تاریخ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

فهرست مندرجات

[ویرایش] تاریخ

تاریخ از دیدگاه واژگانی به واژه‌ای اطلاق می‌شود که شامل اطلاعاتی راجع به گذشته است. مانند تاریخ زمین‌شناسی کره زمین. زمانیکه تاریخ به عنوان یک زمینه و رشته بررسی و تحصیل مطرح می‌شود به معنای تاریخ بشری است که گذشته ثبت شده جوامع بشری است. واژه تاریخ از واژه پارسی ماهروز آمده که این واژه (ماهروز) پس از وامگیری از سوی عربی به شکل مورخ درآمده و از پس از صرف شدن در دستگاه بابهای عربی ریشه أرخ و سپس واژه تاریخ از آن مشتق شده است. تاریخنگاران از منابع گوناگونی همچون پیشینه‌های نوشته یا چاپ شده؛ مصاحبه (تاریخ شفاهی) و باستان‌شناسی بهره میگیرند. اشتراک در گوناگونی روشها ممکن است در برخی دوره‌ها بیش از سایر دوره‌ها باشد و مطالعه تاریخ رسم و رسوم و شیوه ویژه خودش را دارد. (تاریخ شناسی؛ تاریخ تاریخ؛ را مشاهده کنید). به رویدادهایی که پیش از نگارشهای انسان‌ها رخ داده اند؛ پیشاتاریخ یا ماقبل تاریخ گفته می‌شود.

[ویرایش] فلسفه تاريخ

نام فلسفه تاريخ (Philosophy of history)، در قرن هيجدهم ميلادي،‌توسط ولتر (Voltaire) وضع شد. منظور وي از اين اصطلاح، چيزي بيش از تاريخ انتقادي و علمي نبود؛ يعني نوعي از تفكر تاريخي كه در آن، مورخ به جاي تكرار داستان‌هايي كه در كتب كهن مي‌يابد، خود به بازسازي آنچه واقع شده مي‌پردازد. اين نام توسط هگل و نويسندگاني ديگر، در پايان قرن هيجدهم به كار رفت، ولي آنها معناي كاملاً متفاوتي از اين اصطلاح اراده كردند و آن را به معناي تاريخ كلي يا جهاني به كار بردند. سومين كاربرد اين اصطلاح را در نوشته‌هاي برخي از پوزيتويست‌هاي قرن نوزدهم مي‌يابيم. از نظر آنها وظيفه فلسفه تاريخ، كشف قوانين عامي بود كه بر روند رويدادهايي كه مورخ به شرح و نقل آنها مي‌پردازد، حاكم است. وظايفي كه ولتر و هگل بر عهده فلسفه تاريخ مي‌نهادند، به وسيله تاريخ نيز قابل انجام بود ولي پوزيتويست‌ها تلاش كردند تا از اين طريق، تاريخ را نه فلسفه بلكه علمي تجربي قلمداد كنند. در هر يك از ين موارد كاربرد فلسفه تاريخ مفهوم خاصي از فلسفه مد نظر بود.

[ویرایش] فلسفه نظري تاريخ

فلسفه نظري تاريخ، در اواخر قرن هجدهم و نوزدهم ميلادي، با بصيرت‌هايي كه درباره تاريخ جهان به وسيله نويسندگاني چون «ويكو» (Vico)، «كانت» (Kant)، «هگل» (Hegel)، كنت (Kont) و ماركس (Marx) حاصل شد، به بالاترين شكوفايي‌اش رسيد. در عصر حاضر، اقبال به اين نوع فلسفه تاريخ، تا اندازه‌اي در بين فيلسوفان، كاهش يافته است.

«فلسفه تاريخ»1 عبارتي مبهم است. اين ابهام ناشي از دو معناي متفاوتي است كه معمولاً از واژه‌ي «تاريخ» اراده مي‌شود و به تبع اين دو معنا، واژه‌ي «فلسفه» در اين عبارت، دو معناي مختلف، پيدا مي‌كند و اصطلاح «فلسفه‌ي تاريخ»نيز، براي اشاره به دو معرفت مختلف، به كار مي‌رود. دو معناي واژه‌ي «تاريخ» عبارت‌انداز:

1ـ جريان رويدادهاي گذشته، يعني لايه‌ي خاصي از واقعيت كه مورخان مطالعه آن را حرفه تخصصي خويش، قرار داده‌اند؛

2ـ مطالعه مورخ، يعني نوع خاصي از پژوهش در موضوعي خاص 2فلسفه تاريخ در اين دو معناي متفاوت واژه، غالباً به ترتيب نظري (Speculative) و انتقادي (Critical) ناميده شده است. 3 هدف فيلسوف نظري و تاريخ، اين است كه در رويدادهاي گذشته، الگو يا معنايي كلي، كشف كند كه در وراي حوزه متعارف مورخ قرار دارد. 4 هدف فيلسوف انتقادي، اين است كه ماهيت پژوهش تاريخي را آشكار كند، يعني با مشخص كردن جايگاه آن درنقشه معرفت و پيش فرض‌هاي اساسي، مفاهيم نظام دهنده و روش تحقيق آن را روشن كرده و مورد بررسي قرار دهد.5 در واقع، سؤال اساسي كه فلسفه انتقادي تاريخ، در پاسخ به آن پديد آمد، اين است كه ‌آيا به همان معنايي كه فيزيك، زيست‌شناسي و روان‌شناسي يا حتي علوم كاربردي مانند مهندسي، عموماً علمي خوانده مي‌شود؟ آيا پژوهش تاريخ، علمي است يا نه؟ اگر تاريخ، بدين معنا علمي است يا در هر حال، بايد علمي باشد، نيازي به نقد فلسفه خاصي از پژوهش تاريخي نخواهد بود. گروهي از فيلسوفان، بدون اينكه كاملاً انكار كنند كه پژوهش تاريخي، ممكن است ويژگي‌هاي مفهومي و روش‌شناختي خاصي داشته باشد، استدلال مي‌كنند كه هيچ يك از اين ويژگي‌ها به اندازه كافي، اساسي نيست تا نقد جداگانه ادعاهاي معرفتي مورخان را توجيه كند. كساني كه اين ديدگاه را دارند، پوزيتويست خوانده شده‌اند و مخالفان آنها را نيز ايده‌آليست ناميده‌اند. 6

اما اگر هدف فلسفه انتقادي تاريخ، روشن ساختن ماهيت پژوهش تاريخي است، نخستين سؤالي كه بايد به آن پاسخ داد، اين است كه: پژوهش تاريخي، درباره چيست؟ و به تعبيري، موضوع علم تاريخ، چيست؟ در واقع، تفاوت يك علم از علم ديگر، آگاهي در موضوعي است كه ‌آن علم، مورد پژوهش قرار مي‌دهد. پژوهش تاريخي، درباره گذشته است، به عبارتي موضوع علم تاريخ، رويدادهاي گذشته است. اما اين پاسخ، بسيار كلي است. به بيان مشخص‌تر، پژوهش تاريخ، درباره گذشته انسان است. اين تحديد دامنه‌اي است كه برخي از فيلسوفان مانند «كالينگوود»1 (Collingwood) كم و بيش، اصل قرار داده‌اند، زيرا مفاهيم و روش‌هايي كه مورخان، معمولاً به كار مي‌برند، همواره بر رويدادهاي طبيعي، قابل اطلاق نيست. اما باز، بنابر ادعاي كالينگوود، آنچه كه مورخان، درباره انسان‌هاي مورد مطالعه‌شان دقيقاً با آن سر و كار دارند، حالات آنها نيست، بلكه افعال آنها مي‌باشد. 8 بنابراين، مي‌توان گفت موضوع علم تاريخ، افعال انسان‌هاست كه در گذشته واقع شده است(Kes gestae: actions of human beings that have beeb done in the Past) محدوديت دامنه بيشتري كه باز، گاهي بر آن تأكيد مي‌شود، اين است كه هر چند تاريخ، با افعال انسان‌ها سر و كار دارد، في نفسه به آنها اهتمام ندارد. همانطور كه «موريس مندلبوم» (Mondelboum Maurice,) اشاره كرده است عمل، دقيقاً موضوع پژوهش تاريخي قرار نمي‌گيرد، مگر اينكه معنا و اهميت اجتماعي (Societal Significahce) داشته باشد. 9

اگر تاريخ، به آن دسته از افعال گذشته انسان اهتمام دارد كه معنا و اهميت اجتماعي دارند، ماهيت اين اهتمام چيست؟ يك پاسخ روشن اين است: پي بردن به اينكه، آن افعال چه بوده‌‌اند؛ به عبارتي، احراز واقعيات. اما در همين جاست كه اولين سؤالات فلسفه انتقادي تاريخي، سر بر مي‌آورند، زيرا مطمئناً وظيفه‌ي مورخ، تنها اين نيست كه واقعيت را احراز كند، بلكه بايد آن‌ها را قابل فهم نيز بگرداند؛ و اين، گاهي اوقات ايجاب مي‌كند كه آن واقعيات، تبيين شوند و گفته شد كه اين، غالباً به معناي ذكر علل وقوع آنهاست. اما در اين كه مورخان، مدعي‌اند به فهم، دست يافته‌اند، تبيين‌هايشان چه شكلي به خود مي‌گيرد و تلقي آنها از تبيين رضايت بخش چيست؟ طبيعتاً مي‌توان پذيرفت كه ماهيت موضوعي كه مورخان براي پژوهش برگزيده‌اند، تا اندازه قابل ملاحظه‌اي اين را مشخص مي‌كند.

در ویکیپدیا اطلاعات تاریخی بسیار زیادی وجود دارد و برخی شیوه‌های رده‌بندی آنها در زیر آمده است.

[ویرایش] تاریخ رده‌بندی شده برپایه مکان

[ویرایش] تاریخ رده بندی شده برپایه زمان رخداد

  • سده‌های هجری خورشیدی
  • سده‌های میلادی
  • دهه ها
  • مرور یک سال
  • دوره بندی
  • فهرست دوره‌های زمانی نامگذاری شده
  • فهرست خط زمانی‌ها

[ویرایش] رده‌بندی دانشگاهی

[ویرایش] رده‌بندی‌های دیگر

(لزوماً بخشی از مطالعات دانشگاهی تاریخ نیست)

  • فلسفه تاریخ
  • تاریخ هنر
  • زندگینامه ها
  • تاریخ سینما
  • جنبش‌های فرهنگی
  • مطالعات اجتماعی یهودیان
  • تاریخ اقتصادی
  • تاریخ تفکر اقتصادی
  • تاریخ کشورها و ملل منقرض شده
  • تاریخ روشنفکری
  • تاریخ رسمی
  • ریز تاریخ
  • تاریخ ادبیات
  • تاریخ ریاضیات
  • تاریخ پزشکی
  • تاریخ نظامی
  • تاری فلسفه
  • تاریخ عقاید
  • تاریخ روانشناسی
  • تاریخ کشورها و ملل امروزی
  • تاریخ دینها
  • تاریخ دانش و فناوری
  • تاریخ نمایش
  • تاریخ بیماریهای روانی
  • تاریخ نگاری

[ویرایش] رده‌بندی‌های مکتبی

اگر چه تاریخ نگاری خالی از تعصب وجود ندارد[1]* (که معمول‌ترین نوع آن تعصب ملی‌است)، گاهی تاریخ می‌تواند از نظرگاه‌ها و دریچه‌های تنگ ایدئولوژیک مورد مطالعه قرار گیرد. پیروان این ایدئولوژیها اعتقاد دارند که نسبت به نگرش تاریخی آنان بی‌مهری شده و هرآبنه این نگرش تاریخی مهجور نگه‌داشته شده‌است. برای نمونه:

  • تاریخ مارکس گرایی
  • تاریخ فمینیسم

نوعی از ژرف اندیشی تاریخی نیز وجود دارد که اصطلاحاً به آن تاریخ معنوی گفته می‌شود. این مقوله توسط تاریخ نویسانی مطرح شده که بررسی و ارزیابی می‌‌نمودند که اگر برخی از رویدادهی ویژه اتفاق نمی‌افتاد و یا به شکل دیگری رخ می‌‌داد؛ چه می‌‌شد.

اگر علاقمند باشید می‌توانید به بخش‌های منابع تاریخی مورد شک یا افسانه‌های تاریخی مراجعه نمایید. در آنجا فهرستی از باورها و رویدادهایی مشاهده می‌شود که در گذشته یا حال انتشار یافته و مورد توجه واقع می‌شوند ؛ در حالیکه ثابت شده حقیقت ندارند یا وقوع آنها به اثبات نرسیده است.

[ویرایش] پانویس

(*)^  هرچند در این نظر مناقشه است.

[ویرایش] جستارهای وابسته


معنای واژهٔ «تاریخ» را

در ویکی‌واژه ببینید.

[ویرایش] پیوند به بیرون