سلطان محمود غزنوی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
محمود غزنوی (389 ه.ق. - 421 ه.ق.)
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگینامه
ابوالقاسم محمود بن سبكتكین ملقب به سیفالدوله، یمینالدوله و امینالملة و غازی. در سال ۳۶۰ ه. ق. متولد شد و در روز پنجشنبه ۲۳ ربيع الاخر سال ۴۲۱ ه. ق. در شهر غزنین به مرض سل (دق) درگذشت. پس از فوت او را امیر ماضی خواندند. محمود بعد از مرگ ابومنصور ناصرالدوله سبكتكین به سال ۳۸۷ ه. ق. پس از غلبه بر برادرش اسماعیل به امارت رسيد.
[ویرایش] جنگها و محاربات سلطانمحمود
بر ابوابراهيم اسماعيل بن نوح ملقب به منتصر سامانی چيره گشت. بعد از آن خلف بن احمد باقیماندهٔ صفاریان را از ميان برداشت سپس با خانیان ترکستان به جنگ پرداخت و بعد از آرام كردن آن نواحی عزم فتح خوارزم و جرجانیه را نمود و در سال ۳۹۲ ه. ق. بهعنوان جهاد و غزا به هندوستان حمله برد و تا سال ۴۱۶ ه. ق. در ظرف ۲۴ سال چندين جنگ كرد كه ۱۲ غزوهٔ او مهمتر است. ديگر از فتوحات محمود ميتوان فتح ری و اصفهان و غلبهٔ سلطان محمود بر مجدالدولهٔ دیلمی را نام برد كه به سال ۴۲۰ ه. ق. اتفاق افتاده است. سلطان محمود كه اولين پادشاه مستقل و بزرگترين فرد خاندان غزنوی است به دليری و بیباكی و كثرت فتوحات و شكوه دربار در تاريخ اسلام بسيار مشهور شده مخصوصاً غزوات او در هند و غنايمی كه از آنجا آورده است
[ویرایش] وضعیت علم و ادب در دوران سلطنت محمود
اجتماع علما و شعرا در دستگاه محمود غزنوی و اشعار و كتبی كه به نام او ترتيب يافته نام او را در اكناف و اطراف عالم معروف كرده است. معروفترين شاعران دربار او عبارت بودند عنصری بلخی، فرخی سیستانی، عسجدی مروزی، زينتی، فردوسی طوسی، منشوری سمرقندی، كسائی مروزی و غضائری رازی كه بزرگترين و نامورترين آنان همان فردوسی طوسی است. و از علمای دستگاه محمودی هيچ كسی جليل القدرتر و بزرگوارتر از ابوریحان بیرونی نيست. از وزرای نامی دستگاه سلطانمحمود اين اشخاص را میتوان نام برد: فضل بن احمد اسفراینی، ابوالقاسم احمد بن حسن میمندی و ابوعلی حسن بن محمد بن میكال معروف به حسنک وزیر. دبير مخصوص دربار سلطانمحمود ابونصر مشكان بوده است.
[ویرایش] عقاید مذهبی سلطان محمود
سلطانمحمود در مذهب حنفی تعصبی مفرط داشت. شهرستانی در ملل و نحل مینويسد گويا كرّامی بوده است (بل قطعاً) و يكی از مردم خراسان موسوم به عبداللهین كرام به زهد ريائی و حيله و تزوير جمعی كثير را تابع مذهب خود گردانيد و از جملهء اتباع او يكی سلطان محمود بود كه بلای عظيمی شد برای شيعه و اهل كلام. به علت تعصب شديد محمود، گروه كثيری از اسماعیلیه در ماوراءالنهر و خراسان و ری كشته شدند و ياران مجدالدولة به جرم معتزلی بودن از دم شمشير گذشتند و قسمت اعظم كتابخانهء نفيس مجدوالدولة طعمهء آتش سلطان محمود شد.
[ویرایش] منابع
- تاريخ عمومی عباس اقبال