ویکی‌نبشته fawikisource https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87%D9%94_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C MediaWiki 1.43.0-wmf.1 first-letter مدیا ویژه بحث کاربر بحث کاربر ویکی‌نبشته بحث ویکی‌نبشته پرونده بحث پرونده مدیاویکی بحث مدیاویکی الگو بحث الگو راهنما بحث راهنما رده بحث رده درگاه بحث درگاه پدیدآورنده بحث پدیدآورنده برگه گفتگوی برگه فهرست گفتگوی فهرست TimedText TimedText talk پودمان بحث پودمان الگو:صلی الله علیه وسلم 10 29297 207553 141351 2024-04-17T19:49:41Z Kwamikagami 14001 wikitext text/x-wiki <span style="font-family: Amiri, 'Sakkal Majalla', Arial !important; font-size:140%;">&#xFDFA;</span> iggfequ70bczcalrypesduzbczp7a52 فهرست:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf 106 69205 207539 2024-04-17T17:18:06Z Tavaana 36348 صفحه‌ای تازه حاوی «» ایجاد کرد proofread-index text/x-wiki {{:MediaWiki:Proofreadpage_index_template |type=کتاب |Title=در خدمت و خیانت روشنفکران |Volume=جلد دوم |Author=[[پدیدآورنده:جلال آل‌احمد|جلال آل‌احمد]] |Translator= |Editor= |School= |Publisher=شرکت سهامی انتشارات خوارزمی |Address=تهران |Year=۱۳۵۷ |Key= |Source=pdf |Image=1 |Progress=X |Pages=<pagelist /> |Volumes= |Remarks= |Width= |Css= |Header= |Footer=<references/> }} 28tflqf094bfnvqexno8nsbao85hpyn برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱ 104 69206 207540 2024-04-17T17:18:41Z Tavaana 36348 /* بی‌نوشته */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="0" user="Tavaana" /></noinclude><noinclude><references/></noinclude> 8vokmq3m1si5r9nlo08sb1pcqoaq82i برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲ 104 69207 207541 2024-04-17T17:18:48Z Tavaana 36348 /* بی‌نوشته */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="0" user="Tavaana" /></noinclude><noinclude><references/></noinclude> 8vokmq3m1si5r9nlo08sb1pcqoaq82i برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۳ 104 69208 207542 2024-04-17T17:38:26Z Tavaana 36348 /* بی‌نوشته */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="0" user="Tavaana" /></noinclude><noinclude><references/></noinclude> 8vokmq3m1si5r9nlo08sb1pcqoaq82i برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۴ 104 69209 207543 2024-04-17T17:40:41Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude>{{بزرگتر۴|{{وسط|در خدمت و خیانت}}}} {{بزرگتر۴|{{وسط|روشنفکران}}}} {{بزرگتر۴|{{وسط|نوشته جلال آل احمد}}}} {{بزرگتر۴|{{وسط|شرکت سهامی انتشارات خوارزمی}}}}<noinclude><references/></noinclude> amse6mbkai70w96qgo6m1gjyb9dj0xx 207544 207543 2024-04-17T17:41:09Z Tavaana 36348 proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude>{{بزرگتر۲|{{وسط|در خدمت و خیانت}}}} {{بزرگتر۴|{{وسط|روشنفکران}}}} {{بزرگتر۲|{{وسط|نوشته جلال آل احمد}}}} {{بزرگتر|{{وسط|شرکت سهامی انتشارات خوارزمی}}}}<noinclude><references/></noinclude> jjzzm3fofcfshx3yrz4fze7gifdd758 برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۵ 104 69210 207545 2024-04-17T17:42:28Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude>{{وسط|جلال آل احمد}} {{وسط|در خدمت و خیانت روشنفکران}} {{وسط|جلد دوم}} {{وسط|چاپ اول: ۱۳۵۷ ه.ش.}} {{وسط|چاپ و صحافی، چاپخانه سپهر}} {{وسط|حق چاپ و انتشار چاپ اول منحصراً متعلق به شرکت سهامی انتشارات}} {{وسط|خوارزمی است و در چاپهای بعدی اولویت در چاپ و انتشار با این شرکت است.}}<noinclude><references/></noinclude> 58zbkkw2ju8q8kyu3cuh4yp6qmonyjc برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۸۳ 104 69211 207546 2024-04-17T17:42:55Z Tavaana 36348 /* بی‌نوشته */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="0" user="Tavaana" /></noinclude><noinclude><references/></noinclude> 8vokmq3m1si5r9nlo08sb1pcqoaq82i برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۲۸۰ 104 69212 207547 2024-04-17T17:45:26Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> هم اکنون این دوراهۀ اصلی بزرگ پیش روی روشنفکران است که: یا به غربزدگی خاتمه دادن و به جایش با محیط بومی و مسائل بومی آشنا و طرف شدن و به قصد حل آن‌ها کوششی لایق روشنفکری کردن و در این راه از آخرین روش‌های علمی و دنیایی بهره بردن. یا کار غربزدگی را به آخر رساندن؛ یعنی رضایت دادن به تطبیق کامل این محیط بومی بر هرچه ملاک‌های اخلاقی و سیاسی و اجتماعی «متروپل می‌طلبد یعنی از نظر روحی و ملی و سنتی از صفحه عالم محو شدن. به تعبیر دیگر یا در مقابل استعمار‌ایستادن یا دربست به آن سرسپردن و راه دوم البته که راه بس کوتاهی است و چه نعماتی که در پیمودن آن بدست می‌آید و راه اول راهی است دراز و چه فداکاری‌ها را که ایجاب نمی‌کند.<noinclude><references/></noinclude> ooolcob10ldxsrwn2t32x9f6wnbhfsk برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۵۱ 104 69213 207548 2024-04-17T17:48:41Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> به کوبیدن مذهب به اسم ارتجاع و کوبیدن حکومت به اسم استعمار. و این کوبیدن‌ها ادامه دارد تا پس از حل اجباری قضیه نفت و آن بگیر و ببند‌ها که تا روشنفکر می‌آید بفهمد چه شد که داغ و درفش شروع شده است و اعدام‌های دستجمعی و روزگاری است که نه بر مرده، بر زنده باید گریست و اکنون از آن ماجرا پانزده سالی است که می‌گذرد که در آن روز به روز به روشنفکر سخت‌تر گرفته‌اند و مهار‌ها را روز به روز تنگ‌تر کرده‌اند و با بهترین روش‌های موجود در عالم که چه در اسپانیا چه در اسرائیل و چه در دموکراسی ‌های توده‌ای بار‌ها آزموده شده چنان سر او را با پنبه می‌برند که نه تنها خون نمی‌آید بلکه خود او هم نمی‌فهمد چه شد که از دار دنیا رفت. و اکنون این چنین است که آن همه آزادگان سینه چاک گویندگان رادیو از آب در آمده‌اند یا هر یک برگوشه‌ای از این سفره یغما اصل و فرع روشنفکری را فراموش کرده‌اند و مقاطعه کاری می‌کنند و آن عده قلیل که هنوز به عهد خود وفادارند یا در تبعیدند یا در زندان یا فریاد بی‌رمق می‌زنند و مردم همچنان بی‌اعتنا به سرنوشت‌ایشان که خود به سرنوشت مردم بی‌اعتنا بودند و روحانیت نیز مبغوض حکومت و تأسیساتش و پیشوایان مذهبی در تبعید یا خاموش و همه چیز حکومت و همه جا و همه چیز حکومتی و فرمایشی و طبق دستور و زینتی و تازه همه جا انقلاب! دیگر قیامت قیامت است. اصلاً من نمی‌دانم که در آن دوره بیست ساله پیش از شهریور چه به روزگار روشنفکر ایرانی آوردند که بازار روشنفکری پس از<noinclude><references/></noinclude> ljyccbn69cigajpc180gikusoykyf42 برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۵۲ 104 69214 207549 2024-04-17T17:55:29Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> شهریور چنین بی‌رمق است و چنین یکدست و یک جهته سید ضیاء الدین که به یک حمله حزب توده خانه نشین شد تا به اعتبار کودتا تا آخر عمر همچنان مقرب الخاقان بماند و به اسب و علیق قناعت کند و حزب ایران که از نوعی لیبرالیسم بورژوا دفاع می‌کرد یکسره شد کلوب مقاطعه کاران و دیگران که در دوره جبهه ملی توش و توانی یافتند نیروی، سوم پان ایرانیست‌ها، نهضت آزادی والخ... نوشدارو‌هایی بودند پس از مرگ سهراب؛ و تنها یک حزب توده بود که در تمام این مدت ندایی داد و جماعتی را به حرکت واداشت و اثری گذاشت که بسیار خبط و خطا‌ها و حتی خیانتها بر آن مترتب بود و ما به همین دلایل در ۱۳۲۶ از آن انشعاب کردیم که در فصل بعد بیاید و آخر چرا تنها حزب توده باید می‌داندار وقایع ده دوازده ساله اول پس از شهریور ۲۰ باشد؟ چرا دیگر خبری نبود؟ آیا دیگر روشنفکران دوره ۲۰ ساله همه مرده بودند؟ یا در اصل دیگر خبری نبود؟ به گمان من شاید به این دلیل که دیگر روشنفکران آن دوره ۲۰ ساله به هرچه در آن مدت گذشته بود رضایت داده بودند و به تسلیم یا به رضایت یا به همکاری سکوت کرده بودند و به همین دلایل است که می‌توان گفت ارزش روشنفکری تعلیم و تربیت دوره بیست ساله پیش از شهریور با حکومت نظامیاش چیزی است اندکی بیش از صفر. شاید هم حق داشتند که سکوت کرده بودند چون می‌دیدند که قلدری در کار است و «مدرس را به آن صورت از معر که خارج کرده‌اند و «عشقی» و «فرخی را به آن صورت» و «بهار» را به آن صورت دیگر. و «پنجاه و سه<noinclude><references/></noinclude> l83rbbcgep29dgn125ib0pwfjn7lc5h برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۵۳ 104 69215 207550 2024-04-17T17:57:12Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> نفر» هم که تا جمع بشوند می‌بینند که در زندانند و پای روحانیت هم که از همه جا بریده. شاید هم به این علت که بزرگترین سنت مبارزه روشنفکری برای‌ایشان نهضت نیم بند مشروطه است که دیدیم چگونه بود. به هر صورت و به هر دلیل که باشد اغلب‌ایشان در آن دوره به محض اینکه بوی قلدری می‌شنوند می‌گریزند و اگر نه به شرکت در ظلم حکومت رضایت می‌دهند، به گوشه‌ای می‌تپند و به انتظار می‌مانند؛ به این‌امید که نظم فرنگی به دست فوج قزاق مستقر خواهد شد و بساط آخوند بازی بر چیده خواهد شد و مردم سواد یاد خواهند گرفت و عاقبت روزی خواهد رسید که این آب لیاقت شنای‌ایشان را خواهد یافت انگار که روشنفکری ترشی انداختن. است آخر تجربه ترکیه هم پیش روی روشنفکر دوره بیست ساله هست و پیزر فرنگ هم لای پالان آن حضرت دیده میشود. و من بصراحت و دور از آدابدانی در اینجا تمام رجال مشروطه دوم و تمام روشنفکرانی را که به تغییر رژیم رضایت دادند و به آن دوره بیست سالهٔ پیش از شهریور ساختند – یا به سکوت یا به پذیرش تلویحی یا به شرکت در امر همه‌ایشان را در این بی رمقی بعدی روشنفکری مقصر می‌دانم چرا که پیش روی‌ایشان بود و در حضور‌ایشان و با سکوت یا شرکت‌ایشان بود که به عنوان جانشینی برای روشنفکری و روحانیت که هر دو در صدر مشروطه چنان زنده و فعال عمل می‌کردند و برای گرفتن این زندگی و فعالیت از آن هر دو چه بازی‌ها که براه انداخته شد. از زردشتی بازی بگیر تا فردوسی بازی و کسروی بازی بهایی بازی هم که سابقه<noinclude><references/></noinclude> t5zlpmxwr7u3r28x67m7d9okd1mprox برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۵۴ 104 69216 207551 2024-04-17T18:30:15Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> طولانی‌تر داشت من به یکی یکی این بازی‌ها که هر کدام یا ادای روشنفکری بوده است یا ادای مذهب، یا جانشین قلابی این هردو خواهم رسید ولی پیش از آن باید تکلیف خودم را با این کم خونی روشنفکری روشن کنم که می‌کرب‌های اصلی‌اش در سوپ بی‌رمق دوره نظامی بیست ساله پیش از شهریور بیست کشت شد. وقتی در روسیه شوروی شاهد مرگ کلی ادبیات غنی قرن ۱۹ و ۲۰ روسی‌ایم و یا وقتی آلمان بعد از جنگ هنوز قدرت ایجاد ۵۰۰ صفحه کار اصیل ادبی را ندارد که قابل قیاس باشد با توماس‌مان یا هرمان هسه و این همه تنها به این علت که یکی دو نسل میان دو جنگ را چه در روسیه و چه در آلمان با شرایط دیکتاتوری تک حزبی یا نظامی پروردند و در حضور کتاب سوزان و حبس و تبعید روشنفکران در مملکت ایران حتماً، براحتی، بیشتر و بهتر می‌توان مرگ هسته اصلی روشنفکری را در یک دوره دیکتاتوری نظامی نشان داد. گذشته از اینکه جاپا‌ها هنوز باقی است. کسروی کتاب سوزانی می‌کرد؛ شعر حافظ و ادبیات را آنهم در مملکتی که عوام الناسش جز دفتر حافظ چیزی را به عنوان ادبیات نمی‌شناسند. بزرگترین تخم دو زرده ادبی در آن دوره یک دوره مجله «مهر» است که کوشش اصلیش مصروف به نبش قبور است و به ترجمه و تحقیق‌های لغوی و بعد یکی دوسالی مجلهٔ پیمان» به قصد زیراب مذهب را زدن و بعد چند شماره‌ای مجله «دنیا» است ایضاً به همین قصد؛ اما با جهان بینی. دیگر هدایت «بوف کورش را در هند چاپ می‌کند و مخفیانه.<noinclude><references/></noinclude> inp5isrovlgw9w3eg3mxncnuajhqm2m برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۵۵ 104 69217 207552 2024-04-17T18:31:13Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> «دشتی و حجازی که هر دو از دست پروردگان انقلاب مشروطه‌اند؛ اولی مأمور سانسور دیکتاتوری شده است، و دومی ظاهر سازی‌های آب و رنگ دار ایران» «امروز را چاپ می‌کند از محمد مسعود که برای نارضایتی‌های گنگ ولا عن شعور خود در «تفریحات شب» مفری پیدا کرده است دیگر خبری نیست. جمال‌زاده جلای وطن کرده است و یکه تاز میدان ادبیات داستان‌های بازاری «حمید» است این است کارنامه ادبی زمان». به نقل از «هدایت بوف کور»، «هفت مقاله»، به همین قلم. و این جوری بود که برای پر کردن جای خالی روشنفکران مجبور بودند بازی‌هایی هم در، بیاورند تا سرجوانان را یک جوری نگهدارند این بازی‌ها را بشمرم: - نخستین آن‌ها زردشتی بازی. بود. به دنبال آنچه در حاشیه‌های پیش] گذشت در سیاست ضد مذهبی حکومت وقت و به دنبال بدآموزی‌های تاریخ‌نویسان غالی دوره ناصری که اولین احساس حقارت‌کنندگان بودند در مقابل پیشرفت فرنگ، و ناچار اولین جستجو‌کنندگان علت عقب ماندگی ایران؛ مثلاً در این بد آموزی که اعراب تمدن ایران را پامال کردند یا مغول و دیگر اباطیل... در دوره بیست ساله از نوسر و کله «فروهر» بر در و دیوار‌ها پیدا می‌شود که یعنی خدای زرتشت را از گور در آورده‌ایم. و بعد سر و کله ارباب گیو و ارباب رستم و ارباب جمشید پیدا می‌شود با مدرسه‌هایشان و انجمن هاشان و تجدید بنای آتشکده‌ها در تهران و یزد آخر اسلام را باید کوبید و چه جور؟ این جور که از نو مرده<noinclude><references/></noinclude> h34pa60e19k6rfwy6uxfo4ugr49eie8 برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۱۵ 104 69218 207554 2024-04-17T22:12:52Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> و اقتصاد خود راندند و اکنون اگر ما شکست خوردگانیم دلشادیم که ایشان حاصل شکست ما را پیش چشم داشتند. وگر چه انسداد کانال سوئز که در آغاز کار نوعی انسداد مجرای تنفس استعمار بود اکنون به علت حضور نیروهای اسرائیلی این پایگاه جدید الاحداث استعمار در خاورمیانه - در ساحل شرقی اش بدل شده است به سد رابطه ناوگان شوروی که از آن راه بسرعت بیشتر اسلحه مثلا ساخت چک را به ویتنام میتوانستند رساند؛ وگرچه نتایج جنگ سال گذشته میان اعراب و اسرائیل نه تنها اندیشه روشنفکران غرب را بلکه حتی از آن ما را فلج کرده است اما بروشنی دیده میشود که با یک تکان دیگر سراسر شرق و جنوب مدیترانه از زیر بار بختک استعمار خلاص خواهد شد و درست است که روشنفکران عراقی در حل یک قضیه کرد چنین درمانده اند که میبینیم و عین ما جای خالی خود را به نظامیان سپرده اند که یکی پس از دیگری به خانه عدم رهسپارند و درست است که تعقل و اندیشه مرد عادی در سراسر دنیای عرب به اختیار جماعتی آژیتاتور واگذار شده است که برای ایشان از اسرائیل غولی بسازند همچون مترسکی برای فراموش کردن اختلافات داخلی و نابسامانیهای اجتماعی و بیدقتی هایی که در پیاده کردن اصلاحات اجتماعی میشود؛ اما من به روشن بینی روشنفکران عرب سخت امیدوارترم تا از آن خودمان. چرا که ایشان در صف مقدم تری با استعمار دست به گریبانند. فقط به شرط اینکه روشنفکر عرب بداند چه می.خواهد در اشاره به این قضیه که جای سخن پردازی و صراحت بیشتر ندارد اجازه بدهید اکتفا کنم به نقل<noinclude><references/></noinclude> 7v84lwj59fhtkwlmn5q68vlcm0rzn5n برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۱۶ 104 69219 207555 2024-04-17T22:14:23Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> صفحه‌ای از کتاب ژاک برک، مصرشناس معروف فرانسوی که گرچه به روشنفکران مصری نظر، دارد اما گویا به ما نیز خطاب می‌کند: به این مشکلات که هر کدام مختص یک محیط و یک درجه، است مصر مشکل اصلی را افزوده است؛ به شکل ارتباط خویش با الباقی دنیا را غرب که مصر او را به عنوان استاد پذیرفته بود و زودتر و جدی‌تر از همه ملل غیر اروپایی نیز این کار را کرده بود اکنون از جنگ جهانی دوم همچو مضحکه‌ای بیرون آمده . است چرا که دیگر به خویشتن اعتقادی ندارد. پس دیگر چگونه میتوان شاگرد غرب باقی ماند؟ مسلماً غرب دیگری را می‌توان پیشنهاد کرد غربی که از سوسیالیسم و از صلح دم می‌زند و چه بسیارند در مصر که‌امید خود را در چنین غربی بسته‌اند. و بسیاری از این جوانان مصری که در محکوم کردن امپرئالیسم بیش از همه حرارت دارند در حقیقت به اسم دفاع از مارکسیسم اصلی‌ترین وفاداران به‌اندیشه غربی هستند. و این گاهی برای‌ایشان گران تمام می‌. شود بسیارگران (...) و اصلاً آیا غرب قلابی و مضحکه را با غرب حقیقی مبادله کردن کافی است؟ اعلام این عدم صلاحیت خیلی پیش از این‌ها هم می‌تواند برود. و شاید بایست این قدم آخر را نیز برداشت؟ پذیرش یک فرهنگ خارجی - چه سوسیالیست چه غیر آن - گرچه دنیایی و انقلابی هم باشد آیا الزاماً نوعی خطر کردن نیست به سوی از دست دادن شخصیت خویش؟ در این صورت چه چیز را جانشین آن باید کرد؟ هرچه‌امیدواری قاطع‌تر باشد چنین جوان مارکسیستی نمی‌تواند<noinclude><references/></noinclude> 1owrcsypoqd9zu5q0i17umifmz2k0w0 برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۱۷ 104 69220 207556 2024-04-17T22:16:26Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> ندیده بگیرد که اسلام یا فکر قومی یا وفاداری به میراث در طرز رفتار مردم عادی تا چه عمقی فرو رفته است و آخر چگونه بایست این منطق مضاعف اثر بخش بودن و در عین حال طبق سنت بودن را یا خصوصی ماندن و در عین حال دنیایی بودن را حل کرد؟ »ترجمه شد از ص ۶۸۴ کتاب مصر، امپرئالیسم و انقلاب» به قلم ژاك برك. این هم اسم و رسمش به فرانسه L\'Egypte، imperialisme et révolution. par Jacques Berque، Gallimard، Paris ۱۹۶۷. می‌بینید که جواب این سؤال را ما نیز باید بدهیم. و آیا در این دفتر پس از این همه پرگویی قدمی به جستجوی جواب این سؤال اصلی برداشته شده است؟ اکنون بپردازم به بحث درباره وضع روشنفکران در دمواکرسی۔ ‌های توده‌ای در این زمینه کار آسان‌تر است چرا که نه دست و پای آدم بسته است و نه می‌توان از بی‌خبری و بریدگی رابطه‌ها نالید. بهترین سند در این زمینه به فارسی هم ترجمه شده است. از چیلاد میلوش نویسنده لهستانی لیتوانی الاصل که در ۱۹۰۱ گزارش کوتاهی در این زمینه به کنگرۀ آزادی فرهنگ فرانسه داده و گرچه امروز پس از آن استالین زدایی‌ها باید قضایا جور دیگری باشد اما به علت قضایای مثلاً چکسلواکی در همین تابستان ۴٧ یا پیش از آن در محاکمات سینیاوسکی (آرشاک) و دانیل - در خود شوروی - و محاکمه می‌خوائیل می‌خوائیلوف یا جیلاس در یوگسلاوی - و نمونه‌های فراوان، دیگر آدمیزاد حق داردگمان کند که اوضاع هنوز برهمین منوال است که چیلاد میلوش خبر<noinclude><references/></noinclude> 3yebbuuf1vm6nopsh6ibjfnqbid2650 207557 207556 2024-04-17T22:16:55Z Tavaana 36348 proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> ندیده بگیرد که اسلام یا فکر قومی یا وفاداری به میراث در طرز رفتار مردم عادی تا چه عمقی فرو رفته است و آخر چگونه بایست این منطق مضاعف اثر بخش بودن و در عین حال طبق سنت بودن را یا خصوصی ماندن و در عین حال دنیایی بودن را حل کرد؟»<ref>ترجمه شد از ص ۶۸۴ کتاب مصر، امپرئالیسم و انقلاب» به قلم ژاك برك. این هم اسم و رسمش به فرانسه L\'Egypte، imperialisme et révolution. par Jacques Berque، Gallimard، Paris ۱۹۶۷.</ref> می‌بینید که جواب این سؤال را ما نیز باید بدهیم. و آیا در این دفتر پس از این همه پرگویی قدمی به جستجوی جواب این سؤال اصلی برداشته شده است؟ اکنون بپردازم به بحث درباره وضع روشنفکران در دمواکرسی۔ ‌های توده‌ای در این زمینه کار آسان‌تر است چرا که نه دست و پای آدم بسته است و نه می‌توان از بی‌خبری و بریدگی رابطه‌ها نالید. بهترین سند در این زمینه به فارسی هم ترجمه شده است. از چیلاد میلوش نویسنده لهستانی لیتوانی الاصل که در ۱۹۰۱ گزارش کوتاهی در این زمینه به کنگرۀ آزادی فرهنگ فرانسه داده و گرچه امروز پس از آن استالین زدایی‌ها باید قضایا جور دیگری باشد اما به علت قضایای مثلاً چکسلواکی در همین تابستان ۴٧ یا پیش از آن در محاکمات سینیاوسکی (آرشاک) و دانیل - در خود شوروی - و محاکمه می‌خوائیل می‌خوائیلوف یا جیلاس در یوگسلاوی - و نمونه‌های فراوان، دیگر آدمیزاد حق داردگمان کند که اوضاع هنوز برهمین منوال است که چیلاد میلوش خبر<noinclude><references/></noinclude> nfvz8kmf87bjmhhl4fyrzbra1l8eovq 207558 207557 2024-04-17T22:17:21Z Tavaana 36348 proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> ندیده بگیرد که اسلام یا فکر قومی یا وفاداری به میراث در طرز رفتار مردم عادی تا چه عمقی فرو رفته است و آخر چگونه بایست این منطق مضاعف اثر بخش بودن و در عین حال طبق سنت بودن را یا خصوصی ماندن و در عین حال دنیایی بودن را حل کرد؟»<ref>ترجمه شد از ص ۶۸۴ کتاب مصر، امپرئالیسم و انقلاب» به قلم ژاك برك. این هم اسم و رسمش به فرانسه L\'Egypte، imperialisme et révolution. par Jacques Berque، Gallimard، Paris ۱۹۶۷.</ref> می‌بینید که جواب این سؤال را ما نیز باید بدهیم. و آیا در این دفتر پس از این همه پرگویی قدمی به جستجوی جواب این سؤال اصلی برداشته شده است؟ اکنون بپردازم به بحث درباره وضع روشنفکران در دمواکرسی۔‌ های توده‌ای در این زمینه کار آسان‌تر است چرا که نه دست و پای آدم بسته است و نه می‌توان از بی‌خبری و بریدگی رابطه‌ها نالید. بهترین سند در این زمینه به فارسی هم ترجمه شده است. از چیلاد میلوش نویسنده لهستانی لیتوانی الاصل که در ۱۹۰۱ گزارش کوتاهی در این زمینه به کنگرۀ آزادی فرهنگ فرانسه داده و گرچه امروز پس از آن استالین زدایی‌ها باید قضایا جور دیگری باشد اما به علت قضایای مثلاً چکسلواکی در همین تابستان ۴٧ یا پیش از آن در محاکمات سینیاوسکی (آرشاک) و دانیل - در خود شوروی - و محاکمه می‌خوائیل می‌خوائیلوف یا جیلاس در یوگسلاوی - و نمونه‌های فراوان، دیگر آدمیزاد حق داردگمان کند که اوضاع هنوز برهمین منوال است که چیلاد میلوش خبر<noinclude><references/></noinclude> p6ulo8pv7sj3a14jvziggbitc7jdv4p برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۱۸ 104 69221 207559 2024-04-17T22:18:23Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> میدهد ناچار بسرعت نگاهی به گزارش او بیفکنیم و سطوری را بترتیب از آن نقل کنیم می‌گوید: «در اینجا، روشنفکر ارگان ابداع و خلق نیست. بلکه صرفاً آلت و ابزاری برای اجرای مقاصد بشمار می‌رود. بدین معنی که باید لا ینقطع به آن‌هایی که حکومت می‌کنند فایده برساند و هرکس چنین فایده‌ای نداشته باشد روشنفکر محسوب نمی‌شود. ص ۴ روشنفکران در دموکراسی‌های توده‌ای در وضعیتی قرار دارند که می‌توانند طبقه جدید اشراف را بوجود آورند. به شرط اینکه مطلقاً و برای همیشه مطیع و فرمانبردار باشند. همانطور که قلب، خون را به تمام بدن می‌رساند وظیفۀ آنان نیز پس از تصمیم حزب عبارت از انتشار نظریات و عقاید دستگاه رهبری در کالبد اجتماع است. ص ۹ باید از ایجاد وضعی که روشنفکران در آن بتوانند فریاد کنند نه احتراز نمود. باید با ایجاد یک محیط مساعد و وارد آوردن فشار‌های نامحسوس آنان را وادار به تسلیم نمود. این قاعده‌ای است که در همه جا می‌توان بکار. بست مثلاً نویسنده‌ای که در تحت (کذا) چنین فشاری واقع شده است به خود می‌گوید: به این که چیزی نیست اگر با نوشتن این مقاله مطابق سلیقه آن‌ها بگذارند دنباله نگارش کتابم را که با خط مشی آن‌ها موافقتی ندارد بگیرم مانعی در انجام آن نمی‌بینم. ص ۱۰ موضوع دیگری که از نظر رژیم جدید نهایت اهمیت را دارد حفظ و نگاهداری مؤسسات معروف و قابل احترام و استفاده از<noinclude><references/></noinclude> e4g9ml2hiuxvsznp5cins1jed54m9cc برگه:در خدمت و خیانت روشنفکران (جلد دوم).pdf/۱۱۹ 104 69222 207560 2024-04-17T22:19:25Z Tavaana 36348 /* نمونه‌خوانی‌شده */ proofread-page text/x-wiki <noinclude><pagequality level="3" user="Tavaana" /></noinclude> ظواهر آن است؛ با توجه به این نکته که بتدریج باید محتویات جدیدی در آن قرار داد مثلاکم کم یک موزه معروف و قدیمی را به یک سالن نمایشگاه تبلیغاتی تبدیل خواهند کرد. یا مثلاً کاری با اسم فلان مجله معروف ندارند؛ فقط مقالات و مطالب آن را تغییر می‌دهند با اشخاص نیز به همین طریقه رفتار می‌شود قیافه و نامشان را ثابت نگه می‌دارند؛ اما نظریات و عقایدشان را به دور میریزند و فلسفه جدیدی جایگزین آن می‌سازند. ص ۱۱ در هیچ کجا اثری از نارضایتی مردم نیست؛ فقط هنگامی که هنرمندی شروع بکار می‌کند نویسنده‌ای قلم بدست می‌گیرد، یا نقاشی قلم مو را برمی دارد و خوش بینی دستوری را منعکس می‌سازد؛ شما می‌توانید نارضایتی بی‌پایان توده‌های مردم را در خطوط چهره‌اش بخوانید؛ تسلط بر روشنفکران کلید حکومت بر کشور است. ص ۱۲ ضرورت تاریخی محکمترین دلیلی است که در دموکراسی‌های توده‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد در توده حزبی حتی در نزد مسؤولین و مقامات عالی رتبه، حزب این اعتقاد به ضرورت تاریخی با کینه و نفرت همراه است با این همه به سهولت ممکن نیست به آزادی به آن مفهوم که هگل از آن در نظر دارد، یعنی تجسم، ضرورت رسید انسان علاقه‌ای به ضرورت ندارد. حتی اگر بداند که چاره دیگری به جز اطاعت از آن نیست و لذا ضرورت تاریخی یک جنبه ضعف دارد چه این ضرورت جز احترام به قدرت که به صورت قانون تاریخ جلوه کرده چیز دیگری نیست اگر روسیه شوروی بلغزد<noinclude><references/></noinclude> 17yg9wm5q8ygt290vo6rpbfrap51bvi