کاربر:فرهاد دعوت خواه

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

کتاب های مرجع کتاب یا نوشته ای که در آن آگاهی های گوناگون گرداوری شده و هر کس ممکن است برای به دست آوردنِ آگاهیِ ویژه ای به آن مراجعه کند (مانند فهرست کتاب ها، سالنامه ها، آمارها، واژه نامه ها و دایره المعارف ها) . کتاب مرجع، دربردارندة چکیده ای از اطلاعات است که برای رجوعِ آسان به آن گرداوری می شود و اطلاعات آن به گونه ای می باشد که برای سرعت در جستجو به هنگام نیاز در نظر گرفته شده است. سبکِ نوشتاری ای که در آن به کار می رود آموزنده و آگاهی دهنده است و نویسندگانِ آن از نام بردنِ اشخاصِ خاص و ذکر بدیهیات پرهیز می کنند. در کتابخانه، کتاب های مرجع آنهایی هستند که تنها در همان جا به کار می روند و امانت داده نمی شوند و دلیلش نیز این است که تضمین دهند که این منابع همواره به هنگام نیاز در دسترس خواهند بود.

کتاب ها ی مرجع عبارتند از:

اصطلاح نامه اطلس تقویم نجومی جدول های ریاضی جدول های علمی دانش نامه دفتر راهنما فرهنگ جغرافیایی فرهنگ ریشه شناختی فرهنگ معنایی قاموس کتاب راهنما (دستنامه) کشف اللغات نمایة واژه نامه

اکنون کتاب های مرجعی را تعریف می کنیم که کاربرد کمتری دارند، سپس به بررسی دقیقِ دیگر کتاب ها می پردازیم که در علوم انسانی بیشتر به کار می روند.


اطلس: مجموعه ای از نقشه ها که دربردارندة تصویر، جدول های آگاهی دهنده و مطالب متنیِ مربوط به یک موضوع است.

جدول های ریاضی: جدول هایی از اعداد که جواب های محاسبة آنها را با شناسه هایِ متغیر نشان می دهد.

دفتر راهنما: کتاب یا مجموعه ای از نشانی ها، قانون ها، فرمان ها و دستورها

تقویم نجومی: کتابی دربردارندة اطلاعات اختر شناسی و هواشناسی برای یک سال معیّن

فرهنگ جغرافیایی:1.کتابی که در آن از دیدِ پراکندگیِ جغرافیایی و خصوصیّت منطقه ای به موضوعی پرداخته می شود. 2. فهرستی از نام هایِ مکان که یا به صورت کتابی جداگانه یا در انتهایِ کتاب، چاپ می شود.

کتاب راهنما (دستنامه): 1. کتابی که آموزش هایی برای چگونگی استفاده از اطلاعات، برای موضوعِ خاصی را به دست می دهد. 2. کتاب مرجعِ فشرده که موضوع خاصی را در برمی گیرد.


اصطلاح نامه (Glossary)

معنا شناسی

□ آریان پور ؛ فرهنگ انگلیسی فارسی : واژه نامه، فرهنگ لغات دشوار، فرهنگ لغات فني، فهرست معاني، فهرست لغات

□ باطنی، محمدرضا؛ فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی : واژه نامه

□ حق شناس، علی محمد؛ فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی فارسی : حواشی، یادداشت ها، تعلیقات؛ فهرست لغات دشوار؛ فهرست اصطلاحات، اصطلاح نامه

□ حییم، سلیمان؛ فرهنگ بزرگ انگلیسی فارسی : فرهنگ لغات دشوار، فرهنگ لغات فنی[در پایان کتاب]، فهرستِ معانی

□ همایون، همادخت؛ واژه نامة زبان شناسی و علوم وابسته : واژه نامه، حاشیه


□ American Heritage Dictionary: A list of often difficult or specialized words with their definitions often placed at the back of a book.

فهرستی از واژه های اغلب دشوار و تخصّصی به همراهِ تعریف هایشان که بیشتر در پایان کتاب قرار می گیرد.

□ Cambridge Advanced Learners Dictionary: An alphabetical list, with meanings of the words or phrases in a text that are difficult to understand.

فهرستی الفبایی از معانیِ واژه ها و اصطلاح هایی در یک متن که درک آن دشوار است.

□ Merriam Webster Dictionary: A collection of textual glosses or of specialized terms with their meanings.

مجموعه ای از حواشی متنی و اصطلاح هایِ تخصّصی با معناهایشان

□ Oxford Advanced Learners Dictionary: A list of technical or special words, especially those in a particular text, explaining their meaning.

فهرستی از واژه های خاص و فنی به ویژه در متنی مشخص که معنای آنها را شرح می دهد.

ریشه شناسی واژة Glossaryدر حدود سال 1380 از واژة لاتین glossarium به معنای مجموعه ای از حواشی آمده که از واژة یونانی glossarion (شکل مصغر glossa) ریشه گرفته است. در انگلیسیِ میانه به صورت glosarie بوده است.


دانش نامه(Encyclopedia)

معنا شناسی

□ آریان پور ؛ فرهنگ انگلیسی فارسی : دايره المعارف ، دايره العلوم ، دانش جنگ

□ باطنی، محمدرضا؛ فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی : دانش نامه، دایره المعارف

□ حق شناس، علی محمد؛ فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی فارسی : دانش نامه، دایره المعارف

□ حییم، سلیمان؛ فرهنگ بزرگ انگلیسی فارسی : دایره المعارف، دایره العلوم، فرهنگ جامع، کتاب حاوی

□ American Heritage Dictionary: The word encyclopedia, which to us usually means a large set of books, descends from a phrase that involved coming to grips with the contents of such books.

واژة دانش نامه که برایِ ما معمولاً به معنای مجموعة بزرگی از کتاب هاست، از گروه واژه ای ریشه می گیرد که به محتوایِ چنین کتاب هایی مربوط است.

□ Cambridge Advanced Learners Dictionary: A book or set of books containing many articles arranged in alphabetical order which deal either with the whole of human knowledge or with a particular part of it.

کتاب یا مجموعه کتاب هایی که دربردارندة مقالات بسیاری است و به ترتیب الفبایی تنظیم می شود که دربارة همة دانش بشر یا بخش خاصی از آن است. □ Merriam Webster Dictionary: A work that contains information on all branches of knowledge or treats comprehensively a particular branch of knowledge usually in articles arranged alphabetically often by subject.

اثری که اطلاعاتی دربارة همة شاخه هایِ دانش دربردارد یا به شاخة خاصی از دانش می پردازد و معمولاً مقاله های آن بر اساس موضوع و به صورت الفبایی تنظیم می شوند.

□ Oxford Advanced Learners Dictionary: Noun a book or set of books giving information about all areas of knowledge or about different areas of one particular subject, usually arranged in alphabetical order.

نام کتاب یا مجموعه کتاب هایی که دربارة تمام زمینه های دانش یا دربارة حوزه های گوناگون یک موضوع خاص اطلاعات می دهد و معمولاً به ترتیب الفبایی تنظیم می شود.

ریشه شناسی

واژة Encyclopediaاز گروه واژة یونانیِ enkuklios paideia ریشه گرفته است. این گروه واژه از دو بخشِ enkuklios به معنای دوره ای، ادواری و معمولی و paideia به معنای آموزش ساخته شده که رویِ هم رفته به معنای آموزشِ جامع و همگانی است. در لاتین به صورت encyclopaedia بوده است.

تاریخچة واژه

نسخه بردارانِ دست نوشته های لاتین، گروه واژة یونانیِ enkuklios paideia را به عنوان تک واژه ای یونانی (enkuklopaedia) به همان معنی پنداشته اند و این واژة جعلیِ یونانی در لاتین به encyclopaedia تبدیل شد و سرانجام به معنیِ دورة عمومیِ آموزش به انگلیسی رسید و نخستین بار در سال 1531 ثبت شد. در لاتین این واژه برای عنوان اثر مرجعی برگزیده شد که دربردارندة همة دانش ها است. نخستین کاربرد انگلیسیِ آن به همین معنی در سال 1644 ثبت شده است. در زبان فرانسه نیز از سال های 1751-65 به صورت Encylopédie ou Dictionnaire raisonné des Sciences, des Artes, et des Métiers به معنیِ دانشنامه یا فرهنگ علوم عقلی، هنرها و پیشه ها به کار گرفته شد.


فرهنگ ریشه شناختی ( Etymological dictionary)

فرهنگ ریشه شناختی به بررسیِ ریشه شناسیِ واژه های ثبت شده می پردازد. ریشه شناسی نیز بخشی از دانش زبان شناسی است که به بررسیِ دگرگونی های واژه تا نخستین شکلِ مکتوبِ آن می پردازد . اکنون به بررسیِ واژة Etymology می پردازیم:

معنا شناسی

□ آریان پور ؛ فرهنگ انگلیسی فارسی : علمِ اشتقاق لغات، ریشه جویی، صرف

□ باطنی، محمدرضا؛ فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی : ریشه شناسی

□ حق شناس، علی محمد؛ فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی فارسی : ریشه شناسی

□ حییم، سلیمان؛ فرهنگ بزرگ انگلیسی فارسی: اشتقاق، علم اشتقاق، ریشه جویی، صرف، شناسایی اقسام کلمه

□ همایون، همادخت؛ واژه نامة زبان شناسی و علوم وابسته : ریشه شناسی، اشتقاق

□ American Heritage Dictionary: The origin and historical development of a linguistic form as shown by determining its basic elements, earliest known use, and changes in form and meaning, tracing its transmission from one language to another, identifying its cognates in other languages, and reconstructing its ancestral form where possible.

نشان دادن سرچشمه و تکامل تاریخیِ یک صورت زبانی که با مشخص کردن اجزای اصلی، کهن ترین کاربرد شناخته شدة آن و دگرگونی هایش در صورت و معنا انجام می گیرد و این کار با ردیابیِ انتقال آن از زبانی به زبان دیگر، شناساییِ همریشه هایش در زبان های دیگر و تا حدِ امکان بازسازیِ صورت نخستینِ آن همراه است.

□ Cambridge Advanced Learners Dictionary: The study of the origin and history of words, or a study of this type relating to one particular word.

بررسی سرچشمه و تاریخ واژه ها یا بررسی این گونه در ارتباط با یک واژة مخصوص

□ Merriam Webster Dictionary: the history of a linguistic form (as a word) shown by tracing its development since its earliest recorded occurrence in the language where it is found, by tracing its transmission from one language to another, by analyzing it into its component parts, by identifying its cognates in other languages, or by tracing it and its cognates to a common ancestral form in an ancestral language

نشان دادنِ تاریخ یک صورت زبانی (مانند واژه) از کهن ترین شکلِ یافتة ثبت شدة آن در زبان با ردیابیِ انتقال آن از زبانی به زبان دیگر و تجزیة آن به اجزایِ سازنده و شناساییِ هم ریشه هایش در زبان هایِ دیگر یا پیدا کردن یک صورت رایجِ اولیّه برای آن و هم ریشه هایش در یک زبان کهن

□ Oxford Advanced Learners Dictionary: 1. The study of the origin and history of words and their meanings 2. The origin and history of a particular word.

1. بررسی سرچشمه و تاریخچة واژه ها و معناهایشان 2. سرچشمه و تاریخچة واژه ای خاص


ریشه شناسی

واژة Etymology در سال 1398 از واژة یونانی etymologia ریشه گرفته است. این واژة یونانی از دو بخشِ etymon به معنای مفهومِ حقیقی و logia به معنای روزگار باستان ساخته شده است. این واژه در لاتین به صورت etymologia و در انگلیسی میانه به صورت etimologie بوده است.


فرهنگ معنایی(Thesaurus)

معنا شناسی

□ آریان پور ؛ فرهنگ انگلیسی فارسی : فرهنگ جامع، قاموس، مجموعة اطلاعات

□ باطنی، محمدرضا؛ فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی : فرهنگ معنایی(= در فرهنگ معنایی کلمات بر حسب قرابت، تشابه و گاهی تضادِ معنایی، گروه بندی می شوند، در حالی که در فرهنگ های معمولی ترتیب کلمات، الفبایی است.)

□ حق شناس، علی محمد؛ فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی فارسی : 1. اصطلاحنامه، گنجواژه، تزاروس 2. فرهنگ واژگان

□ حییم، سلیمان؛ فرهنگ بزرگ انگلیسی فارسی: فرهنگ جامع، کنزاللغات، قاموس، گنج

□ همایون، همادخت؛ واژه نامة زبان شناسی و علوم وابسته : گنجواژه، فرهنگ اندیشه ها، واژگان نامه، قاموس

□ American Heritage Dictionary: 1. A book of synonyms, often including related and contrasting words and antonyms. 2. A book of selected words

1.کتابِ واژه های هم معنا، اغلب دربردارندة واژه های متباین، مرتبط و متضاد 2. کتابِ واژه های برگزیده

□ Cambridge Advanced Learners Dictionary: A type of dictionary in which words with similar meanings are grouped together.

گونه ای از واژه نامه است که در آن، واژه ها با معانی همانند دسته بندی می شوند.

□ Merriam Webster Dictionary: 1. A book of words or of information about a particular field or set of concepts; especially: a book of words and their synonyms. 2. A list of subjects, headings or descriptors usually with a cross-reference system for use in the organization of a collection of documents for reference and retrieval.

1. کتابی دارایِ واژه ها و اطلاعاتی دربارة زمینه ای خاص یا مجموعه ای از مفاهیم به ویژه کتابی دارای واژه ها و هم معناهایشان 2. فهرستی از موضوعات، سرفصل ها یا توصیفگرها با یک شیوة ارجاع به منظور استفاده در سازمان گرداوری اسناد برای مراجعه و بازیابی

□ Oxford Advanced Learners Dictionary: A book that is like a dictionary, but in which the words are arranged in groups that have similar meanings.

کتابی مانند واژه نامه است، که در آن واژگان در گروه های دارایِ معانیِ همانند تنظیم می شوند.

ریشه شناسی

واژة Thesaurus از لاتین نو در سدة شانزدهم م آمده که از واژة Thesauros (تزاروس) یونان باستان به معنای مخزن و انبار ، ریشه گرفته است.

پیشینه نخستین نمونة این فرهنگ، فرهنگ معنایی روژه است که در سال 1852م منتشر شد. پیتر مارک روژه، فیزیکدان انگلیسی این فرهنگ معنایی را گردآوری کرد. فرهنگ معنایی روژه صرفاً یک واژه نامة الفبایی نبود، بلکه واژه نامه ای نظام یافته بود که بر اساس آن مترادف ها طبقه بندی شده بود .


  قاموس(Lexicon) 

معنا شناسی

□ آریان پور، ؛ فرهنگ انگلیسی فارسی : لغت نامه، قاموس، فرهنگ، كتاب لغت، قاموس، واژه نامه، ديكسيونر

□ باطنی، محمدرضا؛ فرهنگ معاصر انگلیسی فارسی : واژگان، فرهنگ لغت (زبان های باستانی)

□ حق شناس، علی محمد؛ فرهنگ معاصر هزاره انگلیسی فارسی : فرهنگ، لغت نامه، قاموس، واژگان

□ حییم، سلیمان؛ فرهنگ بزرگ انگلیسی فارسی : فرهنگ، کتاب لغت، قاموس (به ویژه فرهنگِ زبان های سامی یا یونانی یا لاتینی)

□ همایون، همادخت؛ واژه نامة زبان شناسی و علوم وابسته : واژگان، قاموس، فرهنگ لغت

□ American Heritage Dictionary: 1. A dictionary. 2. A stock of terms used in a particular profession, subject, or style; a vocabulary: the lexicon of surrealist art. 3. (Linguistics) The morphemes of a language considered as a group.

1. قاموس 2. ذخیره ای از اطلاعات در حرفه، موضوع یا سبکی خاص؛ واژگان، مانند: قاموس هنر سوررئالیستی 3. (زبان شناسی) تکواژهای یک زبان که به عنوان یک گروه به شمار می آید. □ Cambridge Advanced Learners Dictionary: (a list of) all the words used in a particular language or subject, or a dictionary

فهرستی از همة واژه های به کار رفته در یک زبان یا موضوع خاص یا فرهنگ لغت

□ Merriam Webster Dictionary: 1. A book containing an alphabetical arrangement of the words in a language and their definitions: Dictionary 2. a: the vocabulary of a language, an individual speaker or group of speakers, or a subject b: the total stock of morphemes in a language

1. کتابی دربردارندة ترتیبی الفبایی از واژگانِ یک زبان به همراه تعریف هایشان: قاموس 2. الف) واژگان یک زبان، یک سخنگویِ خاص یا گروهی از سخنگویان و یک موضوع ب) ذخیرة کامل از تکواژهای یک زبان □ Oxford Advanced Learners Dictionary: 1. (Linguistics) All the words and phrases used in a particular language or subject; all the words and phrases used and known by a particular person or group of people: the lexicon of finance and economics 2. A list of words on a particular subject or in a language in alphabetical order: a lexicon of technical scientific terms 3.A dictionary, especially one of an ancient language, such as Greek or Hebrew.

1.(زبان شناسی) همة واژه ها و گروه واژه های به کار رفته در یک زبان یا موضوع خاص؛ همة واژه ها و گروه واژه هایی که شخص یا گروه خاصی آنها را به کار برده اند: قاموس مالی و اقتصادی 2. فهرست واژه های یک زبان یا موضوعی خاص به ترتیب الفبایی: قاموس اصطلاحات فنیِ علمی 3. قاموس، به ویژه برای یک زبان باستانی مانند: یونانی و یهودی. ریشه شناسی واژة Lexicon از واژة یونانی lexikon به معنای کتاب ریشه گرفته است. این واژة یونانی نیز از جنس خنثیِ واژة lexikos به معنای متعلق به واژه ها ، آن نیز از lexis به معنای واژه و آن هم از legein به معنای سخن گفتن آمده است.

تفاوت قاموس با واژه نامه در واژه نگاری به طور سنتی از الفبا برایِ سازماندهیِ داده های واژه ها استفاده می شود. در واقع، کتاب هایِ در بردارندة واژه ، مانندِ واژه نامهDictionary)) الزاماً، ترتیب الفبایی دارند. سنّتِ متفاوتِ دیگری نیز وجود دارد که در آن، گرداورندگان، گروهی از موضوع ها را به عنوان مبنایِ سازماندهی به جای روش الفبایی به کار می برند. روش الفبایی با همة خوبی هایش، واژه های Animal , Zooو Uncle , Aunt را با توجه به این شیوه دور از هم قرار می دهد، حال آنکه چنین واژه هایی نزدیک و همراهِ هم هستند. واژه نامة الفبایی منطق دارد، امّا منطقش هماهنگ با زندگیِ روزمره نیست. به طور کلی، به نظر می رسد واژه ها باید در گروهی تعریف شوند که در آن ذخیره شدند .