محیا

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

محیا سید محیالدین بن تاج الدین منصور بن قطب الدین حیدر گلباران بن شرف الدین موسی بن تاج الدین منصور بن قطب الدین حیدر بن شرف الدین موسی بن قطب الدین صالح بن سید کامل پیر بن سید محمد عمر سیف الله القتال، متخلص به (محیا) در روستای عماد القریه عماده ده یا میده از محالات سبعه لار متولد شده‌است. نویسنده کتاب «تحفة الراغبین» در صفحه ۱۹۴ کتاب ذیل شرح حال سید محیا چنین می‌نویسد:((و از سید تاج الدین بن قطب الدین حیدر گلباران جناب اقدس سید محیا شاعر متولد شد)). واضافه می‌کند. ((جناب اقدس شهباز صورت معنی سید محیا شاعر ابن تاج الدین منصور بن سید قطب الدین حیدر گلباران بن شرف الدین موسی بن سید تاج الدین منصور بن سید قطب الدین حیدر بن سید شرف الدین موسی بن سید کمال الدین صالح بن سید تاج الدین منصور بن سید کمال الدین صالح بن سید فخرالدین کامل پیر معنی (قدس سره شریف) مدفن کال)). سید محی الدین که از این به بعد ایشان را با تخلصش (سید محیا) معرفی می‌کنیم از تاریخ تولدش اطلاع دقیقی در دست نیست. آنچه مسلم است سید محیا دوران طفولیت را در زادگاهش و در مجاورت خانواده وکنار بارگاه جد بزرگوارش حضرت قتال به آموزش قرآن وعلوم دینی در مذهب امام شافعی پرداخته‌است، سپس به روستای (کال) از محالات سبعه لار آن زمان، وبعداً از توابع منطقه فرامرزان بخش جناح بستک می‌شود که بعد از اجرای تقسیمات کشوری کنونی از توابع بخش اشکنان شهرستان لامرد این زمان مهاجرت نموده وآموزش دینی وعربی خود را در خدمت سادات ومشایخ آن سامان تکمیل نموده‌است. علی الخصوص از محضر شیخ عبادالله انصار یکی از مشایخ بزرگ منطقه که سید نسبت به ایشان ارادات خاصی داشته‌اند، بهره برده‌است.دوران حیات شاعر را می‌توان بین سالهای ۱۰۰۵ یا ۱۰۱۰ تا سالهای ۱۰۹۸ و ۱۱۰۰ هجری قمری دانست، آن طور که خود می‌گوید:


خوش است آب وهوای بنگربیخ

کباب پازنانم برسر سیخ

شکار افکند «محیا» بارفیقان

به سّتِ و اربعین والف تاریخ

تنها شاهد تاریخی که تاریخ زندگی شاعر را نشان می‌دهد همین دوبیت شعر است، یعنی سال ۱۰۴۶ هجری قمری که دوران جوانی شاعر را نشان می‌دهد واین سال تقریباً مقارن است با ایامی که بندر عباس توسط شاه عباس فتح گردید وپرتقالیها از بندر عباس رانده شدند ونام بندر عباس از «جرون» و «گمبرو» و «گامبرو» به بندر عباس تغییر یافت.

[ویرایش] محیا در آستانه سید کامل پیر

سید محیا پس از مطالعات عمیق در مسائل دینی وعرفانی یکی از عرفای بنام منطقه می‌شود و مدتی تولیت آستانه جد بزرگوارش یعنی سید کامل پیر در روستای کال را بعهده می‌گیرد، آنطور که خود می‌گوید:

منم محیا که از نسل علیّم

غلام خاص قتال ولیّم

زحشر ونشر محیا گشته فارغ

که شیخ آستان کاملیّم

سپس به پیروی از سیره سلف الصالح راه غربت ومسافرت را انتخاب نموده ومدت دوازه سال در شهرها وروستاهای داخل وخارج به سیر وسیاحت می‌پردازد ورنج غربت را اینچنین در اشعارش بیان می‌فرماید:

بهرجا رفته‌ام مثل وطن نیست

غریبی همچو من در انجمن نیست

دو و ده بار سیلان کرده محیا

ستاره سوخته‌ای مانند من نیست


توضیح:

اولین اثری که در مورد محیا چاپ شده‌است، کتابی است تحت عنوان «محیا شاعری از جنوب» توسط نویسندهٔ نام آشنای هرمزگان آقای استاد احمد حبیبی در سال ۱۳۷۰ و چاپ دوم ۱۳۷۷. ایشان اکنون در سمت «فرماندار شهرستان بستک» به همشهریان خود خدمت می‌کند. برای ایشان در هر جایی که باشند آرزوی سلامت و سعادت و پیروزی و موفقیت داریم. همچنین برای تمامی عزیزانی که به زنده نگه داشتن فرهنگ محلی اهتمام می‌ورزند.

[ویرایش] سفر وسیاحت

بهرحال اگر شیخ اجلّ سعدی شیرازی رحمةالله علیه چهل سال به سیر وسیاحت پرداخت و ناصر خسرو بیست وسه سال، سید محیا هم در مدت دوازده سال سیر وسیاحت وغریبی، کاملاً مجرب وپخته می‌گردد تا جائیکه آثار این سفرها در اشعارش کاملاً نمایان گشته وبیشتر اشعارش را در غربت سروده‌است. سید محیا علاوه برگردش در شهرها وروستاها وبنادر خلیج فارس و دریای عمان به شهرهای داخلی ایران چون شیراز، کرمان، مکران و بلوچستان مسافرت نموده وبالنج‌های (کشتی‌های) بادبانی از طریق بنادر جنوبی به هند و بغداد و بصره مسافرت نموده‌است. زیارت خانه خدا مکه وتشرف به بیت المقدس را از زمره مسافرت‌های ایشان می‌توان بحساب آورد. سید محیا هنگامیکه از حاشیه روستاهای جنوبی عبور می‌نموده از یکی از روستاهای حومه بندر لنگه بنام «لمزان» در هفتاد کیلومتری غرب بندر خمیر دیدن نموده وبر روی یکی از ستون‌های مسجد این روستا با خط خود این بیت شعر را یاد داشت کرده‌است:

غریب شهر شمایم وزین وطن رفتم

محله باتو سپردم کوچه و بازار

نیز زمانیکه به بندر نخیلوه از توابع بندر لنگه می‌رسد این بیت شعر را بیان می‌فرمایند:

مه من ماه من ماهینه

شه من شاه من شاهینه من

به صحرای نخیلوه خفته محیا

غبار آورد دل آئینه من

بهر حال سید محیا پس از بازگشت به وطن به تولیت بارگاه جدش یعنی سید کامل پیر می‌پردازد واز آنجائیکه ساختن ابنیه خیریه ومساجد وبرکه وکاروانسرا ریشه در تفکرات دینی ومذهبی مردم منطقه داشته واکنون هم برهمان سیاق استوار است سید محیا در حیات خود به تجدید بنای مرقد مطهر جد بزرگواش سید کامل پیر پرداخته ومسجد وبارگاه وحوض وضوخانه را تجدید بنا نی نماید. نیز ساختن آب انباری در محلی بنام «لرد محیا» در نه کیلومتری روستای انوه از توابع شهرستان بستک هرمزگان از جمله آثار ایشان است که هنوز بنام ایشان مشهور می‌باشد. سید محیا دارای سه پسر بنامهای سید محمد و سیدعامر و سید حسن بوده‌است که بیشتر نوادگان از نسل سید محمد می‌باشند.

[ویرایش] منبع

  • کتاب:

«محیا شاعری از جنوب»، تألیف استاد احمد حبیبی، انتشارات نوید شیراز ، چاپ اول ۱۳۷۰ چاپ دوم ۱۳۷۷

«دیوان محیا» نوشته: محمد نور بخشایش.