سید محمد کاظمینی بروجردی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

آیت‌الله سید محمد کاظمینی بروجردی، روحانی مخالف ایرانی ای است که مخالفت خود را با ولایت فقیه و دخالت دین سیاسی در نظام حکومتی و سیاست و جدایی دین از دولت و بازگشت به اصل دین سنتی را به طور علنی و آشکار خواستار شده بود. وی فرزند ارشد آیت‌الله ‏سید طاهر کاظمینی بروجردی است.


[ویرایش] دستگیری آیت‌الله بروجردی

مسجد نور ميدان خراسان كه پدر حسين كاظميني بروجردي امامت جماعت ‌آن را بر عهده داشت در قبل از انقلاب سمبلي از محافل متحجر و ستيزنده با نقش سياسي اسلام به شمار مي‌رفت. اين امر علاوه بر گرايش‌هاي امام جماعت در سخنرانان مدعو نيز ديده مي‌شد نكته جالب اين است كه اين محفل متحجرانه مورد توجه كساني قرار گرفت كه داعيه تحجر ستيزي و حمايت از خط امام داشتند


نگاهي به سوابق فردي كه اخيراً‌ با كمك رسانه‌هاي فارسي زبان آمريكا و با داعيه نيابت از امام زمان تلاش ناموفقي را براي ايجاد تشنج داشت،‌ شايد بتواند از بروز موارد مشابه جلوگيري كند. مسجد نور ميدان خراسان كه پدر حسين كاظميني بروجردي امامت جماعت ‌آن را بر عهده داشت در قبل از انقلاب سمبلي از محافل متحجر و ستيزنده با نقش سياسي اسلام به شمار مي‌رفت. اين امر علاوه بر گرايش‌هاي امام جماعت در سخنرانان مدعو نيز ديده مي‌شد. دعوت از وعاظي كه به ارتباط با ساواك شهرت داشتند يكي از شواهد اين واقيت بود. اين گرايش امام جماعت سبب شده بود كه هيچ گونه اجتماع ظلم ستيزي در آخرين سالهاي مبارزات اسلامي قبل از انقلاب در اين مسجد برگزار نشود. با بروز نشانه‌هاي فراگيري انقلاب اسلامي سيد حسين به عنوان فرزند ارشد امام جماعت در ميان تعجب اهالي محل،‌ خود را در صفوف اول راهپيمايان عاشوراي 57 قرار داد. پس از پيروزي انقلاب ابراز بيشترين همراهي با انقلاب و بسيج او را تا امامت جماعت مسجدي در حوالي ميدان حسن‌آباد تهران ارتقا داد. بيشترين تلاش حسين كاظميني در مدت امامت جماعت در اين مسجد ارائه چهره‌اي انقلابي و همراه با بسيجيان بود. حال آن كه برخي از روحانيون اظهارات توهين‌آميز او نسبت به نظام جمهوري اسلامي در همان زمان را به ياد مي‌آورند.

با پايان جنگ و ارتحال امام (ره) سيد حسين با مشاهده افسردگي در ميان برخي از بسيجيان فرصت را براي سوء استفاده مناسب يافت. تشكيل جلسات سخنراني در باره علائم ظهور امام زمان و تدريجاً‌ طرح ادعاي مغايرت عملكرد جمهوري اسلامي با تعاليم ائمه عليه السلام و پخش نوارهاي آن توسط خود سيد حسين نشان مي‌داد كه او وارد فاز جديدي از فعاليت‌هاي خود شده است. اما همين امر، باعث كنار گذاشته شدن وي از امامت جماعت مسجد و ممانعت از سخنراني‌هاي او شد.

مدتي بعد وي به مسجد پدرش بازگشت و با ترسيم چهره‌اي كاريزماتيك از پدر خود سعي كرد محفل جديدي را داير كند. توزيع اوراقي كه در آن به نسب او و نيز اجازات مراجع گذشته اشاره داشت از جمله فعاليت‌هاي وي در اين منطقه بود. در يكي از اوراق تبليغاتي وي سعي داشت با تمسك به رواياتي فتواي حضرت امام درباره شطرنج را خلاف شرع معرفي كند. در اين دوره او نشسته بر روي زمين و در حالي كه بلندگوها صداي او را در بيرون مسجد پخش مي‌كردند سخنراني مي‌كرد.

«سير عرفان عيني» عنواني بود كه سيد حسين به محفل خود داده بود. نكته جالب اين است كه اين محفل متحجرانه مورد توجه كساني قرار گرفت كه داعيه تحجر ستيزي و حمايت از خط امام داشتند. هفته نامه مبين متعلق به «علي محمد غريباني» رئيس دوره‌اي فعلي جبهه دوم خرداد در شماره 4 مهرماه 1377 مصاحبه‌اي را با اين فرد كم بهره از علوم ديني انجام داد كه در ابتداي آن چنين آمده بود:

«حضرت آيت الله سيد محمد حسين كاظميني بروجردي از معدود افرادي است كه در اين شلوغ بازار سياست و غيره، فارغ از اين مسائل به تقويت اعتقادات دين مردم همت گمارده است. ايشان كه پدر و پدربزرگش از مراجع بوده(؟) و خود شاگرد آيت الله مرعشي نجفي، حدود هفت سال است كه با تاسيس هيئتي مذهبي تحت عنوان سير عرفان عيني به تبليغ فرهنگ امام عصر دست يازيده است».

گرايش يك جريان با اصطلاح روشنفكر به اين فرد حقيقتاً متحجر، در شرايطي خود نمايي مي‌كرد كه آنها مترقي‌ترين عالمان ديني را به اتهام تحجر مي‌نواختند. اين نشان مي‌داد كه جريان سكولار به ابزارهاي جديدي براي مقابله با اسلام ناب متوسل شده است. آنچه پس از فوت پدر حسين كاظميني در اصرار وي بر دفن پدرش در مسجد رخ داد نشان مي‌داد كه سيد حسين برنامه دراز مدتي را براي ايجاد يك محفل منحرف براي خود در نظر گرفته است. اما اخراج او از اين مسجد، كار را به خانه‌اش در جنب پارك اوستا، ارتباط با شبكه‌هاي راديويي آمريكا،‌ و فردا (وابسته به سازمان سيا) و برخورداري از حمايت تبليغاتي تلويزيون‌هاي سلطنت طلبان كشاند تا ماهيت واقعي داعيه‌هاي وي آشكار شود.

[ویرایش] مطلب روزنامه جمهوری اسلامی

به نوشته روزنامه جمهوری اسلامی ظاهرا این شخص، دروس حوزوی را فقط در حد سطح خوانده‌است یعنی تا آخر «اللمعة الدمشقیة». و در صورت درستی این مطلب پسوند آیت‌الله بر روی وی نیز زیر سوال است.

[ویرایش] منابع