بجنورد
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
شهر بجنورد مرکز استان خراسان شمالی در ایران است.
نامگذاری نام باستانی این شهر بیژنگرد بودهاست، که پس از عربیگون شدن به صورت بوزنجورد و سپس بجنورد درآمدهاست. [1]. گِرد و کرد از ریشه کردن و به معنی ساختن است. بیژنگرد به معنی «ساخته بیژن» و «آبادشده به دست بیژن» است. برخی اشتباها شهر را بیژن یورد مینامیدهاند که با توجه به قدمت سکونت فارس در شمال خراسان (قوم پارت) این نام مجعول بنظر میرسد.
البته در برخی منابع ریشه بجنورد را از«بزن یورد» میدانند که به زبان ترکی به معنی "سرزمین ماً است که با توجه به سکونت اقوام ترکزبان در این منطقه که بعد از فارسزبانان از نظر تاریخی بیشترین قدمت را در منطقه بجنورد بزرگ دارند این تعبیر قابل تامل است به خصوص وقتی به این نکته توجه شود که شهر فعلی بجنورد در محدوده سکونت اقوام ترک زبان واقع شده و فارس زبانان بیشتر در توابع بجنورد و شهرهایی مانند جاجرم و... زندگی میکردند. تاریخ و تمدن شهرستان بسیار کهن است. این سرزمین در زمان اشکانیان از بلاد مهم نساء و اقوام پارت بودهاست. گذشته این شهرستان ریشه تاریخی بس غنی دارد که آثار سکونت انسان از دوره میان سنگی در منطقه جاجرم و سکونت اقوام آریایی (پارتها) و ترکها (ازبکها و ترکمنها) در گوشه و کنار این شهرستان دیده میشود.محوطه باستانی معروف به پهلوان و تپه حیدران جاجرم،قدمتی بیش از ۱۲ هزار سال دارند و قدیمی ترین اثر باستانی پابرجای قبل از اسلام (بنای سنگی اسپاخو) در غرب شهرستان مانه و سملقان در فاصله ۵ کیلومتری شمال شاهراه آسیایی در روستای اسپاخو وجود دارد...
تاریخچه نتایج بررسی و پهنه بندی محوطههای با ستانی نشان دادهاست نقاط باستانی شناسایی شده متعلق به دوران میان سنگی هزاره چهارم تا هزاره اول پیش میلاد نقش مهمی را در شکل گیری زیست گاههای اولیه در حاشیه رودخانه اترک ایفا نمودهاند. بجنورد در دوران ماد و هخامنشی بخشی از ساتراپی پارت قلمداد شده واز دوره اشکانی در این ناحیه ۸ زیستگاه در بخش راز و جرگلان ۳ مورد در بخش مرکزی و نیز ۵ زیستگاه در مانه و سملقان شناسائی شدهاند. وجود بنای سنگی موسوم به اسپاخو از آثار دوره ساسانی، نیز نقش و اهمیت شمال خراسان را در این دوران روشن مینماید. علاوه برآن منطقه بجنورد در صدر اسلام در ارتباط فرهنگی ـ اجتماعی جدی با دیگر نقاط ایران قرار داشته و از آن نواحی تأثیر گرفتهاست. در آن دوران قسمتهای عمدهای از منطقه آباد و مسکونی بودهاست. مؤلف تاریخ سیستان ناحیه بجنورد را به عنوان بخشی از سرزمین نساء معرفی نمودهاست و در سالهای آغازین قرن دوم هجری این منطقه جزئی از قلمرو بزرگ حکومت طاهریان به شمار میآمد.
شاید بتوان گفت یکی از عوامل رشد این ناحیه در سده چهارم هجری تسلط سامانیان برآن بوده که نتایج مثبتی را بهمراه داشتهاست. ابن ابی اصیبه نیز در ذکر مناطق بجنورد آوردهاست که ((ابن سینا دربار علی ابن مامون را در خوارزم ترک گفت و به طوس، شوقان و سملقان و جاجرم و بالاخره به جرجان رفت)). مولف نامعلوم حدود العالم از نخستین کسانی است که از چرمغان نام میبرد و مقدس نیز آن را جزئی از ناحیه نساء بر شمردهاست.
ظاهراً چرمغان شهرکی کوچک، پررونق و آباد بوده و بجنورد کنونی در جوار آن بوجود آمدهاست. امروزه حدود و گستره این شهرک در حاشیه شهر بجنورد مبین پیشینه کهن و رونق آن در قرون اولیه اسلامی است.
به استناد متون تاریخی در سدههای پنجم تا هشتم هجری بخش وسیعی از ناحیه بجنورد مسکونی و آباد بودهاست. در آغاز دوران مغول و تیموری منطقه بجنورد نیز مورد مورد آسیبها و خسارات فراوانی واقع شد.
با ظهور دولت صفویه، نواحی شمال خراسان و به تبع آن توجه به مراودات فرهنگی و اقتصادی در دوره مزبور این مناطق به ثبات و آرامش نسبی دست یافت. وجود ابنیه عام المنفعه مانند کاروانسرای قلی، رباط عشق و قره بیل نشان دهنده ارتباط و شکوفایی مناسبات اقتصادی و اجتماعی بجنورد در دوره صفویهاست. علاوه بر آن نوشتهای از محمدخان حکیم به سال ۱۰۰۷ هجری. ق نشان میدهد نواحی جاجرم سملقان و شوقان بهعنوان منزلگاه بین راهی در راههای شمالی خراسان برای استراحت کاروانیان مورد استفاده قرار میگرفتهاست. در این زمان با اسکان کردهای نواحی غرب در منطقه مرزها تقویت شده و کم و بیش از هجوم اقوام غارتگر شمالی ایران کاسته میشود.
این ناحیه در دوره قاجار مورد توجه حکمرانان مرکزی قرار گرفته و حاکمان محلی بجنوردبه لقب ایلخانی نائل میشوند. اما شهر کنونی بجنورد در حدود ۱۱۰۰ هجری بدست تولیخان ابن نجفقلی خان یکی از امرای کرد طایفه شادلو، از اجداد یار محمد خان سهام الدوله ایجاد گردیدهاست. مقارن با زمامداری سهام الدوله که حکمرانی استر آباد، گرگان جاجرم و اسفراین را نیز همزمان بعهده داشتهاست. این منطقه کانون تحولات سیاسی و اجتماعی بودهاست.