مرتضی احمدی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
مرتضی احمدی (متولد عقرب ۱۳۰۳ هجری شمسی) هنرپیشهٔ سینما و تلویزیون و گوینده و خوانندهٔ ایرانی است.
احمدی در ۱۳۰۳ در جنوب تهران از خانوادهای با اصلیت تفرشی به دنیا آمد. پدرش سقطفروش بود. برای تحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن به دبیرستان شرف و دبیرستان روشن رفت. در شانزدهسالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به همراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاههای تهران رتبههایی به دست آورد. بعدها در تیم فوتبال راهآهن تهران و پس از باشگاه راهآهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد.
پس از چند تلاش آماتوری در تئاتر در ۱۳۲۱ با کمک عدهای از دوستانش «تماشاخانهٔ ماه» را روبهروی باغ فردوس دایر کرد ولی پس از چند هفته مجبور به ترک آنجا شد. در اوایل پاییز ۱۳۲۲ در تئاتر فرهنگ برای اولین بار پیشپردهخوانی کرد و در نتیجهٔ آن بازیگر تئاتر هم شد. مدتی بعد پدرش از فعالیت او در تئاتر مطلع شد و او را از خانه بیرون کرد (احمدی ۱۳۷۸، صص ۷۶ و ۷۷ و نصیریفر ۱۳۷۱، ص ۲۷۸). احمدی پس از مدتی همزمان با هنرپیشگی در راهآهن تهران بهعنوان تعمیرکار استخدام شد.
احمدی برای اولین بار به سبک بیات تهران در پیشپردهها آواز خواند و نیز اولین بار (در ۱۳۲۲) ترانهٔ گلپری جون را اجرا کرد، که بسیار محبوب شد و به خاطر آن برای کار در رادیو تهران دعوت شد. در یکی از پیشپردهها ترانهای دیگر به نام «کارگرم من» را اجرا کرد که منجر به استقبال کارگران راهآهن و پس از آن اعتصابشان شد و در نتیجهٔ آن احمدی به بخش حسابداری راهآهن منتقل شد و پس از پایان اعتصاب دستگیر شد و در کلانتری تعهد کرد اجرای آن پیشپرده را متوقف کند.
پیشپردهٔ دیگری نیز با اجرای احمدی به نام «قدس شاهین» (دربارهٔ ماجرای تجاوز جنسی عدهای از سربازان امریکایی به یک زن ایرانی) توقیف شد. ولی پس از اجرای مجدد آن در پاییز ۱۳۲۳ در جمعی خصوصی، محکوم شد شش ماه به کرمان تبعید شود که با پیگیری محمد مسعود، مدیر روزنامهٔ مرد امروز که تصادفاً به تئاتر فرهنگ آمده بود ملغا شد (احمدی ۱۳۷۸، صص ۹۴ و ۹۵). چندتا از پیشپردههای دیگر با اجرای احمدی نیز توقیف شده است، از جمله پیشپردهای به نام «پیرهن زرده» که دربارهٔ گروههای فشار حزب دموکرات ایران که پیراهن زرد میپوشیدند بود و به کتک خوردن احمدی و بازداشت او انجامید. و پیشپردهای به نام «کارمند دولت» که منجر به انفصال موقت او از خدمت در راهآهن شد ولی با اعتراض احمدی به دیوان عالی کشور لغو شد.
احمدی در بهار ۱۳۲۴ از طریق مسابقات فوتبال با ناصر فخرآرایی که در تیم «آفتاب شرق» بازیکن و مربی بود آشنا شد. در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ به دعوت فخرآرایی به مراسم سالگرد افتتاح دانشگاه تهران رفت و در آنجا شاهد ترور محمدرضا شاه به دست فخرآرایی بود که به کشته شدن فخرآرایی و دستگیر شدن احمدی انجامید که پس از بازجویی و اثبات بیاطلاعیاش از ماجرا، آزاد شد.
احمدی در ۱۳۲۳ به رادیو تهران (بعدتر رادیو ایران و بعد از آن رادیو و تلویزیون ایران) رفت تا برنامههای کمدی اجرا کند. در دورههای مختلفی در رادیو کار کرد و از جمله تیپی به نام «بابا جاهل گریان» اجرا کرد و به سبکهای مختلف ترانه و آواز خواند. در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربینندهٔ هردمبیل نوشتهٔ پرویز خطیبی را بازی کرد در نظرخواهیای در سال ۱۳۵۶ بهعنوان محبوبترین هنرپیشهٔ رادیو انتخاب شد (احمدی ۱۳۷۸، ص ۱۹۱).
احمدی در ۱۳۲۶ گویندهٔ فیلمهای خارجی شد و از اعضای اولیهٔ انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم (تأسیس در ۱۳۴۲) بود.
پس از کودتای مرداد ۱۳۳۲ احمدی بازیگری را کنار گذاشت و به مدت هفت سال به اهواز رفت. ولی پس از بازگشت به تهران دوباره کار بازیگری را در سریالی تلویزیونی به نام تکمضراب از سر گرفت. از سریالهای تلویزیونی دیگری که بازی کرده است میتوان از سلطان صاحبقران، هفت شهر عشق (۱۳۵۶)، آئینه، و زیر بازارچه (۱۳۷۷، رضا ژیان) نام برد.
احمدی در ۱۳۳۲ برای اولین بار در سینما بازی کرد، در فیلمی به نام ماجرای زندگی (به کارگردانی هوشنگ کاووسی). از فیلمهای دیگر او میتوان به میوهٔ گناه، شیرین و فرهاد، جنجال عروسی، فریاد (۱۳۵۰، سلیمان میناسیان)، شراره (۱۳۵۰، احمد نجیبزاده)، نانجیب، قلندر، فرار از زندگی، قایقرانان، مطرب، جعفر جنی و محبوبهاش، خانهخراب، مردی که زیاد میدانست (۱۳۶۳، یدالله صمدی)، مدرک جرم، اتوبوس، جدال در تاسوکی، مأموریت (۱۳۶۵)، معما (۱۳۶۵، حسین زندباف)، در انتظار شیطان، گراند سینما، خانهٔ پدری (۱۳۷۴) و کلاهقرمزی و پسرخاله اشاره کرد.
در فروردین ۱۳۴۹ نیز احمدی به دعوت علی حاتمی ترانهٔ عنوانبندی فیلم حسن کچل را ضربیخوانی کرد (که به نام روحوضی نیز شناخته میشود). در همین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحهٔ موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. نصیریفر، نویسندهٔ کتاب مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، نوشته است که احمدی بیش از چهارصد ترانهٔ ضربی و صد و پنجاه ترانهٔ فکاهی خوانده است (نصیریفر ۱۳۷۱، ص ۲۸۰).
احمدی در ۹ مرداد ۱۳۳۴ با یکی از همکارانش در راهآهن ازدواج کرد که در ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۰ بر اثر سرطان درگذشت. احمدی از این ازدواج یک فرزند دختر (متولد ۱۳۳۷) و یک فرزند پسر (متولد ۱۳۴۰) دارد.
[ویرایش] منبع
- احمدی، مرتضی، من و زندگی: خاطرات مرتضی احمدی. چاپ اول، تهران: ققنوس، ۱۳۷۸. شابک ۹۶۴‑۳۱۱‑۲۱۲‑۸.
- نصیریفر، حبیبالله، مردان موسیقی سنتی و نوین ایران، جلد دوم. چاپ اول، تهران: انتشارات راد، ۱۳۷۱.