اشیاء نمادین عاشورا
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
معرفی انواع نمادها و نشانههای عاشورا و بررسی مفاهیم آنها
فهرست مندرجات |
[ویرایش] عَلَم
عَلَمها از ابزار فلزی نمادین در آیینهای عاشورا هستند.
[ویرایش] قبه و پنجه
قبه بر آمدگی هر چیز را گویند.(برهان) بارگاه بنای گرد برآورده. هر بنای بلند و گرد.
در ساخت قبهها فقط از فلز برنج استفاده میشود و معمولاً در سر پرچمها و یا خیمهها مورد استفاده قرار میگیرد. روش ساخت قبهها درست شبیه به روش ساخت جام میباشد.
پنجه
گاسپاردروویل در سفرنامه اش مینویسد:
در عهد فتحعلیشاه بیرقهای بزرگ، سرخ و بالای آن دستی از نقره میباشد که دست علی است. بیرقهای کوچک کبود و بالای آن نیزه زرینی است.
کسانی که تا کنون در مراسم عزاداری ماه محرم شرکت جسته اند، یقیناً پنجههای فلزی را که در انتهای بیرقهای مختلف و به اندازههای متفاوت نصب شده است مشاهده کرده اند.
از اسطورهها و نشانههایی که ما شیعیان را با واقعه جان سوز کربلا در ایام ماه محرم پیوند میدهد مشاهده پنجه میباشد که بنا به گفته آگاهان مذهبی، آن را سمبل دو دست بریده حضرت ابوالفضل (ع) میدانند که در راه یاری حضرت سید الشهداء دو دستش را تقدیم حضرت حق کرد، بنا به قول دیگری آن را نشانه پنج تن آل عبا نیز میدانند که همان خاندان حضرت رسول (ع) میباشند(شامل: حضرت محمد(ع)، علی (ع)، فاطمه (ص)، امام حسن و امام حسین (ع)) البته این پنجه رااز فلز میسازند و غالباً جنس آن از فلز برنج و یا مس میباشد که برای براق کردن آن از آب نیکل استفاده میکنند.
پنجه کامل از سه قسمت تشکیل یافته است:
1_ پنجه 2_ اژدها 3_ پایه
[ویرایش] زنجیر
یکی دیگر از ابزارها و وسایلی که در مراسم عاشورا مورد استفاده قرار میگیرد زنجیر است. زنجیر تشکیل شده است از مجموعهای از حلقههای فلزی شبیه به خوشه انگور که به دستهای چوبی منتهی میشود و در مراسم عاشورا و یا بعضی سوگواریهای خاص، گروهی معروف به زنجیر زن با وارد آوردن ضربه بر دو طرف کتف و بعضی اوقات بر سر از آن استفاده میکنند.
زنجیر را به تناسب سن افراد در اندازههای مختلف میسازند. زنجیر از چند رشته زنجیر که به صورت حلقههای بیضی مانند به هم متصل شده تشکیل شده است. هر چه اندازه حلقه زنجیر ریزتر باشد مرغوبیت آن بیشتر است.
بیشترین رشته زنجیر که مخصوص افراد بزرگسال میباشد به تعداد ده میباشد. یک رشته زنجیر، متشکل از سه یا چهار عدد حلقه زنجیر است که در انتهای حلقه چهارم زنجیر دو حلقه مجزا از هم قرار گرفته و باز در انتهای هر رشته دو تایی دو حلقه زنجیر اضافه شده است.
به همین ترتیب ادامه پیدا میکند تا حدودی ارتفاع زنجیر بین 15 تا 20 سانتیمتر میرسد. این اضافه شدن، شبیه شاخه درخت که هر چه به طرف نوک میرسد اندازه شاخهها کوتاه ولی تعداد شاخههای آن زیاد میباشد. وزن زنجیرها از 200 گرم تا یک کیلوگرم برآورد میشود.
[ویرایش] ظروف آبخوری، سقاخانه ها
مراسم و شعائر مربوط به آب که جوهر حیات است، متعدد میباشد و در این میان به ویژه باید (سقاخانه) را در نظر داشت. سقا خانه محلی است که به یاد امام حسین(ع) و خانواده تشنه لبش که درصحرای کربلا آب را از آنها مضایقه کردند، در مسیر بازار یا مسجد و یا در طول خیابان وقف میشود تا آب در دسترس مردم قرار گیرد.
سقاخانهها غالباً به طور زیبایی از فلز یا سنگ ساخته شدهاند و دارای شکلی مدورند و گنبدها و منارههایی دارند که نمادی از قبر امام حسین(ع) درکربلا میباشند. دستی که در بالای مخزن آب وجود دارد اشاره به حضرت عباس دارد که دستهایش را هنگام تلاش برای رسیدن به شریعه فرات و آوردن آب برای امام حسین(ع) و خانواده اش قطع کردند. این دست نیز به پنج انگشتی که نماد(پنج تن) یا پنج قدیس مسلمانان شیعه هستند مربوط میشود که آنها عبارتاند از پیغمبر اسلام، فاطمه، حضرت علی و دو فرزندش حسن و حسین(ع).
یکی از چیزهایی که تکایا بدان مجهز میشد، (سقا خانه) بود که به یاد تشنگی شهیدان کربلا از آن آب مینوشیدند و اگر بانی به هزینه خود آن را میساخت سفارش میکرد که در کنار مقبره اش به بنا اضافه کنند.
نمونه ابتدائی سقاخانه تکیه، منبع آبی بود از آن گونه که در استر آباد وجود داشت، که به گزارش ماسه(1798) م، شیعیان بر آن نوشته بودند: بنوش آب و شمر بدبخت و یزید نجس را لعنت کن،1010(1601)م.
[ویرایش] جام چهلکلید
جام چهل کلید جام تفال و غیب گویی نیز نامیده شده است. این گونه جام برنجی که در سده 15_16 میلادی با نقوش و زمینه مشکی با دست کنده کاری میشد، در دوران پیش از سلسله صفویه وجود نداشت و ظاهراً پس از روی کار آمدن خاندان صفوی برای تفال و طالع بینی مورد استفاده غیب گویان و فالگیران قرار میگرفت. بر لبه باریک جام، سوراخ ریزی وجود داشت که چهل قطعه کوچک و باریک مستطیل شکل برنجی، منقش به کلمات (بسم الله الرحمن الرحیم) در بندی به صورت کلاف در این سوراخ قرار میگرفت. لبه سطح خارجی جام با نام چهارده معصوم(ع) به خط ثلث به صورت هشت کتیبه مجزا از یکدیگر که به وسیله سه خط موازی از سطح زیرین مجزا شده نقش بسته بود، بعلاوه هشت دایره کوچک مزین به خطوط اسلیمی، این کتیبهها را از هم جدا ساخته. زمینه خارجی ظرف با اعداد و حروف سحر آمیز و طلسماتی که بر اسرار آن تنها ساحران و فالگیران آشنایی داشتند پوشیده شده و در میان هشت کتیبه مستطیلی شکل که در بین هشت دایره ترسیم شده(دعای نادعلی) به شرح زیر به خط نستعلیق نقش شده بود:
نادعلیاً مظهر العجایب تجده عونالک فی النوائب
کل هم و غم سینجلی بولایتک یا علی یاعلی یاعلی
نصرمن الله و فتح قریب و بشر المومنین
یا محمد یاعلی خیرالبشر یاالله یا رحمن
برسطح 8 دایره بزرگتر که برجدار خارجی خام نقش شده، سورههای فلق، اخلاص، الکافرون و بقره با خط نسخ کنده کاری و با شعارهای تشیع در مدح حضرت محمد وعلی به صورتی زیبا کنده کاری شده است. جام بر پایهای مدور و باریکی قرار گرفته که روی آن با نقوشی هندسی پوشانیده اند.
از این جام غیب گویان و فالگیران در دوران صفویه در تفال و پیش گویی و اختیار وقت خوب و استخراج طالع و گشودن بخت و امثال آن استفاده کرده اند. نمونه این نوع جام که در پنج سده پیش در غرب ایران میساختند و تصویر آن در جای خود آورده شده در موزه ویکتوریا آلبرت در لندن نگاهداری میشود.
[ویرایش] کاسههای آبخوری
حدود 18 تا 20 سال پیش کاسه های آبخوری به صورت یک پنجه که در داخل آن نصب بود و چهل کلید نیز معمولاً به آن اتصال داشت مورد استفاده قرار میگرفت.
جنس: این ظروف غالباً از برنج ساخته شده است و به علت داشتن این کلیدها معمولا" (چهل کلید) به آنها گفته میشد، همچنین به آنها جام یاتاس نیز میگفته اند.
شمالیها به این کاسهها را (چهل تاس) میگویند.
[ویرایش] نقوش و خطوط
در گذشته در داخل ظروف آیه الکرسی و آیههای قرآنی نوشته میشد، ولی به علت اینکه این ظروف گاهی به زمین میافتاد و یا دست ناپاک و کثیف داخل آن میخورد، امروزه تنها مدح علی داخل آن نوشته میشود.
در گذشته این خطوط به صورت قلمزنی روی ظروف منعکس بود، ولی امروزه به صورت پرسی مورد استفاده قرار میگیرد.
اعتقادات عامه در مورد چهل کلید در گذشته بر این بود که چون زائو دچار ترس میشود بنابراین با این کاسههایی که داخل آن چهل کلید داشت یکبار آب میریختند که جای چهل بار را میگرفت.
نقوش مورد استفاده بر روی جامها
در گذشته از آیه الکرسی و آیههای قرآنی و اسامی ائمه استفاده میکردند ولی امروزه به دلیل این که ممکن است ظرف به زمین بیفتد و یا دست ناپاک و کثیف به آن برسد، معمولاً از اشعار یا مدایح علی (ع) استفاده میشود و در گوشهای از آن، طلسم نیز قرار میدهند که علت آن مشخص نیست و معمولاً اعدادی که در آن قرار میدهند از هر طرف جمعش باید عدد 15 بشود.
[ویرایش] لوحههای دعا. زیارت عاشورا
در موزه آستان قدس رضوی نمونههایی از زیارتنامه مختلف نگهداری میشود که عبارتاند از:
زیارتنامه مشبک فولادی. اصفهان. 1264 ه .ق. ایران، آستان قدس رضوی. اداره موزه ها(موزه مرکزی).
زیارتنامه سیدالشهداء روی چوب. قرن13 ه .ق. موزه آستان قدس رضوی.
زیارتنامه دو روی برنجی (زیارت وارث) 1258 ه .ق موزه آستان قدس رضوی.
زیارتنامه فولادی زرکوب. اوایل قرن14 ه .ق. موزه آستان قدس رضوی.
همچنین در موزه هنرهای تزیینی تهران نیز زیارتنامه حضرت سیدالشهداء به خط نسخ نگهداری میشود. این قطعه خط نسخ به خط احمد نیریزی درسده12 ه .ق. نگاشته شده است.
[ویرایش] سنج
سنج یا ضنج, ساز کوبی مرکب از دو صفحه یا سینی مدور برنجی و هم اندازه که در وسط آنها قسمت فرو رفته نعلبکی مانندی وجود دارد. صفحات بعضی از انواع قدیمی آن که ممکن است مسطح یا پیالهای شکل باشد, از سازهای باستانی بوده و اصلاً از مشرق زمین است که نزد مصریها و عاشوریها رواج داشته است. کاربرد سنج مخصوصاً تنظیم ریتم موسیقی و رقص است. این ساز را به طرق گوناگون مینوازند که معمولترین آنها یکی برهم کوبیدن آرام سینیها توام بالرزاندن و لغزاندن یکی بر دیگری است و طریق دیگر به صدا در آوردن یکی از سینیها به کمک کوبه طبل یا تمبال است. طنین سنج آمرانه و پر قدرت میباشد.
[ویرایش] چشم زخم. طلسم
طلسم یا تلسما (Telesma) نقوش سحری یا تنجیمی یا شیء منقش به این نقوش که برای دفع آفتها یا چشم زخم یا حوادث مختلف دیگر تهیه می شود. از بعضی کتب دریافت شده که طلسم از اجزای ارضی وسماوی ساخته میشود, یعنی از بعضی ادویه و ساعت مخصوصه و گاهی این صورت از آبگینه نیز سازند. طلسم, عبارت از تمزیج قوای فعاله سماوی به قوای منفعله ارضی است به وسیله خطوط مخصوص که اهل این فن و همی به کار میبرند تا بدان هر موذی را دفع کنند و چه بسا که این کلمه را برخود خطوط اطلاق میکنند(اقرب الموارد) قطعه فلزی که بر روی آن نقشهای چند در ساعات برای حوایج معین رسم کنند.
چشم زخم(Cesm Zaxm) چشم + زخم (= صدمه , آسیب)
مخفف آن چشزخم (Cas Zaxm) یا چشزخ (Cas Zax) در فرهنگ عامه, آزار و گزندی که گمان میرود از تأثیر نگاه کسی به انسان میرسد.
نظر دشمن, نظر حسود, و نظر کسی که فاقدو طالب چیزی است و گاه هر گونه نظر تحسین, در اعتقاد عامه ممکن است چنین تأثیری داشته باشد, اعتقاد به چشم زخم با این صورت مخصوص در ایران از تأثیر اسلام و اعراب وارد شده است.
پیشگویی و فالگیری و تعیین ساعات خجسته و ناخجسته کارهای گوناگون همیشه مورد استفاد و علاقه ایرانیان قدیمی مآب بوده است. طلسمهایی به صورت دست انسان و ماهی و شیر وجود دارند که بیشتر آنها کوچک هستند و زائر میتواند آنها را بر حسب رواج عامیانه هنگام استمداد از امام زادگان و اولیا به درون ضریح آنان بیندازد. جنس معمولی این طلسمها برنج است.
به روی این طلسمها انواع ادعیه و اوراد و نیز آرزوهای دارنده, نوشته میشد و چون این آرزوها جنبه شخصی داشت میکوشیدند تا معنای کلمات آن را از دیگران پنهان بماند و از این رو آنها را مطابق حساب حروف ابجد, به اعداد مینوشتند.
یک نکته را باید یاد آور شویم و آن این که عوام میپنداشتند که فلزها نیرویی ذاتی دارند. اثر بخشترین فلز, فولاد و پس از آن نقره و سرانجام برنج شناخته میشد.
شگفت نیست که بیشتر علایم قربانیها و طلسمهایی که در ایران دیده شده, از فلز است. علاوه بر قفل, بسیاری از طلسمها مدورند, مانند سه طلسم نقرهای که در تصویر دیده میشود.
قدیمیترین اینها متعلق به اوایل سده نوزدهم است که حاوی نوشتهای کتیبه مانند, مرکب از اعداد و حروف و کلمات است, به روی حاشیه بیرونی اش دعایی نوشته شده است. در دو سوی کتیبه, چهره یک زن و یک مرد بر بالای آن چهره خورشید بالدار یا خورشید خانم منقوش است.
در طلسم دیگر که شاید متعلق به اواخر سده نوزدهم باشد, خورشید در کنار شیرنمایان شده است.این طلسمها را به شیوههای گوناگون به خود میبستند, به این ترتیب که آنها حلقههایی داشتند تا بتوان آنها را به بازوی یا جامه بست.
طلسم چهل بسم الله
برای اینکه بچهای زنده بماند (در مورد خانوادههایی که بچههای آنها میمردند) این نوع طلسم مورد استفاده قرار میگرفت و همچنین در مورد بچههای که در روز عاشورا خود را به شکل سقا در میآوردند به کار میرفت. لباس این بچهها عبارت بود از پیراهن سفید عربی, یک روسری سفید, چفیه و عگال.
(ارگال حلقهای که معمولاً روی روسری قرار گرفته و جنس آن از ابریشم است), یک کشکول, تبرزین, یک جفت طلسم چهل بسم الله که به صورت ضربدری روی لباس کودک قرار میگرفت.
طلسمهای مخصوص درد
به شکلهای سر, دست, پا و بدن از جنس نقره ساخته شده و فردی که مبتلا به یکی از این بیماریهاست آن را به داخل حرم امام رضا میاندازد تا از آن درد رهایی یابد.
[ویرایش] نخل
حجله مانندی است که از چوب میسازند و با انواع شالهای ابریشمی رنگا رنگ و پارچههای قیمتی وآیینه و چراغ و غیره آن را آرایش میدهند و به گل و سبزه میآرایند و در روز عاشورا آن را به محلی که مراسم روضه خوانی و تعزیه برپاست میبرند. بزرگی و سنگینی این نخلها گاهی به اندازهای است که چندین نفر مرد قوی باید تا آن را از زمین بردارند و بردوش گیرند و حمل کنند و در معنای نخل گفته اند:
تابوت بزرگ وبلندی است که بر آن خنجر و شمشیر و پارچههای قیمتی و چندین آیینه بسته شده و در روز عاشورا به عنوان تابوت امام حسین حرکت داده میشود و چون شبیه به درخت خرما ساخته میشود نخل گفته شده .(فرهنگ نظام)
در مورد نخل استاد فقیهی چنین میگوید:
در شهر قم نخل نیست. ولی در روستاهای اطراف آن وجود دارد. مثلاً در (کهک) نخل بسیار بزرگی وجود دارد, در جاهای دیگر هم هست, اما بزرگترین نخلها در یزد است. قبل از این که حجاز به تصرف وهابیان در بیابد, همه ساله دو محمل در موسم حج, یکی از مصر و دیگری از شام به همراه امیرالحاج با سپاه و تشریفات دیگر به حجاز برده میشد. همراه این محملها مقداری گندم و قدری پول هم بود که آن را برای فقرا میبردند. قبل از صفویه, در ایران هم محمل بوده است حتی یک بار محملی را از یزد به قم آوردند که در قم چند نفر حاجی آن را گرداندند و از آنجا به مکه بردند.
در موزه مردمشناسی در فضای روحانی و مذهبی تالار بزرگ, نخل عظیمی نهاده شده است. این نخل به قولی نشان دهنده تابوتی است که بدن قطعه قطعه شده حضرت سیدالشهداء را در آن نهادند و صدها نفر آن را حمل کردند. یا به قولی هودج است و نشانه ستونهای نوری است که در سه نقطه که سر حضرت در آنجا بود فرو آمده است و علامتها و علمها و کتیبههایی که اشعار مذهبی روی آن نوشته شده, بیننده را با سنتهای مذهبی و اسلامی در امر عزاداری ماه محرم آشنا میسازد و در گوشهای از آن ابزار مربوط به تعزیه گذاشته شده است.
در زیر چند نمونه از نخلهای موجود در مناطق مختلف ایران آورده شده است:
بقعه امامزاده سید محمد جان بن موسی الکاظم در ضیابر گسکر: بنای آستانه از آجر ساخته شده و به ابعاد شش متر است. یک در ورودی و یک پنجره بزرگ چهار دهنه طرف جنوب, دو پنجره بزرگ چهار دهنه طرف غرب, یک در ورودی و یک پنجره بزرگ چهار دهنه طرف شمال دارد بنا, گل سری است و ارتفاع زیادی از زمین ندارد. کف داخلی بنا, گل و از حصیر مفروش است. ضریح امامزاده, چوبی و بلندتر از ضریحهای معمولی است. گنبدهای فلزی در وسط و چهار گلدسته در چهار گوشه ضریح تعبیه شده است. این ضریح نظیر خیمههایی است که در این محل روز عاشورا جزء دسته به حرکت در میآورند.
مراسم علم بلندی در اول محرم انجام میشود و علم واچینی در شب یازده,(عصر عاشورا). روز عاشورا نیز تعزیه صحرای کربلا بر پا میشود, به این ترتیب که از پایین محل (ضیابر) عدهای در حدود صدو پنجاه تن با لباسهای یاران حسین بن علی از صحرای کربلا با اسراء و خیمه ها به راه میافتند و تا منزل آیتالله ضیابری میروند و خیمه ها را در آنجا وا میچینند.
خور شهرکی است آرمیده و در پناه یک نخلستان بزرگ در حاشیه کویر مرکزی ایران و مرکز بخش بیابانک است و از توابع شهرستان نائین اصفهان به شمار میرود. در ماه محرم که ماه دلبستگی و ارادت شیعیان به حضرت حسین(ع) است کمتر خوری را میتوان یافت که از شهر و روستاهای دور و نزدیک رو به خور نیاورد حتی تا چند سال پیش رسم چنین بود که شامگاهان غم انگیز هر روز نیمه اول ماه محرم همه بزرگان خور در حسینیه گرد میآمدند, در آن جا تختهایی در اطراف حسینیه وجود داشت که هر یک مخصوص خانوادهای بود و کسانی که تخت نداشتند در وسط حسینیه مینشستند, یکی از تختها که بلند تر بود به نخل اختصاص داشت و نخل, داربست اتاق گونهای است که از شب پنجم محرم با لباسهایی که مردم نذر کردهاند تزیین میشود و دو طرفش آیینه بندان است و به داخل آن زنگهای کوچک و بزرگ آویخته شده است و در گذشته گروهی نخل را بر دوش میگرفتند و دو علم سیاه پوش را در جلو حرکت میدادند و جلوی هر تخت نخل را تکان میدادند و فریاد یا حسین به آسمان بلند میشد و آنها که بر تخت نشسته بودند به نخل گردانها پول میدادند ولی اکنون به علت کثرت جمعیت امکان چنین کاری نیست و تنها علمها را میگردانند.
طوق یا سر یکی از علمها نقش تاج است و دیگری نقش دست که آنها را طبق نوشته روی آن(سید رضا فرزند سید شهاب موسوی خوری) در سال 983هجری قمری بر حسینیه خور وقف کرده است. بر بالای تخت نخل حسینیه خور چوبی است به ارتفاع 25 متر که هر شب فانوسی بر طناب میبندند و به کمک قرقره چوبی که در بالای بیرق قرار بر میکشند و کور سوی چراغ این بیرقها در شب, هر روستای کویری را نشانه است تا گمگشتگان تیرگی شب را راهنما باشد. در ماه محرم چراغ بیرق که بالا میرفت سیل جمعیت به سوی حسینیه سرازیر میشد, ابتدا مردم در وسط حسینیه دو صف روبروی هم میکشند و بندی از دوازده بند محتشم کاشانی را میخوانند و بعد نوحه خوانان نوحه میخوانند و در وسط دو صف راه میروند و مردم بر سینه میزنند و جواب میدهند و بعد سینه زنها مینشینند و واعظان بر منبر میروند و روضه میخوانند و از نیمه شبان شبیه میگیرند که همان تعزیه خوانی است.