بحث:دین بهایی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
خواهشمندم نوشته های دیگران را ویرایش نکنید تا خوانندگان خود قضاوت کنند
- بخشی قبلاً به این مقاله افزوده شده بود که نقدی بود به انتخاب حیفا بعنوان بیتالعدل در حالی که در فلسطین اشغالی حقوق بشر دائماً نقض میشود. ضمناً این مقاله دارای دیدگاه بیطرفانه نیست. تا زمانی که این مساله رفع نشده است (از طریق بحث یا ویرایش) برچسب «بیطرفی» را برندارید. --شروین افشار 10:09, ۲۱ دسامبر ۲۰۰۵ (UTC)
[ویرایش] دین؟ نه! فرقه!
همان طور که در متن این مقاله نوشته ام، مسلمانان، بهائیت را دین نمی دانند بلکه فرقه ای انحرافی می دانند که پس از شکل گیری تحت هدایت مستقیم استعمارگران درآمده است. رفتار آزادمرد ایرانی، امیرکبیر با بابیان و بهائیان شاهدی بر این مدعاست چرا که وی این فرقه ها را ساخته دست انگلیسی ها و روس ها می دانست.
درباره ادغام این بحث با بهایی بنده مخالفم چرا که باید بحثی مستقل درباره ماهیت فرقه بهائیت وجود داشته باشد تا همگان متوجه شوند که در اساس دین بودن این عقیده بحث وجود دارد. اگر اسلام، مسیحیت، یهود به عنوان ادیان الهی پذیرفته شده اند، اما بهائیت هم چنان فرقه ای است که تنها به علت گستردگی بسیار (که آن هم حاکی از دخالت دیگران است) عنوان دین را بر خود نهاده است. کاربر: kheyzaran@yahoo.com
وقتی فرقهای خود را دین مینامد لاجرم باید ادعایش را قبول کرد. در باره این که بهاییت دین هست یا نسیت به دلیل این که خودشون میگن هست باید قبول کنیم که هست. من یک دوست یهودی داشتم که مدعی بود اسلام دین واقعی نیست. به خاطر این که یهودیان اسلام را دین واقعی نمیدانند آیا باید دین بودن اسلام را زیر سوال ببریم؟ اصولاً اگر طرفداران هر دینی دین دیگر را به عنوان دین واقعی قبول داشتند که به آن میگرویدند. این مسلم است که طرفداران هر دین تنها دین خود را تنها دین واقعی میدانند. به همین دلیل معنی ندارد که چون مسلمانان بهاییت را به عنوان دین قبول ندارند پس دین بودن آن را به کل زیر سوال ببریم. (من معتقدم که اصولاً همه دینها مایه گمراهی و بدبختی بشر بودهاند، هستند و نخواهند بود. پس فوری کسی نیاد اینجا به من برچسب بهایی بودن بزنه.) نوشته شده توسط: بیدین ویکیگذر
[ویرایش] دینی بی معنا
دوستان عزیزم توجه بفرمایید که بنده کتابی دارم که در آن 12 اصل دیانت بهایی در حدود 40 تا 60 صفحه تشریح و نقد شده است.هر انسان درست و بی طرفی که این کتاب را بخواند میفهمد که این دین الهی نیست بلکه ساختگی و آن هم حیلی ناشیانه است.هر کسی این کتاب را بخواهد من میتوانم رو نوشت آنرا برایش بفرستم. برای دریافت این رونوشت با ایمیل ghassemi.ir@gmail.com تماس بگیرید.
--sina - parse 15:35, ۸ فوریه ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] بی زحمت
نقد 12 تعلیم بهائیان در کتابهای خودشان مفصلا هست مثل کتاب خطابات عبدالبهاء در سایت پیام دوست با آدرس www.bahairadio.org که منظور واقعی بهائیان از این تعالیم کاملا واضح توضیح داده شده است لازم به زحمت شما نیست هر فرد با سوادی می تواند از اصل سر چشمه بنوشد !(خواننده آگاه)
سلام به همگی - من خیلی از بهائیان را می شناسم و باآانها دوست هستم برخلاف هرفهایی که پشت سر آنها می زنند آنها آدم های خوبی هستند و عمل و حرفشان یکی هست - متاسفانه مردم ایران در طول تاریخ آنها را خیلی اذیت کردند و مورد آزار قرار دادند ولی آنها اصلا" بفکر انتقام و یا جبران آن نبودند و همیشه با همه مهربان بودند - در بازار هرکس که با یک بهایی معامله کند می داند که سرش کلاه نرفته و یا پولش برنداشته - خلاصه پشت سرشان خیلی حرف می زنند و آنه هم حرف های تابلو ولی کافی است که با یکی دو تا آنها آشنا شوید - آنوقت می بینید که اصلا" این حرفها درست نیست - بهتر است که تعصب را کنار گذاشته و طور دیگری نگاه کنیم این دین بر عکس بقیه دینها به جایی با شمشیر حمله نکرده است و آنها را به زور مسیحی یا مسلمان نکرده بلکه هر جا که رفته شاخ گلی تنها در دست آنها بوده! در حال حاضر هم هرچند تعداشان نسبت به ما کم هست و لی در تمام دنیا از ژاپن تا وسط جنگلهای آموزون پیروان دین بهایی هستند که این نشانه جالبی است که بهتر است بیشتر به آن توجه کرد ! بدون امضا ثبت شده توسط 84.241.0.2 (بحث، مشارکتها)
- من ادیان زیادی را مطالعه کرده ام و در حال حاضر اصلا به ادیان الهی و اصولی معتقد نیستم اما برداشت من از دستورات دیانت بهایی این بود که این دین حداقل یکی از بهترین دستورات را دارد و من آن را صد ها برابر برتر از ادیان دیگه می دانم. ( البته ادیان الهی دیگه ) به عقیده من تعلیمات بودا و مذهب هندو بهتره ! --عرفان 08:07, ۱۸ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] چند پیشنهاد
شرح نوشته شده دربارهء ديانت بهائی خالی از اشتباه نيست و اميدوارم که تصحيح شود تا بتوان آن را منبعی موثق و بیطرف دانست از جمله اشتباهات برای نمونه نام حضرت باب است که صحيح آن سيد علی محمد میباشد و نه سيد محمد علی. نمونهء ديگر در زير تعاليم بهائی عنوان "يکی بودن زبان و خط" قابل تصحيح است و چون شرحی هم داده نشده خواننده درست مطلب را دريافت نخواهد کرد مناسبتر اينست: "زبان و خط بين المللی" که هدف آن آموزش يک زبان بين المللی است علاوه بر زبان مادری تا انسانها بتوانند با يکديگر آسانتر رابطه برقرار کنند و پايهای بشود بر هرچه نزديکتر کردن و وحدت جهان. چه خوب بود تا بعضی از دوستان نيرو و استعداد خود را در تبليغ مسيحيان و ديگر اديان به کار برند تا بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال هنوز نزديک به ۵ ميليارد انسان حضرت رسول "خاتم انبيا" را به عنوان فرستاده خدا نمیشناسند، در حاليکه بهائيان ايشان را در این مقام میشناسند. بدون امضا ثبت شده توسط برزو (بحث، مشارکتها)
- با درود.
خواهشمندیم هرگونه اشتباهی در متن می بینید آنها را (با رعایت بیطرفی و لحن دانشنامهای) تصحیح نمائید.
با سپاس. --ماني 19:03, ۷ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] بیت العدل
با سلام... بیت العدل الهی بهائیان در حیفا قرار دارد ولی بهائیان کنترل کننده سیاست های دولت اسرائیل نیستند و دلیل وجود اماکن مذهبی مهم ایشان در اسرائیل ، تبعید حضرت بهاالله به اسرائیل که در آن زمان 150 سال قبل منطقه ای بد آب و هوا بوده می باشد. بنا براین با توجه به عدم دخالت بهائیان در سیاست و در اقلیت بودن آنها ظلم و ستم به فلسطینیان به بهایی ها و بیت العدل آنها مربوط نمی شود. --عرفان 08:04, ۱۸ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
-
- حالا چرا به یه کلاش واقعی مثل حسینعلی نوری می گی «حضرت بهاالله» نابغه؟! هه هه هه ... انگار خیلی باهوشی. خوب اگر زیادی باهوش نبودی خودت تا حالا پی برده بودی که اصلا جنبش بهائی از ابتدا بر مبنای دروغ بنا شده. حسینعلی جنبش بابیگری و بخصوص فرقه ی بابیان ساکن بغداد رو با تزویر و ریا و ادعاهای دروغین مثل این ادعاش که میگوید: «خدا به من یازده سال پیش وحی ارسال داشته بود و من آن را تاکنون در دلم نگاه داشته بودم ولی حالا آن را به بشریت عرضه میکنم»!!! جنبش بابیان ساکن بغداد را از چنگ برادر کوچک خودش یحیی معروف به «صبح ازل» در آورد. درصورتیکه در مدت همین یازده سال بدون کوچکترین اعتراضی و اشاره ای، شخص دوم در کادر رهبری بابیان بغداد بوده است و رهبری بابان بغداد بدست برادر کوچک خود «صبح ازل» را حمایت کامل کرده و حتی در اون راستا جزوات و یک کتاب مفصل هم نوشته!! --پیکنیکدوست 09:21, ۱۸ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
-
- در مورد بیت العدل بهائی در حیفا هم صحبت اینجاست که چرا بیت العدل بهائیان حتی یک بیانیه ی آشکار در مورد جنایت های رژیم غاصبگر و نژادپرست و ضدبشری صهیونیستی منتشر نکرده و موضعی حامیانه از این رژیم سفاک داشته. خودت رو به اون راه نزن بهائی. --پیکنیکدوست 09:26, ۱۸ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
(آقای محترم) شما اگر حرف حسابی دارید با دلیل ومنطق و مستند بیان کنید چراناسزا میگوئید هر فردی که متن شما را بخواند فورا متوجه می شود که شما از روی عدم اطلاع از تعالیم بهایی این مطالب را نوشته اید. من جمله اینکه از اصول اساسی تعالیم دینی بهائیان"عدم دخالت در امور سیاسی "است پس بنابراین فرمایش شما در مورد حمایت از هر دولتی ظالم یا غیر ظالم , کاملا نادرست ونابجا است. دوم اینکه اینگونه امور مثل اعلان بیانیه مربوط به سازمان ملل است نه بیت العدل و عدم انتشار بیانیه دلیل بر همکاری با آن رژیم نیست این را همه دنیا می دانند که یگانه فردی که ندای"عالم یک وطن محسوب و من علی الارض اهل آن"را در زمانی که جمیع مردم دنیا به جنگ و جدل وتصاحب املاک یکدیگر فکر می کردند و ابدا به صلح نمی اندیشیدند و آنرا واژه ای خنده آور می دانستند, بلند فرمود, حضرت بهاءالله بودند.شمااگر واقعاو با دیده انصاف در تعالیم حضرت بهاءالله نظر می فرمودید جز خیر و صلاح عالم و دستور به محبت و دوستی و بیان راهکارهای اساسی برای نجات اهل عالم از این وضعیت اسف بار چیزی دیگر نمی یافتید.دستور حضرت بهاءالله به اتحاد کل انسان از این بیان مبارک ایشان که میفرمایند"حتی اگر دین سبب اختلاف شود عدم آن بهتر از بودنش است"وفرمایشات بسیار زیاد دیگر ایشان در مورد رعایت حقوق دیگران وترجیح دادن دیگران بر خودورعایت عدل وانصاف و...که بیان آنها در اینجا نمی گنجد, کاملا آشکار است.از جمیع خوانندگان محترم میخواهم تا به سایت پیام دوست: www.bahairadio.org مراجعه وبعد از تحقیقات کافی که ناشی از مطالعه آثار حضرت بهاءالله میباشد اقدام به اظهار نظر منصفانه نمایند چرا که آب را باید از سرچشمه نوشید!نه از کوزه کسانی که زهر داخل آب کرده اند وبه تشنگان بیچاره می دهند . ای بنده خدا هر که هستی اگر اصل کتب بهایی را با دیده انصاف خوانده بودی دیگر توهین نمیکردی چه که توهین کردن رسم آدمهای بی اطلاع است نه آگاه!در ضمن اگر جناب عالی به این راحتی به خود اجازه توهین به عقاید دیگران را می دهی دیگر چه انتظاری از دیگران داری که حقوق انسانها را رعایت کنند!آنها هم مثل شما!!.به هر حال حقیقت همیشه برای طالبانش در دسترس بوده و خواهد بود.وبه قول معروف خورشید همیشه پشت ابر نمی ماند!.````.(خواننده منصف)
-
-
- برخلاف ادعای کاملا بیمورد تو، من آثار بهاءالله را بسیار دقیق مطالعه کرده ام (حتی الواح مضحکش را و حتی ادبیات جانبی در «فرهنگ بهائی» مثل اشعار خنده دار نبیل زرندی «ملک الشعرا» ی بهاءالله!! هه هه هه). فقط یک احمق بتمام معنی چرندیات بهاءالله را باور میکند. از الف تا ی، ادعاهای بهاءالله دروغ است. آیا خودت کتاب «ایقان» را مطالعه کردی؟ چطور ممکن است کسی کتاب «ایقان» را در اثبات حقانیت بابیگری بنویسد، و دوسال بعد از آن تاریخ مدعی شود که پیام آور دین نوینی است که بابیگری را بلافاصله لغو و بازنشسته میگند؟! درضمن طبق ادعای بهاءالله، خداوند یازده سال پیش هنگامی که در تهران در اسارت بوده، در وجود او متجلی شده و یا به او «وحی» رسیده ولی این را به هیچکس نگفته بوده. بسیار خوب، بر این مبنا، هنگامی که کتاب «ایقان» در مورد درستی و حقانیت دین بابیگری را مینوشته، درون دلش میدانسته که بابیگری بزودی ملغی میشود (آن هم بدست خودش) پس چطور مردم با به ایقان در این دین رهنمود میکرده؟! خود بهاءالله که در دین بهائی گفته مرد میتواند دو زن بگیرد، خودش سه زن گرفت!! و زن سومش کلفت خانگی اش بود بنام «گوهر». گوهر در واقع کفلت همسر اول بهاءالله بود. گوهر از بهاءالله آبستن هم شد و یک فرزند بدنیا آورد (احتمالا همین آبستن شدن گوهر بود که او را مجبور کرد با گوهر ازدواج کند. یعنی بهاءالله کلفت باز هم بوده و از کلفت خانگی اش سوء استفاده جنسی میکرده). چطور بهاءالله همزمان سه زن اختیار کرده بود؟ میتوانی در مورد «گوهر» من ناآگاه و بیدانش را راهنمائی کنی؟ --پیکنیکدوست 04:51, ۱۹ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
-
دوست عزیز سعی کنید مودب باشید فرمایش شما در مورد اینکه فقط یک احمق به تمام معنی چرندیات بها الله را باور می کند کمی دور از انصاف و واقعا بی ادبی شما رو می رسونه ! خواهش میکنم با دلایل خود گفتگو کنید ولی ناسزا گفتن چیز دیگری است و با این کار شخصیت ناشناس خود را زیر سوال می برید چرا یک آی دی نمی سازید و نوشته هایتان را امضا نمی کنید ؟ در ضمن من باید خودم رو به کدوم راه نزنم ، من بهایی نیستم و در حال حاضر هیچ یک از دین های الهی رو قبول ندارم ولی به عنوان یک محقق دیانت بهایی رو یکی از بهترین ادیان می دونم و از بهایی ها هم خوشم میاد.--عرفان 09:26, ۱۹ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
- خنگ خدا، تو به من اعتراض میکنی که جرا زیر نوشته هایم را امضا نمی کنم؟!! هه هه هه .... تو خودت حتی همین نوشته ات را هم امضاء نکردی! قبلی را هم همینطور. درضمن، من بهاءالله و ادعاهای مضحکش را همینجا کاملا با منطق رد کردم و نگفتم، مثلا، من از بهاءالله بدم میآید چون کوتوله بوده (هرچند که بهاءالله واقعا کوتوله هم بوده، یعنی واقعا کوتوله و نه اینکه قدش اندکی از میانگین قد در جامعه کوتاه تر باشد). درضمن، من همه ی نوشته هایم را امضاء کرده ام، ظاهرا شما اندکی منگ هستید --پیکنیکدوست 07:36, ۱۹ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
-
نوشته قبلی رو یادم رفت امضا کنم شاید هم به قول شما اندکی منگ هستم ! اما اون یکی نوشته قبلی بدون امضا مال من نیست در ضمن شما کد کاربری ندارید با IP امضا کرده اید. بابا یک ID بساز !--عرفان 09:26, ۱۹ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] حرف آخر
حضرت بهاءالله می فرمایند:"حکمای عباد آنانند که تا سمع نیابند لب نگشایند!"
یعنی وقتی دیدید که شخصی طالب حرف حساب وحقیقت نیست دیگر با او بحث نکنید. اینطور که پیدا است ,این آقای مخالف نمی داند که منطق چیست.مثلا در مورد مطلب بسیار مهمی مثل ادعای پیامبری حضرت بهاءالله وادعای اینکه ایشان موعود دوم کل ادیان است به جای اینکه دنبال دلیل درستی این ادعا ویا رد آن توسط آثار جمیع ادیان قبل مثل کتب تورات و انجیل وقرآن واحادیث باشد(شاید هم اصلا)هیچ دینی را قبول ندارد لا اقل در 12 تعلیم تفکر کند که آیا این تعالیم ضد انسانی است ویا اینکه واقعا جامعه محتاج به اجرای آن میباشد.در میدان توهین وتهمت ونسبتهای بی پایه واساس سخت میتازد,بله این میدان بسیار وسیع است وهر بی انصافی می تواند بی نهایت کلمات ساختگی وتهمتهای زشت و نسبتهای نا روا بگوید اما همیشه گفته اند:"شنونده باید عاقل باشد".به هر حال حضرت بهاءالله از کسی نخواستند که "چیزی را باور کنند" ,که این آقای مدعی مطالعه"بسیار دقیق" اینقدر قبول آن برایش سخت بوده,بلکه حضرت بهاءالله فرموده اند که "در این تعالیم تفکر کنید!"و این قضیه تفکر کردن ربطی به "باور" کردن ندارد که این آقا فرموده "هرکسی که حرفهای بهاءالله را باور کند احمق است".گرفتن هر نتیجهای از فرمایشات حضرت بهاءالله ویا هر پیامبر دیگری صرفا به میزان واندازه درک خواننده بر میگردد. ودیگر اینکه اگر کسی بگوید من طبیب هستم دلیل صدق ادعای او اینست که داروها ودستوراتی که میدهد باعث شفا شود ونمی توان گفت که چون او رفتارهایی انجام داده است که جالب نیست پس من به طبیب بودن او شک دارم ونسخه اورا باور نمی کنم!! در ضمن اگر حضرت بهاءالله حضرت باب را تایید نمود وبعد دینی جدید آورد چیز عجیبی نیست چون او موعود دوم بود که باید ظهور می فرمود,تازه هر پیامبری پیامبران قبل از خود را تایید کرده مثلا حضرت عیسی ,پیامبر قبل از خود یعنی حضرت موسی را تایید وبعد دین جدید آورد وهمچننن حضرت محمد جمیع انبیای قبل خود را تایید وبعد دین جدید آورد.حال چگونه است که در مورد حضرت بهاءالله این قضیه عجیب است!؟؟ ````3:06:(خواننده منصف)
-
- مثل اینکه تا دیدی کسی با جزئیات این فرقه ی گمراه آشنائی داره وحشت کردی و فورا «حرف آخر» را زدی!! در مورد اینکه چرا بهاءالله هنگامی که درون دل خودش میدانسته که بزودی دین واقعی خداوند (که خودش همان خداوند است ولی در فرم بشر!!) را بزودی به جهانیان عرضه میدارد، چرا کتاب «ایقان» را نوشته و به بابیان (و دیگران) در مورد حقانیت و درستی بابیگری ایقان داده؟ (اگر نمیدانی بدان که ایقان از همان ریشه ی یقین می آید و کتاب ایقان اثر بهاءالله یقین میدهد (یعنی ایقان) که بابیگری برحق و درست است. خودت را به آن راه نزن، این هیچ ربطی به اینکه دیگر پیامبران هم پیامبران پیشینشان را قبول داشته اند ندارد. اگر حرف بهاءالله را میپذیری که یازده سال قبل از علنی کردن دین بهائی، در سیاهچالی در تهران خداوند درون جسم او تجلی کرد و او از آن لحظه میدانست که خدا هست (یا حداقل بپامبر جدیدی از خدا هست) چرا کتاب ایقان را نوشت در حالیکه میدانست بابیه بزودی بدست خودش ملغی میشود؟ این چه جور «ایقانی» است؟
-
- در مورد «گوهر» چرا جواب ندادی؟ آیا این دروغ است که گوهر کفلت خانگی بهاءالله بود (دقیقا، کلفت «آسیه خانم» همسر اول بهاءْالله بود). آیا این دروغ است که گوهر از بهاءالله آبستن شد؟ آیا این دروغ است که بهاءالله همزمان سه همسر داست و گوهر سومی بود؟ چرا این سئوال را کاملا نادیده گرفتی؟ --پیکنیکدوست 12:45, ۱۹ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] تکرار مجدد
آقای محترم من جواب کافی دادم.اما باز اضافه می کنم که بهائییان نه تنها حضرت باب را کنار نگذاشته بلکه حتی روزتو لد مبارک او وهمچنین روز بعثت یعنی اظهار امر حضرت باب را تعطیل مکنند و کار در این دو روز را حرام می دانند وهمچنین روز شهادت وی را نیز تعطیل می کنند وبه دعا ومناجات و خواندن زیارتنامه برای آن وجود مقدس مشغول می شوند آیا این کارها نشان دهنده چیست؟آیا نشانه احترام به آن وجود مبارک نیست؟؟ازاین گذشته خود حضرت باب در آثارش فرموده بود که احکام و دستوراتی که نازل فرموده است قبول و یا رد آن در اختیار (من یظهره الله)موعود است هر چه را بخواهد می تواند رد یا قبول کند وحضرت بهاءالله نیز فقط دستورات خدا را به مردم ابلاغ فرمودند .مگر نمی دانی که در کارهایی که خدا می فرماید جای چون وچرا نیست باز هم تاکید میکنم خود حضرت باب موعود بعد از خود را تام الاختیار معرفی فرمودند پس دیگر جای هیچ حرفی نیست. اما شما که مدعی "مطالعه دقیق" آثار بهایی هستی چطور نمی دانی که مرجع احکام دیانت بهایی کتاب "اقدس" است ودر کتاب اقدس گرفتن بیشتر از دو زن حرام است واین کتاب مقدس در اواخر حیات حضرت بهاءالله نازل گردیده است.درحالیکه حضرت بهاءالله قبل از نزولکتاب اقدس به رسوم دین قبل دو همسر ونه سه تا تاکید می کنم: دو همسر داشتند. آن هم با دومی عقد بودند.ووقتی همسر اولشان فوت کردند با همسر دوم ازدواج کردند و سومی در کار نبوده است.واین تهمتی بیش نیست.اگرچه قبلا هم عرض کردم در میدان تهمت حد وحصری نیست وشما می نوانید بگویید استغفرالله ایشان 500 زن داشته اند وتخیلات خود را برای دیگران هر جور که می خواهید بیان کنید. مطلب بعد اینکه مگر حضرت محمد سه سال پیامبر بودن خود را مخفی نفرموده بودند وجز حضرت علی وخدیجه همسرشان کس دیگری نمی دانست؟مگر استغفرالله خدا نمی دانست که قبله در نهایت باید از بیت المقدس به طرف کعبه تغییر کند پس چرا از اول قبله را تغییر ندادند ؟و بعد ازاینکه بیت المقدس را قبله قرار فرموده بودند آن را تغییر دادن؟ دوست عزیز در کار خدا چون و چرا نیست؟او هر گونه که بخواهد امر می کند وکاری هم به نظرات من و شما ندارد مگر نشنیده ایدکه: (گر جمله کائنات کافر گردند ننشیند بر دامن کبریائیش گرد) این آیه مبارکه قرآن شریف را ندیده ای که در سوره عنکبوت آیه 2 می فرماید:"احسب ناس ان یترک ان یقولواآمننا وهم لا یفتنون؟"یعنی آیا مردم فکر می کنند که همینکه بگویند (ایمان آوردیم) رها خواهند شد ودیگر امتحان نمی شوند. مقصود من از بیان این آیه این بود که بدانی حق به اشکال مختلفی خلق را امتحان می کند من جمله همان قضیه قبله که وقتی بر خلاف انتظار برخی از مومنین ,تغییر کرد عده زیادی کافر شدند واز وسط نماز فرار کردند وشاهد این قضیه هم آیه مبارکه سوره المدثر آیه 50-51 است که می فرماید :"کانهم حمر مستنفرت فرت من قسورت" واین آیه در مورد همین قضیه تغییر قبله نازل شد که"مانند گوره خرانی که از شیر فرار میکنند فرار کردند".حال بگو این اتفاق جز برای امتحان مومنین بود؟که خدا می خواست مومنین حقیقی را از کاذب جدا کند!! مقصودم از بیان این موارد ذکر این موضوع بود که ظهور پیامبران ورفتار آنها همیشه بر وفق مراد مردم نبوده ونخواهد بود.این خداوند است که در پشت چهره پیامبران قرار دارد وآنها هر کاری که می کنند جز به اراده الهی نیست.و خداوند برای امتحان و جدا کردن بندگان مطیع و نافرمان هر کاری را بخواهد بر خلاف انتظار مردم انجام می دهد. باری دوست اینترنتی عزیز شناخت حقانیت یا عدم حقانیت کسی که مدعی رسالت است از روی رفتار وی نبوده ونیست بلکه از روی بررسی وتفکر در فرمایشات ودستورات او باید انجام شود.والا اثبات حقانیت هیچ پیامبری ممکن نیست.چون جمیع انبیاء گذشته نیز بر خلاف نظر مردم رفتار می کردند.اما بعد از اینکه از روی آثار آنها حاکمیت آنها پذیرفته شد آنوقت دیگر هر چه کنند همان درست است وجای اعتراضی نیست. سوال من از شما اینست که اگر جناب عالی در زمان حضرت موسی بودید ومی شنیدید که یک قاتل ادعای پیامبری کرده است چه میگفتید؟چون همانطور که می دانید حضرت موسی قاتل بود وفراری چون یکی از فرعونیان را کشته بود ودقیقا به همین دلیل هم فرعون حضرت موسی را تکذیب کرد.حال میخواهم بدانم با این طرز تفکر شما,اگر آنجا بودید چه می کردید؟؟قطعا شما هم در کنار فرعون قرار میگرفتید چه که شما ناظر به ظاهر اعمال رسولانید. قضیه حضرت موسی به کنار اگر شمادر زمان حضرت عیسی بودید ومیشنیدید که یک "بی پدر" ادعای پیامبری دارد چه میگفتید.شما که ناظر به ظاهر اعمال پیامبرانید قطعا به صف دشمنان ومنکرین حضرت مسیح می پیوستید.واول کسی بودیدکه حکم قتل او را صادر میکردید. میخواهم بدانم اگر شما فقط چندتا از ردیه هایی را که مسیحیان در مورد حضرت محمد نوشته اند میخواندید که در آنها عفت و عصمت ایشان را زیر سوال برده اند ودقیقا مشابه تهمتی که شما بر حضرت بهاءالله زده اید را آنها خیلی قبل از شما بر پیامبر گرامی اسلام زده اند,را میخواندید,چه جواب می دادید؟؟ (شاید هم شما از آنها یاد گرفته اید!) حال من می خواهم بگوئی که چرا خداوند یک قاتل را به رسالت برگزید؟؟ حال می خواهم بگوئی که چرا خداوند یک بی پدر را برای هدایت بندگانش بر گزید؟؟ جواب همان است که خدا در قرآن فرموده است,سوره عنکبوت آیه 2 که در بالاتر ذکر کردم. بله این وقایع عجیبه نبود مگر برای امتحان کسانیکه مدعی ایمان ومنتظر ظهور موعود دینشان بودند. با توجه به مطالب بالا ساختن تهمتهایی مشابه آنچه که حضرت عالی در مورد وجود مبارک حضرت بهاءلله ساخته ای چیز تازه نیست ودر طول تاریخ از این قبیل بسیار است که هر موقع ندای حقی بلند شد قلم ظاهر بینان بی انصاف هم به کار افتاده است.واین گونه جعلیات را در رد آن وجودات مقدسه میسازند تا شاید اهل ایمان را بتوانند منحرف کنند. به همین ترتیب هم وقتی حضرت بهاءالله در سیاهچال طهران به پیامبری مبعوث شدند فقط پسرش عباس معروف به عبدالبهاء از این قضیه با خبر بودند و حکمت الهی اقتضا می کرده است که تا درایام حضور در باغ رضوان این مسئله فاش نشود. از این گذشته شما اگر واقعا کتاب ایقان را "به دقت"!!! خوانده بودید متوجه می شدید که کتاب ایقان فقط در اثبات حقانیت ظهور حضرت باب نیست بلکه در اثبات حقانیت ظهور کل انبیاء من جمله ظهور خود حضرت بهاءالله است!
جواب سوالت را دادم چون این بار مودبانه پرسیدی! ودیگر جواب نمیدهم برای اینکه جواب تمام سوالات در کتب استدلالیه بهائیان در سایت کتابخانه بهائیان(پیام دوست)باآدرس:www.bahairadio.org
موجود است.اگر واقعا طالبی, به آن سایت مراجعه کن.والا من وقت تکرار پاسخ سوالاتی که قبلا داده شده است را ندارم.مثل اینست که آدم بخواهد دوباره چرخ را اختراع کند.از خدا آرزوی اعطای انصاف به جمیع بندگانش را دارم.````10:34 28/12/84 (خواننده منصف)
[ویرایش] خداوند کلفت باز
-
-
- خوشحالم که همه دیدند که دروغگوئی و این صفت بارز بهائیان است. اولا در مورد دروغت که گفتی بهاء سه همسر همزمان نداشته، هم شوقی افندی و هم بیت العدل جهانی بهائیت آشکارا گفته اند که داشته و این هم پیوندش [1] -- عنوان مطلب از سوی بیت العدل بهائیت به یک بهائی که در این مورد سئوال کرده هست (-- 1995-10-23 Wives of Baha'u'llah by Universal House of Justice ) -- هم بیت العدل بهائیت و هم شوقی افندی آشکارا دروغ میگویند، چرا؟ چون میگویند بهاءالله سه زنش را قبل از اعلام بهائت گرفت و در اسلام سه زن جایز است. ولی دروغ آشکار اینجاست که قبل از بهائیت، بهاءالله بابی بود نه مسلمان!!! و در دین بابی هم فقط دو زن جایز است. آیا شوقی افندی نمیدانسته که بهاءالله قبل از بهائی شدن، بابی بوده؟ البته که میدانسته، ولی چون میخواسته بروی گند داستان گوهر سرپوش بگذاره، به دروغ و عوامفریبی روی آورده، درست مثل تو. میبینی که در بیانیه ی رسمی بهائی دروغ به این بزرگی میگویند.
-
-
-
- چرا جرات نداری با حیقت رویارو شوی؟ مگر بهائی هستی؟ ازت دو مرتبه بوضوح تمام پرسیدم ولی جرات نمیکنی جواب بدی: آیا گوهر کلفت خانگی بهاءالله نبود؟ و آیا گوهر از بهاءالله آبستن نشد؟ در آن هنگام بهاءالله دو همسر داشت و هر دو تا سالیان سال پس از واقعه ی گوهر زنده بودند. همان پیوند که دادم که قطعا بعنوان یک بهائی سایتش را هم میشناسی و قبول داری، سال های دقیق ازدواج و مرگ دو همسر اولش را نوشته. درضمن، نوشته های ادوارد براون را هم رد میکنی؟ او که یک آکادمیسین تراز نخست بود و حتای وبگاه های رسمی بهائی از نوشته های او بعنوان سند یاد میکنند.
-
-
-
- از طرف دیگه، تا دیدی من در مورد تضاد کتاب ایقان و ادعای من یظهراللهی بهاء نوشتم، رفتی مقاله ی کتاب ایقان را در اینجا دستکاری کردی، و این هم کاملا شیوه ی بهائی هاست. شما ها با دروغ، تزویر و ریا و پنهان کردن زشتی های تاریخ نکبت بار بهائیت، و بازنویسی تاریج سعی در جلب دیگران به این فرقه ی وصله پینه ای و ورشکسته تون دارید (از این جنبه ی آخری پانتورکیست ها باید بیان پیش شما الفبا یاد بگیرن، جدی میگم، چون مچ پانترکیست ها رو بچه های دبستانی هم میتونند بگیرند ولی شما بهائی ها تو این کار خبره این). انقدر بیچاره اید که در فرقه تون فرزندانتون رو تشویق میکنید با غیر بهائی ها ازدواج کنند (ازدواج با غیر بهائی در دیانت شما «مستحب» است) با این شرط که فرزندان را بهائی دار بیاورند و اگر همسر بهائی خوبی هم از آب در نیامد مهم نیست، چون بچه ها بهائی میشوند. من خودم شخصا چهار مورد ازدواج بهائی با مسلمان میشناسم (در ضمن هر چهار مورد زن بهائی و مرد مسلمان است!!).
-
-
-
- درضمن، هدف دین بهائی از بین بردن فرهنگ ها، زبان ها، دین ها و ملیت هاست. هر ایرانی فرهنگدوست، ملی گرا، مذهبی و یا عاشق ایران که مستقل بیندیشد در دل و ذهنش میداند که شما ها برای ایران و ایرانیان فقط آفت هستید و بس. چرا نمگوئی اگر به فرض محال دین بهائی روزی پا بگیرد و عدرتمند شود، آیا هیچ جای تحملی برای «دیگران» در دیانت شما ملحوظ شده؟ «این که مسکین است اگر قادر شود/بس خیانت ها ازو صادر شود» --- حتی همین الان هم که به اندازه ی پشه هم حساب نمیشید خودت ببین قوانین دیانت بهائی در مورد بهائیانی که تصمیم میگیرند از این فرقه بیرون آیند چیست. براستی آدم دلش برای آن بیچارگان میسوزد.
-
-
-
- از ته دل خوشحالم که همه دیدند دروغگو و نمونه ی کامل یک بهائی هستی. در خاتمه باید بپرسم، آیا خداوند کفلت باز است؟ و اگر خداوند میخواست در قالب یک انسان متجلی شود، چرا میرزا حسینعلی فسقلی که هم کوتوله بود هم زشت را برگزید؟ مگر آدم قحطی بود؟ راستی، یک خبر خوش دیگر هم برات دارم، ولی میترسم زیادیت بکنه، و فعلا همین بسته. --پیکنیکدوست 08:09, ۲۰ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
-
[ویرایش] یک نظر
من از خوانندگان این بحثها هستم,از مجموعه سوالات شما که مخالف بهائیانید و جوابهای آن کسی که مدافع بهائیان است متوجه شدم که شما تاکید دارید که بهاءالله دریک زمان با سه زن ازدواج کرده است در حالیکه در سایتی که پیوند داده اید تاریخ ازدواج با (مهد علیا)بعد از فوت (آسیه خانم) ذکر شده است.و به نظر می آید که (آقای خواننده منصف) قضیه ازدواج با سه زن به صورت همزمان را رد کرده است ونه ازدواج با سه زن در طول عمر بهاءالله را.
اما در مورد اینکه بهاءالله با کلفت خود ازدواج کرده است ,آن چیز عجیبی نیست زیرا کلفت هم یک آدم است مثل هر زن دیگر .مطلب شما در مورد روابط نا مشروع با گوهر نیز بسیار مورد تردید است.می خواهم بدانم شما آنجا بوده اید؟چون این اتهام بزرگی است ونیاز به شهادت چند شاهد عاقل دارد!!؟از این گذشته چنین کسانی که مدعی رسالت وپیامبری هستند حتما مورد توجه بسیار بوده اند و اطرافیان زیادی داشته اند اگر چنین اتهامی که شما نوشته اید صحت داشت قطعیا اطرافیانش معترض می شدند و کار به اینجاها نمی کشید واز بین می رفتند,اینطور نیست؟
از طرفی جواب فرد مدافع بهائیان در مورد داده شدن اختیار تام از طرف باب به موعود بعد از خودش مسئله ملزم بودن بهاءالله را به رعایت قوانین بابی ویا ادیان قبل را به نظر من توجیه می کند وبهاءالله ملزم به محدودیت در اختیار زوج بر اساس قانون بابی نبوده است!84.11.80.131 12:10, ۲۱ مارس ۲۰۰۶ (UTC) (بیطرف)
-
- آره، پر واضحه که تو «بیطرفی». گفتم که، شما بهائی ها از گام نخست روشتون همین بوده. در مورد جفنگیاتت هم فقط میگم: پس چرا شوقی افندی اشاره به اسلام کرد؟ عنوان کردن اسلام در آن متن کوچکترین ربطی به موضوع نداشت چون بهاءالله قبل از بهائی بودن بابی بوده و همه این را میدانند. فرض کن شوقی گیج بوده و اشتباه کرده، آیا کل بیت العدل بهائی هم در مورد دین پیشین بهاءالله اشتباه لپی کردند؟!! درضمن ادوارد بران که شخصا با اینها آشنا بوده و حتی ملاقات هم داشته، و کسی در کیفیت بالای پژوهش هایش در مورد بابیان و بهائیان شکی نکرده، گفته که گوهر ظاهرا صیغه ی بهاءالله بوده و نه همسر رسمی و دلائل فراوانی هم هست که میتواند صحت این ادعا را تایید کند. در مورد آن یکی دیگر جفنگی که گفتی (که این سه زن همزمان ذوج حسینعلی نبوده اند) حرفت بقدری جفنگه که حتی ارزش بحث نداره. تو که بهائی هستی حداقل برو زندگی حسینعلی رو با تاریح های مختلف در اون رابطه (مثل تاریخ مهاجرتش به بغداد، ازدواج، تولد فرزندان و غیره) رو درست بخون.
- راستی گفتی چیز عجیبی نسیت که کسی با کلفت خانگی خودش ازدواج کند چون کفلت هم انسان است؟! آن هم یک ایرانی که پدرش از رجال شناحته شده بوده و در دربار ایران هم رفت و آمد داشته؟! آن هم به کفلت شخصی همسرش؟! هه هه هه خیلی جالبه!! از خودت خجالت نمیکشی؟ درضمن، اگر این کلفت انسان است از دیدگاه بهائی ها، آیا او و فرزندش هم مانند دو همسر دیگر بهاءالله و فرزندانشان «افنان و اغصان» شامل حالشان میشد؟ خیلی مسخره اید.
- در پیوندی هم که دادم، تاریخ های ازدواج درست و دقیق داده شده (و آن هم یک بیانیه ی رسمی بیت العدل بهائی است) ولی مشکل اینجاست که تو یادت رفته بود اول عینکت رو بزنی بعد بخونی .... یا شاید هم انگلیسی ساده رو هم نمیفهمی؟ پیشنهاد میکنم عینکت رو بزنی و یکبار دیگه روی پیوندی که دادم کلیک کنی. --پیکنیکدوست 12:41, ۲۱ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] یک توضیح
نمی دانم چرا جناب عالی هر چه می گویم آنرا بر عکس تفسیر می کنید؟ بنده در جواب شما که گفته بودید که حضرت بهاءالله بابی بوده وبر خلاف قانون بابی به صورت همزمان با سه زن ازدواج کرده است,این مسئله ازدواج با سه زن در یک زمان را رد کردم چون چند بار هم گفتم پس از فوت آسیه خانم با مهد علیا ازدواج کردند که این خلاف نبوده,و این گفته من دلیل بر رد ازدواج با گوهر نبوده است در ضمن من تهمت بی عفتی را که نسبت داده بودی کاملا رد کردم نه ازدواج با سه همسر در طول عمر حضرت بهاءالله را , ونه ازدواج با گوهررا .مسئله تام الاختیار بودن حضرت بهاءالله را هم برای همین مطرح کردم که اگر عقد بودن را به معنی ازدواج بدانی باز هم قضیه قابل توضیح است.که ایشان مجبور به اطاعت از قوانین قبل نبودند. از این گذشته اگر ایشان سه تا یا اصلا هزار تا زن می گرفتند چه اشکالی دارد.منکه قبلا ثابت کردم پیامبران ملزم به رعایت آنچه که مردم می پسندند نبوده اند بلکه از جانب خدا مامور به این کارها بوده اند.دیگر بحثی ندارم.هر چه می خواهی فکر کن.82.132.90.112 15:43, ۲۱ مارس ۲۰۰۶ (UTC)(خواننده منصف)
-
- چطور رد کردی؟ من که پیوند دادم به بیانیه ی رسمی بیت العدل بهائی در همین رابطه که مشخصا نشان میده که با هرکدام در چه سالی ازدواج کرد؟ همین نشون میده که تو همان (خواننده ی بیطرفی)، چون هردوتون کورین. و تاییدی هست بر چیزی که در بالا در مورد شما بهائی ها نوشته بودم.
-
- حالا که اینطور شیفته ی این دجال بهاءالله شدی، حداقل برو خودتو با زندگیش در حد ابتدائی آشنا کن. حسینعلی با هردو زنش (یعنی آسیه و فاطمه، یا بقول شما فلکزدگان گمراه «نواب» و «مهد علیا») در ایران و سالها قبل از مهاجرتش به بغداد ازدواج کرده بود. حتی در گذرنامه اش مشخصا قید شده که با خودش چهار زن و دو بسر بچه میبرد. از آن چهار زن، دوتا همسرانش بودند. و از آن دو پسر یکی «عباس» (که بعد ها معروف به «عباس افندی» و «عبدالبهاء» شد) بود که پسر ارشد آسیه و حسینعلی بود. عباس در آن هنگام تقریبا 9 ساله بوده و بهاءالله 35 ساله. هنگامی که بهاءالله ایران را ترک کرد و به بابیان بغداد پیوست، 18 سال بود که با آسیه، و 5 سال بود که با فاطمه ازدواج کرده بود. این که میگوئی بهاءالله پس از درگذشت آسیه با فاطمه ازدواج کرد، نشان میدهد که حتی در حد یک کودک دبستانی هم نمیتوانی حساب سرانگشتی بکنی .... یا شاید هم میتوانی ولی چون بهائی هستی دست خودت نیست و «طبیعتا» به دروغ و مغلطه میپردازی. بنابراین جای کوچکترین تردیدی نیست که هنگامی که بهاءالله گوهر را آبستن کرد، هم آسیه و هم فاطمه همزمان همسرانش بودند. لطفا برو تاریخ فرقهی خودت رو درست مطالعه که که اینطور خودت رو مفتضح نکنی. اگر هم فکر کردی که با دروغ سرهم کردن، و مشتی ژاژ و کلپتره بهم بافتن میتوانی ایرانیان رو بفریبی، سخت در اشتباهی. همونطور که بهت گفتم، هر ایرانی متفکر و آگاه، طبعا میدونه که بهائیگری یعنی پایه ریزی برای نابودی ایران و ایرانی. برو این «جهانی شدن» رو به کسانی عرضه کن که هویت فرهنگی و ریشه و تاریخ ندارند. ایرانی های آگاه فقط به پریشانحالی و درماندگی شما از سر تأسف و تعجب پوزخندی میزنند و میگذرند. --پیکنیکدوست 08:46, ۲۲ مارس ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] تعداد بهاییان
[ویرایش] تعداد بهاییان
در مورد تعداد بهاییان در سطح جهان، آمار ارائه شده با آماری که دایره المعارف بریتانیکا ارائه کرده است تفاوت فاحش دارد. به استناد این دائره المعارف چیزی حدود 7 میلیون بهایی در سطح جهان وجود دارد. (یکی از منابع موجود: http://www.adherents.com/Religions_By_Adherents.html
--محمود 02:01, ۱۵ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] =============
Some how I came across this page and after reading I find out that is discussion between two person one pro and one against . It is not the discussion but the topic of discussion . How low can a topic can get. I have left Iran 25 years ago with no contact since then. I hope that people in Iran spend their time discussing more inteligent topoics than that otherwise we have a bigger problem. GOD SAVE ME FROM YOUR FOLLOWERS
[ویرایش] Translation from en.wikipdia
[ویرایش] ترجمه از ویکیپدیای انگلیسی
این مقاله بهزودی از ویکیپدیای انگلیسی ترجمه خواهد شد. این الگو بر تمام مقالههای پروژهٔ ترجمه از ویکی انگلیسی اعمال خواهد شد و ما با ویکیپدیای فارسی پیرامون این موضوع در تماسیم. از شکیبایی شما سپاسگزاریم.
اگر این صفحهای که قرار بر ترجمهٔ آن است همینک در ویکی فارسی موجود بوده لیکن بسیار کوتاهتر از متن ترجمهشوندهاست، متن ترجمهشده در صفحهٔ بحث گذاشته خواهد شد تا به صلاحدید شما با متن اصلی ادغام شود.
خدا را شکر! --PayaM ۰۷:۲۹, ۳۱ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)
-
-
- به هیچ عنوان من با ترجمه ویکی انگلیسی از این مقاله موافق نیستم. در ویکی انگلیسی یک مشت بهائی بطور متشکل و هماهنگ مقاله را به میل خود در آوردهاند و با هرکسی که خواسته بیطرف حقایقی را بنویسد جنگ فرسایشی کردهاند و چون تعدادشان به دیگران میچربد دیر یا زود طرف را از میدان بدر میکنند. بطورکلی نسخه انگلیسی این مقاله (و همه مقالات در رابطه با این فرقه) بیشتر شبیه به برگههای تبلیغاتی حزبی و فرقه ایست تا به یک مقاله دانشنامهای. به خود زحمت ترجمه از انگلیسی را ندهید که اینجا هم جنگ فرسایشی آغاز میشود. --75.35.209.196 ۰۷:۳۲, ۱ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)
-
[ویرایش] translated text from en.wikipedia
- " دراين مقاله جامعه بهايي را كه در سراسر جهان به طور عمومي شناخته شده است بررسي مي كنيم. براي كسب اطلاعات بيشتر به ابهام زايي بهائي مراجعه كنيد."
[[ تصوير : دادگاه عمومي بهائيان در شهر حيفا در اسرائيل كه مركز فرماندهي مكتب بهائي است ]]. الگو:بهائي
"آئين بهائيت " ديني است كه توسط بهاءالله در قرن 19 ميلادي در امپراطوري ايران بنا نهاده شد. جمعيت بهائيان در بيش از 200 كشور دنيا حدود 6 ميليون نفر است.ref براي دريافت اطلاعات بيشتر راجع به جمعيت بهائيان به ]] آمار بهائیت # ارقام جهانی | آمار بهائیت [[ مراجعه كنيد.
ref name="eor"الگو:Cite encyclopedia/ref
در آئين بهائيت ، تاريخ دين و مذهب به صورت يك فرايند آموزشي تكاملي در نظر گرفته مي شود كه فرستادگان خدا تبليغ دين را انجام مي دادند واين تاريخ به تجلي خداوند مشهور است. بهاء الله اولين و مهمترين فرد بهايي بود. او ادعا مي كرد كه وي يك معلم ديني است كه مسيحيت و اسلام ، مكتب هندو ، مكتب بودائي و ديگر اديان جهان سال ها انتظار وي راميكشيده اند و ماموريت وي تشكيل يك جامعه واحد در سراسر جهان و بازگشايي دوران عدل و داد به سوي جهانيان است. ref name="esslemont"الگو:Cite book/ref مهمترين آرمان آموزه هاي بهائيت وحدت است: يكتايي خداوند ، وحدت اديان و مذاهب و وحدت همه انسان ها اين اصول بر آموزه هاي ديني واجتماعي اين مذهب تاثير بسيار زيادي دارد. "بهائي" (Ba-haa-ee or الگو:IPA) صفتي است كه به اين دين اشاره مي كند و يا اصطلاحي است كه به پيروان بهاء الله اشاره دارد اين اصطلاح اصطلاحي عربي است كه از حكمه بهاء به معناي عظمت و شكوه گرفته شده است. ref بهائيان در كتب مختلف براي معرفي خودشان از كلمات " بهائي " ،"مكتب بهائي " ،"باب " ، "بهاء الله " و"عبد الهاء" استفاده مي كنند كه در واقع رسم الخط بهائيان از زبان عربي و زبان فارسي به عاريت گرفته شده است. زماني كه اين افراد فونت هاي لازم براي نوشتن را دراختيار ندارند از “Baha u llah” , “Bahaullah”, “the Bab” , “Bahais” ,”Bahai” ,”Bahai” استفاده مي كنند./ref
[ویرایش] عقايد
[ویرایش] خداوند
الگو:اصلی
بهائيان به يگانگي خداوند وجود خداوند فناناپذير و ازلي ، كل خالق همه جهان وهرچه در اين عالم است اعتقاد دارند.
ref name="britannica"الگو:Cite encyclopedia/ref خداوند به صورت " خداوندي شخصي ، غير قابل فهم دست نيافتني منبع همه الهامات ، ابدي عالم به همه چيز حي و حاضر در همه جا وعزيز" معرفي شده است. refالگو:Cite book/ref
اگر چه دسترسي مستقيم به خداوند امكان پذير نيست اما خداوند هرگز به صورت فردي هوشمند داراي اراده و هدف مخلوقاتش در نظر گرفته نمي شود. بهائيان اعتقاد دارند كه خداوند قصد و اراده خود رابه اشكال مختلف معرفي مي كند. براي مثال با استفاده از فرشتگان خودش كه در اين صورت به آنها عوامل تجلي خداوند يا " معلمان الهي " گفته مي شود. ref name="eor" / اين عوامل تجلي قصد دارند ادياني را در جهان اشاعه داده و برپا كنند. درآموزه هاي بهايي گفته مي شود كه خداوند بسيار بزرگتر از آن است كه توسط انسان ها به طور كامل درك شود وحتي تصويري كامل از وي به دست آيد. ref name="manifestation"الگو:Cite journal/ref
بهائيان اعتقاد دارند كه خداوند به شكل انسان در وجود بهاء الله تجلي پيدا كرده است و به وي زباني اعطا كرده تا انسان ها بتوانند وي را كاملا درك كنند ، در واقع آنها معتقدند كه درك مستقيم جوهره خداوند غير ممكن است ref name="manifestation" / .
اگرچه اديان و فرهنگ هاي مختلف ديدگاهي متفاوت دارند بهائيان معتقدند كه اين اختلاف نظرها در عين حال مربوط به يك پديده واحد است تفاوت ميان اين اديان و فرهنگ ها به بافت و فرهنگي كه پيام در آن منتشر شده نسبت داده شده است. refname="britannica" / بهائيان اديان بزرگ (وحتي كوچك) جهان كه براساس ظهور و تجلي خداوند در الهامات تدريجي و در طي مراحل مختلف شكل گرفته اند از يك آرمان و آئين مي دانند. طبق آرمان هاي بهائيت ، هيچ پيام يا آئين و مذهبي را نمي توان برتر از ديگري دانست اما پيام هاي جديدتر به بافت اجتماعي و رواني انسان هاي كنوني نزديكتر هستند. بهائيان بقيه اديان را ادياني الهي مي دانند اما اعتقاد دارند با الهامات جديدي كه به بهاء الله وارد شده اند گوي سبقت را از اين اديان ربوده اند و بهاء الله در بسياري موارد اذعان داشته است كه زيرسوال بردن اعتبار هر يك از پايه گذاران اديان معادل تكذيب همه اديان ( و دين بهايي ) و همچنين تكذيب خداوند است.
[ویرایش] مذهب
]] تصوير : نمادهاي مربوط به بسياري از اديان برروي ستوني از عبادتگاه بهائيان در ويلمت ، ايليونز .
الگو:اصلی
اشاره آئين بهائيت به وجود يك روند خاص تاريخي در پديده وحي باعث شده است كه اين آئين اغلب اديان جهان را معتبر بداند و پايه گذاران اين اديان را از مظاهر تجلي خداوند معرفي كند. برخي از اين مظاهر تجلي خداوند عبارتند از : عيسي مسيح ، محمد ، كريشنا ، ابراهيم ، موسي و بودا. همچنين بهائيان معتقدند كه چهره هاي مذهبي مانند آدم و حوا ، نوح ، هود ، و زرتشت در طول تاريخ از مظاهر تجلي خداوند بوده اند. تاريخ دين و مذهب به صورت مجموعه اي از آموزه هاي ديني در يك عصر خاص در نظر گرفته مي شود كه هر "ظهور " جديد معادل اعطاي "وحي " و احكام الهي جديد پيشرفته تر و وسيع تر به جامعه انساني است كه بر اساس مقتضيات زمان صورت مي گيرد. ref name="britannica" /آموزه هاي ديني اجتماعي ديني (مانند روزه گرفتن يا جهت انجام عبادت ( قبله ) ممكن است توسط دين جديد برچيده شده و براساس مقتضيات زماني و مكاني روشهاي جديدي جايگزين آنها شود. همچنين اصول كلي ( مانند حق همسايگي يا كمك به نيازمندان ) اصولي جهان شمول و ثابت هستند. بهائي ها اعتقاد دارند كه فرايند وحي تكاملي همواره ادامه خواهد داشت. آنها اعتقاد دارند كه اين فرايند چرخه اي است. آنها بر اين باورند كه تاهزار سال پس از وحي به بهاء الله هيچ گونه وحي از جانب خداوند صورت نمي گيرد.
refالگو:Cite book/refrefالگو:Cite book/ref
عقايد بهائيان را گاهي ]]تركيبي| تلفيقي[[ از عقايد مذهبي گذشته مي دانند. با اين وجود بهائيان اعتقاد دارند كه آئين آنها آئيني نو است كه داراي تاريخ ، قوانين ، آموزه ها ونوشته هاي مخصوص به خود مي باشد. ref name="britannica" / دين فرهنگي و مذهبي بهائيت نسبت به اسلام همانن دين مسيحيت نسبت به فضاي ديني – اجتماعي آئين يهود است.بهائيان آئين خود را آئيني جهاني و مستقل مي دانند كه تنها تفاوت آن با اديان گذشته تازگي آن و انطباق بيشتر آموزه هاي بهاء الله با بافت مدرن جامعه امروزي است گفته مي شود بهاء الله تلاش كرده است تا آئين خود را براساس عقايد افرادي كه در انتظار مسيح هستند برپا كند.
[ویرایش] انسان ها
]] تصوير : نماد بهائيت كه رابطه بين انسان و خدا رابه تصوير مي كشد[[ الگو:اصلی بهائيان معتقدند كه همه انسان ها داراي "روحي عقلاني " هستند و اين ويژگي به آنها كمك مي كند تا موقعيت خداوند و رابطه انسان ها را با خالقشان بهتر درك كنند. همه انسان ها وظيفه دارند كه خداوند و مظاهر تجلي وي را شناخته و خود را با آموزه هاي آن مطبق نمايند. ref name="aqdas-gr1"الگو:Cite book/ref
بهائيان معتقدند كه با اطاعت از خداوند و به رسميت شناختن وي و خدمت به خلق خدا و عابدان درگاهش و همچنين تمرينات روحي ميتوان روح را به خداوند نزديك كرد. ابعاد مادي زمان و مكان تنها مولفه اي از عوالم بي حد و حصر خداوند محسوب مي شوند و هدف اصلي آن است كه از دنياي مادي بريده و به خداوند نزديكتر شوند. انسان ها مي ميرند و به دنياي ديگري منتقل مي شوند كه در آن فضيلت هايي كه در اين دنيا كسب كرده اند به آنها كمك مي كند تا رابطه بهتري با خداي خود داشته باشند. همانند اعضاي بدن كه دراين دنياي مادي كمك حال انسان ها هستند بنابراين بهشت و جهنم حالات روحي دوري و نزديكي به خداست.آزادي عمل تنها منحصر به اين دنياست و پيشرفت در آن دنيا وابسته به اعمالي است كه در اين دنيا انجام مي دهيم و ميراثي است كه باقي مي گذاريم. كتب بهائيت برذات شخصي انسان ها تاكيد دارد وبراين باور است كه هرفرد صرف نظراز رابطه جمعي انسان ها با خداوند رابطه منحصر به فردي با وي برقرار ميكند. انسانيت ضرورتا يك امر واحداست اما در رنگ ، ]]جنسيت[[ ، زبان ، فرهنگ ، وسبك زندگي كه هريك جنبه اي زيبا شناختي دارند و شايسته تقدير هستند تجلي مي يابد وبسيار متنوع است. ref name="eor" / بسياري از تقسيم بندي ها مانند ]]نژاد ، مليت، رده، و طبقه اجتماعي[[ مصنوعي و غير واقعي هستند وبراساس آنها نمي توان در مورد اشخاص قضاوت كرد. ref name="eor" / آموزه هاي بهائيت بر اين نكته تاكيد دارند كه در شرايط سياسي و ديني جهان امروز مهمترين عامل وحدت انسان هاست. refname="britannica" / كتب بهائيت بروحدت سياسي ، روحاني و زيست شناختي انسان ها صحه گذاشته و درعين حال بركثرت فرهنگي ، ملي و فردي تاكيد مي كند. refالگو:Cite journal/ref
در واقع تاكنون سه نوع وحدت اصلي را كه دزر آئين بهائيت اهميت خاصي دارد بررسي كرديم : ]]مفهوم وحدت خداوند از ديدگاه بهائيت مفهوم وحدت دين و آئين بهائيت و مفهوم وحدت انسان ها و آيين بهائيت[[.ref name="eor" / بادرك اين فرمول سه گانه مي توان ديدگاه بهائيت رادر مورد مسايل مختلف ديني بهتر درك كرد، هرچند اين عقايد به صورت پيچيده درصدها كتاب ونامه از متون مقدس بهائيت بيان شده است. بسياري از آموزه هاي اجتماعي و عملي بهائيت دراين سه اصل نهفته است. (به ]] آموزه های بهائیت [[ مراجعه کنید.)
[ویرایش] جمعيت شناسي
الگو:اصلی ]] تصوير: عبادتگاه بهائيان درهند هر ساله درحدود چهار ميليون نفر را به خود جذب مي كند.[[ منابع بهائيت جمعيت بهائيان را در سراسر جهان در حدود پنج ميليون نفر اعلام مي كند. refBahá'í International Community (2006). Worldwide Community. Bahá'í International Community. Retrieved on 2006-05-31./ref دايره المعارف ها و منابع مشابه جمعيت بهائيان را در اوايل قرن 21 بين دو تا هشت ميليون نفر تخمين مي زنند و بيشتر تخمين ها حاكي از جمعيت پنج تا شش ميليون نفري است. ref name="brittanica_stats"Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Encyclopædia Britannica (2002). . Encyclopædia Britannica. Retrieved on 2006-05-31./refrefError on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.adherents.com (2002). . adherents.com. Retrieved on 2005-08-28./refrefالگو:Cite book/refrefالگو:Cite book/ref
.. اگرچه منشا بهائيت از ]]امپراطوري هاي ايران و عثماني است اما اين آئين در جنگ جهاني اول در غرب پيرواني يافت. پنجاه سال بعد جمعيت آن در غرب بسيار بيشتر از جمعيت آن در جهان سوم بود كه دليل آن چيزي جز تلاش هاي طاقت فرساي پيشگامان[[ اين آئين درغرب نيست. بسياري از افراد معتقدند كه هند ، آفريقا ، آمريكاي جنوبي وكشورهاي جنوب اقيانوس آرام از لحاظ تعدادبهائيان گوي سبقت را از كشورهاي غربي و خاروميانه ربوده اند. مطابق " سالنامه جهان و كتاب حقايق 2004": {{اكثريت بهائيان در آسيا (6/3ميليون) آفريقا ( 8/1 ميليون ) و آمريكاي لاتين ( 900000) زندگي مي كنند. طبق همين تخمين ها بزرگترين جامعه بهائيت در كشور ]]هند با 2/2 ميليون نفر جمعيت زندگي مي كنند و پس از آن نوبت به ايران (350 هزار نفر ) و ايالات متحده ( 150هزار نفر) مي رسد. اين آمار در كشورهاي مختلف بسيار متفاوت است. درحال حاضر هيچ كشوري اكثريت ديني بهايي ندارد. گينه[[ با هفت درصد جمعيت بهايي بيشترين درصد جمعيت اين آئين را به خود اختصاص داده است.{{
"كتاب سال بريتانيكا "( از سال 1992 تاكنون ) اين اطلاعات را دراختيارمان قرار مي دهد:
- آئين بهايي دومين مذهب مستقل جهان از لحاظ تعداد كشورهايي است كه در آنها پيروان اين آئين زندگي مي كنند.
- اين آئين در 247 كشور و منطقه جهان تاسيس شده است.
- پيروان اين آئين در بيش از 2100 گروه قومي و قبيله اي سازمان دهي شده اند.
- پيروان اين آئين در سراسر جهان حدود هفت ميليون نفر هستند [2005].
ref name="brittanica_stats" /
- متون بهائيت به بيش از هشتصد زبان ترجمه شده است.
[ویرایش] آموزه ها
الگو:كتب بهائيت الگو:اصلی
[ویرایش] خلاصه
شوقي افندي رهبر اين آئين از سال 1921 تا 1957 خلاصه اي از اصول متمايز آموزه هاي ]]بهاء الله ]] را تهيه كرد و. به گفته خودش اين اصول دركنار قوانين كتاب اقدس شالوده آئين بهائيت را تشكيل مي دهد: {{ جستجوي حقيقت كه تحت تاثير خرافات و رسم و رسومات نيست يگانگي و وحدت همه نژادهاي انساني ؛ اصل مهم و نظريه بنيادين آئين ؛ وحدت همه اديان ؛ محكوميت انواع تبعيض ، چه ديني ، چه قومي طبقاتي ويا مليتي باشند. ؛ تعادل و هماهنگي بين مذهب و علم ؛ برابري مرد و زن به عنوان دوبال پرنده انسان ؛ معرفي آموزش اجباري ؛ اتخاذ سياست زباني آئين بهائيت ، يك زبان گسترده جهاني ؛ حذف فقر شديد و ثروت بي حد وحصر از جامعه جهاني ؛ تشكيل يك دادگاه بين المللي براي حل و فصل مناقشات بين المللي تاكيد بر اهميت كار وخدمت به خلق به عنوان يك عبادت تبيين لزوم وجود عدالت به عنوان اصل حاكم در روابط اجتماعي ، و مذهب به عنوان پناهگاه همه افراد و ملل ؛ برقراري صلح جهاني به عنوان هدف نهايي همه انسان ها – اين اصول را بهاء الله به عنوان اصول مهم آئين بهائيت معرفي مي كند. [۱]}}
[ویرایش] اصول اجتماعي
مي توان آموزه هاي بهائيت را به طور خلاصه در "12 اصل " بيان كرد. اين اصول كه در ادامه معرفي مي شوند از نوشته هاي سخنراني هاي عبد البهاء در مسافرت اروپا و آمريكاي شمالي وي در سال 1912 استخراج شده است.
[۲] The list is not authoritative and a variety of such lists circulate.[۲][۳]
-
- مفهوم خداوند و وحدانيت درآيين بهائي
- آئين بهايي و مفاهيم وحدت اديان
- آئين بهايي و مفهوم وحدت انسان ها
- آئين بهايي و برابري جنسي
- حذف انواع تبعيض
- صلح جهاني
- آئين بهايي و علم ، هماهنگي علم و دين
- جستجوي بي طرفانه حقيقت
- نياز به وجود يك سيستم آموزشي اجباري جهان شمول
- نياز به وجود يك زبان مستقل جهان شمول
- تبعيت از دولت و عدم پذيرش سياست هاي پارتيزاني (چريكي )
- حذف فقر شديد و ثروت بي حد و حصر
سه اصل اول را اصول سه گانه وحدت مي نامند كه بخش بنيادين عقايد بهائيان را تشكيل مي دهد.
[ویرایش] آموزه هاي افسانه اي
اگر چه كتب اصلي بهائيان بيشتر به مسايل اجتماعي و اخلاقي مي پردازند ، ممكن است عده اي آنها را حاوي نكات غير واقع و افسانه اي بدانند. [۴] شوقي افندي " تركيب افسانه اي بنيادين " بهاء الله را هفت دره ناميده است. اين كتاب اولين بار در سال 1906 به زبان انگليسي ترجمه شد وبه عنوان يكي از اولين كتب بهاء الله وارد دنياي غربي شد دراين كتاب وي مسير يك سالك در يك سفر عرفاني را تشريح ميكند كه از مناظر مختلفي مي گذرد واين مناظر "هفت دره " يا " هفت شهر " ناميده شده اند.
[۵] هدف اين سفر پيمودن " راه راست " ،"رهايي از قطره زندگي و دستيابي به اقيانوس آفريننده زندگي "و" غرق ديدن يار " شدن است. [۵] دركتاب مقدس بهائي ها هدف زندگي كسب فضيلت ؛ شناخت خداوند ، پرورش روح و تشكيل يك تمدن رو به پيشرفت معرفي شده است. رشد شخصي افراد همانند يك فرايند آلي در نظر گرفته شده مانند رشد جنين كه بلاكمك فرستادگان خدا انجام مي شود. بهاء الله از دنياي پس از مرگ سخن مي گويد كه درآن روح در سرزمين هاي روحاني عالي مرتبه تاحد بينهايت رشد و تعالي مي يابد.بهشت وجهنم به ميزان تقرب فرد به خداوند اشاره دارند و مكان هايي فيزيكي نيستند. [۶] بهائيان معتقدند اگر چه نمي توان جوهر خداوند را به طور كامل درك كرد اما با استفاده از "ويژگي ها و اسامي خداوند مي توان به ادراكي ناقص دست يافت. اين ويژگي ها همانند جواهر آلات هستند و شامل ويژگي هاي رباني مانند رحمت يا حكمت مي شوند. هدف خداوند از عرضه خود به انسان بيرون آوردن اين "جواهر آلات افسانه اي از معدن وجودي انسان است ". [۷]
.
[ویرایش] مطالعه و پرستش
پرورش روح در بهائيت از طريق مطالعه متون ، به جا آوردن نماز و قرائت انجام مي گيرد.رهبانيت ممنوع است و بهائيان تلاش مي كنند كه روح خود را در زندگي روزمره خود پرورش دهند براي مثال درست كار كردن نوعي عبادت است كه توجه به آن بسيار ضروري است. [۴]
[ویرایش] منشور
الگو:اصلی
بهائيان براي آنچه "منشور اكبر " مي خوانندش احترام زيادي قايل هستند و آنرا منشوري جهاني مي دانند كه از "ازل " توسط مظاهر خداوند تمام عصرها دست به دست شده و به دست آنان رسيده است.
.[۸] همچنين آنها براي "منشور اصغر" كه توافقي بين پيامبران خدا و پيروانشان است احترام زيادي قائل بوده و آنرا منشوري مي دانند كه حاوي وحي تكاملي و ويژگي هاي برجسته وحي بوده و عامل تداوم دين محسوب مي شود. .[۹] بهائيان وحي به بهاء الله را منشور اصغري براي پيروانش مي دانند و درآئين بهائيت التزام به اين پيمان يكي از مهمترين فضايل محسوب مي شود. [۹]
بهائيان وحدت را يكي از پايه هاي آموزه هاي ديني خود مي دانند و به دنبال نوعي سرپرستي بهائيت هستند كه از طرف خداوند تفويض شده و بنابراين تلاش براي ايجاد تفرقه ودودستگي را برخلاف آموزه هاي بهاءالله مي داند. در طول تاريخ اديان گاهي اختلاف نظر در هنگام تغيير جانشين وجود داشته است. <refname="momen_covenant" /> پيروان شاخه هاي بهائيت به عنوان پيمان شكن درنظر گرفته شده وبنابراين از آنان دوري مي شود. <refname="momen_covenant" /> ]]ارتباط خارجي[[.
[ویرایش] تاريخ
]] تصوير : مقبره باب در حيفا ،اسرائيل [[
الگو:اصلی
پيروان بهائيت فاصله بين ظهور باب در سال 1844 در شيراز تامرگ عبدالبهاء در سال 1921 را دوران درخشان آئين خود مي دانند در طي اين دوران پيروان اين آئين سختي هاي زيادي را تحمل كردند وپايه هاي آئينشان را درچندين كشور جهان بنا نهادند. دوران بعد از سال 1921 را عصر تحكيم پايه هاي بهائيت مي نامند. شوقي افندي اين دوران را دوران شفافيت آئين بهائيت مي داند و دليل آن را تشكيل و "تكامل " موسسات سرپرستي و گسترش ناگهاني آن در سراسر جهان معرفي مي كند. اوتاكيد دارد كه عصر تحكيم پايه هاي بهائيت درنهايت به عصر طلايي اين آئين ختم مي شود كه در اين عصر «آئين بهائيت» توسط اكثريت مردم تعدادي از كشورهاي مستقل جهان پذيرفته مي شود". ".[۱۰]
[ویرایش] باب
- " مقالات اصلي: باب، مكتب بابيت و جدايي بابيت "
در سال 1844 سيد علي محمد در شيراز ايران ادعا كرد كه وي "باب " ("دروازه " الباب ARB )] است و دركنار مذهب شيعه اسلامي آيين جديدي را بنا خواهد نهاد. .[۱۱] بنابراين پيروان وي را بابيون ناميدند. با گسترش آموزه هاي باب دولت اسلامي آنها را خطري براي منافع خود ديد و محاكمه نمود. [۴] چندين درگيري نظامي بين بابيون و دولت رخ داد باب زنداني شد ودرنهايت درسال 1850 اعدام گرديد. [۱۲] بهائيان باب را پيشرو آئين بهائيت مي دانستند چرا كه وي در نوشته هايش مفهوم "كسي كه با اذن خداوند ظهور مي كند را مطرح كرد و اين چهره مقدس كه در متون مقدس تمامي اديان بزرگ از وي نام برده شده بود از ديد بهائيان كسي نبود جز بهاء الله كه در سال 1863 ظهور كرد. [۴] مقبره باب در حيفا اسرائيل قرار دارد و يكي از اماكن مهم براي زائران بهايي است بقاياي بدن باب به طور مخفيانه از ايران به سرزمين مقدس منتقل شده و درمحلي كه براي دفن بهاء الله آماده شده بود به خاك سپرده شد. [۱۳]
[ویرایش] بهاءالله
الگو:اصلی میرزا حسن علی از شهر نور یکی از اولین پیروان باب بود ک بعد ها لقب بهاءالله را به وی دادند. او در سال 1852 دستگیر و به زندان منتقل شد. او ادعا کرد زمانی که در یک]] سیاهچال در تهران [[ زندانی بوده اولین مطالب وحی را در مورد جانشینی باب دریافت کرده است. [۶] ( او این مطلب را به طور خصوصی در سال1863 و به طور عمومی در سال 1866 مطرح کرد). بلافاصله پس از آن از ]]امپراطوری پرشیا به بغداد[[ [۶] در ]] امپراطوری عثمانی ؛ سپس به استانبول| کنستانتینوپل وسپس به ادریانوپل تبعید شد. در طی این مدت اختلافات بین بهاءالله و صبحی ازل [[، رهبر بابی ها، و در پی ادعای سال 1866 بهاءالله بالا گرفت. [۱۴]
زمانی که در آدریانو بود نامه هایی به سران کشورهای مختلف دنیا از جمله سلطان ]] عبدالعزیز نوشت و خود را فرستاده خداوند نامید. به همین دلیل بهاءالله برای آخرین بار به بخشی از اسرائیل امروزی با نام آکا [[ تبعید شد. [۱۴] محدودیت های شدید علیه وی به تدریج کمرنگ شد و وی فقط تا پایان عمرش مجبور بود در نزدیکی شهر آکا زندگی کند و در واقع زندانی آن شهر بود. [۱۴] بهاءالله در سال 1892 درگذشت. بهائیان آرامگاه وی در ]] بهیج را به عنوان قبله انتخاب کرده و به سوی آن نماز می گزارند. وی در طول زندگیش کتاب ها و رساله های زیادی نوشته است که از کار های نهان مذهبی وی می توان به کتاب اقدس و کتاب ایقان و از کار های فلسفی و افسانه ای وی می توان به گفته های پنهان و هفت دره[[ اشاره کرد.
[ویرایش] عبدالبهاء
الگو:اصلی در سال 1892 زمانيكه تعداد بهائي ها در جهان غرب انگشت شمار بود عبد البها فرزند بهاء الله جانشين وي شد. او به عنوان " مركز منشور " و" رئيس آئين " برگزيده شد و بهاء الله وي را به عنوان تنها مفسر تام الاختيار نوشته هايش معرفي كرد. [۱۵][۱۳]
عبد البهاء همانند پدرش تبعيد و زندان را تحمل كرد. اين اسارت تا زمان انقلاب "جوان ترك " در سال 1908 ادامه داشت. وي پس از آزادي به مناطق مختلف سفر كرده و سخنراني مي نمود و با مجامع مختلف آئين هاي جهان مصاحبه مي كرد و اصول بهائيت را ترويج مي نمود. [۶] عبد البهاء در 28 نوامبر 1921 در حيفا درگذشت و دريكي از اتاق هاي جلويي مقبره باب به خاك سپرده شد.
[ویرایش] سرپرستي بهائيت
]]تصوير: [[
الگو:اصلی كتاب اقدس و"وصيتنامه و شهادتنامه عبد البهاء "دو سند بسيار مهم سرپرستي بهائيت محسوب مي شوند. بهاء الله دادگاه فراگير انتخابي را پايه گذاري كرد و عبدالبهاءنگهبان وراثتي را بنا نموده ورابطه بين اين دو موسسه را مشخص كرد. <refname="balyuzi"/> عبد البهاء در وصيت نامه اش نوه ارشدش شوقي افندي را به عنوان اولين نگهبان آئين بهايي انتخاب كرد. شوقي افندي كتب و نوشته هاي مقدس آئين را ترجمه كرد و براي ترويج جامعه بهايي طرح هايي را پياده سازي كرد ؛ وي مركز جهاني بهائيت را تاسيس كرد و مصاحبات بسياري را با جوامع و افرادمختلف ترتيب داد. وي همچنين ساختار مديريتي آئين را ايجاد كرد و جامعه را براي انتخاب دادگاه آماده نمود. [۶]وي در سال 1957 در حالي كه شرايط براي انتخاب براي جانشين وي مساعد نبود در گذشت. بهائيان در سطوح محلي ، منطقه اي و ملي ، شوراي نه نفره مجمع روحانيت را كه به فتق و رفق امور ديني مي پرداخت انتخاب كردند. [۴] همچنين موسسه مشاوران كه در سطوح مختلف محلي و بين المللي عمل مي كردند وظيفه اشاعه مذهب و حفاظت از جامعه بهائيت را عهده دار شد. [۴] اين موسسه وظيفه روحانيون را برعهده نداشت زيرا در آئين بهايي چنين منصبي وجود ندارد. [۴] دادگاه فراگير امروزه به عنوان مركز اصلي مديريت آئين بهائي محسوب مي شود و اعضاي نه نفره درهر 5سال توسط اعضاي همه مجمع هاي روحاني محلي انتخاب مي شوند. [۱۶] هر مرد بهائي كه 21 سال يا بيشتر سن دارد مي تواند كانديداي حضور در دادگاه فراگير شود و شرايط بقيه مناصب براي مرد وزن يكسان است.
[ویرایش] حضور در جامعه
[ویرایش] وجدان كاري
بهاء الله زندگي به سبك مرتازها وسبك درويشان را ممنوع كرد ، [۴] و بهائيان را تشويق كرد تادر مورد نيازهاي سني خود حساس باشند و درباره نحوه تحقق اين نيازها فكر كنند.
"[۱۷] در نوشته هاي بهاء الله برخدمت به انسان ها در تمام طول زندگي تاكيد بسياري شده و وي اظهار داشته كه كاري كه با هدف خدمت به انسان ها صورت گيرد معادل عبادت در پيشگاه خداوند است. [۴]
[ویرایش] سازمان ملل
بهاء الله در نوشته هايش از نياز به يك دولت جهاني دراين برهه از زندگي بشري سخن گفت. به همين دليل بسياري از بهائيان تصميم گرفتند از بدو تاسيس سازمان ملل ازآن حمايت كنند. جمعيت جهاني بهائيت موسسه اي است كه تحت فرمان دادگاه جهاني در حيفا عمل مي كند و با سازمان هاي زيادي در ارتباط و مشاوره است :
- ]]شواري اقتصادي واجتماعي سازمان ملل )[[ (ECOSOC)
- صندوق كودكان سازمان ملل (UNICEF)
- سازمان سلامت جهاني (WHO)
- صندوق توسعه سازمان ملل در امور زنان (UNIFEM)
- برنامه محيط زيست سازمان ملل (UNEP)
جامعه جهاني بهائيت در سازمان ملل در نيويورك و ژنو دفاتري دارد ونمايندگاني را در كميسيون هاي منطقه اي سازمان ملل و ديگر دفاتر آن در آديس بابا ،بانكوك ، نايروبي رم ،سانتياگو و وين دراختيار دارد. [۱۸] در سالهاي اخير دو دفتر محيط زيست و امور زنان را به دفاتر سازمان ملل خود اضافه نموده است. همچنين بهائيان برنامه هاي توسعه مشتركي رابا دفاتر سازمان ملل اجرا مي كنند. در مجمع هزاره سال 200 سازمان ملل از يك بهايي به عنوان تنها سخنران غير دولتي دعوت به سخنراني شد. .[۱۹] براي آشنايي بيشتر با رابطه ميان جامعه جهاني وهابيت وسازمان ملل به آدرس اينترنتي ]همین مقاله[ http://www.bahai.org/article-1-6-0-6.html مراجعه كنيد.
[ویرایش] طرح هاي بين المللي
در سال 1939 شوقي افندي برنامه اي هفت ساله را اجرا كرد ودرسال 1946 برنامه هفت ساله دوم راپيگيري نمود.
.[۲۰] در سال 1953 شوقي افندي تلاش ده ساله خود را بااهداف بزرگ گسترش موسسات وجوامع بهايي ترجمه ادبيات بهائي به چندين زبان جديد وارسال پيشگامان بهائيت به مناطق دوردست جهان آغاز كرد. .[۲۱] وي در طي تلاش ده ساله خود در طي نامه هايي برنامه هاي آينده اش راكه توسط دادگاه فراگير رهبري مي شد اعلام كرد و سال 1963 اوج تلاش هاي وي در اين زمينه معرفي شد. سپس دادگاه فراگير در سال 1946 برنامه اي نه ساله را اعلام كرد و طرح هاي چندين ساله با زمان اجرا و اهداف مختلف را كه با هدف رهبري جامعه جهاني بهائيت آماده شده بودند دراين برنامه گنجاند. .[۲۲]
[ویرایش] طرح هاي بين المللي جاري
در اواخر دهه 1990 دادگاه فراگير از جوامع بهائيت درخواست كرده تاخود رابراي گسترش همه جانبه ،تبديل گروه هاي محلي به "خوشه هاي بزرگتر " ، ايجاد موسسات جديد مانند مجمع روحانيون و شوراهاي محلي و تقويت "موسسات آموزشي "آماده كنند.
[۲۳] برنامه 5 ساله اخير (2006-2001 ) برايجاد موسسات مختلف و ابزارهاي لازم براي "حفظ گسترش همه جانبه ووحدت " تاكيد دارد. از سال 2001 بهائيان در سراسر جهان به اموري مانند آموزش كودكان ،گردهمايي هاي كاري ، و مطالعه سيستماتيك آئين خود در حلقه مطالعات بهائيت علاقه زيادي نشان داده اند. [۲۳] در دسامبر 2005 با افزودن به كلاس هاي درس "junior youth " برآموزش نوجوانان بين 11 تا 14 سال تاكيد مضاعفي صورت گرفته است. [۲۴] . برنامه پنج ساله دوم ( 2001-2006 ) در آوريل 2006 توسط دادگاه فراگير تصويب شد ؛ دراين برنامه از بهائيان خواسته شده است تا الگوهاي رشد و پيشرفت بيش از 1500"خوشه " در سراسر جهان را پايه ريزي كنند. [۲۴] طبق اين برنامه فرايند انتخابات مجمع هاي روحاني در مناطقي كه جمعيت بهائيان زياد است به صورت رده اي برگزار خواهد شد. در طي سالهاي 2001 تا 2021 چهار برنامه پنج ساله اجرا مي شود تا در سال 2021 صدمين سالگرد درگذشت عبد البهاء برگزار گردد. [۲۴]
[ویرایش] گروه هاي مطالعاتي
الگو:اصلی
همزمان با تاكيد بر همبستگي ، بهائيان تلاش دارند تا سيستم آموزشي خود را از سطوح پايه آغاز كنند. "گروه هاي مطالعاتي " درسطح وسيع درحال شكل گيري وگسترش هستند. شركت كنندگان تعدادي كتاب را به كمك معلم خود بررسي مي كنند. پس از پايان اين دوره شركت كنندگان مي توانند در تشكيل گروه هاي مطالعاتي براي افراد ديگر مفيد باشند.
مهمترين برنامه گروه مطالعاتي در موسسه روحي اجرا مي شود كه دوره مطالعاتي خاصي است كه براي كشور كلمبيا طراحي شده اما در كشورهاي ديگر هم موفق بوده است. در اولين كتاب عناويني مانند : ادبيان بهائي ، دعا ، زندگي پس از مرگ بررسي مي شوند. در سطوح بعدي اطلاعاتي در مورد آموزش كودكان ، زندگي باب و بهاء الله ، خدمات بهائيان وغيره ارائه مي شود.
[ویرایش] فعاليت هاي اجتماعي
[ویرایش] قوانين
الگو:اصلی
قوانين آئين بهائيت از "كتاب اقدس " نوشته بهاء الله استخراج شده اند. اگر چه برخي از قوانين موجود در كتاب اقدس در جامعه امروزي قابل استفاده هستند ، بهاء الله امكان استفاده از قوانين جديد با توجه به مقتضيات جامعه بهايي را فراهم آورده و اين قوانين اندك اندك دراين آئين ظهور مي كنند. .[۲۵] اين قوانين در صورتي كه با قوانين كشوري كه بهايي در آن زندگي مي كند درتضاد نباشند لازم الاجرا هستند. [۲۵] رعايت قوانين شخصي مانند روزه و دعا در عين حالي كه وظيفه اي جهاني هستند از وظايف شخصي فرد محسوب مي شوند. [۲۶][۲۷] بقيه قوانين بر اساس دستور مديريت جامعه بهايي لازم الاجرا هستند وصدور اين قوانين منوط به وجود جامعه بهايي قوي است. [۲۸] . اين قوانين از چارچوبي ثابت كه براساس جزا وتنبيه شكل گرفته باشد تشكيل نشده اند. برعكس اين قوانين به عنوان بخش جبران ناپذير فرايند رشد روحي انسان ها مطرح مي شوند. بهاء الله دريكي از جمله هاي معروفش ميگويد: {{ فكر نكنيد كه تنها قوانيني را برشما تحميل ميكنيم. نه بلكه با انگشتان پرتوان خود براي خودمان حق انتخاب قائل مي شويم. [۲۹]}}
در ادامه مواردي از رعايت قوانين "كتاب اقدس " كه توسط شوقي افندي مفسر نوشته هاي بهائي ، تهيه شده را بررسي مي كنيم :
- پس از رسيدن به سن بلوغ در 15 سالگي هر روز نماز واجب بهايي را به جا آوريد. سه نماز اصلي وجود دارد كه فرد حق انتخاب از ميان آنها را دارد.
- هر روز دعا كنيد.
- غيبت و شایعه پراكني ممنوع است.
- بهائيان بالغ كه ازسلامت برخوردارند هر سال از 2مارچ تا 20 مارچ روزه نوزده روزه به جا مي آورند.
- بهائيان از نوشيدن مشروبات الكلي و استفاده از داروهاي روانبخش منع شده اند مگر آنكه دكتر استفاده از آنها را تجويز نمايد.
- رابطه جنسي فقط بين زن و شوهر مشروع است و]] همجنس بازي ]] ممنوع است. به [[ همجنس بازي و آئين بهائيت[[ مراجعه كنيد.
- قمار و استفاده از مواد مخدر مانند ترياك به شدت نهي شده است.
[ویرایش] عبادت گاه ها
]] تصوير. تصوير يكي از مدل هاي عبادتگاه هاي بهايي جديد در حال ساخت در شيلي [[. الگو:اصلی
اغلب جلسات بهائيان در خانه هاي شخصي مراكز بهايي محلي يا خانه هاي اجاره اي برپا مي شود. در سراسر جهان هفت عبادتگاه بهائيان وجود دارد كه در واقع يك عبادتگاه به ازاي هر قاره است و عبادتگاه هشتم در شيلي در حال ساخت است.
.[۳۰] در نوشته هاي بهائيان از موسسه اي به نام Mashriqu'l-Adhkár ( مكان ذكر خداوند در صبحگاه ) صحبت به ميان آمده كه قرار است مركزي شامل بيمارستان دانشگاه و غيره را طراحي كرده و بسازد.
[۳۱] اولين و تنها Mashriqu'l-Adhkár در عشق آباد تركمنستان به اين سبك و درجه وسعت شناخته شده است.
[ویرایش] ازدواج
الگو:اصلی
ازدواج در بهائيت اتحاد زن و مرد است هدف اصلي پرورش روح و ايجاد هماهنگي و وحدت بين دو شريك زندگي است.
[۳۲] آموزه هاي بهائيت در مورد ازدواج آنرا به "دژي براي سلامتي ونجات ابدي " تعبير مي كنند و ازدواج و خانواده را شالوده ساختار اجتماعي قلمداد مي كنند بهاء الله ازدواج را بسيار مي ستود ، آنرا فرمان ابدي خداوند مي دانست ، طلاق را ناپسند مي شمرد ، برحفظ عفت و پاكدامني تاكيد مي نمود و به زن وشوهر توصيه مي كرد كه تلاش كنند تاروحيه يكديگر را تقويت نمايند. [۳۲] بهائيان در هنگام ازدواج مي بايست ويژگي هاي زوج خود را بررسي كرده و قبل از قطعي كردن تصميم خود با يكديگر آشنا شوند و ازدواج مي بايست با هدف برقراري يك رابطه ابدي صورت بگيرد. [۳۳] اگر چه والدين نبايد در مورد ازدواج فرزندانشان تصميم بگيرند اما زماني كه دختر وپسر تصميم به ازدواج گرفتند مي بايست از والدين خود (حتي اگر بهايي نباشند ) اجازه بگيرند. [۳۱] ازدواج درون نژادي در آموزه هاي بهائيت بسيار مورد ستايش قرار گرفته است. مراسم ازدواج بهائيان بسيارساده برگزار مي شود و تنها بخش اجباري آن خواندن پيمان ازدواج است كه توس بهاء الله نوشته شده و هم عروس و هم داماد مي بايست در حضور دوشاهد آنرا بخوانند. [۳۱] اين پيمان عبارتست از :
- "همه ما به درستي از خواسته خداوند اطاعت مي كنيم. "
[ویرایش] نمادها
]]تصوير :ستاره اي نه گوش با خط نستعليق نقوش بهائيت / اسم اعظم ]] در مركز آن.[[
الگو:اصلی
آرم رسمي آئين بهائيت ستاره اي پنج گوش است اما بيشتر از يك ستاره نه گوش استفاده مي شود.
[۳۵] همچنين ممكن است با نماد سنگي و اسم اعظم خداوند كه با خط نستعليق نوشته شده اند روبرو شويد. در نماد سنگي دوستاره قرار دارند كه در آنها كلمه بهاء/ ArB به معناي "شكوه " و "عزت " نوشته شده وشكل آن به گونه اي است كه وحدت ثلاثه را يادآور مي شود. [۳۶] اسم اعظم ( الگو:يا بهاء الابهي به معناي " اوه عزت همه عزت ها !" ) است.
[ویرایش] تقويم
الگو:اصلی
تقويم بهائيت بر اساس تقويمي كه باب تهيه كرده است نوشته شده. دراين تقويم سال داراي 19 روزه با چهار يا 5 روز مشترك است تا درنتيجه يك تقويم شمسي به وجود آيد. [۶] آغاز سال نوبهائيت مصادف با آغاز سال نوايرانيان است كه نوروز نام دارد و درزمان اعتدال بهاري يعني 21 مارس رخ مي دهد كه مصادف با پايان ماه روزه گرفتن بهائيان است. جوامع بهايي در ابتداي هر ماه درجلسه اي بانام وليمه نوزده روزه جمع شده وبه عبادت ، همفكري و تجديد ديدار مي پردازند. [۴]
هر يك از 19 ماه داراي نام مخصوصي است كه يكي از نام هاي خداوند مي باشد مانند بهاء ( شكوه ) ، علم ( دانش ) ، جمال ( زيبايي ). [۳۱] هفته در تقويم بهايي هفت روز است كه هرروز هفته با يكي از نام هاي خداوند نامگذاري شده است ، مانند استقلال ،كمال ، و عدل. بهائيان در طي سال 11 روز مهم و ملي دارند كه 9 روز آن تعطيل رسمي است. اين روزها مصادف با حوادث مهم درتاريخ اين آئين است.
[ویرایش] رنج و سختي
الگو:اصلی
بهائيان در بسياري از كشورهاي اسلامي رنج و مشقت فراواني را متحمل شده اند و به خصوص در ايران بيش از 200 بهايي در طي سال هاي 1978 تا 1988 اعدام شدند. پس از انقلاب ايران در سال 1979 خانه هاي بهائيان در ايران بارها مورد تفتيش قرار گرفته و آنها از حضور در دانشگاه
يا حضور در مناصب دولتي محروم شده اند وصدها نفر از آنها به علت عقايد مذهبي شان وبه خصوص حضور در گروه هاي مطالعاتي بهائيان به زندان محكوم شده اند. حرمت قبرستان هاي بهائيان حفظ نشده واموالشان ضبط شده و گاهي هم دولت به طور كامل اماكن آنها را تخريب نموده است، مثلا خانه ميرزا بزرگ ، پدر بهاء الله خانه باب در شيراز كه يكي از سه مكان اصلي براي زيارت بهائيان است دوبار تخريب شده است.
. اخيرا اوضاع از اين هم بدتر شده است ؛ كميسيون حقوق بشر سازمان ملل در اكتبر 2005 نامه اي محرمانه را صادر كرده كه در آن فرمانده كل نيروهاي مسلح ايران خواستار شناسايي بهائيان و نظارت برعملكرد آنها شده بود [۴۰]
ودر نوامبر 5-2 روزنامه با نفوذ دولتي كيهان [۴۱] كه مدير مسئول آن توسط رهبر مذهبي انقلاب ، آيت الله خامنه اي منصوب مي شود [۴۲] حدود 35 مقاله در موردبهائيان نوشت و آنها را مورد انتقاد شديد قرار داد. [۴۳] . در پي اين وقايع گزارشگر ويژه كميسيون حقوق بشر سازمان ملل در 20مارچ 2006 اذعان كرد :" نگران است كه نظارت برعملكرد بهائيان و اطلاعات به دست آمده از آنها به عنوان ابزاري براي افزايش تبعيض و خشونت عليه آنها استفاده شود و استاندارهاي بين المللي را خدچه دار كند. گزارشگر ويژه نگران است كه در پي وقايع اخير وضعيت اقليت ها درايران وخيم تر شود. [۴۰]
[ویرایش] عكس العمل ها
برنارد لوئيس معتقد است كه حكومت هاي اسلامي وجوامع مسلمان همواره در پذيرش ادياني كه پس از اسلام ظهور پيدا كرده اند و به خداي يگانه اعتقاد دارند مانند بهائيت دچار مشكل فراوان بوده اند چرا كه از يك سو نمي توان پيروان اين آئين ها را همانند پيروان اديان چند خدايي آسيا يا انيميست در آفريقا سركوب كرد و از سوي ديگر هم برخورد با آنها همانند مسيحيان ويهوديان بها دادن به آنهاست. به علاوه پذيرش آنها مغاير پذيرش ختميت وحي در زمان زندگي پيامبر اسلام است. [۴۴]
[ویرایش] همچنين رجوع كنيد به:
الگو:پورتال
- تاسف بهائيان - دربرابر ديدگاه هاي انتقادي.
* پيروان بهائيت
- ادبيات بهائيت
- درست نويسي دربهائيت
- زمان در بهائيت
- عبادتگاه بهائيان
- آئين بهايي در رمان
[ویرایش] نكات
- ↑ *الگو:Cite book
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ عنوان : اصول آئين بهائيت. bahai.com (2006-03-26). Retrieved on 2006-06-14.
- ↑ اين فهرست قطعي نيست وممكن است با انواع ديگر آن روبرو شويد. الگو:Cite book
- ↑ ۴٫۰ ۴٫۱ ۴٫۲ ۴٫۳ ۴٫۴ ۴٫۵ ۴٫۶ ۴٫۷ ۴٫۸ ۴٫۹
- ↑ ۵٫۰ ۵٫۱ الگو:Cite book
- ↑ ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ ۶٫۳ ۶٫۴ ۶٫۵
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ ۹٫۰ ۹٫۱ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Momen, Moojan. . Retrieved on 2006-06-14.
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ الگو:Cite journal
- ↑ الگو:Cite journal
- ↑ ۱۳٫۰ ۱۳٫۱ الگو:Cite book
- ↑ ۱۴٫۰ ۱۴٫۱ ۱۴٫۲ الگو:Cite encyclopedia
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Bahá'í International Community (2006). . bahai.org. Retrieved on 2006-06-15.
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Bahá'í World News Service (2000-09-08). . Bahá'í International Community. Retrieved on 2006-06-01.
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite journal
- ↑ الگو:Cite journal
- ↑ ۲۳٫۰ ۲۳٫۱ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Universal House of Justice (2003-01-17). . bahai-library.org. Retrieved on 2006-06-15.
- ↑ ۲۴٫۰ ۲۴٫۱ ۲۴٫۲ الگو:Cite book
- ↑ ۲۵٫۰ ۲۵٫۱ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Walbridge, John (2006-03-23). . bahai-library.org. Retrieved on 2006-07-11.
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Universal House of Justice (1991-12-9). . bahai-library.org. Retrieved on 2006-07-11.
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.adherents.com (2001-05). . adherents.com. Retrieved on 2006-06-14.
- ↑ ۳۱٫۰ ۳۱٫۱ ۳۱٫۲ ۳۱٫۳
- ↑ ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Local Spiritual Assembly of the Baha'is of Warwick (2003-10-12). . Bahá'ís of Warwick. Retrieved on 2006-06-14.
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ الگو:Cite book
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Bahá'í International Community (2005). . Bahá'í International Community. Retrieved on 2006-05-31.
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Netherlands Institute of Human Rights (2006-03-08). . Netherlands Institute of Human Rights. Retrieved on 2006-05-31.
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Bahá'í International Community (2005-04-14). . Religion News Service. Retrieved on 2006-03-08.
- ↑ ۴۰٫۰ ۴۰٫۱ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Asma Jahangir (2006-03-20). . United Nations عنوان : گزارش ويژه در مورد آزادي مذاهب و عقايد و نحوه برخورد با پيروان بهائيت درايران. Retrieved on 2006-06-01.
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Michael Rubin (2006-01-25). . Middle East Forum. Retrieved on 2006-06-01.
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.BBC News (2005-08-16). . BBC News. Retrieved on 2006-06-01.
- ↑ Error on call to Template:cite web: Parameters url and title must be specified. Please see Template talk:Cite web for instructions on how to use the template.Bahá'í International Community (2006). . Bahá'í International Community. Retrieved on 2006-06-01.
- ↑ Lewis (1984) p.21
[ویرایش] مراجع
- الگو:Cite book
- الگو:Cite book
- الگو:Cite book
- الگو:Cite book
- الگو:Cite book.
- {{cite book
|first=Bernard |last=Lewis
| عنوان: ]]يهوديان اسلام[[
|publisher=Princeton University Press |location=Princeton |year=1984 |id=ISBN 0691008078 }}.
- الگو:Cite book.
- الگو:Cite book.
- الگو:Cite book.
- الگو:Cite book.
- الگو:Cite book
- الگو:Cite book
- الگو:Cite book
- الگو:Cite book
== لينك هاي خارجي ==
الگو:Wikinews
- The Bahá'ís, لينك رسمي جامعه جهاني بهائيان *BBC Religion and Ethics special: Bahá'í, در مورد بهائیان BBCنظر
- Baha'i Library
مجموعه اي نوشته هاي بهائيان به همراه يك جلسه بحث عالي در اين مورد
الگو:مقالات ويژه ]]رسته: بهائيت| *[[
]]رسته: اديان ابراهيمي [[
]]رسته: تك خدايي [[ ]]رسته:سنن و آئين هاي مذهبي[[ ]]رسته:اديان فارسي [[ ]]رسته: سازمان هاي ديني [[
[ویرایش] vandalism
دو تغییر آخر تخریب بود، نباید صفحه را قفل کرد؟
- خیر. سیاست محافظت صفحات میگوید تا جاییکه امکان دارد از این امکان نرمافزار استفاده نشود و به جای آن با خرابکاریها مقابله شود. حسام ۱۵:۲۲, ۲۲ اکتبر ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] برای حرفهای خود دلیل داشته باشیم !!
دوستان عزیز و گرامی:
بسیاری بر این عقیده اند که در قرن 21 مردم جهان فهمیده و باهوش تر از نسل های قبل هستند. این همه گسترش علم و تکنولوژی گواهی بر این ادعاست. من یک فرد بهایی هستم . اولین وظیفه هر انسانی کشف حقیقت است اما از راه صحیح.
این سایت اطلاعات کاملی در اختیار ما قرار می دهد. www.bahai.org
با همیاری یکدیگر انجام هر کاری ممکن است. دلتان شاد.
[ویرایش] برای حرفهای خود دلیل داشته باشیم !!
دوستان عزیز و گرامی:
بسیاری بر این عقیده اند که در قرن 21 مردم جهان فهمیده و باهوش تر از نسل های قبل هستند. این همه گسترش علم و تکنولوژی گواهی بر این ادعاست. من یک فرد بهایی هستم . اولین وظیفه هر انسانی کشف حقیقت است اما از راه صحیح.
این سایت اطلاعات کاملی در اختیار ما قرار می دهد.www.Bahai.org گفته بسیاری از دوستان از روی نا آگاهی است . حقیقت را در یابیم. عنوان پیوند با همیاری یکدیگر انجام هر کاری ممکن است. دلتان شاد. gh_paria@yahoo.com