کوئینتیلیان
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
کوینتیلیان (۳۵-۱۰۰ م) از شاعران سرشناس رومی بود.
مارکوس فبیوس کوینتیلیانوس Quintilianus استاد طراز اول معانی بیان در (۳۵) میلادی به دنیا آمد، تاسیت، پلینی صغیر از شاگردانش بودند کتابی تحت عنوان فن خطابه در سال ۹۶ نگاشت زن و دو پسرش را یکی پس از دیگری از دست داد و از دست دادن این عزیزان برایش بسی دردناک بود در تعریف معانی و بین و خطابه چنین گفته بود: «معانی و بیان علم خوب صحبت کردن است. تعلیم خطیب باید پیش از تولد او آغاز شود. مطلوب آنست که از پدر و مادر تحصیل کرده بوجود آید بطوریکه بتواند از همان هوا که تنفس میکند، تکلم صحیح و آداب نیکو را فراگیرد. تحصیل کرده وبزرگمنس شدن در یک نسل امکانپذیر نیست، آنکه میخواهد خطیب شود باید موسیقی بخواند، تا گوشش به هماهنگی آشنا شود.
باید رقص بیاموزد، تا وزن و لطف فرا گیرد، فن نمایش یاد بگیرد تا فصاحت خود را را اطوار و حرکات جاندار سازد، ورزش کند تا سالم و نیرومند بماند، ادبیات بخواند تا سبکی را مخصوص خود کند، حافظه خود را تعلیم بدهد و گنجینهای از افکار بلند در اختیار آن بگذارد، علم تحصیل کند تا مقداری با طبیعت آشنا شود و فلسفه فرا گیرد تا شخصیت خود را طبق تقریرات منطق و فرضیات خردمندان قالب بریزد، و …» نقل از تاریخ تمدن ویل دورانت جلد هشتم ترجمه پرویز داریوش برای خطا به پنج مرحله تصور کرده بود: تصور، ترتیب، سبک، حافظه و بیان.
برای خطابه وضح را اولین شرط میدانست، آنگاه اختصار، زیبائی است و آنچه نوشته شده مکرر تصحیح و اصلاح گردد.
«بیان باید مانن انشاء احساسات را برانگیزد، اما از حرکات و اطوار زیاد باید اجتناب کرد «احساس و نیروی تصور است که ما را فصیح میسازد.» اما با دستهای برافراشته فریاد بزن، نعره بکش، نفس نفس بزن، سرت را بجنبان، دستهایت را بهم بکوب، برانت بزن، به سینهات و پیشانیت بکوب، تا یکراست در قلب تیره روترین افراد شنونده راه یابی.» نقل از تاریخ تمدن ویل دورانت جلد هشتم ترجمه پرویز داریوش.
این نویسنده سبکی قوی و در بیان تعریفات مدرسی و طبقهبندیها و تمایزات قدرتی فراوان و علاوه بر این نوشتههایش ازم وازین اخلاقی بهره بسیار داشت.
پوبلیوس پاینیوس ستاتیوس Publius Papinius Statius از مردم ناپل بود در بدیهه سرائی مهارتی داشت که مایه شگفتی بود حماسهای به نام Thebid در باره جنگ هفت شهر تبس تألیف کرد که در زمان خودش معروفیت و مقبولیت فراوان داشت و جایزه اول مسابقه شعر را به او دادند. اما این اشعار امروزه بواسطه فراوانی اسامی اساطیری برای خوانندگان زبان لاتین خیلی دشوار است.
مجموعه اشعاری تحت عنوان Silvae که در وصف طبیعت و قصایدی در مدح عدهای سرود از کارهای با ارزش و جالبش بود. آشیل نامهای در ناپل سرود، اشعارش از مطالب اخلاقی مایه دارد. در سال ۹۶ میلادی در ۳۵ سالگی مرد.
مارکوس والریوس مارتیالیس Martialis در ۴۰ میلادی در اسپانیا بدنیا آمد اما در ۲۴ سالگی به رم آمد و با لوکان و سنکا دوست شد، به قول خود وی اشعارش را در سراسر امپراتوری رم میخواندند با اینحال وضع زندگی او به قدری بد بود که در ازاء شامی قصیدهای میسرود. اما وی بندهوار برای ثروتمندان مدیحه میسرود و در برابر آنها موفق به خریدن خانه محقری شد با اینحال وی استاد نظم و در هم بطور ماهر و منظومههایش را در ۱۵۶۱ مضمون خوب و بد شامل ۱۲ جلد سروده بود.
مارتیال شاعری از توده مردم است که بیشتر به وصف زندگی آنها همراه با هجو و نیشخند پرداخته و اشخاص منظومههای وی از طبقات پست مردم از جمله زندانیان، روسپیان، بندبازها، پینهدوزها است. از عشق و جهنم در آثارش خبری نیست.
خود شاعر از بدمضمونی و بلهوسی اشعارش سخن گفته است: «یک صفحه از آثار من نیست که از بلهوسی آگنده نباشد» مارتیال در ۵۷ سالگی به زادگاه خود بازگشت و مورد احترام مردم قرار گرفت و خود نیز کم و بیش از رذائل اخلاقی دست شسته بود. وفاتش کمی پیش از سال ۱۰۱ میلادی اتفاق افتاد.
مه له آگر Meleager در حدود صد سال پیش از اشعاری عاشقانه و شورانگیز در وصف زنان زیبا و پسران رعنا میسرود.
مله آگه اشعار یونانی را زیر عنوان تاج گل از شاعرنی چون سافو و سایر شاعران حتی اشعار خویش را در این مجموعه و مجموعههای دیگر گردآوری و به نام گلچین اشعار یونانی مملو از کنایهها و استعارات در زمینههای خوب و بد است گردآوری کرد.
مله آگر چهار هزار قطعه شعر گردآوری کرد که درباره مضامین و موضوعات گوناگون است از جمله اطباء، مربیان، زنان هرزه و بداخلاق و مقاطعه کاران مورد بحث قرار گرفتهاند. علاوه بر این از مشت زنان و افسانههای خدایان مطالب جالب دیده میشود. از ایمان، بی ایمانی، از مرگ ترس نیز سخن دلاویز درین مجموعه اشعار فراهم گشته است.
قدرت طبع و شیوائی کلام مله آگر از بسیاری از شاعارن دوران ما کمتر نیست.
ریو کریوستوم (روی زرین دهان)(۴۰-۱۲۰ میلادی) از خانوادهای اشرافی و ثروتمند بود، در زمینه خطابه شهرت فراوان بهم رسانید از مشرب سوفسطائیان پیروی میکرد، در سال ۸۲ میلادی از ایتالیا تبعید شد و در مدت سیزده سال به اطراف سفر کرد و بابت خطابههای خود پولی نمیگرفت بلکه با دسترنج و کار یدی امرار معیشیت میکر چون مورد عفو حکومت قرار گرفت به وطن خویش بازگشت، هشتاد خطابه از این خطیب به جا مانده است. خطابههای وی اگر چه پر اطناب و خسته کننده به نظر میرسد اما در روزگار خویش خیلی مورد توجه مردم بود و به سخنان دلاویز وی گوش میدادند حتی با یک سخنرانی بالبداهه وی دو سپاه دست از جنگ کشیدند.
فحشاء و بردگی را محکوم میکرد، از تجمل پرستی و موهوم پرستی مردم و رذایل اخلاقی آنها سخت انتقاد مینمود. از فقر و تهیدستی مردم سخت غمگین بود و ثروتمندان و حکمرانان را مورد عتاب و خطاب قرار میداد شرافت و صداقت و تقوی را میستود.
[ویرایش] منبع
دانشنامهٔ رشد