طاهره قرةالعین

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

Image:Merge-arrows.svg

پیشنهاد شده است که این مقاله یا بخش با قرةالعین ادغام گردد. (بحث).

قرة العین


[1] دیوان اشعار طاهره قرَه العین، متن کامل، به کوشش دکتر سام واثقی و دکتر سهیلا واثقی بنیاد کتابها ی سوخته ی ایران.


از کتاب یحیی آریانپور(ازصبا تا نیما):

زرین تاج را شیخیه « قرة العین» و بابیه « طاهره» لقب دادند. وی فرزند حاج صالح قزوینی و همسرملا محمدبرغائی بود. در سال 1233 هجری قمری در قزوین به دنیا آمد. فقه و اصول و کلام و ادبیات عرب را نزد پدر آموخت. آثار شیخ احسائی و سید رشتی را مطالعه کرد و با سید رشتی مکاتبه و ارتباط برقرار کرد و سید در رسائل خود او را قره العین نامید.

مطالعه آثار و عقاید شیخیه زندگانی او را دگرگون ساخت. دو پسر و یک دختر خود را به شوهر(پسرعموی خود) سپرد و به قصد دیدن سید رشتی به کربلا رفت. وقتی به آنجا رسید که سید در گذشته بود. قره العین در آن زمان 29 سال داشت. در خانه سید اقامت گزید و از پس پرده به تدریس و افاده طلاب پرداخت.

جمعی به خانه سید رشتی ریختند که قره العین در آنجا منزل داشت. ناچار به بغداد رفت و در آنجا نیز بدستور والی بغداد توقیف و بعد به فرمان سلطان عثمانی، در اوائل سال 1263 هجری قمری به اهرماهان به ایران اعزام شد. وارد قزوین شد. پس از کشته شدن عمو و پدرشوهرش بدست پیروان سید باب به تهران آمد و به دشت «بدشت» در هفت کیلومتری شاهرود رفت و در انجمنی که درآنجا برپا شده بود شرکت کرد. حضور بی حجاب او در آن انجمن غوغائی برپا کرد. از آنجا به قزوین بازگشت. بعد از کشته شدن باب او زا از قزوین به تهران آوردند و در باغ محمودخان، کلانتر تهران، در یک بالاخانه بی پله زندانی کردند. در آن جا زندانی بود تا وقتی که به ناصرالدین شاه تیراندازی شد. دراین زمان 36 سال بیشتر نداشت. به امر شاه که دراین ترور جان بدر برده بود و وزیرش «میرزاآقاخانه نوری” او را در باغ ایلخانی »(محل کنونی بانک ملی ایران) کشتند. مفتی بغداد در ترجمه حال او می‌گوید:« من دراین زن فضل و کمالی دیدم که در بسیاری از مردان ندیده‌ام. او دارای عقل و استحانت و حیا و صیانت بسیاربود.»

او در شعر سخت متاثر از متقدمان، از جمله مولانا جلاالدین و جامی است.

طبری می‌نویسد:

درفقه، اصول، کلام، ادبیات عرب دستی قوی داشت و درکربلا هنگام اقامت در اندرون خانه حاج کاظم رشتی ازپس پرده تدریس می‌کرد و به سبب شعر و نثر استادانه خویش درسراسرایران معروف است. وی پس ازدعوی باب به او پیوست و جز18 تن پیروان اولیه با حروف حی است.

درتمام جریان مبارزات بابیه با شجاعت حیرت انگیزی عقاید آنها را تبلیغ می‌کرد. دراجتماع بی حجاب درمقابل جماعتی حیرت زده ظاهرشد و مردان را برادران خود خواند. درایام بابیان درقلعه طبرسی، سالی در زندان ماند و پس از توطئه نیاوران بدستورشاه و آقا خان صدراعظم، درباغ ایلخانی او را که با دلاوری ازقبول پیشنهاد تسلیم و انکارعقاید باب بشدت سرباز زده بود خفه کردند. بی شک از اعاظم زنان تاریخ کشورماست.