزگار تو ایام دست فتنه ببست|بیمن تو دَرِ اقبال بر جهان بگشاد}} {{ب|دلیل آنکه ترا از خدای نیک افتد|بسست خلق جهان را که از تو نیک افتاد}} {{ب|بسی بدیدهٔ حسرت ز پس نگاه کند|کسی که برگ قیامت ز پیش نفرستاد}} {{ب|همین نصیحت من پیش گیر و نیکی کن|که دانم از پس مرگم کنی بنیکی یاد}} {{ب|نداشت چشم بصیرت که گرد کرد و نخورد<ref>بمرد.</ref>|ببرد گوی سعادت که صرف کرد و بداد<ref>در بعضی از نسخه‌های متأخر و غالب نسخه‌های چاپی قصیده باین بیت تمام میشود: {{شعر}}{{ب|چنانکه صاحب فرخنده رای مجدالدین|که بیخ اجر نشاند و بنای خیر نهاد}}{{پایان شعر}} ولی در نسخه‌ها قدیم و معتبر نام ممدوح برده نشده و بظن قوی این قصیده نیز در ستایش «صاحبدیوان» است.{{سخ}}در بعضی از نسخ متأخر در پایان قصیده این سه بیت که مناسبتی با موضوع ندارد الحاق شده: {{شعر}}{{ب|تو هم زیان نکنی گر بصدق دل گوئی|خدای صاحب این خبر را بیامرزاد}} {{ب|چو سرو باش تهیدست و ایمن از هر بد|چو نخل باش ستوده درین بهشت آباد}} {{ب|اگر مرا بدعائی مدد کنی شاید|که آفرین خدا بر روان سعدی باد}}{{پایان شعر}}</ref>}} {{پایان شعر}}<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 7wllwrx1mirhvmvjm83zn00you2s3ze برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۵ 104 62281 207404 192264 2024-04-10T15:38:35Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۵ —|}}{{خطکش}}</noinclude>{{و|در ستایش حضرت رسول ص}} {{شعر}} {{ب|چو مرد رهرو اندر راه حق ثابت قدم گردد|وجود غیر حق در چشم توحیدش عدم گردد}} {{ب|کمر بندد قلم کردار سر در پیش و لب برهم|بهر حرفی که پیش آید بتارک چون قلم گردد}} {{ب|ز چوگان ملامت نادر آنکس روی برتابد|که در راه خدا چون گوی سرتاسر قدم گردد}} {{ب|سم بکران سلطان را درین میدان کسی بیند|که پیشانی کند چون میخ و همچون نعل خم گردد}} {{ب|تو خواهی نیک و خواهی بد کن امروز ای پسر کاینجا|عمل گر بد بود ور نیک بر عامل رقم گردد}} {{ب|مبین کز ظلم جباری کم آزاری ستم بیند|ستمگر نیز روزی کشتهٔ تیغ ستم گردد}} {{ب|درین گرداب بی‌پایان منه بار شکم بر دل|که کشتی روز طوفان غرقه از بار شکم گردد}} {{ب|بسعی ای آهنین دل مدتی باری بکش کاهن|بسعی آیینهٔ گیتی‌نما و جام جم گردد}} {{ب|تکاپوی حرم تا کی خیال از طبع بیرون کن|که محرم گر شوی ذاتت حقایق را حرم گردد}} {{ب|کبائر سهمگین سنگیست در ره مانده مردم را|چنین سنگی مگر دائر بسیلاب ندم گردد}} {{ب|غمی خور کان بشادیهای بی‌اندازه انجامد|چو بیعقلان مرو دنبال آن شادی که غم گردد}} {{ب|خداوندان فتح ملک و کسر دشمنان را گوی|بر ایشان چون بگشت احوال بر ما نیز هم گردد}} {{ب|دلت را دیده‌ها بردوز تا عین‌الیقین گردد|تنت را زخمها برگیر تا کنزالحکم گردد}} {{ب|درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی|شکم خالی چو نرگس باش تا دستت درم گردد}} {{ب|خداوندا گر افزائی بدین حکمت که بخشیدی|مرا افزون شود بی‌آنکه از ملک تو کم گردد}} {{ب|فتاد اندر تن خاکی ز ابر بخششت قطره|مدد فرما بفضل خویش تا این قطره‌یم گردد}} {{ب|امید رحمتست آری خصوص آنرا که در خاطر|ثنای سید مرسل نبی محترم گردد}} {{ب|محمد کز ثنای فضل او بر خاک هر خاطر|که بارد قطرهٔ در حال دریای نعم گردد}} {{ب|چو دولت بایدم تحمید ذات مصطفی گویم|که در دریوزه صوفی گرد اصحاب کرم گردد}} {{ب|زبانرا درکش ایسعدی ز شرح علم او گفتن|تو در علمش چه دانی باش تا فردا علم گردد}}<noinclude>{{پایان شعر}}</noinclude> 81pwzgldi3bp9lax1xj0nsro6adlyvb برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۶ 104 62282 207405 192265 2024-04-10T15:39:11Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۶ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1066-1"/>{{ب|اگر تو حکمت آموزی بدیوان محمد رو|که بوجهل آن بود کو خود بدانش بوالحکم گردد}} {{ب|ز قعر جاودانی رست و صاحب مال دنیا شد|هر آن درویش صاحبدل کزین در محتشم گردد}} {{پایان شعر}} <section end="p1066-1"/> <section begin="p1066-2"/>{{و|توحید}} {{شعر}} {{ب|فضل خدایرا که تواند شمار کرد؟|یا کیست آنکه شکر یکی از هزار کرد؟}} {{ب|آن صانع قدیم که بر فرش کائنات|چندین هزار صورت الوان نگار کرد}} {{ب|ترکیب آسمان و طلوع ستارگان|از بهر عبرت نظر هوشیار کرد}} {{ب|بحر آفرید و بَرّ و درختان و آدمی|خورشید و ماه و انجم و لیل و نهار کرد}} {{ب|الوان نعمتی که نشاید سپاس گفت|اسباب راحتی که نشاید شمار کرد}} {{ب|آثار رحمتی که جهان سربسر گرفت|احمال منتی که فلک زیر بار کرد}} {{ب|از چوب خشک میوه و در نی شکر نهاد|وز قطره دانهٔ دُرر شاهوار کرد}} {{ب|مسمار کوهسار بنطع زمین بدوخت|تا فرش خاک بر سر آب استوار کرد}} {{ب|اجزای خاک مرده بتأثیر آفتاب|بستان میوه و چمن و لاله‌زار کرد}} {{ب|ابر آب داد بیخ درختان تشنه را|شاخ برهنه پیرهن نوبهار کرد}} {{ب|چندین هزار منظر زیبا بیافرید|تا کیست کو نظر ز سر اعتبار کرد}} {{ب|توحیدگوی او نه بنی آدمند و بس|هر بلبلی که زمزمه بر شاخسار کرد}} {{ب|شکر کدام فضل بجای آورد کسی؟|حیران بماند هرکه درین افتکار کرد}} {{ب|گوئی کدام؟ روح که در کالبد دمید|یا عقل ارجمند که با روح یار کرد<ref>در نسخه‌ها این بیت مشوش است و بقیاس تصحیح شد.</ref>}} {{ب|لالست در دهان بلاغت زبان وصف|از غایت کرم که نهان و آشکار کرد}} {{ب|سر چیست تا بطاعت او بر زمین نهند؟|جان در رهش دریغ نباشد نثار کرد}} {{ب|بخشندهٔ که سابقهٔ فضل و رحمتش|ما را بحسن عاقبت امیدوار کرد}}<section end="p1066-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 6qf1omq0pi8xhtx19hdvtqcsf5f1jnn برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۷ 104 62283 207406 192266 2024-04-10T15:39:15Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۷ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1067-1"/>{{ب|پرهیزکار باش که دادار آسمان|فردوس جای مردم پرهیزکار کرد}} {{ب|نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود|مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد}} {{ب|هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت|دانه نکاشت ابله و دخل انتظار کرد}} {{ب|دنیا که جسر آخرتش خواند مصطفی|جای نشست نیست بباید گذار کرد}} {{ب|دارالقرار خانهٔ جاوید آدمیست|این جای رفتنست و نشاید قرار کرد}} {{ب|چند استخوان که هاون دوران روزگار|خردش چنان بکوفت که خاکش غبار کرد}} {{ب|ظالم بمرد و قاعدهٔ زشت ازو بماند|عادل برفت و نام نکو یادگار کرد}} {{ب|عیسی بعزلت از همه عالم کناره جست|محبوبش آرزوی دل اندر کنار کرد}} {{ب|قارون ز دین برآمد و دنیا برو نماند|بازی رکیک بود که موشی شکار کرد}} {{ب|ما اعتماد بر کرم مستعان کنیم|کان تکیه باد بود که بر مستعار کرد}} {{ب|بعد از خدای هرچه پرستند هیچ نیست|بی‌دولت آنکه بر همه هیچ اختیار کرد}} {{ب|وین گوی دولتست که بیرون نمی‌برد|الاّ کسی که در ازلش بخت یار کرد}} {{ب|بیچاره آدمی چه تواند بسعی و رنج|چون هرچه بودنیست قضا کردگار کرد}} {{ب|او پادشاه و بنده و نیک و بد آفرید|بدبخت و نیک بخت و گرامی و خوار کرد}} {{ب|سعدی بهر نفس که برآورد چون سحر|چون صبح در بسیط زمین انتشار کرد}} {{ب|هر بندهٔ که خاتم دولت بنام اوست|در گوش دل نصیحت او گوشوار کرد}} {{ب|بالا گرفت و دولت والا امید داشت|هر شاعری که مدح ملوک دیار کرد}} {{ب|شاید که التماس کند خلعت مزید|سعدی که شکر نعمت پروردگار کرد}} {{پایان شعر}} <section end="p1067-1"/> <section begin="p1067-2"/>{{و|در ستایش اتابک محمد}} {{شعر}} {{ب|بناز ای خداوند اقبال سرمد|ببخت همایون و تخت ممهد}}<section end="p1067-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}</noinclude> lfdww1ngb381oe44wqrnbtbc8r6hv76 برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۸ 104 62284 207407 192271 2024-04-10T15:39:19Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۸ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1068-1"/>{{ب|مغیث زمان ناصر اهل ایمان|گزین احد<ref>خدا.</ref> یاور دین احمد}} {{ب|خداوند فرمان<ref>فرمان و.</ref> ملک سلیمان|شهنشاه عادل اتابک محمد}} {{ب|ز سعد ابوبکر تا سعد زنگی|پدر بر پدر نامور جدّ بر جدّ}} {{ب|سر بندگی بر زمینش نهاده|خداوندگاران دریا و سرحد}} {{ب|همه نامداران و گردن فرازان|بزنجیر سبق‌الایادی مقید}} {{ب|خردمند شاها رعیت پناها|که مخصوص بادی بتأیید سرمد}} {{ب|یکی پند پیرانه بشنو ز سعدی|که بختت جوان باد و جاهت مجدد<ref>مجرّد.</ref>}} {{ب|نبودست تا بوده دوران گیتی|بابقای ابنای گیتی معوّد}} {{ب|مؤبد نمیماند این ملک دنیا|نشاید بر او تکیه بر هیچ مسند}} {{ب|چنان صرف کن<ref>بانصاف ران</ref> دولت و زندگانی|که نامت بنیکی<ref>بگیتی.</ref> بماند مخلد}} {{پایان شعر}} <section end="p1068-1"/> <section begin="p1068-2"/>{{سعدی-ط}} {{و|و له فی مدح ابش بنت سعد<ref>این عنوان از قدیمترین نسخه‌ها بعبارت نقل شد.</ref>}} {{شعر}} {{ب|فلک را این همه تمکین نباشد|فروغ مهر و مه چندین نباشد}} {{ب|صبا گر بگذرد بر خاک پایت<ref>کویت.</ref>|عجب گر دامنش مشکین نباشد}} {{ب|ز<ref>چو.</ref> مروارید تاج خسروانیت|یکی در خوشهٔ پروین نباشد}} {{ب|بقای ملک باد این خاندان را|که تا باشد خلل در دین نباشد}} {{ب|هر آنکو سر بگرداند ز حکمت|از آن بیچاره‌تر مسکین نباشد}} {{ب|عدو را کز تو بر دل پای پیلست|بزن تا بیدقش فرزین نباشد}} {{ب|چنین خسرو کجا باشد در آفاق|و گر باشد چنین شیرین نباشد}}<section end="p1068-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> ngs102n66x64wxvz5ifogeabwqlleex برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۶۹ 104 62285 207408 192272 2024-04-10T15:39:22Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۱۹ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1069-1"/>{{ب|خدا را دشمنش جائی بمیراد|که هیچش دوست بر بالین نباشد}} {{پایان شعر}} <section end="p1069-1"/> <section begin="p1069-2"/>{{و|برگشت بشیراز<ref>در نسخه‌های قدیم این اشعار در غزلیات پس از غزل «میروم وز سر حسرت بقفا مینگرم» آمده و شایسته همین بود.</ref>}} {{شعر}} {{ب|سعدی اینک بقدم رفت و بسر باز آمد|مفتی ملت اصحاب نظر بازآمد<ref>در قدیمترین نسخه‌ها مصراع دوم چنین است: گل ببازار و مسافر بنظر باز آمد</ref>}} {{ب|فتنهٔ شاهد و سودا زدهٔ باد بهار|عاشق نغمهٔ مرغان سحر بازآمد}} {{ب|تا نپنداری کآشفتگی از سر بنهاد|تا نگوئی که ز مستی بخبر بازآمد}} {{ب|دل بیخویشتن و خاطر شورانگیزش|همچنان یاوگی و تن بحضر بازآمد}} {{ب|سالها رفت مگر عقل و سکون آموزد|تا چه آموخت کز آن شیفته‌تر بازآمد}} {{ب|عقل بین کز بر سیلاب غم عشق گریخت|عالمی گشت و بگرداب خطر بازآمد}} {{ب|تا بدانی که بدل نقطهٔ پابرجا بود|که چو پرگار بگردید و بسر بازآمد}} {{ب|وه که چون تشنهٔ دیدار عزیزان میبود|گوئیا آب حیاتش بجگر بازآمد}} {{ب|خاک شیراز همیشه گل خوشبوی دهد|لاجرم بلبل خوشگوی دگر بازآمد}} {{ب|پای دیوانگیش برد و سر شوق آورد|منزلت بین که بپا رفت و بسر بازآمد}} {{ب|میلش از شام بشیراز بخسرو مانست|که باندیشهٔ شیرین ز شکر بازآمد}} {{ب|جرمناکست ملامت مکنیدش که کریم|بر گنهکار نگیرد چو ز در بازآمد<ref>این بیت تنها در قدیمترین نسخه است.</ref>}} {{ب|چه ستم کو نکشید از شب دیجور فراق|تا بدین روز که شبهای قمر بازآمد}} {{ب|بلعجب بود که روزی بمرادی برسید|فلک خیره کش از جور مگر بازآمد}} {{ب|دختر بکر ضمیرش بیتیمی پس از این|جور بیگانه نبیند که پدر بازآمد}} {{ب|نی چه ارزد دو سه خر مهره که در پیلهٔ اوست|خاصه اکنون که بدریای گهر بازآمد}}<section end="p1069-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 01efkpos60mpor05pwsrnqr42ida1ue برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۰ 104 62286 207409 192273 2024-04-10T15:39:25Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۰ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1070-1"/>{{ب|چون مسلم نشدش ملک هنر چاره ندید|بگدائی بدر اهل هنر بازآمد}} {{پایان شعر}} <section end="p1070-1"/> <section begin="p1070-2"/>{{سعدی-ط}} {{و|در ستایش حضرت رسول (ص)}} {{شعر}} {{ب|ماه فرو ماند از جمال محمد|سرو نباشد<ref>نروید.</ref> باعتدال محمد}} {{ب|قدر فلک را کمال و منزلتی نیست|در نظر قدر با کمال محمد}} {{ب|وعدهٔ دیدار هر کسی بقیامت|لیلهٔ اسری شب وصال محمد}} {{ب|آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی|آمده مجموع در ظلال محمد}} {{ب|عرصهٔ گیتی<ref>دنیا.</ref> مجال همت او نیست|روز قیامت نگر مجال محمد}} {{ب|وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس|بو که قبولش کند بلال محمد}} {{ب|همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد|تا بدهد بوسه بر نعال محمد}} {{ب|شمس و قمر در زمین حشر نتابد|نور نتابد مگر جمال محمد}} {{ب|شاید اگر آفتاب و ماه نتابند|پیش دو ابروی چون هلال محمد}} {{ب|چشم مرا تا بخواب دید جمالش|خواب نمیگیرد از خیال محمد}} {{ب|سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی|عشق محمد بس است و آل محمد}} {{پایان شعر}} <section end="p1070-2"/> <section begin="p1070-3"/>{{سعدی-ب}} {{و|در ستایش قاضی رکن‌الدین}} {{شعر}} {{ب|بسا نفس خردمندان<ref>مکن عیب خردمندی.</ref> که در بند هوا ماند|در آنصورت<ref>در آنحالت.</ref> که عشق آید خردمندی کجا ماند؟}} {{ب|قضای لازمست آنرا که بر خورشید عشق آرد|که همچون ذره در مهرش گرفتار هوا ماند}} {{ب|تحمل چارهٔ عشقست اگر طاقت بری ور نی|که بار نازنین بردن بجور پادشا ماند}} {{ب|هوادار نکورویان نیندیشد ز بدگویان|بیا گر روی آن داری که طعنت در قفا ماند}}<section end="p1070-3"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> sxs0bxe05hbm6ii0durs8cq49tr7yoe برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۱ 104 62287 207426 192275 2024-04-11T11:50:46Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۱ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1071-1"/>{{ب|اگر قارون فرود<ref>فراز.</ref> آید شبی در خیل مهرویان|چنان صیدش کنند امشب که فردا بینوا ماند}} {{ب|بیار ای باد نوروزی نسیم باغ پیروزی|که بوی عنبرآمیزش ببوی یار ما ماند}} {{ب|تو در لهو و تماشائی کجا بر من ببخشائی|نبخشاید<ref>ببخشاید.</ref> مگر یاری که از یاری جدا ماند}} {{ب|جوابم گوی وز جرم کن بهر تلخی که میخواهی|که دشنام از لب لعلت بشیرین‌تر دعا ماند}} {{ب|دری دیگر نمیدانم که روی از تو بگردانم|مخور زنهار بر جانم که دردم بیدوا ماند}} {{ب|ملامتگوی بیحاصل نداند درد سعدیرا|مگر وقتی که در کوئی بروئی مبتلا ماند}} {{ب|اگر بر هر سر کوئی نشیند چون تو بت‌روئی|بجز قاضی نپندارم که نفسی پارسا ماند}} {{ب|جمال محفل و مجلس امام شرع رکن‌الدین|که دین از قوّت رایش بعهد مصطفی ماند}} {{ب|کمال حسن تدبیرش چنان آراست عالم را|که تا دوران بود باقی برو حسن ثنا ماند}} {{ب|همه عالم دعا گویند و سعدی کمترین قائل|درین دولت که باقی باد تا دور بقا ماند}} {{پایان شعر}} <section end="p1071-1"/> <section begin="p1071-2"/>{{و|در ستایش علاءالدین عطامک جوینی}} {{و|صاحبدیوان}} {{شعر}} {{ب|کدام باغ بدیدار دوستان ماند|کسی بهشت نگوید ببوستان ماند}} {{ب|درخت قامت سیمین‌برت مگر طوبیست|که هیچ سرو ندیدم که این بدان ماند}} {{ب|گل دو روی بیک روی با تو دعوی کرد|دگر رخش ز خجالت بزعفران ماند}} {{ب|کجاست آنکه بانگشت می‌نمود هلال|کز ابروان تو انگشت بر دهان ماند}} {{ب|هرآنکه روی تو بیند برابر خورشید|میان رویت و خورشید در گمان ماند}} {{ب|عجب مدار که تا زنده‌ام محب توام|که تا بزیر زمینم در استخوان ماند}} {{ب|شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد|که قطره قطره خونش بناردان ماند}}<section end="p1071-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 5r51lggr428ihj1zdb5mstpltt1eroj برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۲ 104 62288 207427 192299 2024-04-11T11:50:49Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۲ —|}}{{خطکش}} {{شعر}}</noinclude>{{ب|غریق بحر مودّت ملامتش مکنید|که دست و پا بزند هر که در میان ماند}} {{ب|بتیر غمزه اگر صید دل کنی چه عجب|که ابروانت بخمیدن<ref>جنبیدن، و محتمل است «خنبیدن» بوده که همان خمیدن خواهد شد.</ref> کمان ماند}} {{ب|جفا مکن که نماند جهان و هرچه دروست|وفا و صحبت یاران مهربان ماند}} {{ب|اگر روی بهم درکشی چو نافهٔ مشک|طمع مدار که بوی خوشت نهان ماند}} {{ب|تو مرده زنده کنی گر بعهد بازآیی|که عود یار گرامی بعود جان ماند}} {{ب|لبی که بوسه گرفتم بوقت خنده ازو|ببر گرفتن مُهر گلابدان ماند}} {{ب|خطی مسلسل شیرین که گر بیارم<ref>کژ نیارم.</ref> گفت|بخط صاحب دیوان ایلخان ماند}} {{ب|امین مشرق و مغرب علاء دولت و دین|که پایگاه رفیعش بآسمان ماند}} {{ب|خدای خواست که اسلام در حمایت او|ز تیر حادثه در بارهٔ امان ماند}} {{ب|وگرنه فتنه چنان کرده بود دندان تیز|کزین دیار نه فرخ و نه آشیان ماند}} {{ب|ضرورتست که نیکی کند کسی که شناخت|که نیکی و بدی از خلق داستان ماند}} {{ب|تو آن جواد زمانی کز ازدحام عوام<ref>در نسخهٔ قدیمتر که ازدحام، و شاید «که از ازدحام» بوده است.</ref>|درت بمشرب شیرین کاروان ماند}} {{ب|بروزگار تو هرجا که صاحب صدریست|ز هول قدر تو موقوف آستان ماند}} {{ب|ترا بحاتم طائی مثل زنند و خطاست|گل شکفته که گوید بارغوان ماند؟}} {{ب|من این غلط نپسندم ز رای روشن خویش|که طبع و دست تو گویم ببحر و کان ماند}} {{ب|جلال و قدر منیعت کجا و وهم کجا|من آن نیم که در این موقفم زبان ماند}} {{ب|فنون فضل ترا غایتی و حدّی نیست|که نفس ناطقه را قدرت بیان ماند}} {{ب|تو معن زائدهٔ در کمال فضل و ادب|که تا قیامت ازو در کتب نشان ماند<ref>این بیت تنها در قدیمترین نسخه‌هاست.</ref>}} {{ب|جهان نماند و اقبال روزگار تو باد|که نام نیک تو باقیست تا جهان ماند}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> o7g7sf50uh869dnvmd0fs1e5gx3tuhu برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۳ 104 62289 207428 192300 2024-04-11T11:50:59Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۳ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1073-1"/>{{ب|علی‌الخصوص که سعدی مجال قرب<ref>مدح.</ref> تو یافت|حقیقت است که فکرت مع‌الزمان ماند}} {{ب|تو نیز غایت امکان ازو دریغ مدار|که آن نماند و این ذکر جایدان ماند}} {{ب|برغم انف اعادی دراز عمر بمان|که دزد دوست ندارد که پاسبان ماند}} {{پایان شعر}} <section end="p1073-1"/> <section begin="p1073-2"/>{{و|وله فی مدح اتابک مظفرالدین سلجوقشاه}} {{شعر}} {{ب|چه نیکبخت کسانی که اهل شیرازند|که زیر بال همای بلند پروازند}} {{ب|بروزگار همایون خسرو عادل|که گرگ و میش بتوفیق او هم‌آوازند}} {{ب|مظفرالدین سلجوقشاه کز عدلش|روان تکله و بوبکر سعد می‌نازند}} {{ب|خدایرا بتو بر خلق نعمتیست چنان|کز او بشکر دگر نعمتش نپردازند}} {{ب|سزای خصم تو گیتی دهد که سنگ خلاف|از آسمان بسر خویشتن بیندازند}} {{ب|بلاغت ید بیضای موسی عمران|بکید سحر چه ماند که ساحران سازند؟}} {{ب|دعای صالح و صادق رقیب<ref>رفیق.</ref> جان تو باد|که اهل پارس بصدق و صلاح ممتازند}} {{پایان شعر}} <section end="p1073-2"/> <section begin="p1073-3"/>{{و|در ستایش شمس‌الدین حسین علکانی<ref>در دو نسخهٔ قدیم معتبر عنوان قصیده چنین است: «ایضاً یمدح الصدر الکبیر شمس‌الدین محمد» و ظاهراً این عنوان باشتباه است.</ref>}} {{شعر}} {{ب|احمدالله تعالی که بارغام حسود|خیل بازآمد و خیرش بنواصی معقود}} {{ب|مطرب از مشغلهٔ کوس بشارت چه زند|زهره بایستی امروز که بنوازد عود}} {{ب|صبح امروز خدایا چه مبارک بدمید|که همی از نفسش بوی عبیر آید و عود}} {{ب|سمح الدهر بتیسیر بلوغ الآمال|سنح الدور<ref>سجع الطیر.</ref> بتبشیر حصول المقصود}} {{ب|رحمت بار خدایی که لطیفست و کریم|کرم بنده‌نوازی که رحیمست<ref>غفور است.</ref> و ودود}}<section end="p1073-3"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 1nybgu39nfqlhjuf8cs7foyxbhr5vae برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۴ 104 62290 207429 194066 2024-04-11T11:51:08Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۴ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|گر کسی شکرگزاری کند این نعمت را|نتواند که همه عمر برآید ز سجود}} {{ب|خبر آورد مبشر که ز بطنان عراق|وفد منصور همی آید و رفد مرفود}} {{ب|پارس را نعمتی از غیب فرستاد خدای|پارسایانرا ظلی بسر آمد ممدود}} {{ب|شمس دین سایهٔ اسلام جمال‌الافاق|صدر دیوان و سر خیل و سپهدار جنود}} {{ب|صاحب عالم عادل حسن‌الخلق حسین|آنکه در عرصهٔ گیتیست نظیرش مفقود}} {{ب|بجوانمردی و درویش نوازی مشهور|بتوانگر دلی و نیک نهادی مشهود}} {{ب|دکر آصف نتوان کردن از این بیش بفضل|نام حاتم نتوان بردن ازین باز<ref>نسخه‌های قدیم: بار، (تصحیح قیاسی).</ref> بجود}} {{ب|هیچ خواهنده نماند از کف خیرش محروم|هیچ درمنده نرفت از در فضلش مردود}} {{ب|شرط عقلست که حاجت بر هر کس نبرند|که نه از هر دل و دستی کرم آید بوجود}} {{ب|سفله گو روی مگردان که اگر قارونست|کس ازو چشم ندارد کرم نامعهود}} {{ب|نیک‌بختان بخورند و غم دنیا نخورند|که نه بر عوج و عنق<ref>در نسخه‌های متأخر: عوج عنق.</ref> ماند و نه بر عاد و ثمود}} {{ب|هر که بر خود نشناسد کرم بارخدای|دولتش دیر نماند که کفورست و کنود<ref>{{سعدی-ابیات ساقط|مواعظ}}{{شعر}}{{ب|نام نیکو طلب و عاقبت نیک اندیش|این دو بنیاد همی ماند و دیگر مهدود}}{{پایان شعر}}</ref>}} {{ب|دوست دارم که همه عمر نصیحت گویم|یا ملامت کنم و نشنود الاّ مسعود}} {{ب|همه گویند و سخن گفتن سعدی دگرست|همه دانند مزامیر نه همچون داود}} {{ب|بد نباشد سخن من که تو نیکش گوئی<ref>خوانی.</ref>|زر که ناقد بپسندد سره باشد منقود}} {{ب|ور حسود از سر بی‌مغز حدیثی گوید|طُهر مریم چه تفاوت کند از خبث یهود؟}} {{ب|چارهٔ نیست بجز دیدن و حسرت خوردن|چشم حاسد که نخواهد که ببیند محسود}} {{ب|ای که در وصف نیاید کرم<ref>کرم و.</ref> اخلاقت|ور بگویند وجوهش نتوان گفت و حدود}} {{ب|حسرت مادر گیتی همه وقت این بودست|که بزاید چو تو فرزند مبارک مولود}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 9ugvqlhxcenir32dk77pggp4c5pqb0x برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۵ 104 62291 207430 192313 2024-04-11T11:51:11Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۵ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1075-1"/>{{ب|من چگویم که گر اوصاف جمیلت شمرند|خلق آفاق بماند طرفی نامعدود}} {{ب|همه آن باد که در بند رضای تو روند|اهل اسلام و تو در بند رضای معبود}} {{ب|صدر دیوان ممالک بتو آراسته باد|خاصه این محترمانرا که قیامند و قعود}} {{ب|نیک خواهان ترا خاتمت نیکو باد|بدسگالان ترا عاقبت نامحمود}} {{ب|بر روان پدر و مادر اسلاف تو باد|مدد رحمت ایزد عدد رمل زرود}} {{پایان شعر}} <section end="p1075-1"/> <section begin="p1075-2"/>{{سعدی-ط}} {{و|در ستایش اتابک سعدبن ابوبکربن سعدبن زنگی‌بن مودود}} {{شعر}} {{ب|مطرب مجلس بساز زمزمهٔ عود|خادم ایوان بسوز مِجمرهٔ عود}} {{ب|قرعهٔ همت برآمد آیت رحمت|یار درآمد ز در بطالع مسعود}} {{ب|دوست بدنیا و آخرت نتوان داد|صحبت یوسف به از دراهم معدود}} {{ب|وه که ازو جور و تُندیم چه خوش آید|چون حرکات ایاز بر دل محمود}} {{ب|روز گلستان و نوبهار چه خُسبی|خیز مگر<ref>که تا.</ref> پُر کنیم دامن مقصود}} {{ب|باغ مزین چو بارگاه سلیمان|مرغ سحر برکشیده نغمهٔ داود}} {{ب|راوی روشندل از عبارت سعدی|ریخته در بزم شاه لؤلؤی منضود}} {{ب|وارث ملک عجم اتابک اعظم|سعد ابوبکر سعد زنگی مودود<ref>ظاهراً ناتمام است.</ref>}} {{پایان شعر}} <section end="p1075-2"/> <section begin="p1075-3"/>{{و|در وصف بهار}} {{شعر}} {{ب|بامدادی<ref>نسخ متآخر: بامدادان.</ref> که تفاوت نکند لیل و نهار|خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار}} {{ب|صوفی از صومعه گو خیمه بزن بر<ref>در.</ref> گلزار|که نه وقتست<ref>کاین نه وقتی‌است.</ref> که در خانه بخفتی<ref>نشینی.</ref> بیکار}}<section end="p1075-3"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> pamrg8j1ij578ue2vj6po965cn9lysf برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۶ 104 62292 207431 192314 2024-04-11T11:51:14Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۶ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق|نه کم از بلبل مستی تو بنال ای هشیار}} {{ب|آفرینش همه تنبیه خداوند<ref>آفرین باد برآنکس که خداوند.</ref> دلست|دل ندارد که ندارد بخداوند اقرار}} {{ب|این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود|هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار}} {{ب|کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اند|نه همه مستمعی فهم کنند<ref>کند.</ref> این اسرار}} {{ب|خبرت هست که مرغان سحر<ref>چمن.</ref> می‌گویند|آخر ای خفته سر از خواب جهالت<ref>بالش غفلت.</ref> بردار}} {{ب|هر که امروز نبیند اثر قدرت او|غالب آنست که فرداش نبیند دیدار}} {{ب|تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش|حیف باشد که تو در خوابی و نرگس بیدار}} {{ب|کی تواند که دهد میوهٔ الوان از چوب؟|یا که داند که برآرد گل صد برگ از خار؟}} {{ب|وقت آنست که داماد گل از حجلهٔ غیب|بدر آید که درختان همه کردند نثار}} {{ب|آدمی‌زاده اگر در طرب آید نه<ref>چه.</ref> عجب|سرو در باغ برقص آمده و بید و چنار}} {{ب|باش تا غنچهٔ سیراب دهن باز کند|بامدادان چو سر نافهٔ آهوی تتار}} {{ب|مژدگانی که گل از غنچه برون می‌آید|صد هزار اقچه بریزند درختان بهار}} {{ب|باد گیسوی درختان<ref>عروسان.</ref> چمن شانه کند|بوی نسرین و قرنفل بدمد<ref>برود.</ref> در اقطار}} {{ب|ژاله بر لاله فرود آمده نزدیک<ref>هنگام.</ref> سحر|راست چون عارض گلبوی<ref>گلگون.</ref> عرق کردهٔ یار}} {{ب|باد بوی سمن آورد و گل و نرگس و بید|دَرِ دکان بچه رونق بگشاید عطار؟}} {{ب|خیری و خطمی و نیلوفر و بستان افروز|نقشهائی که درو خیره بماند ابصار}} {{ب|ارغوان ریخته بر دکهٔ خضراء چمن|همچنانست که بر تختهٔ دیبا دینار}} {{ب|این هنوز اول آزار جهان افروزست|باش تا خیمه زند دولت نیسان و ایار}} {{ب|شاخها دختر دوشیزهٔ باغ‌اند هنوز|باش تا حامله گردند بالوان ثمار}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> ki1f25s2ilxvo3adwu5i8a35pynkfqt برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۷ 104 62293 207432 192315 2024-04-11T11:51:24Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۷ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|عقل حیران شود از خوشهٔ زرین عنب|فهم عاجز شود از حقهٔ یاقوت انار}} {{ب|بندهای رطب از نخل فرو آویزند|نخلبندان قضا و قدر شیرین کار}} {{ب|تا نه تاریک بود سایهٔ انبوه<ref>سایه ز انبوه.</ref> درخت|زیر هر برگ چراغی بنهند از گلنار}} {{ب|سیب را هر طرفی داده طبیعت رنگی|هم بر آن گونه که گلگونه کند روی نگار}} {{ب|شکل امرود تو گویی که ز شیرینی و لطف|کوزهٔ چند نباتست معلق بر بار}} {{ب|هیچ در به نتوان گفت چو گفتی که به است|به از این فضل و کمالش نتوان کرد اظهار}} {{ب|حشو انجیر چو حلواگر استاد که او<ref>چو حلواگر صانع که همی.</ref>|حبّ خشخاش کند در عسل شهد بکار}} {{ب|آب در پای ترنج و به و بادام روان|همچو در زیر درختان بهشتی انهار}} {{ب|گو نظر باز کن و خلقت نارنج ببین|ای که باور نکنی فی‌الشجرالاخضر نار}} {{ب|پاک و بی‌عیب خدایی که بتقدیر عزیز|ماه و خورشید مسخر کند و لیل و نهار}} {{ب|پادشاهی نه بدستور کند یا گنجور|نقشبندی نه بشنگرف کند یا زنگار}} {{ب|چشمه از سنگ برون آید و باران از میغ|انگبین از مگس نحل و دُر از دریا بار}} {{ب|نیک بسیار بگفتیم درین باب سخن|واندکی بیش نگفتیم هنوز از بسیار}} {{ب|تا قیامت سخن اندر کرم و رحمت او|همه گویند و یکی گفته نیاید<ref>نیامد.</ref> ز هزار}} {{ب|آن که باشد که نه بندد کمر طاعت او|جای آنست که کافر بگشاید زنّار}} {{ب|نعمتت بار خدایا ز عدد بیرونست|شکر انعام تو هرگز نکند شکرگزار}} {{ب|این همه پرده که بر کرده ما می‌پوشی|گر بتقصیر بگیری نگذاری دیار}} {{ب|ناامید از در لطف تو کجا شاید رفت؟|تاب قهر تو نیاریم خدایا زنهار}} {{ب|فعلهائی که ز ما دیدی و نپسندیدی|بخداوندی خود پرده بپوش ای ستار}} {{ب|سعدیا راست روان گوی سعادت بردند|راستی کن که بمنزل نرود کجرفتار}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> cajvulkjjd6837ahj4x8glojy0oag9o برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۰۷۸ 104 62294 207433 192316 2024-04-11T11:51:27Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۲۸ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1078-1"/>{{ب|حبذا<ref>در نسخهٔ چاپی: حیف ازین.</ref> عمر گرانمایه که در لغو برفت|یارب از هرچه خطا رفت هزار استغفار}} {{ب|درد پنهان بتو گویم که خداوند منی|یا نگویم که تو خود مطلعی بر اسرار}} {{پایان شعر}} <section end="p1078-1"/> <section begin="p1078-2"/>{{و|در ستایش شمس‌الدین محمد جوینی}} {{و|صاحبدیوان}} {{شعر}} {{ب|بهیچ یار مده خاطر و بهیچ دیار|که برّ و بحر فراخست و آدمی بسیار}} {{ب|همیشه بر سگ شهری جفا و سنگ آید|از آنکه چون سگ صیدی نمیرود بشکار}} {{ب|نه در جهان گل روئی و سبزهٔ زنخیست|درختها همه سبزند و بوستان گلزار}} {{ب|چو ماکیان بدر خانه چند بینی جور؟|چرا سفر نکنی چون کبوتر طیار؟}} {{ب|ازین<ref>ازان.</ref> درخت چو بلبل بر آن درخت نشین|بدام دل چه فروماندهٔ چو بوتیمار؟}} {{ب|زمین لگد خورد از گاو و خر بعلت آن|که ساکنست نه مانند آسمان دوّار}} {{ب|گرت هزار بدیع‌الجمال پیش آید|ببین و بگذر و خاطر بهیچکس<ref>بهیچیک.</ref> مسپار}} {{ب|مخالط همه کس باش تا بخندی خوش|نه پای‌بند یکی کز غمش بگرئی زار}} {{ب|بخد<ref>بخزو.</ref> اطلس اگر وقتی التفات کنی|بقدر کن که نه اطلس کمست در بازار}} {{ب|مثال اسبِ الاغند مردم سفری|نه چشم بسته و سرگشته همچو گاو عصار<ref>مدار.</ref>}} {{ب|کسی کند تن آزاده را ببند اسیر؟|کسی کند دل آسوده را بفکر فگار؟}} {{ب|چو طاعت آری و خدمت کنی و نشناسند|چرا خسیس کنی نفس خویش را مقدار؟}} {{ب|خنک کسی<ref>تنی.</ref> که بشب در کنار گیرد دوست|چنانکه شرط وصالست و بامداد کنار}} {{ب|وگر ببند بلای کسی گرفتاری|گناه تست که بر خود گرفتهٔ دشوار}}<section end="p1078-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> rk3hm9gdyqcg0xlespdar7tjnvw1f1m برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۰۴ 104 62393 207412 192598 2024-04-10T21:36:17Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۵۴ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|کدام روز دگر جان بکار بازآید|که جان‌فشان نکنی روز وصل بر جانان؟}} {{ب|شکایت از دل سنگین یار نتوان کرد|که خویشتن زده‌ایم آبگینه بر سندان}} {{ب|ز دست دوست بنالیدن آمدی سعدی|تو قدر دوست ندانی که دوست داری جان}} {{ب|گران بدیع صفت خویشتن بما ندهد|بیار ساقی و ما را ز خویشتن بستان}} {{ب|زمان باد بهارست داد عیش بده|که دور عمر چنان میرود که برق یمان}} {{ب|چگونه پیر جوانی و جاهلی نکند|درین قضیه که گردد جهان پیر جوان}} {{ب|نظاره چمن اردیبهشت خوش باشد|که بر درخت زند باد نوبهار افشان}} {{ب|مهندسان طبیعت ز جامه خانه غیب|هزار حله برآرند مختلف الوان}} {{ب|ز کارگاه قضا در<ref>بر.</ref> درخت پوشانند|قبای سبز که تاراج کرده بود خزان}} {{ب|بکلبهٔ چمن از رنگ و بوی باز کنند|هزار طبلهٔ عطار و تخت بازرگان}} {{ب|بهار میوه چو مولود نازپرور دوست|که تا بلوغ دهان برنگیرد از پستان}} {{ب|نه آفتاب مضرت کند نه سایه گزند|که هر چهار بهم متفق شدند ارکان}} {{ب|اوان منقل آتش گذشت و خانهٔ گرم|زمان برکهٔ آبست و صفهٔ ایوان}} {{ب|بساط لهو بینداز و برگ عیش بنه|بزیر سایهٔ رز بر کنار شادروان}} {{ب|تو گر برقص نیایی شگفت جانوری|ازین هوا که درخت آمدست در جولان}} {{ب|ز بانگ مشغلهٔ بلبلان عاشق<ref>عاشق و.</ref> مست|شکوفه جامه دریدست و سرو سرگردان}} {{ب|خجل شوند کنون دختران مصر چمن|که گل ز خار برآید چو یوسف از زندان}} {{ب|تو خود مطالعهٔ باغ و بوستان نکنی|که بوستان بهاری و باغ لالستان}} {{ب|کدام گل بود اندر چمن بزیبائیت؟|کدام سرو ببالای تست در بستان؟}} {{ب|چگویم آن خط سبز و دهان شیرین را|بجز خضر نتوان گفت و چشمهٔ حیوان}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 0hw6up0tgyirenbosw7y1cqcjc6xgqh برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۰۵ 104 62394 207413 192601 2024-04-10T21:36:20Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۵۵ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|بچند روز دگر کافتاب گرم شود|مقر عیش بود سایه‌بان و سایهٔ بان}} {{ب|تو کافتاب زمینی بهیچ سایه مرو|مگر بسایهٔ دستور پادشاه زمان}} {{ب|سحاب رحمت و دریای فضل و کان کرم|سپهر حشمت و کوه وقار و کهف امان}} {{ب|بزرگ روی زمین پادشاه صدرنشین|علاء دولت و دین صدر پادشاه‌نشان}} {{ب|که گردنان اکابر نخست فرمانش|نهند بر سر و پس سر نهند بر فرمان}} {{ب|وگر حسود نه راضیست گو برشک بمیر|که مرتبت بسزاوار میدهد یزدان}} {{ب|نه تافتست چنین آفتاب بر<ref>در.</ref> آفاق|نگستریده چنین سایه بر بسیط جهان}} {{ب|بلند پایهٔ قدرش چه جای فهم و قیاس|فراخ مایهٔ فضلش چه جای حصر و بیان}} {{ب|بگرد همتش ادراک آدمی نرسد|که فهم برنتواند گذشتن از کیوان}} {{ب|برو محاسن اخلاق چون رطب بر بار|درو فنون فضائل چو دانه در رمان}} {{ب|چو بر صحیفهٔ املی روان شود قلمش|زبان طعن نهد در بلاغت سحبان}} {{ب|چنان رمند و دوند<ref>روند.</ref> اهل بدعت از نظرش|که از مسیحا دجال و از عمر شیطان}} {{ب|بناز و نعمتش امروز حق نظر کردست|امید هست که فردا برحمت و رضوان}} {{ب|کسان ذخیرهٔ دنیا نهند و غلهٔ او|هنوز سنبله باشد که رفت در میزان}} {{ب|بزرگوارا شرح معالیت<ref>معانیت.</ref> که دهد|که فکر واصف<ref>که فکر وصف.</ref> ازو منقطع شود حیران}} {{ب|بگرد نقطه عالم سپهر دایره گرد|ندید شبه تو چندانکه میکند دوران}} {{ب|که دید تشنهٔ ریان بجز تو در آفاق|بعدل و عفو و کرم تشنه وز ادب ریان}} {{ب|خدایرا بتو فضلی که در جهان دارد|کدام شکر توان گفت در مقابل آن}} {{ب|خنک عراق که در سایهٔ حمایت تست|حمایت تو نگویم عنایت یزدان}} {{ب|ز بأس تو نه عجب در بلاد فرس و عرب|که گرگ بر گله یارا نباشدش عدوان}} {{ب|بر درخت امیدت همیشه باد که نیست|بدور عدل تو جز بر درخت بار گران}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> phk0kl2p4cnqxwtmbkyd13qfw9x8u8u برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۰۶ 104 62395 207414 192648 2024-04-10T21:36:22Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۵۶ —|}}{{خطکش}} {{شعر}}</noinclude><section begin="p1106-1"/>{{ب|سپهر با تو برفعت برابری نکند|که شرمسار بود<ref>شود.</ref> مدعی بلابرهان}} {{ب|چو حصر منقبتت در قلم نمی‌آید|چگونه وصف تو گوید زبان مدحت خوان}} {{ب|من این قصیده بپایان نمیتوانم برد|که شرح مکرمتت را نمیرسد پایان}} {{ب|بخاطرم غزلی سوزناک میگذرد|زبانه میزند از تنگنای دل بزبان}} {{ب|درون خانه ضرورت چو آتشی باشد|باتفاق برون آید از دریچه دخان}} {{ب|نخواستم دگر این باد عشق پیمودن|ولیک می‌نتوان بستن آب طبع روان}} {{پایان شعر}} <section end="p1106-1"/> <section begin="p1106-2"/>{{و|مطلع دوّم}} {{شعر}} {{ب|ترا که گفت که برقع برافکن ای فتان|که ماه روی تو ما را بسوخت چون کتان}} {{ب|پری که در همه عالم بحسن موصوفست|ز شرم چون تو پریزاده میرود پنهان}} {{ب|بدستهای نگارین چو در حدیث آیی|هزار دل ببری زینهار ازین دستان}} {{ب|دل از جفای تو گفتم بدیگری بدهم|کسم بحسن تو ای دلستان نداد نشان}} {{ب|لبان لعل تو با هر که در حدیث آید|براستی که ز چشمش بیوفتد مرجان}} {{ب|اگر هزار جراحت کنی تو بر دل ریش|دوای درد منست آن دهان مرهم‌دان}} {{ب|عوام خلق بانگشت می‌نمایندم<ref>بعضی از نسخ «می‌نمایندت» و نادرست است.</ref>|من از تعجب انگشت فکر بر<ref>در.</ref> دندان}} {{ب|امید وصل تو جانم برقص میآرد|چو باد صبح که در گردش آورد ریحان}} {{ب|ز خلق گوی لطافت تو بردهٔ امروز|که دل بدست تو گوئیست در خم چوگان}} {{ب|چنانکه صاحب عادل علاء دولت و دین|بدست فتح و ظفر گوی دولت از میدان}} {{ب|جمال عالم انسان و عین اهل ادب|که هیچ عین ندیدست مثل او انسان}} {{ب|بروج قصر معالیش از آن رفیع‌ترست|که تیر وهم برون آید از کمان گمان}} {{ب|من این سخن نه سزاوار قدر او گفتم|که سعی در همه بابی بقدر وسع و توان<ref>وسع توان.</ref>}}<section end="p1106-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> jxbvdypnzdmrep9zdjz06ogvgsw3atk برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۰۷ 104 62396 207415 192649 2024-04-10T21:36:32Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۵۷ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|چو مصطفی که عبارت بفهم<ref>بقدر، بوصف.</ref> وی نرسد|ولی مبالغهٔ خویش می‌کند حسان}} {{ب|بضاعت من و بازار علم و حکمت او|مثال قطره و دجلست و دجله و عمان}} {{ب|سرِ خجالتم از پیش بر نمی‌آید|که دُر چگونه بدریا برند و لعل بکان}} {{ب|اگر نه بنده‌نوازی از آنطرف بودی|من این شکر نفرستادمی بخوزستان}} {{ب|متاع من که خرد در بلاد<ref>دیار.</ref> فضل و ادب؟|حکیم راه‌نشین را چه وقع در یونان؟}} {{ب|ولیک با همه جرمم امید مغفرتست|که ترّه نیز بود بر مواید سلطان}} {{ب|مرا قبول شما نام در جهان گسترد|مرا بصاحب دیوان عزیز شد دیوان}} {{ب|ملاذ اهل دل امروز خاندان شماست|که باد تا بقیامت بدولت آبادان}} {{ب|ز مال و منصب دنیا جز این نمی‌ماند|میان اهل مروّت که یاد باد فلان<ref>این بیت و دو بیت بعد مکرر است. (ص ۵۳)</ref>}} {{ب|سرای آخرت آباد کن بحسن عمل|که اعتماد بقا را نشاید این بنیان}} {{ب|حیوة مانده غنیمت شمر که باقی عمر|چو برف بر سر کوهست روی در نقصان}} {{ب|بمرد و هیچ نبرد آنکه جمع کرد و نخورد|بخور ببخش بده ایکه میتوانی هان}} {{ب|چو خیری از تو بغیری رسد فتوح‌شناس|که رزق خویش بدست تو میخورد مهمان}} {{ب|کرم بجای خردمند کن چو بتوانی|که ابر گم نکند بر زمین خوش باران}} {{ب|سخن دراز کشیدم باعتماد قبول|که رحمت تو ببخشد هزار ازین عصیان}} {{ب|مرا که طبع سخنگوی در حدیث آمد|نه مرکبیست که بازش توان کشید<ref>گرفت.</ref> عنان}} {{ب|اگر سفینهٔ شعرم روان بود نه عجب|که میرود بسرم از تنور دل طوفان}} {{ب|تو کوه جودی و من در میان ورطهٔ فقر|مگر بشرطهٔ اقبالت اوفتم بکران}} {{ب|دو چیز خواهمت از کردگار فرد عزیز|دوام دولت دنیا و ختم بر ایمان}} {{ب|خلاف نیست در آثار برّ و<ref>خیر.</ref> معروفت|که دیر سال بماند تو دیرسال بمان}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> jjvdp8uicyg4e2ew6evzgnz83tzd42h برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۰۸ 104 62397 207416 193956 2024-04-10T21:36:39Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۵۸ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1108-1"/>{{ب|فلک مساعد و اقبال یار و بخت قرین|تنت درست و امیدت روا و حکم روان}} {{ب|ز نائبات قضا در پناه بار خدای|ز حادثات قران در حمایت قرآن}} {{ب|همای معدلتت سایه کرده بر سر خلق|ببوم حادثه بوم مخالفان ویران}} {{ب|بدین دو مصرع آخر که ختم خواهم<ref>خواهد.</ref> کرد|امید هست بتحسین و گوش بر احسان}} {{ب|دو چیز حاصل عمرست نام نیک و ثواب|وزین دو درگذری کل من علیها فان<ref>این بیت نیز مکرر آمده (ص ۵۳)</ref>}} {{پایان شعر}} <section end="p1108-1"/> <section begin="p1108-2"/>{{و|در ستایش شمس‌الدین حسین علکانی}} {{شعر}} {{ب|ای محافل را بدیدار تو زین|طاعتت بر هوشمندان فرض عین}} {{ب|آسمان در زیر پای همتت|بر زمین مالنده<ref>مالیدهٔ.</ref> فرق فرقدین}} {{ب|از مقامت تا ثریا همچنان|کز ثریا تا ثری فرقست و بین}} {{ب|ای نهاده پای رفعت بر فلک|وی ربوده گوی عقل از {{سعدی-لغات|اعقلین|ظاهراً مقصود جن و انس ست.}}}} {{ب|کاش کابن مقله بودی در حیوة|تا بمالیدی خطت بر مقلتین}} {{ب|در تو نتوان گفت جز اوصاف نیک|ور کسی گوید جز این میلست و مین}} {{ب|ای کمال نیک مردی بر تو ختم|نیک‌نامی منتشر در خافقین}} {{ب|عالم عادل<ref>عالم و عادل.</ref> امین شرق و غرب|سرور آفاق شمس‌الدین حسین}} {{ب|کز بهاء طلعتش چون آفتاب|می‌درخشد نور بین‌الحاجبین}} {{ب|ماه و پروین را نگه در قدر او|همچنان کز بطن ماهی در بطین}} {{ب|آنکه بیرون از ثنا و حمد او|بر سخن‌دانان سخن عیب است و شین}} {{ب|عقل را پرسیدم اندر عهد او|هیچ دشمن کام یابد؟ گفت اَین؟}} {{ب|پنجه بر شیران نیارد کرد تیز|ور هزاران مکر داند بوالحصین}}<section end="p1108-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 2avj8wt5fne8l2ws9lhcwu12eu5evfz برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۰۹ 104 62398 207417 192680 2024-04-10T21:36:42Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۵۹ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1109-1"/>{{ب|منکه چندین منت از وی بر منست|چون نگویم شکر او، والشکر دین}} {{ب|تا نپنداری که مشغولم ز ذکر|یا ز خدمت غافلم یک طرف عین}} {{ب|تا بگردون بر برخشند<ref>درخشند.</ref> اختران|تا بگیتی در<ref>بر.</ref> بتابد نیرّین}} {{ب|جاودان در بارگاهت عیش باد|تا بگردون میرود آواز قین}} {{ب|بخت را با دوستانت اتفاق|چرچ را با دشمنان<ref>با دشمنت.</ref> حرب حنین}} {{ب|ابر رحمت<ref>ابر و رحمت.</ref> بر تو باران سال و ماه|روح راحت بر روان والدین}} {{ب|نامت اندر مشرق و مغرب روان|چشم بد دور از تو بعدالمشرقین}} {{پایان شعر}} <section end="p1109-1"/> <section begin="p1109-2"/>{{و|در ستایش صاحبدیوان}} {{شعر}} {{ب|تبارک‌الله ازان نقشبند ماء مهین|که نقش روی تو بستست و چشم و زلف و جبین}} {{ب|چنانکه در نظری در صفت نمی‌آئی|منت چه وصف بگویم تو خود در آینه بین}} {{ب|مه از فروغ تو بر آسمان نمی‌تابد|چه جای ماه که خورشید لایکاد یبین}} {{ب|خدای تا گل آدم سرشت و خلق<ref>نقش.</ref> نگاشت|سُلالهٔ چو تو دیگر نیافرید از طین}} {{ب|نه در قبیلهٔ آدم که در بهشت خدای|بدین کمال نباشد جمال حورالعین}} {{ب|چنین درخت نروید ز بوستان ارم|چنین صنم نبود در نگارخانهٔ چین}} {{ب|مگر درخت بهشتی بود که بار آرد|شکوفه گل<ref>شکوفه و گل.</ref> و بادام و لاله و نسرین}} {{ب|ز بس که دیدهٔ مشتاق در تو حیرانست|ترنج و دست بیکبار می‌برد سکین}} {{ب|طریق اهل نظر<ref>ادب.</ref> خامشی و حیرانیست|که در نهایت وصفت نمیرسد تحسین}} {{ب|حکایت لبت اندر دهان نمی‌گنجد|لب و دهان نتوان گفت درّ درج ثمین}}<section end="p1109-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> f7atyyo8b22q3wff76zjm8zsy0yc5kl برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۱۰ 104 62399 207418 192681 2024-04-10T21:36:51Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶۰ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|گر ابن مقله دگربار با<ref>در نسخه‌های متأخر: در.</ref> جهان آید|چنانکه دعوی معجز کند بسحر مبین}} {{ب|بآب زر نتواند کشید چون تو الف|بسیم حل ننویسد مثال ثَغر تو سین}} {{ب|بیا بیا که بجان آمدم ز تلخی هجر|بگوی ازان لب شیرین حکایتی شیرین}} {{ب|ترنجبین وصالم بده که شربت صبر<ref>هجر.</ref>|نمی‌کند خفقان فؤاد را تسکین}} {{ب|دریغ اگر قدری میل از آن طرف بودی|کزین طرف همه شوقست و اضطراب و حنین<ref>اضطراب حنین.</ref>}} {{ب|ترا سریست که با ما فرو نمی‌آید|مرا سری که حرامست بی‌تو بر بالین}} {{ب|میان حظ من و دشمنانت فرقی نیست|منت بمهر همی میرم و حسود بکین}} {{ب|اگر تو بر دل مسکین من نبخشائی|چه لازمست که جور و جفا برم چندین}} {{ب|بصدر صاحب دیوان ایخان نالم|که در ایاسه او جور نیست بر مسکین}} {{ب|خدایگان صدور زمان و کهف امان|پناه ملت اسلام شمس دولت و دین}} {{ب|جمال مشرق و مغرب صلاح خلق خدای|مشیر مملکت پادشاه روی زمین}} {{ب|که اهل مشرق و مغرب بشکر نعمت او|چو اهل مصر باحسان یوسفند رهین}} {{ب|بسی نماند که در عهد رأی و رأفت او|بیک مقام نشینند صعوه و شاهین}} {{ب|ز گوسپند بدوزد رعایت نظرش<ref>بدوزد بیک اشارت قهر.</ref>|دهان گرگ و بدرّد دهان شیر عرین}} {{ب|معین خیر و مطیع خدای و ناصح خلق|برای روشن و فکر بلیغ و رای رزین}} {{ب|زهی بسایهٔ لطف تو خلق را آرام|خهی بقوت رای تو ملک را آئین}} {{ب|گر اقتضای زمان دور باز سرگیرد|بنات دهر نزایند بهتر از تو بنین}} {{ب|تو آن یگانهٔ دهری که در وسادهٔ حکم|به از تو تکیه نکردست هیچ صدرنشین}} {{ب|چو فیض چشمهٔ خورشید بامداد پگاه|که در تموج او منطمس شود پروین}} {{ب|فروغ رای تو مصباح راههای مخوف|عنان عزم تو مفتاح ملکهای حصین}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 0tcyztmca2begs2mb98487gds3bfowo برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۱۱ 104 62400 207419 192682 2024-04-10T21:36:54Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶۱ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|خدای مشرق و مغرب بایلخان دادست|تو بر خزاین روی زمین حفیظ و امین}} {{ب|قضا موافق رایت بود که نتوان بود|خلاف رای تو رفتن مگر ضلال مبین}} {{ب|مخالفان ترا دست و پای اسب مراد|بریده باد که بی‌دست و پای به تنین}} {{ب|تمام ذکر تو ناگفته ختم خواهم کرد|که خوض کردم و دستم نمیدهد تبیین}} {{ب|لَئن مَدحتک سبعین حِجة دأباً|لَما اقتدرتُ عَلی واحدِ من‌السبعین}} {{ب|کمال فضل ترا من بگرد می‌نرسم|مگر کسی کند اسپ سخن بزین به ازین}} {{ب|ورای قدر منست التفات صدر جهان|که ذکر بندهٔ مخلص کند علی‌التعیین}} {{ب|برای مجلس اُنست گلی فرستادم|که رنگ و بوی نگرداندش مرور سنین}} {{ب|تو روی دختر دلبند طبع من بگشای|که پیر بود و<ref>گشت.</ref> ندادم بشوهر عنین}} {{ب|بزنده میکنم از ننگ وصلتش در گور|که زشت خوب نگردد بجامهٔ رنگین}} {{ب|اگر نه بنده‌نوازی ازان طرف بودی|که زهره داشت که دیبا برد بقسطنطین؟}} {{ب|که می‌برد بعراق این بضاعت مزجاة|چنانکه زیره بکرمان برند و کاسه بچین؟}} {{ب|ترا شمامهٔ ریحان من که یاد آورد<ref>یادآرد.</ref>|که خلق ازان طرف آرند نافهٔ مشکین؟}} {{ب|چه لایق مگسانست بامداد بهار|که در مقابلهٔ بلبلان کنند طنین؟}} {{ب|که نشر کرده بود طی من دران مجلس؟|که برده باشد نام ثری بعلیین؟}} {{ب|بشکر بخت بلند ایستاده‌ام که مرا|بعمر خویش نکرده‌است هرگز این تمکین}} {{ب|میان عرصهٔ شیراز تا بچند آخر|پیاده باشم و دیگر پیادگان فرزین؟}} {{ب|چو بیدبُن که تناور شود بپنجه سال|به پنچ روز ببالاش بردود<ref>رود.</ref> یقطین}} {{ب|ز روزگار برنجم چنانکه نتوان گفت|بخاک پای خداوند روزگار یمین}} {{ب|بلی بیک حرکت از زمانه خرسندم|که روزگار بسر میرود بشدت و کین}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> nrdn6m9fmt0uijyvfic7lj6kq3wxz8r برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۱۲ 104 62401 207420 192794 2024-04-10T21:36:57Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶۲ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1112-1"/>{{ب|دوای خسته و جبر شکسته کس نکند|مگر کسی که یقینش بود بروز یقین}} {{ب|یقین قلبی انی انال منک غنی|ولایزال یقینی من‌الهوان یقین}} {{ب|سخن بلند کنم تا بر آسمان گویند|دعای دولت او را فرشتگان آمین}} {{ب|همیشه خاتم اقبال در یمین تو باد|بعون ایزد و در چشم دشمنانت نگین}} {{ب|برغم دشمن و اعجاب دوستان بادا|همیشه چشمهٔ رزقت مَعین و بخت معین}} {{ب|حزین نشسته حسودان دولتت همه سال|تو گوش کرده بر آواز مطربان حزین}} {{ب|مباد دشمنت اندر جهان وگر باشد|بزندگانی در سجن و مرده در سجین}} {{ب|دوام عیش تو بادا پس از هلاک عدو|چنانکه پیش تو دف میزنند و خصم دفین}} {{ب|ز دوستان تو آواز رود و بانگ سرود|بر آسمان شده وز دشمنان زفیر<ref>نفیر.</ref> و انین}} {{ب|هزار سال جلالی بقای عمر تو باد|شهور آن همه اردی‌بهشت و فروردین}} {{پایان شعر}} <section end="p1112-1"/> <section begin="p1112-2"/>{{و|در ستایش ملکه ترکان خاتون}} {{شعر}} {{ب|ای بیش از آنکه در قلم آید ثنای تو|واجب بر اهل مشرق و مغرب دعای تو}} {{ب|درویش و پادشاه ندانم درین زمان|الا بزیر سایهٔ همچون همای تو}} {{ب|نوشین روان و حاتم طایی که بوده‌اند|هرگز نبوده‌اند بعدل و سخای تو}} {{ب|منشور در نواحی و مشهور در جهان|آوازهٔ تعبد و خوف و رجای تو}} {{ب|اسلام در امان و ضمان سلامتست<ref>سلامتند.</ref>|از یمن همت و قدم پارسای تو}} {{ب|گر آسمان بداند قدر تو بر زمین|در چشم آفتاب کشد خاک پای تو}} {{ب|خلق از جزای خیر تو کردن مقصرند|پروردگار خلق تواند جزای تو}}<section end="p1112-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> bakc2m9fdp8o5m7j4tnyh0pw64tg9wv برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۱۳ 104 62402 207421 192795 2024-04-10T21:37:08Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶۳ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1113-1"/>{{ب|شکر مسافران که بآفاق میرود<ref>میروند.</ref>|گر بر فلک رسد نرسد در عطای تو}} {{ب|تیغ مبارزان نکند در دیار خصم|چندان اثر که همت کشور گشای تو}} {{ب|بدبخت نیست در همه عالم باتفاق|الا کسی که روی بتابد ز رای تو}} {{ب|ای در بقای عمر تو خیر جهانیان|باقی مباد هر که نخواهد بقای تو}} {{ب|خاص از برای مصلحت عام دیرسال|بنشین که مثل تو ننشیند بجای تو}} {{ب|آن چیست در جهان که نداری تو آن مراد<ref>از مراد.</ref>|تا سعدی از خدای بخواهد برای تو}} {{ب|تا آفتاب میرود و صبح میدمد|عاید بخیر باد صباح و مسای تو}} {{ب|یارب رضای او تو برآور بفضل خویش|کو روز و شب نمی‌طلبد جز رضای تو}} {{پایان شعر}} <section end="p1113-1"/> <section begin="p1113-2"/>{{و|در ستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه<ref>در قدیمترین نسخه عنوان قصیده این است: «وله ایضاً یذکر جلوسه و یمدحه» و در این نسخه این قصیده بعد از قصیدهٔ «خدای را چه توان گفت شکر فضل و کرم» واقع شده که در ستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه است.</ref>}} {{شعر}} {{ب|درِ بهشت گشادند در<ref>بر.</ref> جهان ناگاه|خدا بچشم عنایت بخلق کرد نگاه}} {{ب|امید بسته برآمد صباح خیر دمید|بدور دولت سلجوقشاه سلغرشاه}} {{ب|چو ماه روی مسافر که بامداد پگاه|درآید از در امیدوار چشم براه}} {{ب|شمایلی که نیاید بوصف در اوهام|خصایصی که نگنجد بذکر در افواه}} {{ب|خدایگان معظم اتابک اعظم|سر ملوک زمان<ref>جهان.</ref> ناصر عبادالله}} {{ب|شهنشهی که زمین از فروغ طلعت او|منورست چنان کاسمان بطلعت ماه}} {{ب|خجسته روزی خرم کسی که باز کنند|بروی دولت و بختش<ref>دولت بختش.</ref> در فرج ناگاه}} {{ب|که چشم داشت که یوسف عزیز مصر شود|اسیر بند بلای برادران در چاه؟}}<section end="p1113-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> p7dirh84a9hb5udwyzxyg6rb2w4hcn1 برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۱۴ 104 62403 207422 192796 2024-04-10T21:37:13Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶۴ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1114-1"/>{{ب|شب فراق نمی‌باید از فلک نالید|که روزهای سپیدست در شبان سیاه}} {{ب|هرآنکه بر در بخشایش خدای نشست|بعاقبت نرود ناامید ازین درگاه}} {{ب|زمانه بر سر آنست اگر خطائی کرد|که بعد از این همه طاعت کند بعذر گناه}} {{ب|خدای عمر درازت دهاد چندانی|که دست جور زمان از زمین کنی کوتاه}} {{ب|بگرد خیمه اسلام شقهٔ بزنی|که کهربا نتواند ربود پرّه کاه}} {{ب|مراد سعدی از انشاء زحمت خدمت|نصیحتست بسمع قبول شاهنشاه}} {{ب|دوام دولت و آرام مملکت خواهی|ثبوت راحت و امن و مزید رفعت و جاه}} {{ب|کمر بطاعت و انصاف و عدل و عفو ببند|چو دست منت حق بر سرت نهاد کلاه}} {{ب|تو روشن آینهٔ ز آه دردمند بترس|عزیز من، که اثر میکند در آینه آه}} {{ب|معلمان بدآموز را سخن مشنو|که دیر سال بمانی بکام نیکوخواه}} {{ب|دعای زنده دلانت رفیق باد و قرین|خدای عالمیانت نصیر باد و پناه}} {{پایان شعر}} <section end="p1114-1"/> <section begin="p1114-2"/>{{و|در پند و اندرز<ref>در نسخه‌هائی که در دست ماست این قصیده عنوان ممدوح ندارد.</ref>}} {{شعر}} {{ب|بنوبت‌اند ملوک اندرین سپنج سرای|کنون که نوبت تست ای ملک بعدل گرای}} {{ب|چه دوستی کند ایام اندک اندک بخش|که بار باز<ref>در نسخه‌ها متأخر: که روز باز.</ref> پسین دشمنیست جمله ربای؟}} {{ب|چه مایه بر سر این ملک سروران بودند|چو دور عمر بسر شد درآمدند از پای}} {{ب|تو مرد باش و ببر با خود آنچه بتوانی|که دیگرانش بحسرت گذاشتند بجای}} {{ب|درم بجورستانان زر بزینت ده|بنای خانه‌کنانند بام قصر اندای}} {{ب|بعاقبت خبر آمد که مُرد ظالم و ماند<ref>که مرد ظالم مرد.</ref>|بسیم سوختگان زرنگار کرده سرای}}<section end="p1114-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 33peaworwh5dhhdftl0ojgicewqekrh برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۱۵ 104 62404 207423 192797 2024-04-10T21:37:16Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶۵ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude>{{ب|بخور مجلسش از نالهای دودآمیز|عقیق زیورش از دیده‌های خون‌پالای}} {{ب|نیاز باید و طاعت نه شوکت و ناموس|بلند بانگ چسود و میان تهی چو درای؟}} {{ب|دو خصلت‌اند نگهبان ملک و یاور دین|بگوش جان تو پندارم این دو گفت خدای}} {{ب|یکی که گردن زورآوران بقهر بزن|دوم که از در بیچارگان بلطف درآی}} {{ب|بتیغ و طعنه گرفتند جنگجویان ملک|تو بر و بحر گرفتی بعدل و همت و رای}} {{ب|چو همتست چه حاجت بگرز مغفرکوب|چو دولتست چه حاجت بتیر جوشن خای}} {{ب|بچشم عقل من این خلق پادشاهانند|که سایه بر سر ایشان فکندهٔ چو همای}} {{ب|سماع مجلست آواز ذکر و قرآنست|نه بانگ مطرب و آوای چنگ و نالهٔ نای}} {{ب|عمل بیار که رخت سرای آخرتست|نه عود سوز بکار آیدت نه عنبرسای}} {{ب|کف نیاز بحق برگشای و همت بند|که دست فتنه ببندد خدای کارگشای}} {{ب|بد اوفتند بدان لاجرم که در مثلست|که مار دست ندارد ز قتل مارافسای}} {{ب|هرآنکست که بآزار خلق فرماید|عدوی مملکتست او بکشتنش<ref>مملکت تست کشتنش.</ref> فرمای}} {{ب|بکامهٔ دل دشمن نشیند آن مغرور|که بشنود سخن دشمنان دوست‌نمای}} {{ب|اگر توقع بخشایش خدایت هست|بچشم عفو و کرم بر شکستگان بخشای}} {{ب|دیار مشرق و مغرب مگیر و جنگ مجوی|دلی بدست کن و زنگ خاطری بزدای}} {{ب|گرت بسایه در آسایشی بخلق رسد|بهشت بردی و در سایهٔ خدای آسای}} {{ب|نگویمت چو زبان‌آوران رنگ‌آمیز|که ابر مشک‌فشانی و بحر گوهرزای}} {{ب|نکاهد آنچه نبشتست عمر و نفزاید|پس این چه فایده گفتن که تا بحشر بپای}} {{ب|مزید رفعت دنیا و آخرت طلبی|بعدل و عفو و کرم کوش و در صلاح افزای}} {{ب|بروز حشر که فعل بدان و نیاکان را|جزا دهند بمکیال نیک و بد پیمای}}<noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> andgtvtpspsr6k1l8g63dknrb5zpu3w برگه:KoliyatSaadiForoughi.pdf/۱۱۱۶ 104 62405 207424 192798 2024-04-10T21:37:19Z AMIN Programer 30743 /* هم‌سنجی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="4" user="AMIN Programer" />{{سصم||— ۶۶ —|}}{{خطکش}}{{شعر}}</noinclude><section begin="p1116-1"/>{{ب|جریدهٔ گنهت عفو باد و توبه قبول|سپیدنامه و خوشدل بعفو بار خدای}} {{ب|بطعنهٔ زده باد آنکه بر تو بد خواهد|که بار دیگرش از سینه برنیاید وای}} {{پایان شعر}} <section end="p1116-1"/> <section begin="p1116-2"/>{{و|در ستایش ترکان خاتون و پسرش اتابک محمد<ref>در قدیمترین نسخه عنوان قصیده اینست: «وله فی الحرم المعصوم»، و در نسخهٔ قدیم دیگر: «و له ایضاً یصف الستر العالی».</ref>}} {{سعدی-ط}} {{شعر}} {{ب|چه دعا گویمت ای سایهٔ میمون همای|یارب این سایه بسی بر سر اسلام بپای}} {{ب|جود پیدا و وجود از نظر خلق نهان<ref>وهم بیرون سراپردهٔ عصمت موقوف.</ref>|نام در عالم و خود در کنف ستر خدای}} {{ب|در سراپردهٔ عصمت بعبادت مشغول|پادشاهان متوقف بدر پرده‌سرای}} {{ب|آفتاب اینهمه شمع از پی و مشعل در پیش<ref>شمع از عقب و مشعله پیش.</ref>|دست بر سینه نهندش<ref>زنندش.</ref> که بپروانه درآی}} {{ب|مطلع برج<ref>ماه.</ref> سعادت فلک اختر سعد|بحر دُردانهٔ شاهی صدف گوهرزای}} {{ب|حرم عفت و عصمت بتو آراسته باد|علم دین محمد بمحمد برپای}} {{ب|خلف دودهٔ سلغر شرف دولت و ملک|ملک آیت رحمت ملک مُلک‌آرای}} {{ب|سایهٔ لطف خدا داعیهٔ راحت خلق|شاه گردنکش دشمن‌کش عاجز بخشای}} {{ب|ملک ویران نشود خانهٔ خیر<ref>عدل.</ref> آبادان|دین تغیر نکند قاعدهٔ عدل<ref>ملک.</ref> بجای<ref>سعد و بوبکر بمردند محمد برجای.</ref>}} {{ب|ای حسود ار نشوی خاک در خدمت او|دیگرت باد بدستست برو می‌پیمای}} {{ب|هر که خواهد که در این مملکت انگشت خلاف|بر خطائی بنهد گو برو انگشت بخای}} {{ب|جهد و مردی ندهد آنچه دهد دولت و بخت|گنج و لشکر نکند آنچه کند همت و رای}}<section end="p1116-2"/><noinclude>{{پایان شعر}}{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude> 7ij8z5jrs9dpg5jknntb3cttita1n8p گفتگوی برگه:HezaroYekSokhan.pdf/۳۹ 105 69183 207410 2024-04-10T18:46:42Z 5.112.43.103 /* نام،عبدالله،رحیمی،و تاریخ،تولود1344/6/16واطللاهات،237،شکایت،از،بازرسی */ بخش جدید wikitext text/x-wiki == نام،عبدالله،رحیمی،و تاریخ،تولود1344/6/16واطللاهات،237،شکایت،از،بازرسی == i7mkg4bor9wi2zpvyur88mxkgjh88xs