فهرست اصطلاحات و امثال فارسی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
- ژاژ خایی ( کنایه از حرف بیهوده و بی معنا زدن)
- آب در هاون کوبیدن (کنایه از کار بیهوده کردن)
- کشک سابیدن
- شتر و پنبهدانه (شتر در خواب بیند پنبهدانه)
- دست و پنجه نرم کردن {کنایه از مبارزه کردن}
- عروس تعریفی گوزو در می آید{کنایه از فردی که از او زیاد تعریف مشود}