کوچ (قوم)

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

در قرون اولیه اسلامی، منطقه‌ای کوهستانی میان کهنوج کرمان و هامون جازموریان و ‏خلیج ‌فارس ـ که امروزه محل تلاقی سه استان بلوچستان و کرمان و هرمزگان است ـ ‏‏«جبال قفص» خوانده می‌شد و در آن طوایف قُفص یا کوچ (کوفج) مأوا داشتند. منابع ‏تاریخی طوایف کوچ (کوفج، قفص) را پس از اکراد طبرستان از کهن‌ترین عشایر شیعه ‏مذهب ایران گزارش می‌دهند. ابن ‌حوقل در قرن چهارم هجری، که اکثریت مردم ایران ‏‏(به‌جز اهالی ولایات ساحلی جنوب خزر که در نیمه دوم قرن سوم هجری توسط علویان ‏زیدی شیعه شدند) سنی مذهب بودند، گزارش می‌دهد که «در سراسر جزیره خراسان» ‏تنها طوایف کوچ‌اند که دعوت اهل مغرب (قرمطیان) را پذیرفتند. جنبش قرامطه در نیمه ‏دوم قرن سوم هجری برای سرنگونی خلافت عباسی و دعوت به یکی از ائمه آل ‌علی، ‏که نام او را پنهان می‌داشتند، رخ داد و تا اواسط قرن چهارم هجری مایه نگرانی جدی ‏خلفای عباسی بود و کشتارها و غارت‌های وسیع را موجب شد. ابن ‌حوقل می‌نویسد که ‏طوایف کوچ مال‌های انبوه و ذخایر گرانبها فراهم آورده‌اند و می‌گویند که این اموال برای ‏صاحب آن، امام زمان، اندوخته شده است. طوایف کوچ، هم‌زمان با شورش فضلویه و ‏تسلط اکراد بر فارس، به حرکت مسلحانه و گسترده دست می‌زنند به نحوی که موجبات ‏ناامنی شرق ایران را فراهم می‌آورد. سال‌ها قبل، در سال ۳۶۰ ه‍.ق. عضدالدوله دیلمی به ‏سرکوب طوایف کوچ دست زده و گروهی از آن‌ها را به فارس تبعید کرده بود. در نیمه ‏دوم قرن پنجم و به دستور الب‌ارسلان، ملک قاورد سلجوقی به قلع و قمع و کشتار آن‌ها ‏پرداخت و طوایف کوچ را به کوه‌های میان بم و جیرفت (منطقه کنونی طوایف مهنی) ‏تبعید کرد. این منطقه مأوای جدید طوایف قفص قرار گرفت. امروزه طوایف مَهَنی کرمان ‏خود را بازمانده طوایف کوچ می‌دانند.‏ تصویری که مورخین آن عصر از طوایف کوچ ارائه می‌دهند، تصویری هولناک و ‏آشکارا مغرضانه است. مردمی بدسیرت و بیرحم و سنگدل، با چهره‌هائی هول‌انگیز و ‏بسیار شجاع و چالاک، به هرکس دست می‌یافتند سر او را با سنگ می‌کوبیدند تا جان ‏دهد. آن‌ها در جواب مقدسی که سبب این‌گونه کشتن را می‌پرسد، پاسخ داده‌اند که ‏می‌خواهیم شمشیر ما بی‌جهت کند نشود. به گفته مقدسی سنی مذهب، این قوم گرچه ‏اسماً مسلمانند،‌ ولی بیش از مسیحیان روم و بت ‌پرستان ترک بر مسلمانان ستم روا ‏می‌دارند و هر مسلمانی را که اسیر کنند بیست فرسخ او را پیشاپیش خود گرسنه و تشنه ‏با پای برهنه می‌رانند. ‏ طوایف کوچ هفت طایفه بودند و در رأس هر طایفه رئیسی قرار داشت. ابن ‌حوقل ‏آن‌ها را از نژاد و قبیله اکراد می‌داند و تعدادشان را ۱۰ هزارتن که همه نیرومند و دلیرند. ‏این قبایل پیاده‌اند و از اسب استفاده نمی‌کنند؛ اندامی لاغر و گندم‌گون و تام‌الخلقه دارند ‏و خود را از عرب می‌دانند. آن‌ها علاوه بر زبان فارسی به زبان دیگری نیز تکلم می‌کردند ‏که ظاهراً به جز زبان‌های شناخته شده آن عصر بود.‏

منابع:

عبدالله شهبازی، مقدمه‌ای بر شناخت ایلات و عشایر، صص ۴۷- ۴۹. ‏