علی تجويدی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
علی تجویدی، موسیقیدانی ایرانی بود.
[ویرایش] فعالیت حرفه ای
17 ساله بود که از اصفهان به تهران آمد. نقاشی میدانست و مدرسه کمال الملک را با درجه ممتاز تمام کرد. پدرش "میرزا هادی خان" نیز مینیاتوریست بود. زمانی که مدرسه کمالالملک را تمام کرد، پروفسور "پوپ" و پروفسور "هرتسفلد" در امتحان رتبه او شرکت کردند و مشترکا به او درجه نخست دادند. برادر دیگر علی تجویدی از بزرگان انگشت شمار مینیاتورایران است. علی تجویدی از سال 1324 فراگرفتن ویولون را شروع کرد. ابتدا و بمدت دوسال شاگرد حسین یاحقی بود و سپس ابولحسن صبا او را زیردست خود گرفت. معروفترین ترانههای دلکش را علی تجویدی ساخت. الهه با آهنگی که تجویدی برای او ساخت به برنامه گل ها راه یافت و هایده با نخستین آهنگ هائی که تجویدی برای او ساخت به شهرت رسید. برای بسیاری از مشهورترین خوانندگان وقت ایران آهنگ ساخت و مشهورترین آهنگساز ایران شد. ویولن را به سبک خود مینواخت، اما نشانههای ساز صبا و حسین یاحقی نیز در آن یافت میشد. میگوئیم مینواخت، زیرا اکنون مدتهاست در بستراست و توان دردست گرفتن ویولن را دیگر ندارد. بی شک علی تجویدی از جمله موسقیدانان دانشمند معاصر ایران است که علاوه بر هنر نقاشی، فارسی را نیز استادانه و شیرین مینویسد. او را در نواختن ویولن و آهنگسازی در ردیف مرتضی خان محجوبی و حسین یاحقی باید ارزیابی کرد.
یکی از زیباترین آهنگ های او را بنام"رفتم" که نواب صفا شعرش را سروده است "هایده" خواند. با این شروع
- "رفتم، رفتم و بار سفر بستم/ با تو هستم هرکجا هستم".
به جرات میتوان گفت که این زیباترین و بهترین اجرای "هایده" در موسیقی ایرانی است. این آهنگ و ترانه در سالهای 1345- 1346 ساخته شده بود، اما هایده آن را در دهه 50 آن را خواند. این از عادات و سلیقه دشوار تجویدی بود که وقتی آهنگی را میساخت، آن را برای اجرا به هر خوانندهای نمیداد، حتی اگر شعر هم روی آن ساخته شده بود. از آن جملهاند همین ترانه و آهنگ "رفتم"؛ چنانکه در یکی از مصاحبههای سالهای اخیر خود، بدلیل ممنوع بودن نام "هایده" گفت: بهترین اجراهای زندگی من " رفتم و بار سفر بستم" است.
تجویدی در دهه 40 اصول هارمونیزاسیون را نزد استاد "خالقی” و استاد "استوار" آموخت و به همین دلیل آهنگ هائی که وی در دهه 40 و 50 ساخت از نظر تکنیک و برای اجرا با ارکستر بزرگ بسیار علمی و دقیق بود.
تجویدی در سال های پس از انقلاب 57 که ارکستر بزرگ رادیو ایران، ارکستربزرگ گلها، ارکستر تلویزیون ملی ایران و ارکستربزرگ ملی ایران از هم پاشید و ضرباتی کاری به سیرمنطقی و سرعت گرفته تکامل موسیقی ایران وارد آمد، توانست شاگردان بسیاری را تربیت کند. او درغیاب ابوالحسن صبا، حسین یاحقی و علینقی وزیری، بار بر زمین مانده موسیقی ایرانی را یک تنه برشانه گرفت. او که نواختن ساز را با فلوت شروع کرده بود، علاوه بر ویولن سه تار را نیز نزد ابوالحسن صبا آموخت و آن را بسیار دلنواز مینواخت.