ویکینبشته
fawikisource
https://fa.wikisource.org/wiki/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87%D9%94_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C
MediaWiki 1.43.0-wmf.1
first-letter
مدیا
ویژه
بحث
کاربر
بحث کاربر
ویکینبشته
بحث ویکینبشته
پرونده
بحث پرونده
مدیاویکی
بحث مدیاویکی
الگو
بحث الگو
راهنما
بحث راهنما
رده
بحث رده
درگاه
بحث درگاه
پدیدآورنده
بحث پدیدآورنده
برگه
گفتگوی برگه
فهرست
گفتگوی فهرست
TimedText
TimedText talk
پودمان
بحث پودمان
برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۶).pdf/۶۲
104
69225
207567
2024-04-21T20:31:59Z
Reza gurabi
36696
/* نمونهخوانینشده */ صفحهای تازه حاوی «٥٣ ظاهراً باروس کنار آمد با عثمانی آغاز مخالفت نمود و روسها را نيز بكمك خودخواند خود نیز در مصر مشغول شد در این بین آلمانها زمینه را خالی دیده خودی بترکها نزديك كردند اما طوریکه اسباب حسد انگلستان نشود و قضیه را بشکلی در آورند که با انگلستان مخ...» ایجاد کرد
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="1" user="Reza gurabi" />{{سصم||۵۳|}}</noinclude>٥٣
ظاهراً باروس کنار آمد با عثمانی آغاز مخالفت نمود و روسها را نيز بكمك خودخواند
خود نیز در مصر مشغول شد در این بین آلمانها زمینه را خالی دیده خودی بترکها
نزديك كردند اما طوریکه اسباب حسد انگلستان نشود و قضیه را بشکلی در آورند که
با انگلستان مخالفتی ندارند. در مصر با نگلستان كمك مینمودند، در استانبول بسلطان
عبدالحمید نزدیک میشدند انگلیسها هم این نزدیکی را بنفع خود تصور مینمودند
هما
چونکه اقدامات آلمانها در استانبول بضرر روس و فرانسه تمام میشد این هم بدون
تردید بنفع انگلیسها بود .
در این تاریخ دست اندازی آلمانها بکشور عثمانی عنوان تجارت داشت چونکه
آلمان نیز برای متاع خود دنبال بازار میگشت ، ممالك عثمانی نیز یکی از آن
بازارهای دنیا برای متاع اروپا محسوب میشد حال باین کار نداریم که تجارت یک دولت
قوی در مملكت يك دولت ضعیف مقدمه نفوذ سیاسی است ولی آلمانها در وهله اول
این ادعا را نداشتند و بتوسط تجارت خود مشغول شدند علاوه بر اینکه متاع تجارتی
برای فروش فراوان تهیه میکنند این ایام بيك صفت دیگر نیز شناخته شده بودند آن
عبارت از این بود که آلمان یک دولت نظامی است و نظامیان آن سرآمد نظامیان آن
عصر اروپا شناخته شده بود دولت عثمانی نیز برای تعلیم قشدر سال ١٨٩٦ یونانیها غفلتا به جزیره کریت حمله کردند دولت عثمانی بسول مراجعه نمود
آنها بدولت یونان اعتراض کردند و گفتند باید گریت را تحویل دولت عثمانی بدهند یونان
گوش نداده قشون عثمانی در تحت فرماندهی ادهم پاشا قشون یونان را کاملا شکست داد و کریت
را پی گرفت بعلاوه قسمتی از تسالی و چهار میلیون لیره غرامت جنگ گرفت صلح در آخر
سال ۱۸۹۷ برقرار گردید.ون نظامی عده هم از صاحب
منصبان آلمان را استخدام نمود در نتیجه جنرال فون در کلنز<ref>General van der Goltz</ref> با یک صاحب
منصبان مجرب برای تعلیمات قشون و ژاندارمری بترکیه مأمور شدند. اینها حقیقتاً قشون
عثمانی را تربیت صحیح کردند چونکه همه آنها صاحب منصبان لایق بودند و از روی
میل بدولت عثمانی خدمت کرده یک قشون آبرومندی برای سلطان تشکیل دادند
اثرات آن نیز در جنگ با یونان در سال ۱۸۹۷ ظاهر گردید.<ref></ref>
عده
1-
۲
.<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
rp3npvhhjj7vt6lidj8b4k18g5rlahy
207568
207567
2024-04-21T20:32:43Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="1" user="Reza gurabi" />{{سصم||۵۳|}}</noinclude>٥٣
ظاهراً باروس کنار آمد با عثمانی آغاز مخالفت نمود و روسها را نيز بكمك خودخواند
خود نیز در مصر مشغول شد در این بین آلمانها زمینه را خالی دیده خودی بترکها
نزديك كردند اما طوریکه اسباب حسد انگلستان نشود و قضیه را بشکلی در آورند که
با انگلستان مخالفتی ندارند. در مصر با نگلستان كمك مینمودند، در استانبول بسلطان
عبدالحمید نزدیک میشدند انگلیسها هم این نزدیکی را بنفع خود تصور مینمودند
هما
چونکه اقدامات آلمانها در استانبول بضرر روس و فرانسه تمام میشد این هم بدون
تردید بنفع انگلیسها بود .
در این تاریخ دست اندازی آلمانها بکشور عثمانی عنوان تجارت داشت چونکه
آلمان نیز برای متاع خود دنبال بازار میگشت ، ممالك عثمانی نیز یکی از آن
بازارهای دنیا برای متاع اروپا محسوب میشد حال باین کار نداریم که تجارت یک دولت
قوی در مملكت يك دولت ضعیف مقدمه نفوذ سیاسی است ولی آلمانها در وهله اول
این ادعا را نداشتند و بتوسط تجارت خود مشغول شدند علاوه بر اینکه متاع تجارتی
برای فروش فراوان تهیه میکنند این ایام بيك صفت دیگر نیز شناخته شده بودند آن
عبارت از این بود که آلمان یک دولت نظامی است و نظامیان آن سرآمد نظامیان آن
عصر اروپا شناخته شده بود دولت عثمانی نیز برای تعلیم قشون نظامی عده هم از صاحب
منصبان آلمان را استخدام نمود در نتیجه جنرال فون در کلنز<ref>General van der Goltz</ref> با یک صاحب
منصبان مجرب برای تعلیمات قشون و ژاندارمری بترکیه مأمور شدند. اینها حقیقتاً قشون
عثمانی را تربیت صحیح کردند چونکه همه آنها صاحب منصبان لایق بودند و از روی
میل بدولت عثمانی خدمت کرده یک قشون آبرومندی برای سلطان تشکیل دادند
اثرات آن نیز در جنگ با یونان در سال ۱۸۹۷ ظاهر گردید.<ref>در سال ١٨٩٦ یونانیها غفلتا به جزیره کریت حمله کردند دولت عثمانی بسول مراجعه نمود
آنها بدولت یونان اعتراض کردند و گفتند باید گریت را تحویل دولت عثمانی بدهند یونان
گوش نداده قشون عثمانی در تحت فرماندهی ادهم پاشا قشون یونان را کاملا شکست داد و کریت
را پی گرفت بعلاوه قسمتی از تسالی و چهار میلیون لیره غرامت جنگ گرفت صلح در آخر
سال ۱۸۹۷ برقرار گردید.</ref><noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
tpl1k61zhi3d8wl305eoztlkf5w226z
برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۶).pdf/۳۵
104
69226
207569
2024-04-21T20:54:39Z
Reza gurabi
36696
/* نمونهخوانینشده */ صفحهای تازه حاوی «شود وروسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن ای...» ایجاد کرد
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="1" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود وروسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهدهٔ بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان والطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیراکه ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین
1- .
2- .<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
1rgu8j2rucjcg8ettvdbvbtom3u7soz
207570
207569
2024-04-21T20:55:04Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="1" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود وروسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهدهٔ بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان والطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیراکه ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
de7uhhhptkkghgidayz9y3qqpssz3g0
207571
207570
2024-04-21T20:55:25Z
Reza gurabi
36696
/* نمونهخوانیشده */
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود وروسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهدهٔ بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان والطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیراکه ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین
1- .
2- .<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
gr3g9svqcvru0sxlhjhotrq1zbn82iy
207572
207571
2024-04-21T20:55:44Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود وروسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهدهٔ بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان والطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیراکه ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
mado2o4s0m6lbjj2qys59z1p7edsw52
207577
207572
2024-04-21T21:25:45Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آن را معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهدهٔ بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان والطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
mcggr7u53ep5yqiustmjmtxkj7d89i1
207578
207577
2024-04-21T21:34:29Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان باانگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
e4jydpfnuvjuwwslblvivbtn26823sk
207579
207578
2024-04-21T21:34:53Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
fmqwpt55cxn7u5pknc9l0uumsksrcrn
207585
207579
2024-04-22T10:09:27Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
s8j3t1tuhusogu8tmbdfm25dynalht1
207586
207585
2024-04-22T10:10:03Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
kpjot6zbfq4im699z5sfmsv2xwpolzd
207587
207586
2024-04-22T10:10:14Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
0w8nbpygy5q9yhfxm82mflbp7rb6xg7
207588
207587
2024-04-22T10:10:25Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
kpbbar1mngznemjmmaeylhyxudb2wze
207589
207588
2024-04-22T10:10:49Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
fmqwpt55cxn7u5pknc9l0uumsksrcrn
207590
207589
2024-04-22T10:11:03Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۶|}}</noinclude>شود و روسها از تجدید آن امتناع کرده از دایره کنار رفتند بیز مارک پیش نهاد دیگر
کرد که اتحاد بین آلمان و روس فقط تجدید شود بنابراین عنوان دیگری روی عهدنامهٔ روس و آلمان گذاشت و آنرا معاهدهٔ اطمینان بخش<ref>Reinsurance</ref> دولتین نامید تعهدات اساسی آن این بود هرگاه بین روس و اطریش جنگی واقع شود دولت آلمان بیطرفی خیر خواهانه را رعایت خواهد نمود، همچنین در جنگ بین فرانسه و آلمان دولت امپراطوری روس نیز همان بیطرفی را رعایت خواهد کرد.
روسها از این معاهده بیش از اندازه برای خود موفقیت فرض نمودند چه ترس عمدهٔ آنها از مساعدت آلمان با انگلستان بود چونکه روسها باین واسطه تصور مینمودند بمقصود خود نایل شدند و عنقریب استانبول را بتصرف خود در خواهندآورد چه تصور میکردند و یقین داشتند حال میتوانند با انگلیسها از در مبارزه در آمده آنها را از ممالک عثمانی دور کنند و از دولتین آلمان و اطريش نيز بموجب معاهدهٔ خود ایمن بود که اگر جنگی بین روس و عثمانی پیش بیاید آنها بیطرفی کامل را رعایت خواهند نمود.
این معاهده از دولت اطریش مخفی نگهداشته شد و عمر آن بیش از سه سال دوام نداشت زیرا که ویلهلم اول در سال بعد وفات کرد و بيز مارك در سال ۱۸۹۰ از کار کناره نمود جانشین بیز مارك کپريوى<ref>Caprivi</ref> آن مهارت و تجارب بیز مارك را در سیاست نداشت معاهده ۱۸۸۷ را با روسها تجدید نکرد باین امید که امپراطور تازه نفس و جوان آلمان با انگلیسها میتواند کنار بیاید و روسها را برای همیشه از آلمان کنار کند و با انگليس ها نزديك شود اما این سیاست را فقط بیز مارک می توانست تعقیب کند که چکیدهٔ سیاستهای متوالی قرن نوزدهم میلادی بود رفتار بیز مارک با انگلیس ها طوری بود که نه دولت انگلستان و نه دولت آلمان منافع مشترك در بین نداشته که با هم نزاع کنند بعلاوه بیز مارک میتوانست با انگلیسها طوری کنار بیاید که آنها از سیاست او مظنون نشوند همینطور هم بود تا بيز مارک در سر کار بود انگلیسها چنین<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
ir0wg1dqeiwk4jflnbs74uw33yw400w
برگه:تاریخ روابط ایران و انگلیس (جلد۶).pdf/۳۶
104
69227
207573
2024-04-21T21:21:24Z
Reza gurabi
36696
/* نمونهخوانینشده */ صفحهای تازه حاوی «می دانستند که نظریات آلمان نسبت به انگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت به آنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت به انگلستان موافق میباشند . اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه...» ایجاد کرد
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="1" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت به انگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت به آنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت به انگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشان را به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آن را خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آن را بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا
دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ
معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
7f8uipk5lyc3cpcj3p5uv2bx9opbjoz
207574
207573
2024-04-21T21:21:45Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="1" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت به انگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت به آنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت به انگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشان را به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آن را خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آن را بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا
دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
8lftcbqi376a9a3bsp6z40y4ut7tteb
207575
207574
2024-04-21T21:22:04Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="1" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت به انگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت به آنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت به انگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشان را به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آن را خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آن را بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
02rfl209sytbmgifurtvzwem8ptjr01
207576
207575
2024-04-21T21:22:26Z
Reza gurabi
36696
/* نمونهخوانیشده */
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت به انگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت به آنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت به انگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشان را به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آن را خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آن را بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
1suux9lz0z95ehhebt8pxkhjrruzxqr
207580
207576
2024-04-21T21:42:09Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت بانگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت بآنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت بانگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشانرا به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آنرا خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آنرا بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
gvvye8oz64aoedauz3huifurjju231g
207581
207580
2024-04-21T21:42:49Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude> می دانستند که نظریات آلمان نسبت بانگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت بآنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت بانگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشانرا به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آنرا خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آنرا بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
bm2wh0mlhjg728huw6dv34l2ugtm66b
207582
207581
2024-04-21T21:43:15Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت بانگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت بآنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت بانگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشانرا به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آنرا خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آنرا بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
b7ltr9e00dlw3ud0tph2l8np8dfx3bj
207583
207582
2024-04-21T21:43:33Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت بانگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت بآنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت بانگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشانرا به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آنرا خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آنرا بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
gvvye8oz64aoedauz3huifurjju231g
207591
207583
2024-04-22T10:14:37Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت بانگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت بآنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت بانگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشانرا به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال
١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است یکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آنرا خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آنرا بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
qj753i49sow47uak1qc9newgpuasi9u
207592
207591
2024-04-22T10:16:30Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت بانگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت بآنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت بانگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشانرا به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب رنس بو أو صدر اعظم آلمان در سال ١٩١٦ نوشته است در آن است از مارك اخوب شرح داده است بکتاب فوق مراجعه شود.
Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آنرا خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آنرا بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
2p8u88r3ssyktcw98q2qd9qbcm7d8ap
207593
207592
2024-04-22T10:19:26Z
Reza gurabi
36696
proofread-page
text/x-wiki
<noinclude><pagequality level="3" user="Reza gurabi" />{{سصم||۲۷|}}</noinclude>می دانستند که نظریات آلمان نسبت بانگلستان از نظر تمام دول اروپا نسبت بآنها بهتر است و بیش از تمام دول نسبت بانگلستان موافق میباشند .
اما بعد از رفتن بیز مارك از صحنهٔ سیاست اروپا سیاست عمومی اروپا عوض شد اختلافات بین دول زیاده گشت اگر چه مقدمۀ آن از کنگرهٔ برلن شروع شده بود و در زمان بيز مارك هم علایم و آثار آنها هویدا بود ولی سیاست ماهرانه بيز مارك از ظهور علنی آن جلوگیری میکرد رفتار عاقلانهٔ بیز مارک در این سنوات یعنی از کنگرهٔ برلن تا ۱۸۹۰ طوری بود که تمام دول اروپا اختلافات خودشانرا به بیز مارك مراجعه می نمودند بیز مارک سیاست مدار عالیمقام شناخته شده بود<ref> . رمقدمۀ که هدلام Headlam در ٤٥ صفحه بكتاب پرنس بولو صدر اعظم آلمان در سال ١٩١٦ نوشته است در آن سیاست بیز مارك را خوب شرح داده است بکتاب فوق مراجعه شود. Imperial Germany by Prince Von Bulow. London. 1916.</ref> با بودن او در رأس امور آلمان اختلافات و رقابتهای دول نیز چندان تظاهری نداشت.
از هر اختلافی که ممکن بود منجر بجنگ گردد بیز مارك جلوگیری می کرد وقصد عمدهٔ او این بود که مملکت آلمان را از خطر جنگ مخصوصاً از خطر جنگ با فرانسه ایمن نگاه دارد.
بيز مارك حربهٔ برنده برای آلمان تهیه نمود و گمان میکرد که این حربه را جانشینهای او عاقلانه بکار خواهند برد ولی اینطور نشد جانشینهای او بخصوص امپراطور جوان آلمان گول برندگی آنرا خورده ندانستند و نفهمیدند چگونه آنرا بکار ببرند که آن حربه باعث زوال دولت آلمان نگردد اما از نتیجه که بعدها حاصل شد ما بخوبی میتوانیم تمیز بدهیم که حربه برنده بیزمارک را اولیای بعدی آلمان که زمام امپراطوری با عظمت این ملت را بدست گرفتند نتوانستند آنرا عاقلانه بکار ببرند.
ملل دیگر باید از تاریخ آلمان درس عبرت بگیرند و بدانند که ظهور يك يا دو نابغه یا چند نفر مرد فوق العاده در ميان يك ملت کافی نیست ممکن است این عدهٔ معدود یکرشته اصلاحاتی در میان آن ملت ایجاد کنند و باعث ترقی ورشد مؤسسات<noinclude>{{خطکش-پانویس-کوچک}}</noinclude>
305c0hocznhqa3gfq3cumvd7z0nibcc
فهرست:راهنمای خراسان.pdf
106
69228
207584
2024-04-21T23:09:47Z
Pirhayati
6551
صفحهای تازه حاوی «» ایجاد کرد
proofread-index
text/x-wiki
{{:MediaWiki:Proofreadpage_index_template
|type=
|Title=راهنمای خراسان
|Volume=
|Author=علی شریعتی
|Translator=
|Editor=
|School=
|Publisher=
|Address=
|Year=
|Key=
|Source=pdf
|Image=1
|Progress=
|Pages=<pagelist />
|Volumes=
|Remarks=
|Width=
|Css=
|Header=
|Footer=<references/>
}}
tl640z9t7d74ugn1tgdbf0eszduaqsa