ا تدفین کشتگان جنگ در دانشگاه صنعتی شریف، ۲۲ اسفند ۱۳۸۴
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
![]() |
پیشنهاد شده است که این مقاله یا بخش با تدفین کشتگان جنگ در دانشگاه صنعتی شریف، ۲۲ اسفند ۱۳۸۴ ادغام گردد. (بحث). |
در این تاریخ دانشگاه صنعتی شریف صحنه ناآرامی هایی بود که از سال 76 بی سابقه بود.
[ویرایش] شرح حادثه
در ابتدای زمستان 84 و به دنبال پیشنهاد بسیج دانشجویی دانشگاه و توسط شخص مهندس میرزایی، مدیر فوق برنامه دانشگاه پیشنهادی مبنی بر دفن چند شهید گمنام در دانشگاه شریف به مناسبت چهلمین سال تأسیس دانشگاه در شورای فرهنگی دانشگاه مطرح شد. در این جلسه تنها مخالف این طرح انجمن اسلامی بود و قرار شد تا جزئیات طرح در جلسات آتی مطرح شود. اما این اتفاق هرگز نیفتاد. در اواخر اسفند و با جدی شدن این طرح انجمن تجمعی را در اعتراض به این طرح ترتیب داد:
[ویرایش] ادامه حادثه
اما روز بعد و به دنبال تصمیم مسوولان دانشگاه مبنی بر دفن شهدا تجمع دیگری برگزار شد: صبح روز دوشنبه 22 اسفند،درهای مسجد دانشگاه به روی دانش جویان قفل شد تا در یکی از رواق های مسجد قبرهایی برای خاک سپاری پیکر شهدا کنده شود.
دانش جویان معترض که از این موضوع مطلع شده بودند، از حوالی ساعت 11.5 با تجمع در جلوی بوفه اعتراض آرام خود را شروع کردند.
به طور همزمان بسیج دانشجویی با برگزاری تجمعی در ساختمان ابن سینا موافقت خود را با این طرح اعلام نمود. دانشجویان مخالف برای جلوگیری از دفن شهدا به سمت مسجد دانشگاه حرکت کردند
اما با درهای بستهٔ مسجد مواجه شدند.
پس از گذشت مدتی و با باز شدن درهای مسجد به هنگام اذان ظهر،صحن مسجد توسط دانش جویان موافق و مخالف تدفین شهدا اشغال شد که بسیج دانش جویی و انجمن اسلامی به ترتیب مهمترین تشکل های موافق و مخالف را تشکیل می دادند.
در ادامه رواقی که قبرها در آن کنده شده بود توسط قریب به 200 نفر از دانش جویان معترض تدفین اشغال شد. و در همین زمان بلند گوی مسجد شروع به پخش اذان ظهر کرد و دانشجویان موافق جملگی به درون مسجد رفته و شروع به خواندن نماز کردند. این در حالی بود که دانشجویان مخالف در بیرون مسجد و در زیر آفتاب منتظر مانده یا نماز خواندند.
و البته فیلمهایی هم گرفته میشد!
در ادامهٔ کار یک روند فرسایشی از سوی موافقان پیش گرفته شد که در طول آن ابتدا پیش نمازی که نماز را اقامه کرده بود شروع به خواندن خطبهٔ پس از نماز خودش شد و با صدای بسیار بلندی و بهوسیله بلندگو صدای او را در میان دانش جویان مخالف پخش میکردند که باعث کلافه شدن این دانشجویان شده بود. این همه در حالی بود که دانشگاه از دیروز حتی یک بلندگوی دستی در اختیار مخالفان قرار نداده بود. سپس موافقان دوباره به حیاط مسجد برگشتند و در آنجا هم بهوسیله بلندگو شروع به حرف زدن کردند. حرف زدن که چه عرض کنم. ابتدا با نوحه و اشعار زیبا! شروع کرده و با حرفهای احساسی و بدون طرح دلایل منطقی خود سعی در پیش برد و تهییج افکار به نفع خود بودند. مخالفان نیز با سوت و کف آنها را همراهی میکردند! و خواستار صحبت هم موافقین و هم مخالفین در تریبون بودند. رفته رفته با تجمع بیش تر دانش جویان در صحن و داخل مسجد(قریب به 1000 نفر)،تریبون آزادی بین موافقین و مخالفین شکل گرفت که مخالفین و موافقین به اظهارنظر پرداختند. شایان ذکر است که سیم بلندگو (احتمالا) توسط فردی بریده شده و بعد از آن از میکروفن بیسیم استفاده شد. در این مدت کم کم به عدهٔ استادان و همین طور کارمندان حراست ونگهبانان حاضر در مسجد هم اضافه می شد. در این تریبون آزاد مخالفین طرح اظهار میکردند که مخالف اجرای خود طرح نیستند بلکه خواستار برگزاری یک رفراندم بین دانشجویان برای برگزاری این طرح بودند و موافقین این طرح هم بدون اینکه به رفراندم توجهی داشته باشند با بیان حرفهای احساسی خواستار اجرای طرح بودند.
کم پیس می آید که مسجد دانشگاه چنین جمعیتی را در خودش ببینید.
موافقین در سمت راست و مخالفین در سمت چپ تصویر قرار دارند. تا اینجا تجمع بسیار آرام و محترمانه بود.
(تنها یک نفر اظهار داشت که برای اجرای اسلام نیازی به دمکراسی نیست!). البته بعدا خواهیم فهمید که این تریبون آزاد کشک بوده و فقط برای تلف کردن وقت و سازماندهی موافقان بوده است. این همه در حالی بود که تعداد کمی از بسیجیان قوی هیکل موفق شده بودند خود را به کنار قبر شهدا برسانند.
برنامه با نظم خوبی جلو می رفت که حوالی ساعت 3، مداح اهل بیت که ظاهراً در تلویزیون هم زیاد او را دیده اید، حاج سعید حدادیان که به دعوت بسیج دانشگاه در مراسم حاضر شده بود پشت تریبون قرار گرفت.هنوز چند دقیقهای از صحبت های او نگذشته بود و جمعیت موافقان فریاد «یا حسین» و شعار «برای دفن شهدا/مهدی بیا مهدی بیا»را سر داده بودند که عدهای سیاه پوش که گفته می شد دانش جو نیستند (دانشجوها اصولا این قدر زور ندارند!)، از درخارجی مسجد (دری که به خیابان آزادی باز میشود) تابوت ها بر سر دست وارد مسجد شدند.
تابوتها را جلو می آورند.
این عده با نزدیک شدن به رواق مقبره ها، به ضرب و شتم شدید دانش جویانی که دیواری انسانی در جلوی رواق ساخته بودند (ظاهراً بهوسیلهٔ دستهٔ بیل)، پرداختند و در مدتی کم تر از یک دقیقه این رواق را تصرف کردند. صدای یکی دو انفجار که مشخص نبود ترقه است یا گاز اشک آور نیز در طی این هجوم به گوش رسید.برای مدتی شعار «هیهات منا الذله» ی این عده و فریاد «وحشی وحشی» دانش جویان فضای مسجد را پر کرده بود.در پی این اتفاق دانش جویان مخالف و موافق که به شدت متأثر شده بودند، کم کم از مسجد پراکنده شدند و تشییع کنندگان پیکر با پخش نوار صدای آهنگران و مراسم سوگ و دعا، به تدفین شهدای گم نام پرداختند. البته تعدادی از دانشجویان موافق نیز در مراسم تدفین شرکت جستند. اینکه واقعا چند درصد از تدفین کنندگان دانشجو بودن هنوز در پرده ابهام است.
با تشکیل یک حلقه محافظ از بسیجیان، در داخل شروع به خاک سپاری شهیدان میکنند. شی سفید رنگ جعبهای است که شهید را بهوسیله آن حمل کرده بودند.
قبل از پر کردن قبرها
پس از مدتی درب تابوتها را باز میکنند
بعضی از تدفین کنندگان به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و با ذکر یا حسین، و توسل به ائمه اطهار گریه میکردند.
قبرها تا نیمه پر از خاک شدهاند و افرادی در حال زیارت هستند.
تعدادی خبرنگار نیز حضور داشتند اما این قضیه با سانسور شدید خبری مواجه شد. چرا؟
یکی از مسوولان حراست که میگفت دانشگاه شریف امروز مدینه فاضله است، بنابر گفتهها وی بعدا در جمع مخالفان از اقدامات خود برای حمایت از مخالفان تمجید کرده است:
پس از مدتی حاج آقا مرتضوی مسوول دفتر نهاد مقام رهبری برای خواندن نماز میت در جمع حاضر میشوند:
دانش جویان معترض سپس در جلوی دفتر رئیس دانشگاه تجمع کرده و به شعار دادن پرداختند.دکتر سهراب پور رئیس دانشگاه که در صحن مسجد حاضر و ناظر ضرب و شتم دانش جویان توسط تشییع کنندگان بود،با اطلاع از این موضوع راهی دفتر خود شد تا به گفت و گو با معترضین بنشیند،اما به علت هجوم دانش جویان به دفتر خود هم نرسید.نزدیک به 80 نفر از دانش جویان با احاطهٔ رئیس دانشگاه،به انتقادشدید و اهانت های سنگین پرداختند که در ادامه به ضرب وشتم او منجر شد. دکتر سهراب پور با فرار از دست دانش جویان خشم گین که او را مسبب حوادث چند دقیقه پیش و اهانت به ساحت دانشگاه می دانستند،به ساختمان امور اداری پناه برد.دانش جویان بعد از محاصرهٔ این ساختمان شعارهای تندی علیه رئیس دانشگاه سر دادند و خواستار استعفای او شدند. دانش جویان معترض اقدام به شکستن شیشههای دفتر رییس دانشگاه مردند.
در ادامهٔ این اعتراضات،دانش جویان معترض با هجوم به سمت نردههای در ورودی دانشگاه ،به سر دادن شعار علیه کسی پرداختند که گفته می شد یکی از تشییع کنندگان بوده و ظاهراً یکی از دانش جویان را بازداشت کرده بود که با شکستن و افتادن قسمتی از نردهها هم راه بود. این موضوع(حفاظ نداشتن دانشگاه)باعث شد که عدهای از دانش جویان از ورود نیروهای پلیش و گارد ضد شورش به دانشگاه به هراس بیفتند و از سایرین بخواهند که تجمع خود را به جای نزدیک در اصلی دانشگاه،به جلوی بوفه منتقل کنند.این عده با کشیدن دیوار انسانی دانش جویان را به سمت بالای دانشگاه هدایت می کردند و مانع نزدیک شدن آن ها به در اصلی دانشگاه می شدند.در همین زمان،یک ماشین نیروی انتظامی قصد ورود به دانشگاه را داشت که با مخالفت نگهبانان دانشگاه و باز نکردن در،موفق نشد. جمعیت دانش جویان که رفته رفته آرام تر می شدند،به بیان خواستهها و پیش نهادات خود برای برون رفت از این بحران و اعادهٔ حیثیت دانشگاه پرداختند که استعفای مهندس میرزایی دبیر شورای فرهنگی دانشگاه که ابتدائا موضوع تدفین شهدا در دانشگاه را تصویب کرده بود،عوض کردن نام مسجد دانشگاه شریف که دیگر نشان گر تعلق مسجد به دانشگاه نباشد و انحلال بسیج دانش جویی و بستن درب مسجد برای جلوگیری از ورود هرگونه افراد غیر دانشجو به دانشگاه از جملهٔ این خواستهها بود. قبل از این، دکتر سهراب پور که به علت کهولت سن و ضرب و شتم توسط دانش جویان حال مزاجی مناسبی نداشت، به بیمارستان منتقل شد. به گفتهٔ یکی از دانش جویان و به نقل از مدیرکل اموردانش جویی دانشگاه به نمایندگی از طرف ریاست دانشگاه،کلاس های دانشگاه تا اطلاع ثانوی تعطیل است. گفتنی است بعد از تجمع اعتراض آمیز در اعتراض به حکم اعدام هاشم آقاجری که پاییز 81 در دانشگاه صنعتی شریف به درگیری،خشونت و زد و خورد کشیده شد،این اولین بار است که دانشگاه صنعتی شریف صحنهٔ چنین آشوب هایی میشود.این در حالی است که اتفاق دیروز،از نظر شدت به مراتب بزرگ تر از حادثهٔ سال 81 بود.