بحث:رضاشاه پهلوی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

  • سلام. می خواستم سئوال کنم که آیا شما عکس این صفحه را می بینید یا خیر؟ تا دیروز مشکلی نداشت... ---شروین افشار ۱۴:۳۵, ۳ اوت ۲۰۰۵ (UTC)
    • من که عکس را می‌بینم. روزبه ۱۵:۰۸, ۳ اوت ۲۰۰۵ (UTC)

می‌بینم کاظم ۱۷:۴۱, ۳ اوت ۲۰۰۵ (UTC)

فهرست مندرجات

[ویرایش] فرهنگستان ایران

باید توجه داشت که نام فرهنگستان اول «فرهنگستان ایران» بود. این فرهنگستان دوم بود که با نام «فرهنگستان زبان ایران» گشایش یافت. (نک به تاریخچه فرهنگستان از وبگاه فرهنگستان)به‌آفرید ۰۴:۳۰, ۴ اوت ۲۰۰۵ (UTC)

[ویرایش] کودتا

بخش راجع به کودتای اسفند ۱۲۹۹ بسیار مغشوش و پرغلط است. این بخش نیاز به بازنویسی دارد. Bidabadi 00:09, ۲۷ دسامبر ۲۰۰۵ (UTC)

[ویرایش] احکام کودتا

کاربر ناشناس اين قبيل احکام را بر چه مبنايی صادر کرديد؟

در نتیجه مذاکرات و هماهنگی‌های به عمل آمده بین سیدضیاءالدین طباطبایی (مدیر روزنامه رعد) و رضاخان، در روز سوم اسفند (کودتای ۱۲۹۹) صورت گرفت و قوای قزاق وارد تهران شدند و ادارات دولتی و مراکز نظامی را اشغال کردند.

فاکت تاريخی اين است که: پس از خروج نیروهای روسیه از ایران دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع ایران اقدام به کودتای نظامی کرد.

گفته می شد دولت بریتانیا برای کنترل اوضاع ایران اقدام به کودتای نظامی کرد؛ که اکنون با باز شدن اسناد طبقه بندی شده وزارت امور خارجه انگلستان مشخص گردیده است که دولت انگلستان (مانند لرد کرزن، وزیر امور خارجه) کاملا از برنامه‌ریزی برای کودتا بی‌خبر بوده است.

فاکت تاريخی اين است: چرچيل وزير جنگ فرمان کودتا را صادر کرده، نه کرزن. بنابراين، اين ادعا که دولت انگلستان بی خبر بوده بی اساس است.

لينکی که به عنوان اسناد طبقه بندی شده امده مربوط به کتاب سيروس غنی (پیوند به بیرون) است و نه ان اسناد. اسناد مورد ادعا را بايد مستقيما نقل کرد.

من مطلب را برگرداندم، چون قضاوت در باره تاریخ بر مبنای بينش سياسی خطا است. و در يک دانشنامه قابل قبول نيست.kuhzad 02:35, ۶ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

شما تنها ویرایش کاربر ناشناس را برنگرداندید. ویرایش من و مانی را نیز برگرداندید. این فاکت‌های تاریخی شما نیاز به اثبات دارند. در مورد آن کودتا، روایت‌های مختلف باید گزارش شوند، نه آنکه تنها یک روایت گفته شود و نظر دیگران حذف شود. شما نظر شهبازی را به عنوان فاکت تاریخی نوشته‌اید و نظر دیگران (مانند غنی و کاتوزیان) را حذف کرده‌اید. محمود 17:41, ۶ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] احکام اسناد و نظرات

اسناد را به تفکيک نقل کنيد. سيروس غنی از سلطنت طلبان است. کاتوزيا ن نزديک به جبهه ملی است. قاطی کردن اين دو طيف نظری خطا و غير دانشنامه ی است. اسناد طبقه بندی شده مورد ادعا را بايد مستقيما نقل کرد:

...... که اکنون با باز شدناسناد طبقه بندی شده وزارت امور خارجه انگلستان مشخص گردیده است که دولت انگلستان (مانند لرد کرزن، وزیر امور خارجه) کاملا از برنامه‌ریزی برای کودتا بی‌خبر بوده است.

اين حکم را بايد با نقل قول مستقيم از ان اسناد بياوريد. که جنبه دانشنا مه ی ان اثبات شود.Shirkhan 17:29, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

جمله فعلی این است: از دید برخی از تاریخ‌نویسان [1] [2]، اکنون با باز شدن اسناد طبقه بندی شده وزارت امور خارجه انگلستان مشخص گردیده است که دولت انگلستان (مانند لرد کرزن، وزیر امور خارجه) کاملا از برنامه‌ریزی برای کودتا بی‌خبر بوده است.
آن حکم به عنوان نظر غنی و کاتوزیان مطرح شده است و ارجاع به کتاب آنها کافی است. محمود 17:57, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] کا ربر بيدابادی

من مطلب غنی و کا توزيا ن را تفکيک کردم و خاطرات تاج ملوک را نيز بر ان افزودم، چرا مطلب من را حذف کرديد؟؟Shirkhan 17:32, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

غنی اصلا سیاسی نیست که سلطنت‌طلب باشد. اگر می‌خواهید لقب سلطنت‌طلب به او بچسبانید باید دلیل ارائه کنید. در ضمن نظر غنی و کاتوزیان در این مورد یکی است. وقتی نظر یکی است، دلیلی برای جداکردن نیست. روایت شهبازی را جدا کردم، چون با آن دو متفاوت بود. آن لینک دیگر شما را نیز به ضفحه کودتا بردم (هرچند در اصالت آن شک است). محمود 17:53, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] حذف مطلب ديگران

ان مطلب را براي بخش کودتا در مقاله رضا شاه اوردم، حذف مطلب ديگران عمل صحيحی نيست.Shirkhan 22:54, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

شما خاطرات تاج‌الملوک را به عنوان نمونه‌ای از روایت تاریخ‌نویسان سلطنت‌طلب آورده‌اید. این‌کار اشتباه است زیرا :
۱- تاج‌الملوک تاریخ‌نویس نیست.
۲- آن نوشته‌ها نظر سلطنت‌طلبان نیست. کار شما کمی مانند این است که کسی خاطرات آشیخ علی تهرانی (شوهر خواهر خامنه‌ای) را به جای نظر تاریخ‌نویسان رسمی جمهوری اسلامی قالب کند. البته تفاوتی نیز وجود دارد: کسی در انتساب آن خاطرات به علی تهرانی تردید ندارد ولی اصالت کتاب مورد اشاره شما مورد تردید است. حداقل آنکه سلطنت‌طلبان آن را تقلبی می‌دانند و ناشران کتاب نیز برای اثبات اصالت کتاب مدرکی ارائه نکرده اند.

محمود 23:55, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)


[ویرایش] خاطرات تاج ملوک - لينک را ببينيد

حرف شما قدری عجيب است! اگر در اين دنيا مادر شاه و زن شاه سلطنت طلب نباشد، پس کی سلطنت طلب است؟

1- خاطرات تاج ملوک يکی از منابع تاريخ اين دوران است. 2- ان نوشته ها توسط سلطنت طلبان ضبط ويدويی شده (لينک را ببينيد: http://www.peiknet.com/1384/hafteh/05aban/hafteh_page/93taj4.htm ) ولی خاطرات رسمی مثلا فلان حزب مشروطه خواه نيست . بلکه فقط خاطرات مادر شاه و زن شاه است. 3- راستش من خودم با خواندن اين کتا ب احترا م نسبی بيشتری برا ی رضا شاه و پسرش محمد رضا قائل شدم. خيلی تصوير مثبت تر و انسانی تری از هر دو به دست ميدهد. 4- مطا لب مورد شک و ترديد بايد اثبا ت شوند.Shirkhan 00:36, ۹ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)


[ویرایش] واقعيت و كتاب خاطرات

http://www.peiknet.com/1384/hafteh/05aban/hafteh_page/93taj4.htm

واقعيت اينست كه اين كتاب مصاحبه سه تن باسامی دكتر"مليحه خسروداد"، "تورج انصاری" و مهندس "محمود علی باتمانقليچ" با تاج الملوك، بدليل بيماری و كهولت سن وی در ديدارهائی به فواصل چند ماهه است. كتاب را انتشارات نيما در نيويورك منتشر كرده و ربطی به حسين شريعتمداری در تهران ندارد. برای انتشار كتاب هم يك هيات امناء مسئوليت را پذيرفته كه مديرعامل آن دكتر "امير حاتم فرمانفرمائيان" است. درايران هم موسسه انتشاراتی به آفرين كتاب را از روی نسخه اصل منتشر كرده، البته با زيرنويس‌های‌بی‌ربط و شعاری كه نه بر اعتبار مطالب مطرح شده دراين گفتگو می‌افزايد و نه از آن كم می‌كند.

ما سعی كرده ايم از اين كتاب خاطرات، بخش‌های ناگفته و نادانسته را منتشركنيم. از جمله ديدارهای سياسی تاج الملوك با بزرگترين رهبران وقت جهان. دست داشتن او در موسيقی و شعر و ادبيات، آشنا بودن به مسائل سياسی آن هم در دورانی كه هنوز هيچ زنی‌بی‌چادر از خانه خارج نمی شد. دراين ميان ناگفته‌هائی نيز گفته شده است كه اتفاقا بنظر ما سند تاريخی است. از جمله ديدار هيات ايرانی به سرپرستی تاج الملوك با هيتلر در آلمان. اين كه او گفته رضاشاه سواد نوشتن نداشت و بعدا اين را هم بسرعت ياد گرفت، استدلال درستی برای رد مسائل بسيار مهم و تاريخی است كه او بازمی گشايد؟ از انصاف نبايد دور شد. در ميان خاطراتی كه از وابستگان دربار شاهنشاهی پهلوی تاكنون منتشر شده، اتفاقا تاج الملوك تنها زن و يگانه كسی است كه ازخاله زنكی فاصله می‌گيرد و عليرغم كهولت سنی، بسيار زيركانه از دام طرح مسائل شخصی زنان و درباريان می‌گذرد. هركس ترديد دارد، به كتاب خاطرات مادر فرح پهلوی مراجعه كند تا سطح نازل خاطرات را بخواند. واقعيت اينست كه در ابتدای روی كارآمد رضاشاه، او يگانه فردی است كه جلوی خشونت كور و نظامی رضا شاه می‌ايستد، چنان كه ژنرال‌های زيردست رضا شاه هم حساب كار خود را می‌كنند. از جمله در جريان تحويل گرفتن قصرهای قاجاريه. حتی در تصاحب و استقرار در آنها نيز رفتار او با امثال ژنرال طهماسبی، يزدان پناه و ديگران زمين تا آسمان متفاوت است. تخليه كاخ گلستان و سروسامان دادن به عده‌ای زن‌بی‌پناه از آن جمله است. اين كه تاج الملوك در سالهای بعد چه شد و چه كرد و يا چه نكرد ارتباط مستقيمی به اين خاطرات ندارد. ما با حوادث تاريخی و مستندات مطرح شده دركتاب خاطرات تاج الملوك كار داريم و تا اين شماره هم پيگرانه فصولی از آن را منتشر كرده ايم. شايد آيندگان، روزگاری تحويل گرفتن توليت آستانقدس و كاخ‌هائی را كه بيوت روحانيون حاكم در جمهوری اسلامی شدند نوشتند. همه بايد بدانند و بدانيم كه هيچ چيز، هيچگاه پنهان نمی ماند، حتی اگر هر حاكمی تصور كرده باشد همه رد پاها را پاك كرده و نشانه‌ها را ازبين برده است. می‌بينيم كه چگونه از كنار رضا شاه، خاطرات همسر اول او بيرون زد.

انتشار خاطرات تاج الملوك آيراملو - همسر اول رضا شاه- واكنش‌های متفاوتی را بدنبال داشته است. تنی چند كه قلاف شمشير را سمت چپ كمر می‌بندند اما شمشير را بدست راست می‌گيرند، جنايات رضا شاه را برای ما بر شمرده اند. ظاهرا فكر كرده اند ما كمتر از آنها می‌دانيم! و بعد هم نصيحت، كه مبادا مروج و مبلغ پهلوی‌ها شويد. در ارتباط با اين توصيه‌های دوستانه و دلسوزانه فقط می‌توانيم بنويسيم: دانستن وظيفه ماست و خواندن حق ما. اگر در گذشته، بهردليل نمی خوانديم كه ندانيم، امروز بايد بدانيم و بخوانيم.

گروه دوم كه امكانات سيمائی و صدائی پروپيمانی در مهاجرت دارند، از موضع دفاع از گذشته و رد سخنان تاج الملوك به انتقاد برخاسته و گله كرده اند كه چرا چنين مطلبی را منتشر كرده ايم. البته، دراين جمع كسانی مدعی شده اند كه اين كتاب در اصل مغشوش است و كار حسين شريعتمداری است و حرف‌های تاج الملوك هم اعتباری ندارد! حتی، وقتی تاج الملوك می‌گويد رضا شاه زير تلقين محمد علی فروغی شب‌ها خواب كوروش را می‌ديد، منكر می‌شوند. گوئی آنها شب‌ها را اتاق خواب رضا شاه بوده اند و نه تاج الملوك! اين سينه چاك دادن‌های ارزان نه چيزی بر تاريخ اضافه می‌كند و نه كم.

اين كه حسين شريعتمداری دم بريده ايست كه دستش در خيلی از توطئه‌ها بند است، حرفی نيست، اما در اين كار انصافا نقشی نداشته است. نه تنها نقشی نداشته، كه بسياری از آنچه همسررضا شاه می‌نويسد تداعی كننده توطئه‌های مشابهی است كه درجمهوری اسلامی بكار بردند تا همان سفره رضا شاه را روی زمين پهن كنند و اين بار خود بر سر آن بنشينند.

اما، واقعيت چيست؟ آينده نشان خواهد داد كه در جمهوری اسلامی همين مسائل، درچه ابعاد بزرگتر و هولناك تری تكرار شده است.

[ویرایش] یک نکته

کتاب دخترم فرح که آن را نوشته مادر فرح دیبا دانسته اند از سوی خود فرح ساختگی اعلام شده است .--Ariobarzan 01:38, ۹ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

تنها خانواده شاه و سلطنت‌طلبان نیستند که آن دو کتاب را ساختگی می‌دانند. عباس میلانی (نویسنده کتاب معمای هویدا و استاد استنفورد) نیز آن کتاب ها را تقلبی می‌داند.

البته، مستقل از تقلبی بودن یا نبودن آن کتاب، آوردن آن نوشته (به عنوان نظر سلطنت‌طلبان) بی‌معنی است. زیرا به‌وضوح نظر آنان چنین نیست. Asghar 19:31, ۱۶ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] حذف نکنيد

اين كتاب مصاحبه سه تن باسامی دكتر"مليحه خسروداد"، "تورج انصاری" و مهندس "محمود علی باتمانقليچ" با تاج الملوك، بدليل بيماری و كهولت سن وی در ديدارهائی به فواصل چند ماهه است. كتاب را انتشارات نيما در نيويورك منتشر كرده و ربطی به حسين شريعتمداری در تهران ندارد. برای انتشار كتاب هم يك هيات امناء مسئوليت را پذيرفته كه مديرعامل آن دكتر "امير حاتم فرمانفرمائيان" است. درايران هم موسسه انتشاراتی به آفرين كتاب را از روی نسخه اصل منتشر كرده، البته با زيرنويس‌های‌بی‌ربط و شعاری كه نه بر اعتبار مطالب مطرح شده دراين گفتگو می‌افزايد و نه از آن كم می‌كند.

لطفا نظرات را حذف نکنيد، با استدلال جواب بدهيد.Shirkhan 15:24, ۱۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

آریوبرزن و من مثالهایی از افرادی که آن دو کتاب را تقلبی می‌دانند آوردیم. این یعنی آنکه ارتباط آن کتاب با تاج الموک مشکوک است. اگر شما مدعی هستید که آن شک بیمورد است باید دلیل بیاورید. اشاره به ادعاهای یک وبسایت بی‌شناسنامه (مانند پیک‌نت)دلیل محسوب نمی‌شود.

در‌ضمن همانطور که قبلا گفتم، مستقل از تقلبی بودن یا نبودن آن کتاب، آوردن آن نوشته (به عنوان نظر سلطنت‌طلبان) بی‌معنی است. زیرا به‌وضوح نظرآنا چنین نیست .‌اصغر 20:29, ۱۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

به تازگی دیدم حتی عبدالله شهبازی نیز آن دو کتاب را تقلبی می‌داند شنبه 9 خرداد 1383/ 29 مه 2004، ساعت 9:10 بعد از ظهر. اصغر 08:55, ۲۶ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)

انتقال مطالب مربوط به کودتا به صفحه مخصوص ان. لازم است که مطلب قابل مطالعه بماند.Leosan 01:51, ۲ مارس ۲۰۰۶ (UTC) .

[ویرایش] برای مطالعه‌ٔ بیشتر

[ویرایش] زندگی‌نامه‌ و خاطرات

[ویرایش] تاریخ‌نگاری

  • Homa Katouzian, State and Society in Iran: The Eclipse of the Qajars and the Emergence of the Pahlavis, IB Tauris, London, 2000. ISBN: 1860643590.
  • Stephanie Cronin (Editor), The Army and Creation of the Pahlavi State in Iran, 1921-1926, I.B.Tauris (March 15, 1997), 224 Pages, ISBN 186-064-105-9.
  • Stephanie Cronin (Editor), The Making of Modern Iran: State and Society under Riza Shah, 1921-1941, Routledge/Curzon; 1 edition (June 1, 2003), 288 Pages, ISBN 041-530-284-6.
  • Mohammad Gholi Majd, Great Britain & Reza Shah: The Plunder of Iran, 1921-1941, University Press of Florida (September 1, 2001), 429 Pages, ISBN 081-302-111-1.
  • Nikki R. Keddie, Qajar Iran and the Rise of Reza Khan 1796-1925, Mazda Publishers (March 1, 1999), 134 Pages, ISBN 156-859-084-9.
  • Cyrus Ghani, Iran and the Rise of the Reza Shah: From Qajar Collapse to Pahlavi Power, I.B.Tauris (January 6, 2001), 304 Pages, ISBN 186-064-629-8.
  • Touraj Atabaki & Erik J. Zurcher, Men of Order: Authoritarian Modernization Under Ataturk and Reza Shah, I. B. Tauris (January 3, 2003), 234 Pages, ISBN 186-064-426-0.

[ویرایش] اسناد

انتقا ل مطا لب به صفحه بحث:رضاشاه پهلوی.Masudmo ۲۳:۳۷, ۲۶ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)


[ویرایش] واگردانی رضاشاه پهلوی کاملا خطا است نمونه آن مطالب زير است

کودتای سوم اوت ۱۲۹۹ غلط است.

کودتای سوم حوت ۱۲۹۹ درست است.


رضا شاه پهلوی، معروف به....... است. غلط است.

رضا پهلوی،.................... بود. درست است.

===تبعید و وفات=== غلط است.

===تبعید و مرگ=== درست است.

Masudmo ۱۳:۲۱, ۴ اوت ۲۰۰۶ (UTC)


[ویرایش] بحث ميزان ثروت رضاشاه

[ویرایش] استدلال کاربر زندوب

کاربر:Kaaveh و کاربر:Zandweb اينجا دانشنامه است محل مبارزات سياسي نيست اگر علاقه خاصي به رضا شاه داريد ايردي نيست ولي حق نداريد مطالب مستند ديگران را حذف کنيد. مطالب مربوط به بخش:( ميزان ثروت رضاشاه ) همگي از اين کتاب: ‏ دکترمحمدقلی مجد هستند و در اين مصا حبه نيز بازتاب يافته اند.

محمدقلی مجد اولين محقق ايرانی‏ است که بر اساس اسناد علنی شده دولت آمريکا به تحقيق درباره تاريخ ايران در دوران ‏رضاشاه پرداخته است. Leosan ۱۳:۵۰, ۱۳ اوت ۲۰۰۶ (UTC) )

[ویرایش] استدلال کاربر کاوه آهنگر

با درود خوشحالم که آقای لیوسان این بحث رو پیش کشیدن. اولا من علاقه خاصی به کسی ندارم ولی وجدان رو فرا راه خودم قرار میدهم، امیدوارم شما هم مثل من وجدانتان را فرا راه خودتان قرار دهید.

لازم است اینجا در مورد اتهام شما مبنی بر حذف مطالب شما توسط من فرموده اید: "...ولي حق نداريد مطالب مستند ديگران را حذف کنيد..." کمی صحبت کنم. شما مطلب بالا رو در واکنش به تنها درخواست ذکر منبع بدون حذف حتی یک کلمه از ویرایشهای شما در مورد ثروت رضا شاه کبیر در صفحه کاربری من نوشتید. راستش با دیدن پیغام شما کمی جا خوردم (اگر بروید در تاریخچه صفحه رضا شاه خواهید دید) زیرا من یک کلمه از مطلب ثروت رضا شاه را که شما نوشته بودید را حذف نکردم. در پاسخ به اتهام بی مورد شما دیروز صبح من این مطلب را در صفحه کاربری شما نوشتم:" آقای Leosan درود من در مطالب مربوط به رضا شاه چیزی را حذف نکردم و این صحبت شما که من مطالب مستند ديگران را حذف کردم حرفی است غیر قابل قبول. در مورد بحث رضا شاه من خواهان ارائه مدرک شدم و اگر مدرکش را دارید بگزارید حرفی نیست, ولی اگر ندارید که بحث دیگری است."

شما مدعی هستید که: "محمدقلی مجد اولين محقق ايرانی‏ است که بر اساس اسناد علنی شده دولت آمريکا به تحقيق درباره تاريخ ايران در دوران ‏رضاشاه پرداخته است." خیلی جالب است! خود ایشان در همین مصاحبه میگوید:"...اسناد وزارت خارجه آمريکا متعلق به سال هاي 1921 -1941 حدود سي سال پيش در اختيار محققين قرار گرفت. روشن است که تعدادي از نويسندگان از وجود اين اسناد مطلع بودند. مثلاً، ارجاعاتي به اين اسناد در کتاب خانم استفاني کرونين دربارۀ ارتش ايران در سال هاي 1910 -1926 يا در کتاب آقاي سيروس غني دربارۀ صعود رضا پهلوي ديده مي شود. " خوب است خود ایشان قبول دارند که آقای سیروس غنی که کتاب [3] "ایران و صعود رضا شاه; از سقوط قاجار تا به قدرت رسیدن پهلوی" را نوشته اولین محقق ایرانی هستند که از این مدارک در کتابشان استفاده کرده اند.

شما در مطلب ثروت رضا شاه نوشته بودید که: "دکتر محمد مصدق، گفته بود که تمام درآمدهای نفتی ایران در دوره رضا شاه عملاً به بهانه خرید مهمات و اسلحه به حساب های بانکی شخصی شاه در لندن و آمریکا ریخته می شد." منبعتان از صحبت ناگفته دکتر مصدق جالب تر است. من مصاحبه آقای شهبازی را با آقای مجد را که شما لینکش را دادید را خواندم [4]. شما چگونه یک نقل قول از پدر آقای مجد را به عنوان مدرک جا میزنید!!! عین مطلب از منبع شما: "در خاطرات پدرم خوانده بودم که پس از سقوط رضا شاه، بعضي از مردم، به ويژه دکتر محمد مصدق، گفته بودند که تمام درآمدهاي نفتي ايران در دوره رضا شاه عملاً به بهانه خريد مهمات و اسلحه به حساب هاي بانکي شخصي شاه در لندن و آمريکا ريخته مي شد..."

شما انتظار دارید هر چه پدر و یا مادر کسی میگوید را در ویکی پدیا به عنوان اسناد تاریخی معرفی کنید و کسی هم نگوید این یعنی چه!! اگر بروید و قوانین ویکی پدیا را یک بار هم شده بخوانید میینیند که میگوید: "اگر نمی‌خواهید نوشته‌هایتان توسط دیگران ویرایش و تکثیر شود، نفرستیدشان."

اما در مورد مصاحبه آقای مجد با آقای شهبازی [5] که علننا تاریخ نویس جمهوری اسلامی هستند [...]

دلایل من:
  • 1. در کشوری که بودجه سالیانه کل کشور ایران 20 میلیون دلار بوده است چگونه رضا شاه 250 میلیون دلار در حسابهایش پول داشت؟؟؟؟
  • 2. در کشوری که کل بودجه کشور بزرگی به اعضمت ایران 20 میلیون دلار بوده چگونه در حسام بانک ملی پولی به اندازه 2.5 برابر کل بودجه ایران بخوابد!!
  • 3. رضا شاه جز کشور ترکیه قبل از تبعدیش به هیچ کشوری پای نزاشت پس چگونه در بانکهای لندن ‏و نيويورک و تورنتو 200 میلیون دلار پول مخفی کرده بود؟؟؟
  • 4. رضا شاه به خاطر خالی بودن خزانه کشور با کشیدن 2 قِرون بر قیمت قند و شکر از شمال ایران به جنوبش راه آهن کشید، حالا به قول شما 50 میلیون دلار معادل 2.5 برابر کشور در حساب شخصیش که شاه ایران بود قایم کرده بود!!!
  • 5. رضا شاه نه عیاش بود نه دزد، اگر کتاب این پدر و پسر که معتبر ترین کتاب در مورد دوران پهلوی هاست و در جمهوری اسلامی هم منتشر شده است را بخوانید میبینید که رضا شاه در هنگام ترک ایران تنها با یک چمدان پر از لباس (نه 250 میلیون دلار)تحت الحفظ از ایران تبعید و به جزیره دورافتاده و خالی از سکنه موریس منتقل میشود.
  • 6. در دوران سلطنت رضا شاه، ایران درآمد نفتی نداشت و تمام درآمد دولت از گرفتن مالیات تامین میشد، رضا شاه پس چگونه میتوانست 15 برابر درآمد کل ایران را در حسابهایش مخفی کند، این ادعای شما هم بسیار دور از ذهن است.
  • 7. واکنشها نسبت به ادعاهای آقای مجد در برخي از محافل دانشگاهی آمريکا و به خصوص بريتانيا فوق العاده خصمانه بود. تعدادي از تاریخ نویسان مشهور انگليسي و آمريکايی به ويژه افرادی همچون استفانی کرونين، پاتريک کلاوسون، ونسا مارتين، و مايکل زرينسکی در نقدهای جدی بر کارهای ایشان، ادعاهای وی را حکومتی و غیر قابل استناد خواندند.
  • 8. در زمان رضا شاه آمریکا دستش از ایران کوتاه بود و انگلستان و روسیه بازیگران پشت پرده سیاست ایران بودند، در آنزمان حتی سازمان جاسوسی آمریکا تشکیل نشده بوده که به قول شما همچین مدارکی را جمع کند.
  • 9. این مدارک مورد ادعای ایشان چیز تازه ای نیست و 50 سال پیش منتشر شده است، چگونه در این مدت 50 سال آنهم در محیط آزادی مانند آمریکا کسی به خود جرات ندهد تا همچین مدارک مهمی را چاپ کند.
  • 10. مدارک ایشان کجاست؟ ادعا کردن آزاد است، بنده هم میتوانم با مصاحبه با پسر عمویم مدعی شوم که طبق اسنادی که از آرشیو ملی انگلستان بیرون آمده است [...] در کره ماه به فضاپیمایی مشغول بوده و بر روی کره ماه پرچم انگلستان را به احتظاط درآورده!! آقا همه میتوانند ادعا کنند، اصل مدارک مورد ادعای شما کجاست؟
  • 11. در مورد بقیه ادعا ها از جمله سخنان دکتر مصدق در تعیید حرفهای این آقا هم دیدیم که پدر ایشان در بچگی لابد در اتاق خواب افاضاتی کرده است!!
  • 12. اگر این موضوع صحت داشت تاکنون پیراهن عثمان جمهوری اسلامی بود. مخصوصا این که 50 سال پیش هم پهلوی ها سر کار بودند و هم روسیه و حزب توده تشنه همچین به قول ایشان مدارکی برای بی آبرو کردن خاندان پهلوی. پس چگونه آمریکا که متحد استراتژیک ایران بود بیاید و چنین کاری کند، و اگر به قول شما بکند که بسیار بعید است، روسیه و انگلستان و دیگر دشمنان وقت نظام سلطنتی و مخالفین داخلی ایران از چنین مدارکی قافل شوند که باز بعید تر است تا آقای مجد پس از این همه سال موفق به کشف همچین مدارک پرارزشی شوند؟
  • 13.[...]

اما در مورد تغییرات و حذف بخش اعظمی از مطلب "ثروت رضا شاه" آن را آقای حسام به درستی انجام دادن. دوست داشتم به جای شکایت یک مقدار بی طرفانه وجدانتان رو قاضی میکردین.

من خواهان حذف این بخش از ویکی پدیا هستم چون نه منبع معتبر است نه با واقعیات جور در میاید و از ارزش بی طرفی و علمی ویکی پدیا می کاهد. در هر صورت موفق باشین. --Kaaveh Ahangar ۰۷:۵۳, ۱۴ اوت ۲۰۰۶ (UTC)

مواردی که از بحث کاوه حذف شدند (و من به اشتباه با آی‌پی حذفشان کردم) چهارپایه‌ای یا ریشخندآمیز بوده‌اند. در بحث شرکت کنید و از درگیری ویرایشی اجتناب نمایید. در غیر اینصورت صفحه قفل می‌شود. --۰۷:۲۶, ۱۵ اوت ۲۰۰۶ (UTC)