شفق اردکانی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

محمد حسین بهجتی اردکانی، متخلّص به شفق، یکی از شاعران معاصر ادب پارسی ست. جوهره اصلی اشعار شفق را می‌‌شود ساده گی و محتوای عمیق آن دانست. به یقین، سادگی را باید جان و خاستگاه اصلی زیبایی و تآثیر گذاری در شعر، نقّاشی، موسیقی، و تمامی هنرهای زیبا دانست.

این امر تا بدانجا پیش می‌رود که زیبا سرایی را می‌‌شود همان ساده سرایی دانست. ولی، سادگی در شعر، گفتار، نوشتار، و هنر پدید نمی‌آید مگر در سایه زیبا اندیشی، که خود حاصل نمی‌شود جز به واسطه داشتن جانی پاک و ناآلوده به ظواهر زندگی.

شعر زیر از شفق اردکانی، در راستای توسل ومؤانست با قرآن، نمونه ایست روشن از حقیقت فوق:

کتاب سعادت، کلام خدا       مهین ره گشاو مهین رهنما
بود مطلع روشنی ها، کز او       رسد تا قیامت به جانها صفا
نه باطل ز پی آیدش، نه زپیش       که باشد نگهبان او کبریا
بود کوهساری، کزو تا ابد       شود چشمه‌های فضیلت جدا
بهشتی بود جاودان، پر ز گل       که از عطر او گشته مشکین فضا
چو دریا عمیق و چو گردون بلند       چو خورشید، روشنگرو جانفزا
ز قرآن درخشان بود روزگار       زمانه ندارد چُنو افتخار

شعر زیر هم از ایشان است:

پرده بردار، كه رخسار تو ديدن دارد       ناز بفروش، كه ناز تو خريدن دارد
همچو گل خنده زنان، راز محبت كن فاش       قصة عشق، زلعل تو شنيدن دارد
بر سر چشم گهر پرور من، پاي بنه       كه لب چشمه، سهي سرو، دميدن دارد
نيست عيب اركه چو گل چاك كنم جامه،از آنت       مستي و عشق و جنون، جامه دريدن دارد
از تماشاي تو بي پرده، چه غوغا خيزد       توكه‌در پرده، رخت اين همه ديدن دارد

[ویرایش] جستارهای وابسته