بحث کاربر:80.191.163.8
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
[ویرایش] با درود و سپاس از پیام شما
دوست عزیز هدف از نوشتن آن نوشتار ایجاد مقالهای و تکمیل آن بودهاست. من ارتباط این نکته را که 15 قرن از زمان محمد و عایشه میگذرد و باید در مورد واقعیات مربوط به زمان آنها سکوت کرد درک نکردم. اما اگر هدف این است که چون 15 قرن از فوت محمد میگذرد پس نباید راجع به اعمال و کردارش چیزی نوشت این سخن منطقی و عادلانه نخواهد بود زیرا آن شخص خود را پیامبر خدا لقب میداد و با اینکار خود بر کلیه اعمال زشت و بیرحمانه خود و حتی پارهای از اطرافیانش مهر جاودانگی زد که تا قرنها همان اعمال و کردار توسط میلیونها و میلیاردها انسان تکرار گردند.
هرچند که من از ویکیپدیا برای جایی به عنوان ابراز عقاید پشتیبانی نمیکنم اما به طور کوتاه پاسخی به سخنان شما خواهم داد: بله درست است. دینها علیرغم همه بدیشان همه کپی همدیگر هستند. همه در نهایت اهداف مشترکی را دنبال میکنند که از میان آنها میتوان به بی بندوباری، تنفروشی، قتل، ترور، نسلکشی، بچهبازی، تجاوز و هزاران مورد پلید دیگر... اشاره نمود. ولی کسی مارا مجبور به پیروی از آنها نکرده است. این جا چون اشاره شما به اسلام است و حتی از آن به عنوان دینی که بد هم نیست یاد کردهاید اجازه بدهید تا به اختصار اندکی چیستی و مضرات آن را به عرض شما برسانم.
این گفته شما در صورتی صحیح بود که اسلام تنها به خانه و مسجد محدود میشد و شریعت اسلامی زندگی روزمره و اقتصاد و روابط اجتماعی و سیاسی را شامل نمیشد. بله درست است، اگر اسلامگرایان در خانه بنشینند و الله را بپرستند (و یا پیروان ادیان دیگر مسیح را بپرستند یا یهوه را بپرستند یا اهورهمزدا را یا بت و گاو و خورشید یا هر جانور یا موجود دیگر را)، برای انسانهای دیگر فرقی نمیکند و صدمهای به اجتماع انسانی زده نمیشود، اگر در خانه هایشان روزی 17 رکعت نماز بخوانند یا 800 رکعت نماز بخوانند، جز به زندگی خود ضربهای وارد نمیکنند، هرچند همان کارها هم به نوبه خود باطل و ضایع هستند، اما آیا دین اسلام (و اینجا مذهب تشیع) را میتوان در همین حد نگاه داشت؟
آیا دینی که برای اهداف سیاسی طرحریزی شد (و مذهبی که 12 امامش همگی ادعای خلافت داشتند) و همواره با سیاست درهم آمیخته بود را میتوان یک دین فردی پنداشت؟ پاسخ منفی است، ضد فرهنگ دین در جامعه نفوذ خواهد کرد و فقر فرهنگی را به جامعه خواهد آورد، فلسفه (علم دوستی) را نابود خواهد کرد، شایستهسالاری را نابود خواهد کرد، قدرت را در جامعه به دست طبقه روحانیون (سرمایهداران دینی) خواهد داد و جامعهای عصبی و ضدارزش ایجاد خواهد کرد! زیباییهای جامعه و زیبارویان جامعه را با چادر سیاه و روسری خواهد پوشاند، حق اندیشیدن را از انسانها خواهد گرفت، جامعه را به جامعه ای تبدیل خواهد کرد که مغزها از آن فرار خواهند کرد، جامعهای که نیروهای مفید از آن فرار خواهند کرد، جامعهای که همه به فکر خویشند و هیچ کس به فکر جامعه و اجتماع در بعد کلان آن نیست، جامعهای که همه از هم میدزدند، جامعهای که تفکر و هارمونی و زیبایی ارزش خود را از دست خواهد داد و هرکه ریشش بیش، بامش بیشتر خواهد شد و در نهایت جامعهای که یک بیمار عقب مانده روانی رهبریت آن را برعهده خواهد گرفت و جامعهای که از آن خمینی، شیخ فضل الله نوری، نواب صفوی، مدرس، رفسنجانی، خلخالی، جنتی و خاتمی و احمدینژاد برخواهند خواست و طرفدارانی پیدا خواهند کرد. جامعهای که عکس انسانها بر روی ماهش خواهد افتاد!
خمینی نمیتوانست در یک اجتماعی که مردم آن خردمند و خردگرا هستند ظهور کند(مانند سوئد یا فنلاند!)، تنها مردمی که برای حضرت علی بارگاه و مرقد درست میکنند و اورا معصوم و عاری از گناه میدانند و در قبر او پول میریزند هستند که اتومبیل خمینی را از فرودگاه تا بهشت زهرا روی دستهایشان میبرند، و برایش بارگاه و مرقد میسازند و او را مانند یک معصوم پیروی میکنند او را امام مینامند! خمینی برآمد جهل و خرافه پرستی متمرکز شده یک ملت است! حال شخص خمینی دیگر ارزشی برای این ملت ندارد، اما اندیشه خمینی و دین و خویش همچنان در اذهان پوسیده باقیست، برای این مردم که هرکدام به نوعی خمینی کوچولو هستند دموکراسی، سکولاریسم، آزادی و حقوق بشر محال است! عین همین برای محمد هم صادق است. برای راه محمد صادق است.
بنابراین این دیانت (راه محمد) ضررش را به تمام جامعه و سایر انسانها همچون انگلی در همین دنیا میزند و خواهد زد و خود دینداران را هم با همین اجتماع به سوی نابودی میبرد، که برده است!
راه محمد مورد اشاره شما علاوه بر ضربات زیادی که به اجتماع بشری میزند، ضررهای شخصی فراوانی را نیز به دنبال خواهد داشت، بر خلاف تصور اکثریت اسلامباوران، این دین در طول تاریخ باعث کردار نیک نشده و نمیشود، اخلاقیاتی که این دین تبلیغ میکند دقیقا نتیجه برعکس میدهد و داده است، خداوند به موجودی تبدیل میشود برای توجیه کارهای زشت و پلید انسانها؛ انسانها خود را با مخدر دین تخدیر خواهند کرد، کم کاری و ارزشهای غلط مانند گداپرستی و زشت رویی و بت پرستی مدرن جای تمامی آنچه آن تبلیغ میکند را خواهد گرفت، از آن همه گذشته، هیچ افیونی مانند آن نمیتواند انسانی را به درندهخویی و جانور زیستی بیاندازد و او را تبدیل به یک ماشین مرگ و جنایت کند! جنون و خریت بشری در احساسات مذهبی به اوج میرسد! این راه محمد مورد اشاره شما نه هوشیاری بلکه خواب عمیقی را برای جامعه می آورد، جامعه ای که آرمان آن پیشرفت و نشاط نیست، جامعهای مرده با مردمانی دل مرده! دین واقعا افیون تودههاست. شما فرمودهاید به فکر نان باش که خربزه آب است در حالی که قسمت زیادی از متون اسلامی به توجیه فقر و تنگدست افراد اختصاص دارد. من زیاد قصد به چالش کشیدن اسلام از راه مذاکره را ندارم چون میدانم از آنجا که اساس اسلام و همه دینها بر سفسطه بنیاد نهادهشده است دست آخر که کم میارن با سرافکندگی همه چیز را به حکمت خدا و مشیت الهی ربط میدهند! از دیدگاه من یکی از بهترین اصلها برای ریشه کن کردن یا شدن خرافات دینی همان گسترش علم و دانش و ارتباطات با دنیای خارج از این اجتماع است. در ادامه شما فرمودهاید که شما را راهنمایی کنم تا بتوانید از "گروه ما" باشید. البته من منظور شما را به درستی متوجه نشدم اما واقعیت این است که بنده عضو هیچ گروه خاصی نیستم هرچند شاید مقصود شما گروه کسانی باشد که در ویکیپدیای فارسی در حال نوشتن و یا تکمیل و یا ویرایش مقالات هستند که در اینصورت شما میتوانید آزادانه همانطور که این پیام را برای من فرستادید به ویرایش مقالات بپردازید. در خاتمه برای شما آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم و همچنین خوشحال میشویم که ما را از ویرایشهای مفیدتان بیبهره نسازید.
پاینده باشید Diyako Talk + 23:39, ۶ ژانویه ۲۰۰۶ (UTC)
این صفحهٔ بحث برای کاربر گمنامی است که هنوز حسابی درست نکرده است یا از آن استفاده نمیکند.
بنابراین برای شناساییاش مجبوریم از نشانی IP عددی استفاده کنیم. چنین نشانیهای IPای ممکن است توسط چندین کاربر به شکل مشترک استفاده شود. اگر شما کاربر گمنامی هستید و تصور میکنید اظهار نظرات نامربوط به شما صورت گرفته است، لطفاً برای پیشگیری از اشتباه گرفته شدن با کاربران گمنام دیگر در آیند حسابی ایجاد کنید یا به سیستم وارد شوید.