آذرگشنسب

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

[ویرایش] تخت سلیمان (آتشکده آذرگشنسب)

اطلاعات عمومي

مجموعه آثار باستاني تخت سليمان كه در 45 كيلومتري شمال شرقي شهر ستان تكاب در استان آذربايجان غربي قرار گرفته، با وسعتي معادل 5/12 هكتار به عنوان يكي از محوطه هاي تاريخي مهم كشور محسوب مي گردد. در اين منطقه نشانه ها و بقاياي استقرار از هزاره اول ق.م تا قرن 11 ه.ق ملاحظه مي شود. اما اوج شكوه و آباداني تخت سليمان مربوط به دوره ساساني مي باشد. كه ساختمان آتشكده آذر گشنسب در آنجا احداث و به عنوان مهمترين معبد مورد احترام حكومت مذكور ايفا مي نمايد و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئين زردتشت محسوب مي شده و آتشكده ساساني آذر گشنسب از زمان حكومت ايلخانيان به بعد « تخت سليمان » نام گرفت. وسيع ترين تاسيسات مذهبي و اجتماعي مجموعه مربوط به دوره ساساني است كه تاكنون شناسايي و از زير خاك بيرون آورده شده است. بقاياي آثار معماري اين مجموعه متعلق به يكي از بزرگترين نمادهاي مذهبي، سياسي و فرهنگي اواخره دوره ساساني در قرن 6 م به شمار مي آيد. بعد از زوال حكومت ساساني و پذيرش دين مبين اسلام توسط ايرانيان ، اين مجموعه عظيم كه در جنگهاي ايران و روم در زمان خسرو و پرويز به شدت آسيب ديده بود، ديگر رمق تجديد حيات نيافت، اما تا قرن 4 هـ.ق تعداد اندكي از معتقدان آئين باستان ايران در اين محل اسكان داشته و آتشكده نيز در مقياس كوچكتري مورد استفاده بوده است، در زمان حكومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاي جديد، از اين مكان به عنوان پايتخت باستاني و تفرجگاه استفاده مي شده، بعدا" نيز محل مذكور توسط عامه مردم به صورت شهركي كم اهميت با مشاغل متنوعي تا قرن 11 هـ.ق ادامه حيات مي دهد. از اين تاريخ به بعد، محل متروكه و به علت اعتقادات عامه مردم كه مكان فوق را منسوب به سليمان نبي ( ع ) مي دانند، ازآن به خوبي حفاظت مي شود.


تاريخ

در اين منطقه علاوه بر بقاياي معماري مربوط به آتشكده آذرگشنسب و تاسيسات معماري دوره ساساني و آثاري از دوران اسلامي بويژه زمان ايلخاني مغول نشانه ها و بقاياي استقرار از هزاره اول ق.م ملاحظه مي شود. اما اوج شكوه و آباداني تخت مربوط به دوره ساساني مي باشد كه ساختمان آتشكده آذرگشنسب در اين مكان احداث و بعنوان مهمترين معبد مورد احترام ايرانيان قبل از اسلام نقش بسيار تعيين كننده اي در حيات سياسي – اجتماعي حكومت ساساني ايفا مي نمايد و آتش جاودان آن بمدت 7 قرن نماد اقتدار آئين زرتشت محسوب مي شد.


مجموعه آثار باستاني تخت سليمان وسيع ترين تاسيسات مذهبي واجتماعي دوره ساساني است كه تاكنون شناسايي و از زير خاك بيرون آورده شده است بقاياي آثار معماري اين محوطه متعلق به يكي از بزرگترين نمادهاي مذهبي، سياسي و فرهنگي اواخر دوره ساساني در قرن 6 م بشمار مي آيد. بطوريكه نقش تخت سليمان براي حكومت ساسانيان همانند تخت جمشيد است براي هخامنشيان . بعد از زوال حكومت ساساني وپذيرش دين اسلام توسط ايرانيان، اين مجموعه عظيم كه در جنگهاي ايران و روم در زمان خسرو پرويز بشدت آسيب ديده بود، ديگر رمق تجديد حيات نيافت، اما تا قرن 4 ﻫ .ق تعداد اندكي از معتقدان آئين زرتشت در اين محل اسكان داشته و آتشكده نيز در مقياس كوچكتري مورد استفاده بوده، در زمان حكومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاي جديد، از اين مكان مدتي بعنوان پايتخت تابستاني و تفرجگاه استفاده مي شود، بعدا" نيز محل مذكور توسط عامه مردم بصورت شهركي كم اهميت با مشاغل متنوع تا قرن 11 ﻫ.ق. ادامه حيات ميدهد.


همانطور كه ذكر شده در دوره ساساني بويژه در زمان خسرو انوشيروان ( 579-531 ميلادي ) و خسرو پرويز توجه خاصي به عمران و آباداني اين محوطه معطوف مي گردد، و بعنوان يكي از معابد بسيار با اهميت تلقي مي شود. آتشكده آذر گشنسب در متون قديم داراي اسامي متعددي است از جمله به زبان پهلوي گنزك(GANZAK) يا گنجه ناميده مي شده، روميان آنرا گزكا (GAZKA) و اعراب شيز (SHIZ)مي گفتند. در زمان ايلخانان بدان ستوريق گفته شده، اما كلمه تخت سليمان از اسامي متاخر مجموعه ميبا شد كه عامه مردم بعلت عدم اطلاع ازعملكرداصلي و زمان ساخت آن، با توجه به احاديث و روايت مذهبي در مورد اقتدار حضرت سليمان ، اين امكان را بدان منسوب داشته و بهمين جهت محل ياد شده حالت تقديس پيدا مي كند و مردم خود را موظف به حفاظت و مراقبت از اين محل مي دانستند.


از اوايل قرن 19 م به بعد نيز مستشرفين از تخت بازديد و نهايتا" از سال 1959 ميلادي ( 1337 شمسي ) مجموعه توسط هيات حفاري آلماني با نظارت كارشناسان ايراني به مدت 20 سال مورد كاوش علمي قرار گرفت. بعد از انقلاب اسلامي نيز بلحاظ اهميت بالاي تاريخي – فرهنگي مجموعه و خطراتيكه موجوديت بقاياي معماري آثار را تهديد مي نمود. در سال 1372 اين مكان به عنوان يكي از ده پروژه بزرگ تاريخي – فرهنگي كشور انتخاب وتوسط سازمان ميراث فرهنگي كشور عمليات، ساماندهي، ( حفاظت،مرمت و پژوهش ) بوسيله كارشناسان سازمان بطور جدي در آن آغاز گرديد و تا كنون هم ادامه دارد. با اين اقدام علاوه بر انجام پاره اي اقدامات اضطراري از نظر حفاظت پژوهش، مرمت و معرفي، در حال حاضر محوطه جهت بازديد علاقه مندان و گردشگران داخل و خارجي آماده شده و ساليانه به تعداد قابل توجهي اقشار مختلف مردم داخلي و خارجي از اين مكان بازديد مي نمايند.


مشخصات طبيعي :

از نظر نماي طبيعي دو چهره مشخص را در منطقه تخت سليمان مي توان يافت :

1- منطقه مرتفع شمالي كه شامل كوههاي بلقيس، كوه زندان و كوه قره پولاد مي باشد.

2- منطقه نسبتا" كم ارتفاع جنوبي و شرقي كه وسعت اين منطقه نسبت به منطقه شمالي كم و از كوه هاي مهم اين منطقه كوه قره داغ درنزديكي روستاي چهار طاق به ارتفاع 3120 متر كه در جهت شمالي و جنوبي كشيده شده است. در واقع كوه هاي شرقي مقسم المياه برخي از شاخه هاي قزل اوزن و زرين رود مي باشد.


باستان شناسي زندان سليمان

پيرامون دهانه مخروطي شكل كوه زندان جايگاه معبد مقدسي مربوط به هزاره اول ق.م مي باشد. بقاياي اثار معماري پيرامون دهانه زندان باتوجه به اشياء تاريخي بدست آمده متعلق به قلمرو حكومت مانايي ها مي باشد كه از 830 تا 660 قبل از ميلادي در اين منطقه از ايران فرمانروايي داشته اند. به نظر مي رسد كه جايگاه مقدس فقط تا زماني رونق داشته كه درياچه كوه زندان آب داشته است و پس از خشك شدن آب آن اين جايگاه بعنوان معبد متروكه مي گردد و تا مدتي بعد از اين واقعه از برخي واحدهاي معماري آن بصورت قلعه نگهباني استفاده مي شود. خشك شدن آب گودال ميان تهي نيز به طور ناگهان نبوده بلكه سطح آب در زمان طولاني و به آرامي كم شده است و دليل آن هم سخت تر بودن رسوبات لايه هاي زيرين است كه رسوبات فشرده تر شده اند. و مدخل خروجي چشمه جوشان به تدريج كوچك شده است.


تخت بلقيس

كوه بلقيس با دو قله نزديك بهم و 3200 متر ارتفاع در 5/7 كيلومتري شمال شرقي تخت سليمان واقع شده است. بر فراز بلندترين قسمت اين كوه بقاياي استحكاماتي با مشخصات كلي مندرج در اين گزارش مربوط به دوره ساساني وجود دارد كه بلحاظ موقعيت مكاني و زماني، ارتباط آن با مجموعه آثار تخت سليمان، پيوند معماري و تاريخي بسيار نزديكي با مجموعه ياد شده ايجاد كرده و در واقع از جمله آثار پيوست به اين مكان تلقي مي گردد.

ويرانه هاي تخت بلقيس در سال 1959 بوسيله " فون دراوستن " بصورت علمي و دقيق مورد بازديد قرار گرفته و در سال هاي 1966 و 1969 ميلادي به وسيله " ديتريش هوف " بررسي و مستند سازي اوليه گرديد.

حصار استحكامات دژ بلقيس، فضايي در حدود 50*60 متر را در برمي گيرد. با توجه به نقشه مقدماتي تهيه شده اين حصار داراي 9 برج است كه احتمالا" 4 برج ديگر نيز بايد وجود داشته باشد كه در حال حاضر بعلت عدم انجام كاوش علمي مشخصات دقيق آنها معلوم نيستند. دروازه هاي اين اثر مي توانند در سمت جنوب شرقي يا نزديك زاويه جنوبي واقع شده باشند. در درون حصار، تالاري تقريبا" مربع شكل و ايواني در جلوي آن وجود دارد. در جلوي بنا يك تراس چند طبقه قرار دارد كه اتاقهاي پناهگاه مانند طويلي را با سقف گنبدي در خود جاي داده است. نوع معماري بنا و آجرهايي كه در ابعاد آجرهاي ساساني هستند همچنين قطعات سنگ ماسه اي زرد رنگ و علائم حجاري سنگتراشان ساساني، تاريخگذاري بنا را به اين دوره محتمل مي سازد. اين استحكامات در طرح كلي خود با ايوان، تالار و رواق پيرامون، نه تنها مي تواند معرف كاخ سازي ايراني باشد، بلكه به عنوان تاسيسات يك آتشكده نيز محسوب مي شود، از نظر طرح معماري و هندسي، جهت دادن استحكامات به سمت مجموعه باستاني تخت سليمان، هر دو بنا را طوري در ارتباط نزديك با هم قرار مي دهد كه تعبير استحكامات به عنوان يك آتشكده ساساني بسيار محتمل است. بهر صورت صرفنظر از جنبه تاريخي و معماري، بلحاظ باور و اعتقادات عامه ارتباطي اساطيري بين آثار تخت سليمان و دژ بلقيس نزد مردم نيز مطرح مي گردد، محل مذكور براي هر بازديدكننده از مجموعه تخت سليمان جذابيت خاصي دارد اما بعلت صعوبت راه دسترسي و سرد سيري منطقه، فقط در مواقع محدودي از سال امكان دسترسي به آن براي افرادي كه داراي تجهيزات لازم باشند مقدور است. مكان يادشده به علت اينكه بلندترين قله منطقه مي باشد داراي زمستانهاي طولاني و تابستاني دلپذير مي باشد چنانكه در ميان دو قله اين كوه، بر اثر آب برفها در اواخر بهار و اوايل تابستان، علاوه بر سرسبزي و وجود جويبارها، گلهاي رنگارنگ، درياچه اي فصلي نيز تشكيل مي شود كه بر جذابيت محل مي افزايد. راه دسترسي به اين مكان در حال حاضر از طريق راه ارتباطي تخت سليمان - دندي به زنجان در سه راهي معدن انگوران با جاده اي خاكي و فرعي كه فقط ماشين هاي شاسي بلند كمك دار قادر به عبور از آن هستند و تا نزديكي دامنه كوه مي توان به آن نزديك شد و بقيه مسافت را با حدود نيم ساعت پياده روي مي توان به آثار دژ رسيد.