داراب (شهرستان)
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
شهرستان داراب با قدمتی چندهزارساله در جنوب شرقی استان فارس ایران واقع است.
این شهرستان باجمعیتی حدود یکصد و سیهزار نفر شامل سه بخش مرکزی، رستاق و فورگ میباشد، که بخش حاجیآباد آن با نام شهرستان زریندشت شامل دو بخش مرکزی و ایزدخواست و سه شهر حاجیآباد، شهر دبیران و شهربیر که جمعیت آن حدود شصت هزارنفر است از آن جدا شده است. داراب باشهرستانهای زریندشت، استهبان، نیریز، فسا و استان هرمزگان همسایه است.
شهرستان داراب از نظر آب وهوایی گرمسیری است که بارش در آن بیشتر به صورت باران است و در طول سال از ۳۵۰ میلیمتر تجاوز نمیکند. مردم روستاهای آن کشاورز و مرکبات آن شهره شهرهای دیگر میباشد. در این شهرستان بنای تاریخی دارابگرد مربوط به دوره ساسانیان واقع است که هر ساله شمار زیادی از آن بازدید میکنند.
شهرستان داراب دارای روستاهای زیادی است که از بین آنها میتوان به تیزاب، نصروان،نيدشهرو ده خیر پایین اشاره کرد.
فاصله شهر داراب تا شیراز ۲۷۵ کیلومتر میباشد. از بزرگان این شهر میتوان به آیت الله نسابه اشاره کرد. همچنین بقعه دحیه کلبی از اصحاب حضرت محمد(ص)وامامزاده پيرمراد در این شهرستان قرار دارد.
شهرستان داراب دارای مراکز متعدد دانشگاهی با نامهای دانشکده کشاورزی داراب، دانشگاه پیام نور داراب، دانشگاه آزاد اسلامی داراب و آموزشکده فنی و حرفهای میباشد. از مناطق زيباي طبيعي ميتوان به منطقه رودبال اشاره كرد كه در ايام مختلف سال بهويژه در فروردين ماه پذيراي جمع كثيري از مردم ميباشد.
[ویرایش] تاریخچه شهرستان داراب
شهرستان داراب درجنوب شرقی استان فارس واقع گردیده است. این منطقه یکی ازقدیمیترین مناطق ایران وجهان محسوب میگردد. براساس تحقیقات باستانشناسی قدمت این منطقه که در گذشته دارابگرد نامیده میشده به هزاره پنجم قبل ازمیلاد(عصرسفال نخودی ومقارن باتمدن سیلک ۲ کاشان)می رسد. تپه هاوتلهای باستانی مناطق مادوان و خسویه ازجمله آثارزیستگاههای انسانی در دوران ماقبل تاریخ درناحیه دارابگرد میباشند. بنای شهرکهن دارابگرد که آثارآن در ۷ کیلومتری جنوب شهر فعلی داراب قراردارد، براساس شواهد موجود به اوایل عصرهخامنشیان میرسد. بنابر روایت تاریخی شهردارابگرد توسط دارای بزرگ که درادبیات پهلوی و اسلامی از وی به نام داریوش بزرگ یادشده ایجاد میشود وفردوسی شاعر نامور ایران دراین باره میفرماید:
چو بگشاد داننده زآن آب بند یکی شهر فرمود بس سودمند
چو دیوار شهر اندر آوردگرد ورا نام کردند دارابگرد
یکی آتش افروخت از تیغ کوه پرستیدن آذر آمد گروه
ز هرپیشهای کارگر خواستند همه شهر ازایشان بیاراستند.
شهرقدیم دارابگرد دردوران هخامنشیان منطقهای آبادان وپررونق بوده است. ظاهرا این منطقه درآغاز تحت حکومت آریامنه قرار داشته است. دردوران سلوکیان واشکانیان ولایت دارابگرد دارای حکومت نیمه مستقلی بوده که پادشاهان آن از حاکم پارس اطاعت میکرده اند. آخرین امیر دارابگرد درعصر اشکانیان پیری نام داشته و پس ازوی اردشیر بابکان براین شهر تسلط مییابد وسپس با کنترل سراسر ایران امپراتوری ساسانی راتأسیس مینماید. ازایت جهت دارابگرد نخستین مقر حکومتی ساسانیان بوده است. دارابگرد در عصر ساسانیان اهمیت فراوانی داشته است واکثرآثار تاریخی این شهرستان متعلق به این دوره میباشد. ضرابخانه بزرگی نیز در دارابگرد دایر بوده که در دوران اسلامی فعال بوده است. این شهردرسال ۲۳ هجری توسط سپاهیان مسلمان فتح میشود وحکومت آن دراختیار سرداران عرب و سپس در کنترل خاندان شبانکاره قرارمی گیرد. این شهر تا قرن پنجم هجری آبادان بوده، امادراین دوره به دلیل تهاجم گسترده سلجوقیان دچارآسیب و ویرانی میشود و اهالی به ناحیه جدیدی درشرق شهر فعلی بنام تنگ رمبه کوچ مینمایند و پس از حمله سلاجقه به ناحیه جدید به ناچار به محل فعلی داراب عزیمت میکنند. شهر فعلی نیز در دوران ایلخانان مغول و تیموریان مورد حمله قرار میگیرد و خسارات زیادی میبیند. اما در عصر صفویه با توجه به حکام وقت این شهر روبه آبادانی میگذارد و تا دوران زندیه ازولایات مهم فارس بوده است. درعصرقاجار شهر داراب به دلیل دارا بودن اراضی وسیع وحاصلخیز مورد توجه حکام ایالتی قرارمی گیرد با استقرار ایلات ترک و عرب در اطراف این شهر به صحنه منازعات و درگیریهای حکومت و ایلات تبدیل میشود و از این رهگذر دچار صدمات جدی میگردد و از توسعه و پیشرفت باز میماند.