رشيدالدين وطواط
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
رشيدالدين وطواط. محمدبن عبدالجليل عمريبلخي‚ ملقب به رشيدالدين کاتب و معروف به وطواط. در حدود سال084 ه . ق. در بلخ تولد يافت و بسال 375 ه . ق. درگذشت. او راست:1- حدائق السحر في دقائق الشعر 2- ديوان 3- فرائد القلائد 4- لغتفارسي منظوم موسوم به حمد و ثنا 5- درر غرر 6- مجموعه رسائل7- مطلوب کل طالب لاميرالمومنين علي بن ابيطالب 8- تحفة الصديقالي الصديق من کلام ابيبکر صديق 9- فصل الخطاب 01- انس اللهفان. )از يادداشت مولف(. رشيد از شاهان خوارزمي‚ آتسز و ارسلان وتکش را درک کرد و قسمتي از تحصيلات وي در نظاميه بغداد بود. درفارسي و عربي مهارت يافت و چون اندامي ضعيف و تني خرد داشت اورا به هزل وطواط )خفاش( نام نهادند. گويند روزي در مجلسي کهرشيد با دانشمندان بحث علمي ميکرد و در پيش او دواتي بودخوارزمشاه از سر مزاح گفت دوات را برداريد تا معلوم شود از پيدوات کيست. رشيد دريافت و برخاست و گفت: المرء باصغريه قلبه ولسانه. )از تاريخ ادبيات ايران تاليف رضازاده شفق صص391 - 591(. شعر پارسي وطواط مجموعهاي از صنايع شعري است که با کمالاستادي در عين تکلف اعمال شده و سلاست بيان سلامت الفاظ را از دست نداده است‚ ولي باز گاهي در برخي از ابيات او تکلف و حشوها واستعارات ناپسنديده ديده ميشود و نيز اغلب بيتهاي او از معاني دقيق و احساسات لطيف که پايه و مايه شعر حقيقي است و قيمت شعر را بدان معيار بايد سنجيد عاري و عاطل مانده است و به هيچ قسم در دلخواننده تاثير واقعي نميکند. به نوشته ياقوت حموي و سيوطي وفات او در سنه 375 ه . ق. بوده است. )از سخن و سخنوران ج2 ص543 و243(.
[ویرایش] درباره وطواط
ماخذ: کتاب، سخن و سخنوران نوشته: بدیع الزمان فروزانفر صفحه: از 332 تا 327
رشید وطواط نام او و پدرش محمد و نسب اش به خلیفه ثانی عمر بن الخطاب میرسد. رشید الدین وطواط نسبت به جسم کوچکی که داشت ازطرف مردم بنام وطواط (خفاش) مسما گردیده بود. وی متوفی 576 هـ میباشد و از جمله شعرای فاضل بزرگ عصر خود (قرن )6 به شمار میرفت و به فارسی و عربی شعر میسرود. رشید وطواط در مدرسه نظامیه بلخ به تحصیل اشتغال یافت و در عصر خود از استادان بزرگ فن ادب بشمار میرفت و از علوم فلسفی هم بی اطلاع نبود اثار او در اشعار و رسایل او پیداست. رشید در دربار خوارزمشاه مداح، دبیر و وزیر (اتسز) بود و می بایست تا اندازه مرتبت خوارزم شاه را در قصاید خود رعایت کند اما مناعت نفس و عظمت علمی خود را به درجات پست تنزل نداده بر علم خود مغرور و معتقد بود. رشید از اخلاق خوب برخوردار بود و همیشه مال خود را در خدمت مردم قرار میداد. از جمله میتوان گفت که وی هزار جلد کتاب خود را که خود مصحیح آن بود بر کتابخانه ها وقف نموده است. رشید به عزت و حشمت با خورزمشاه میگذشتاند حاسدان او را در سنه 547 به موافقت کمال الدین محمود بن ارسلان والی جند متهم کردن و اتسز بروی خشم شد و از خدمت براند. چنانچه در قصاید وی بر میاید در صدد قتل وی بودند. لیکن رشید بی گناهی خود را ثابت ساخت ودر سنه 548 دوباره به خدمت پیوست و موقع وفات اتسز با وی همراه بود. آمده است که وقتیکه سلطان تکش سنه 548 به خورازمشاهی نشست رشید رابه عفه به پیش او اوردند رشید ضعف بینت را وسیلهء معذرت ساخت و این رباعی برخواند.
جدت ورق زمانه از ظلم بشست عدل پدرت شکست ها کرد درست ای بر تو قبالی سلطنت آمده چست هان تا چه کنی که نوبت دولت تست
شعر فارسی وطواط سلاست بیان (استواری بلندی) و سلامت الفظ را از دست نداده مجموع از صنایع بدیع را بکار برده است. اشعار وی از معانی دقیق و احساسات لطیف که پایه و مایه شعر حقیقی است و قیمت شعر را بدان معیار باید سنجید عاری (فاقد) و عاطل (بیکاره) مانده است. بدین سبب که رشید الدین تمام همت خود را به جانب الفاظ معطوف کرده است و همیشه میخواسته است که اشعار او بر یک یا دو صنعت بدیعی مشتمل باشد. سبک و طریقهء وطواط مانند عنصری است که در قصاید خود از او پیروی میکند ولی از حسن معانی و جزالت (استواری) الفاظ کاسته و به جای آن ترصیع و امثال اشباه ان را بسیار مراعات کرده است.
منشات رشید مخلوطی از نامه های درباری و غیر درباری است. او نخستین کسی است که منشات خود را جمع کرد. منشات او در زمان خود سرمشق بلاغت دیوانی عصر محسوب می شده اند و نمایشگاه از تمام صنعت بازیهای و سجع پردازیهای آمیخته به اطناب و تطویل و تکلف به نظر می اید. که خواننده امرزوی ممکن است انها را نمونه کامل مهمل نویسی و فساد انشاء بداند. هنر واقعی نویسنده گان این کتابها، آن است که به کمک سجع و موازنه و جناس و مراعت نظیر، حد اقل معنی را در حد اکثر عبارت بگنجانند و یا که غرض آنها نیز در ظمن کلام فوت و لوث (الوده گی) شود.
رشید تالیفات معتدادی دارد: شعر رشید به سبک بینابین است و حدائق السحر فی دقایق الشحر را هم از آنجایکه کتابی علمی است (در بدیع) به نثر ساده نوشته است. - حدائق السحر فی دقایق الشحر. - دیوان اشعار پارسی. - رسائل عربی وی که 176 رساله مکمل است. از جمله اثار وی میباشد.
[ویرایش] کتابشناسی
تاريخ ادبي ايران تاليف ادوارد براون ج3 ص47 و 383 وتاريخ جهانگشا ج2 ص5‚ 6‚ 11‚ 31‚ 41 و 81 و غزالينامه ص721و 472 و تاريخ عصر حافظ ج1 ص يج و تاريخ گزيده ص744‚ 984‚094‚ 294 و 728 و فهرست کتابخانه سپهسالار ج2 و فرهنگسخنوران و الذريعه ج9 بخش 2 و چهارمقاله ص99‚ 101‚ 721‚431‚ 531‚ 351 و 571 و احوال و اشعار رودکي
ج1 ص11‚ 285‚426 و 536 و ج2 ص287‚ 587 و 648 و ج3 ص9721 و تتمهصوان ص661‚ 422‚ 212‚ 222 و 653 و حاشيه ص661 و سخن وسخنوران ج2 صص343 - 543 و لبابالالباب ج1 ص63‚ 73‚ 08‚ 68و 991 و فهرست المعجم في معايير اشعار العجم و مجمعالفصحاء ج1ص222 و معجمالادبا ج7 ص19 و حبيبالسير چ سنگي ج1 ص803‚124 و 324 و روضات الجنات ص67 و سبکشناسي ج2 ص842‚233‚ 733‚ 783‚ 004 و 104 و قاموس الاعلام ترکي ج3 و مزديسناو تاثير آن در ادب پارسي ص09 و 141 و تاريخ ادبيات در ايرانتاليف صفا فهرست ج2 و صص459 - 759 شود.