ویتنام
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
جمهوری سوسیالیستی ویتنام که به نام رایج «ویتنام» معروف است، کشوری است در جنوب شرقی آسیا. پایتخت آن هانوی است.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] جغرافیا
. موقعيت جغرافيايي
جمهوری سوسياليستي ويتنام با مساحت 329560 کيلومتر مربع در قسمت شرقی شبه جزيرهٔ هند و چين در قارهٔ آسيا قرار گرفته است و از شمال به جمهوری خلق چين، از شرق به خليج تونکن و دريای چين جنوبی، از غرب به لائوس، از جنوب غرب به کامبوج و از جنوب به دريای چين جنوبی محدود است. اين کشور از سه منطقه اصلی تشکيل میشود: منطقه کوچين چينا که در 1858 ميلادی به اشغال فرانسه درآمد و جزو مستعمرات آن کشور شد، منطقه شمالی يا تونکن و منطقهٔ اراضی مرتفع ميانی به نام آنام، که به ترتيب در سالهای 1892 و 1874 تحت الحمايه فرانسه قرار گرفتند.
[ویرایش] اقتصاد
1.سيستم اقتصادی و ويژگیهای آن
از نقطه نظر سياسی، اقتصادی استعماری در 1854، در دو رژيم سياسی متفاوت در شمال و جنوب کاملاً موفق بود. در جنوب با حمايت امريکا هم از جنبهٔ نظامی و هم اقتصادی، رژيمهای حکومت گر نظير نگودين ديم، نگوين خانه (75-1967)، نگوين کائوکی (67-1965) و نگوين وان تيو (75-1967) در صدد ايجاد سيستم اقتصاد آزاد بودند که در تجارت و سرمايه گذاری بين المللی سهيم بوده و در خط اقتصاد کاپيتاليسم قرار گيرند. ولی گسترش جنگ در سالهای 69-1959، آنها را از دست يافتن به هر نوع هدف اقتصادی مهم بدون کمکهای وسيع امريکا عاجز ساخت. در نتيجه تا 1975 ويتنام جنوبی هر چند هم که در ظاهر مستقل مانده بود ولی به شدت متزلزل بود. در شمال ويتنام، رژيم کمونيستی مدل اقتصادسوسياليستی را انتخاب کرد و به بلوک شرق وابسته شد. اين اقتصاد در اثر جنگ به ويژه بمبارانهای شديد سالهای 68-1965 و نيز 1972 امريکاييان بسيار آسيب ديد ولی در عين حال در جهت توسعهٔ سوسياليستی در فاصلهٔ 21 سال جدايي خود از جنوب پيشرفت هايي به دست آورد. مجموعهای از اختلافات طبيعی، منطقهای و جدايي سياسی 1954، راه توسعهٔ اقتصادی را در سراسر دورهٔ 75-1955 مختل نمود. به رغم تقاضاهای مکرر هانوي در سالهای 58-1955 از ويتنام جنوبی برای عادی ساختن روابط اقتصادی ميان دو قسمت، رژيم ديم حتی از برقراری تجارت محدود ميان شمال و جنوب خودداری کرد. برخی از صاحب نظران معتقدند که کمبود درآمد در شمال عامل مهمی در هدايت کمونيستها به از سرگيری تلاشهای مسلحانه در پايان 1958 بود. در هر صورت غير ممکن است که ظرفيت مناسب جنوب را برای صادرات مواد و محصولات اوليه با استعداد و ظرفيت شمال برای توسعهٔ اقتصادی و صنعتی ترکيب کنيم؛ زيرا تا 1975، اقتصاد دو منطـقه مکمل يکديگـر نبودند و بنا بر اين به لحاظ تفاوتهای ساختاری غيرممکن بود که آنها را در سيستم واحد برنامه ريزی شدهای ادغام نمود. اين موضوع در رهيافت عملی برای سوسياليست نمودن جنوب که از 1978 شروع شد مورد تصديق قرار گرفت و هرچند تلاشی صورت گرفت تا آن تلاشها در فاصلهٔ سالهای 80-1978 سرعت بيشتری بپذيرد ولی در عمل احساس به يک نوع حالت بنيانی و مصالحهٔ بيشتر مورد قبول واقع شد.
ويتنام پس از سالهای برنامه ريزیهای نظامی بر آن شده است تا توجه کامل خود را بر اوضاع اقتصادی، که يکی از عقب مانده ترين اقتصادهای منطقه است، معطوف نمايد. در ششمين کنگره حزب کمونيست در دسامبر 1986 دکترين سوسياليستي که به لحاظ ايدئولوژيک بر گسترش توليد متمرکز بود، رها گرديد. رهبری سنتی از کار برکنار شد تا رهبری پراگماتيک يعنی نگوين وان لينه با مأموريت بازسازی اقتصادی قدرت را در دست گيرد.
2.ايجاد ساختار سوسياليسم
ايجاد سوسياليسم مستلزم برنامه ريزی سوسياليستي بود که از 1955 به بعد در شمال شروع شد. در 1958 تصميم گرفته شد برخی از ابعاد سازندگی سوسياليستي قبل از کامل شدن مرحلهٔ دگرگونی سوسياليستي شروع شود. از اين روی برنامهٔ سه سالهٔ 60-1958 تنظيم شد که بيشترين تأکيد را بر کشاورزی و صنايع سبک داشت و می کوشيد تا سطح توليد را به ميزان قبل از جنگ برساند. با موضوع جدايي دو ويتنام، شمال که کسری توليد برنج داشت، ناچار شد برای تغذيهٔ افراد خود توليد برنج را توسعه بخشد و سومين کنگرهٔ حزب تصميم گرفت تا در برنامهٔ پنج سالهٔ 65-1961 اولويت اساسی به صنايع سنگين به ويژه فولاد داده شود.
برخی سياستها نظير طرد تجارت خصوصی، اصلاح پولی و تأکيد بر دگرگونی سوسياليستي در جنوب، مشکلاتی به وجود آورد. طرح قبلی در اساس يک طرح ظاهری بود که موجبات تورم و مشکلات عديدهای برای کارگران با دستمزد ثابت گرديد. در ژانويه 1986 دولت دوباره مجبور شد در جات معينی از هزينههای کمکی برای کالاهای اساسی جهت اين گروه و گروههای ديگری کـه مشـکلات متعددی در رابطه با استانداردهای زندگی دارند اختصاص دهد. به رغم برخی بهبودها در سالهای اخير، هنوز برخی از ويتنامیها (به ويژه زمينداران شمال که به خاطر مديريت غلط و يا اجرای غلط اصلاحات پولی که طی آن دولت از ارائه کمکهای غذايي به آنها خودداری کرده بود) متحمل شديدترين مشکلات در تأمين اساسی ترين مايحتاج زندگی هستند و از اين رو ويتنام را يکی از فقيرترين کشورهای جهان میدانند.
3.بخشهای مختلف اقتصادی الف) کشاورزی و مواد غذايي
به رغم تلاش هايي که در جهت سازندگی سوسياليستی در ويتنام صورت گرفته است، کشاورزی هنوز اساس اقتصاد ويتنام است و دربرگيرنده 73% طبقهٔ کارگران در سال 1991 و 50% درآمد ناخالص ملی در سال 1989 می باشد اراضی مستعد و قابل کشت کشور در مقايسه با ديگر نواحی شبه جزيرهٔ هندوچين محدودتر است. کل اراضی قابل کشت براساس تخمين سازمان خواربار و کشاورزی در سال 1989 حدود 6/6 ميليون هکتار بود که 470 هزار هکتار آن اکنون زير کشت دايم می باشد. درحالی که آمارهای صادر شده از طرف ويتنام، اراضی زراعتی را حدود 9/8 ميليون هکتار دانسته است. همين آمار خاطر نشان می سازد که حدود 6/3 ميليون هکتار اراضی غير مزروعی برای کشت مناسب اند. آنچه محقق است اينکه مناطق زير کشت به خصوص در مناطق جديد اقتصادی دلتای رود مکونگ و اراضی مرتفع مرکزی که محصول عمدهٔ آن برنج، چای، قهوه و کائوچو می باشد به آرامی رو به گسترش است. کل توليدات غذايي ويتنام در سال 1991، 43% از دلتای مکونگ، 14% از دلتای رود سرخ و 20% زمينهای کوهستانی شمالی مهمترين قسمت اراضی زراعی برای کشت برنج مورد استفاده قرار می گيرد و اغلب ميتوان از يک زمين دو بار محصول برداشت کرد. در 1982 کشت برنج به ميزان 90/5 ميليون هکتار نسبت به 60/5 هکتار در 1980 رسيد. بيشتر از سه چهارم اراضی برنج کاری و يا 3/4 ميليون هکتار اراضی با سيستم آبياری کشت میشود و در حال حاضر حدود 50% اراضی زير کشت برنج قابليت برداشت دوبار در سال را دارد. در قسمتهای شمالی کشور و نيز نواحی مرکزی که بارندگی شديد است و يا قابليت آبياری مستقيم دارد، سالی دوبار برنج برداشت میشود، در حالی که در نواحی مرکزی امکان برداشت برنج به ميزان سه بار در سال نيز وجود دارد.
هرچند که شرايط نامساعد آب و هوايي در سالهای بعد از دههٔ 1970 در ايجاد مشکلات تأثير عمدهای داشتند ولی همان طور که سازمان خواربار و کشاورزی خاطر نشان می سازد قسمت چشمگيری از اين کمبودها رابطهٔ مسـتقيم با فقدان انگيزه برای کارگران دارد. قسمتی از مشکلات نيز در سالهای 80-1979 مربوط به قصور دولت در خريد سهميه کامل برنج به ويژه از کشاورزان جنوب بود، يعنی در منطقهای که برخی محصولات، مصرف خوراک دامها می شد. تا به جای اين که به فروش در مقابل قيمتهای غير جذاب برسد. ب) معادن
منابع معادن معدنی يکی از عواملی بود که تجار فرانسوی و بعد نيروهای نظامی فرانسوی را در 1880 به تونگ کين کشاند. بهره برداری از معادن دارای ابعاد مهم اقتصادی و استعماری بود که توسط ژاپنیها هم در دوران کوتاه اشغال ويتنام در سالهای 45-1940 گسترش يافت. بعد از 1950 ويتنامیها با همکاری روسها بهره برداری از معادن را شروع کردند. قلع همراه با تنگستن به مقدار خيلی زياد در ناحيه غرب کائوبانگ و مخازن عظيم روی تپههای غرب لانگسون وجود دارد. رگههای آهن در نزديکی تای نگوين در حال بهره برداری است و اکتشافات ديگری نيز با جديت در حال پيگيری است. از ديگر منابع معدنی مهم ديگر کروميوم، آپاتيت، بوکسيت و انواع فسفاتها و نيز منگنز قابل ذکر است. منگنز که در زمان اشغال ژاپنیها با حجم زيادی استخراج می شد، هنوز هم استخراج میشود. (مقياس 1000 متريک تن) 1989 1990 1991 زغال سنگ 3800 4600 4729 لايهها و سنگ فسفری 255 274 319 نمک 643 953 583 نفت خام 1487 2695 3950
Source: UN Industrial Statistics Year book in Far East and Australasia Op. Cit. p. 985.
پيش بينیها و تخمينها نشان می دهد که حوزهٔ بک هو تا ميزان يکصد ميليون بشکه نفت داشته باشد و همچنين اميد اکتشاف نفت در قسمتهای ديگر ويتنام جنوبی هم وجود دارد.از نقطه نظر سابقه اکتشاف نفت بايد گفت که شرکتهای غربی از 1974 جست و جوی نفت را آغاز کردند و در فوريه 1975 نفت در 190 کيلومتری هوشی مينه سيتی کشف شد. ولی با سقوط رژيم يتو کنترل آنها بر نفت قطع شد و دولت سوسياليستي ويتنام بعد از حمله به کامبوج در 1979 از شوروی دعوت کرد تا امر اکتشاف و استخراج نفت به طور مشترک صورت پذيرد. در دهه 80 ميلادی ويتنام کوشيد تا وابستگی خود را به شوروی در زمينه نفت کاهش دهد. در 1985 حق اکتشاف در سه حوزه ساحلی به کميسيون گاز طبيعی و نفت هند واگذار شد. مذاکراتی با شرکت پتروفينا بلژيکی برای اکتشاف نفت در دانانگ صورت پذيرفت سپس اين مذاکرات قطع شد دولت ويتنام به درخواست شوروی نه تنها برای اکتشاف بلکه فرآوردههای نفتی پالايشی پاسخ مثبت داد. در 1986 ميزان صادرات نفت به شوروی به سطح 27000 تا 300000 بشکه در روز رسيد که صادرات ارز آور ويتنام را تأمين مي كند. در حال حاضر تعداد زيادي از شركت هاي نفتي اروپايي و غير اروپايي اجازه اكتشاف نفت و گاز كسب نموده و فعاليت دارند كه عبارتاند از: پترو كانادا، پتروفينا، بريتيش پتروليوم، اينترپرايزاويل، شل، تورتال و اسپكتر، توليد نفت خام در شش ماهه اول 1991 نسبت به مدت مشابه سال قبل 21 درصد افزايش داشته است. نخستين راكتور هسته اي ويتنام با ظرفيت 500 كيلووات، در 1984 در دالات واقع در استان لام دونگ شروع به كار كرد.
4.حمل و نقل و ارتباطات الف) راه آهن
شبكه ي حمل و نقل ويتنام بسيار نارسا و عقب مانده است. شبكه ي اصلي خط آهن ويتنام متشكل از خط اصلي مان هانوي و هوشي مينه و نيز هايفونگ و استان يونان چين بود كه در زمان استعماري فرانسويها احداث شد. بعد از 1954 چينيها خط آهن ديگري ميان هانوي و گوانكسي از طريق لونگ سون احداث كردند. در دوران جنگ اين خط آهن به شدت آسيب ديد و لذا بازسازي آن در دوران بعد از جنگ يكي از اولويت هاي برجسته ي ويتناميها بود. خط آهني كه به طرف چين مي رفت در پايان 1978 مسدود شد و قسمتي از آن در جنگ فوريه- مارس 1979 آسيب ديد. امروزه يكي از ضروريات اجتناب ناپذير كشور براي حركت به سمت توسعه اقتصادي احداث خطوط راه آهن جديد است كه در اين رابطه مذاكراتي ميان ويتناميها و روسها براي احداث خط جديد ميان شهر هوشي مين و هانوي در جريان است. در حال حاضر خطوط راه آهن فعال به شرح زير است: 1. هانوي- شهر هوشي مينه به طول 1730 كيلومتر 2. هانوي- هايفونگ به طول 104 كيلومتر 3. هانوي- دونگ دانگ به طول 163 كيلومتر 4. هانوي- لائوكاي به طول 296 كيلومتر 5. هانوي- كوان تريو به طول 76 كيلومتر
ب) بنادر و كشتيراني
مهمترين تسهيلات بندري كشور تا قبل از 1975 در هايفونگ، دانانگ و شهر سايگون قرار داشت. از 1978 به بعد تلاش هايي براي احداث بندر مجهزي در كاولو و نيز مدرنيزه كردن بندر هايفونگ براي افزايش ظرفيت آن تا سقف 7/2 ميليون تن در سال شروع شد. در قسمت هاي جنوبي نواحي مركزي تصميم گرفته شده است تا بنادر كويي نهو و نهاترانگ طوري بازسازي شود كه هماهنگ با صادرات لاستيك باشند. كمپاني هاي عمده كشتيراني ويتنام عبارت اند از: 1. شركت كشتيراني اقيانوس پيماي ويتنام 2. آژانس كشتيراني اقيانوس پيماي ويتنام 3. شركت نام هال 4. شركت ويت فراچ 5. شركت كشتيراني ساحلي ويتنام 6. شركت حمل و نقل دريايي ويتنام
امور كشتيراني بين المللي (حمل و نقل بار با مقياس 1000 متريك تن) 1988 1989 1990 بارگيري كالاها 305 310 303 تخليه ي كالاها 1486 1510 1510 Sours: ibid.p986
5. بازرگاني خارجي
الگوي تجارت خارجي ويتنام از دوران استعماری به بعد بسيار تغيير كرده است. از 1954 روابط تجاري ويتنام شمالي با چين، شوروي و كشورهاي كمونيستي بود در حالي كه ويتنام جنوبي روابط تجاري خود را به فرانسه، امريكا و كشورهاي داراي اقتصاد غربي نظير ژاپن، تايوان و جمهوري كره محدود مي كرد. قبل از دهه ي 1970 هنگ كنگ، ژاپن و فرانسه بازارهاي اصلي صادرات ويتنام جنوبي بودند. از 1975 سنگاپور يكي از شركاي عمده ي تجاري با جنوب شد. اتحاد مجدد دو ويتنام اين وضع را تغيير داد.
از سال 1976 ويتنام 4/35% واردات خود را از شوروي و 6/15% از ژاپن وارد مي كند در حالي كه چهار بازار صادراتي آن شوروي با 6/15%- ژاپن 3/21%- سنگاپور11% و هنگ كنگ 10% مي باشد. در پي دسترسي ويتنام به كمكون گرايش جديدي براي روابط تجاري با اروپاي شرقي شروع شد. با اين حال ويتنام شديداً مشتاق كاهش اين وابستگي است. وزير خارجه مي گويد كه سنگاپور به ويژه هنوز روابط تجاري ثابتي با ويتنام دارد. صادرات عمده ي سنگاپور به ويتنام سوخت معدني است. تجارت با ژاپن 165 ميليون دلار در 1983 بود در حالي كه هنگ كنگ در حدود 125 ميليون دلار بود. براساس آمار IFM ژاپن بازار عمده براي ذغال ويتنام و صادرات ماهي آن است. فرانسه - سوئد و استراليا نيز روابطي با ويتنام دارند. كالاهاي منتخب واردات 1989 1990 1991 تراكتور (برحسب تعداد) 763 1604 148 موتور كاميون 3647 3726 808 فولاد (برحسب هزار متريك تن) 4/379 3/324 113 سوخت معدني و نفتي (برحسب هزار متريك تن) 3/2262 2890 5/2572 لاستيك (برحسب 1000) 9/151 3/222 4/209 كود شيميايي (برحسب 1000 متريك تن) 1840 2/2085 6/2662 پنبه (برحسب 1000 متريك تن) 5/51 8/58 5/32 پارچه هاي نخي (برحسب 1000 ميليون متر) 2/40 7/30 8/19 شكر (برحسب 1000 متريك تن) 5/66 8/23 9/15 مواد غذايي و خواربار(برحسب 1000 متريك تن) 3/183 7/161
Source:ibid.p985
<nowiki>اینجا متن قالببندینشده وارد شود</nowiki> --Mohsen azimi10 13:22, ۲۸ آوریل ۲۰۰۶ (UTC)
[ویرایش] مردم
.سابقهٔ تاريخی تشکيل جمعيت
براساس افسانههای ملی ويتنام، تاريخ مردم اين کشور با فرمانروايي نسلی از پادشاه ربانی چين يعنی دی مينه که پدر افسانهای چينی هاست شروع میشود. نسلی از اين پادشاه به نام کينه دونگ وونگ که حکمران سرزمين شياطين سرخ بود با دختر اژدهای دريای چين ازدواج کرد و فرزند آنها به نام لاک لونگ کوانگ، اژدهای سرزمين لاک (اولين نام ويتنام) نخستين فرمانروای ويتنام تلقی میشود. اين حکمران برای دستيابی به صلحی پايدار با چينیها با يکی از افراد جاودانی آن سرزمين به نام آوکو ازدواج کرد که ثمرهٔ اين ازدواج صد پسر بود. ولی ديری نگذشت که بين آنها جدايي افتاد. آوکو با پنجاه پسر خود به کوهستان رفت و لاک لونگ 50 پسر ديگر را از آن خود دانسته و به فرمانروايي خود در فلاتها و دشتهای پست منطقه دلتا ادامه داد. سپس پسر ارشد او به نام هونگ يونگ جانشين پدر شد که نخستين جد و پدر حقيقی ويتنامی هاست. طبق همين افسانهها نخستين دودمان ويتنامی هونگ بانگ مي باشد. اندک تأملی در زوايای اين افسانه روشنگر سبک ها، روشهای زندگی، منازعات و جدايي و افتراق مردم شمال و جنوب و مردم کوهستانها از مناطق پست نزديک درياست.
2.اقوام و نژادها
ويتنام يکی از پيچيده ترين الگوهای نژادی آسيا را دارد. از 54 گروه نژادی موجود، گروه Viet يا Kinh، حدود 1/87 درصد جمعيت را تشکيل می دهند. ويتنامیها هرچند که به شدت تحت تأثير تمدن سنتی چينیها قرار گرفتند ولی تلاش آنها برای استقلال سياسی از چين و نيز هويت ملی هيچ گاه قطع نشد. هرچند که دوران سلطهٔ استعماری فرانسه موجبات جذب بخشی از عناصر اروپايي را فراهم ساخت ولی ويتنامیها هنوز اهميت خاصی به مسايل قومی و حقوقی خود داده و مراسم و تشريفات باستانی خود را حفظ کردهاند که نشانگر استقامت و ايستادگی آنهاست. 53 گروه مختلف قومی 9/12 درصد بقيهٔ جمعيت را تشکيل می دهد که 3% آنها چينی بوده و در نواحی جنوبی کشور زندگی میکنند و بزرگترين اقليت کشور را تشکيل می دهند، اين گروه نقش مهمی را در اقتصاد ويتنام ايفا کرده اند. آنها در تجارت برنج، اموال غير منقول و بانکداری در جنوب و همچنين مغازه داری و فعاليتهای معدنی در شمال کشور اشتغال دارند. دولت ويتنام در بهار 1978 فرمانی را صادر کرد که به موجب آن تجارت خصوصی در سراسر کشور ممنوع می شد، اين فرمان به شدت جامعهٔ تجار چينی را که در چولون نزديک شهر هوشی مين يعنی بزرگترين و پرجمعيت ترين شهر کشور واقع است تحت تأثير قرار داد. تيرگی روابط سياسی ميان جمهوری خلق چين و جمهوری سوسياليستي ويتنام تأثيرات منفی بر روابط ميان دولت ويتنام و اقليتهای چينی بر جای گذاشت، و لذا در فاصلهٔ سالهای 79-1978 حدود 450000 نفر چينی يا به نواحی مرزی چين تبعيد شدند، و يا با قايق ويتنام را ترک کرده و به کشورهای ديگر پناهنده شدند.
تا قبل از نفوذ فرانسويان بر اقوام مناطق مرتفع، آنها همچنان تضادی ديرينه با دولتها داشتند. دليل اين تضاد هم انديشهٔ دولتها بود، که معتقد به تبعيت مطلق آنها از خود بودند، و به حقوق اين اقوام در تشکيل دولت توجهی نمیکردند. سلطه فرانسه موجبات اتحاد اين اقوان و مبارزهٔ بی امان آنها را فراهم ساخت و سرانجام با عمليات طولانی و خسته کننده، ويت مينه در نبرد دين بين فو آنها را به پيروزی رساند.
تعداد زنان از مردان بيشتر است و دليل عمدهٔ آن کشتارهای زمان جنگ می باشد. تعداد کثيری از زنان در بخش صنعت مشغول به کارند، ولی از نظر سياسی پيشرفتی نداشته اند. هنوز هيچ زنی به عضويت حزب کمونيست در نيامده است. زندگی خانوادگی از اهميت خاصی برخوردار است و براساس گروههای خويشاوند در قبايل روستايي می باشد.
مساحت و جمعيت مساحت 329560 کيلومتر مربع شامل 325360 کيلومتر مربع زمين، 4200 کيلومتر مربع آب 3444 کيلومتر مربع خط ساحلی بدون احتساب جزاير. جمعيت 82689518 نفر
ترکيب قومی: 90 درصد ويتنامي و بقيه چينی، تايلندی، خمر، مونگ، نونگ، ميائو، يائو و جارای نرخ تولد: 58/19 تولد در هر 1000 نفر نرخ مرگ و مير: 14/6 مرگ در هر 1000 نفر اميد به زندگی: 02/73 سال در ميان زنان و 67 سال در ميان مردان نرخ بيکاری: در مناطق شهری 1/6 درصد و در کل کشور نزديک به 6/11 درصد
[ویرایش] فرهنگ
[ویرایش] جستارهای وابسته
[ویرایش] پیوند به بیرون
کشورهای جنوب شرقی آسیا |
---|
اندونزی | برونئی | تایلند | تیمور شرقی | سنگاپور | فیلیپین | کامبوج | لائوس | مالزی | میانمار | ویتنام |