شهرستان آمل
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
شهرستان آمل در مرکز استان مازندران از شمال به شهرستان محمودآباد، از شرق به شهرستان بابل، از غرب به شهرستان نور و از جنوب به استان تهران محدود میشود. این شهرستان با بیش از ۳۵۰ هزار نفر جمعیت (شهر آمل، حدود ۱۶۰ هزار نفر) و ۳۱۸۵ کیلومتر < ربع مساحت دارای دو شهر آمل و رینه و سه بخش مرکزی، لاریجان و دابودشت است. شهر آمل واقع در جلگه مازندران و طرفین رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دریا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۲۵ دقیقه عرض شمالی و در فاصله ۷۰ کیلومتری غرب ساری، مرکز استان، هجده کیلومتری جنوب دریای مازندران،و شش کیلومتری شمال دامنه کوه البرز و ۱۸۰ کیلومتری شمال شرقی تهران قرار دارد. شهرستان آمل از شمال به شهرستان محمود آباد، از شمال شرقي به شهرستان بابلسر، از شرق به شهرستان بابل، از جنوب به استان تهران و از مغرب به شهرستان نور محدود است. اين شهر با ۸/۱۱ درصد جمعيت استان، در رده سوم مناطق جمعيتي قرار دارد. واژه آمل كه گونه پهلوي آن آموي (Amui) است، بي گمان از قبيله باستان (آ) مردها يا (آ) ماردها گرفته شده است. مورخان باستاني باختري نام اين قبيله را مردي (mardio) يا آمردي (Amardio) آوردهاند. آماردها قومي نيرومند و جنگجو بودهاند و ناحيه فعلي آمل را به عنوان مركز خود انتخاب نموده و نام خود را بر آن نهادند و بعدها واژه آماردها به سبب كثرت تلفظ به آملد، آمرد و آمل بدل شد. باتوجه به اسناد تاريخي اين شهر حداقل از دوره ساساني تا دوره مغول پايتخت مازندران بوده است. موقعيت استراتژيك شهر آمل و رودخانه هراز، توسعه بخشهاي كشاورزي، تجاری، صنعتي و گردشگري منطقه را در سالهاي اخير تسهيل نموده است. محصولات عمده كشاورزي آن، برنج، گل و گياه، دانه هاي روغني كلزا، سبزيجات و علوفه میباشد. آثار تاريخي شهر آمل: گنبد ناصر الحق، بقعه شمس آل رسول (آتشكده)، بقعه سيد سه تن (مير حيدر آملي)، مسجد امام حسن عسگري، بقعه امامزاده قاسم، مسجد آقا عباس، مسجد جامع، بقعه مير بزرگ، ساختمان دارائي، پل دوازده چشمه، پل فلزي (معلق)، قدمگاه خضر، امامزاده ابراهيم و امامزاده عبدا... مراكز ديدني شهر آمل: دخمه هاي سنگي (كافر كلي) رينه، راه باستاني تنگه بند بريده و تصوير حجاري شده شاه و ياران او بر سنگ، كاروانسراي گمبوج، قلعه ملك بهمن، مسجد جامع، مسجد امام حسن عسكري، مسجد آقا عباس، بقعه متبركه سه سيد، بقعه متبركه ناصرالحق، بقعه متبركه شمس آل رسول، امامزاده ابراهيم (ع)، بقعه متبركه ميربزرگ، پل دوازده چشمه، امامزاده قاسم (ع)، سقانفار زرينكلا و سقانفار هندوكلا فاصله برخی جاذبههای شهرستان آمل از مرکز شهرستان جاذبه فاصله قلعه دماوند ۷۵ كيلومتر دره و درياچه سدلار ۱۰۰ كيلومتر آبگرم لاريجان ۷۲ كيلومتر آبشار شاهاندشت ۶۵ كيلومتر آب گرم بائيجان ۶۰ كيلومتر آب اسك ۸۰كيلومتر جاذبه فاصله امام زاده عبدالله ۱۲ كيلومتر روستاي بليران ۱۵ كيلومتر شكل شاه (جاده هراز) ۶۰ كيلومتر پل دروازه چشمه مركز شهر مشهد مير بزرگ مركز شهر امامزاده ابراهيم مركز شهر شمس آل رسول مركز شهر پارك جنگلي ميرزا كوچك خان ۲۰ كيلومتر
شهر آمل از شهرهاي بسيار قديمي ايران در استان مازندران است. بعضي از مورخان و جغرافي نويسان سابقهْ آن را به دورهْ پيشداديان و كيائيان نسبت داده اند. شهر آمل با توجه به اشياء و سكه هايي كه از آن به دست آمده در دوره ساساني پايتخت يامركز آن منطقه بوده است. احتمالاُ مردم آمل در زمان حكومت مهدي خليفهْ عباسي، به دين اسلام گرويدند و بعد از آن بناهاي اسلامي در آنجا ساخته شد. اوايل قرن هفتم حسام الدين اردشير مركزيت را از ساري به آمل آورد و قصر خود را در آنجا برپا داشت. در سال ۷۹۵ هـ. ق امير تيمور گوركاني آمل و ساري را غارت كرد و فرمان قتل عام ساكنين آنها را صادر كرد و سه قلعهْ مهم از جمله ُ ماهان سر ُ را با خاك يكسان كرد. از آن پس آمل روبه ويراني نهاد. آمل جديد در جوار شمال آمل قديم بنا شده است وامروزه يكي از شهرهاي آباد و زيباي شمال ايران به شمار میرود.
ابن اسفنديار آملي، مؤلف كتاب تاريخ طبرستان نام شهر آمل را برگرفته از نام دختري افسانهاي به نام آمله ميداند كه دختر يكي از اميران ديلمي و همسر فيروزشاه، حاكم بلخ بوده است. اما رابينو ميگويد: در ميان اقوام تاريخي مازندران، يكي آماردها (امردها) بودند كه شهر آمل به نام آنها ناميده شد. آمل در قديم شهري آباد، وسيع و پر جمعيت بود. ابوالفضل بيهقي، در كتاب تاريخ خود در فصل حركت مسعود غزنوي با لشكريانش به آمل، اين شهر را چنين توصيف ميكند: «و امير به شتاب براند و به آمل رسيد روز آدينه ششم جماديالاولي، و افزون پانصد و ششصد هزار مرد بيرون آمده بودند؛ مردمان پاكيزهروي و نيكوتر، و هيچكدام را نديدم بيطيلسان شطوي يا توزي يا تستري يا ريسماني… و گفتند عادت اين است… و من كه بوالفضلم پيش از تعبيه لشکر در شهر رفته بودم، سخت نيكو شهري ديدم، همه دكانها درگشاده و مردم شادكام» در قرن پنجم وقتي با همت خواجه نظامالملك طوسي، وزير كاردان و با كياست سلجوقيان و صاحب كتاب معروف سياستنامه (سيرالملوك)، قرار شد مدارسي به سياق دانشگاههاي امروزي به نام نظاميه در شهرهاي بزرگ جهان اسلام آن روز از جمله بغداد، دمشق، بلخ، نيشابور و بخارا تأسيس شود آمل از جمله شهرهايي بود كه در كنار شهرهاي فوق صاحب نظاميه گرديد. از اين خاك پربركت بزرگاني چون محمدبن جرير طبري، علي بن سهل بن ربن طبري، شمسالدين محمد آملي، سراجالدين قمري آملي، ابن اسفنديار آملي، اولياءالله آملي، علامه ميرحيدر آملي، طالب آملي، جواد فاضل، ميرزا هاشم آملي، حسنزاده آملي، عبدالله جوادي آملي و بسياري از چهرههاي علمي، ادبي و هنري ديگر برخاستهاند، چهرههاي تابناكي كه بر تارك علم، ادب و انديشه اين سرزمين چونان خورشيد فروزان ميدرخشند.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] موقعيت جغرافيايي آمل
شهرستان آمل در مركز استان مازندران از شمال به شهرستان محمودآباد، از شرق به شهرستان بابل، از غرب به شهرستان نور و از جنوب به استان تهران محدود ميشود. اين شهرستان با بيش از ۳۵۰ هزار نفر جمعيت (شهر آمل، حدود ۱۶۰ هزار نفر) و ۳۱۸۵ كيلومتر مربع مساحت داراي دو شهر آمل و رينه و سه بخش مركزي، لاريجان و دابودشت ميباشد. شهر آمل واقع در جلگه مازندران و طرفين رود هراز با ارتفاع ۷۶ متر از سطح دريا در ۵۲ درجه و ۲۱ دقيقه طول شرقي و ۲۶ درجه و ۲۵ دقيقه عرض شمالي و در فاصله ۷۰ كيلومتري غرب ساري، مركز استان، هجده كيلومتري جنوب درياي مازندران،و شش كيلومتري شمال دامنه كوه البرز و ۱۸۰ كيلومتري شمال شرقي تهران قرار دارد.
[ویرایش] آب و هواي آمل
آب و هواي شهرستان آمل نظير ساير نقاط مازندران است؛ در تابستانها گرم و مرطوب و در زمستانها ملايم. حداكثر ريزش باران در ماه آذر و حداقل آن نيز در ماه تير است.
[ویرایش] آثار تاريخي و جاذبههاي جهانگردي شهرستا آمل
از آثار تاريخي شهرستان آمل با آن همه سابقه شهرنشيني يا به دليل رطوبت بالاي منطقه و يا به دليل حوادث طبيعي مثل زلزله و حوادث غير طبيعي مثل هجوم تيمور گوركاني، چيز چندان درخور توجهي باقي نمانده است. برخي از اين آثار باقيمانده به همراه برخي جاذبههاي جهانگردي به ترتيب زير است:
- مشهد ميربزرگ (مقبره مير قوامالدين مرعشي، سر سلسله مرعشيان مازندران كه از بناهاي دوره صفويه است.)
- مقبره ميرحيدرالدين
- مقبره امامزاده ابراهيم «ع»
- مقبره امامزاده قاسم «ع»
- مقبره امامزاده عبدالله «ع»
- مقبره ناصرالحق حسنبن علي
- بقعه شمس آل رسول
- پل دوازده چشمه
- قلعه شاهاندشت (ملك بهمن)
- مقبره مولانا سيد حسن ولي واقع در نياك
- پارك جنگلي ميرزا كوچك خان (واقع در ۲۰ كيلومتري جاده هراز)
- آبهاي معدني لاريجان، آمولو، اسك و استراباكو
و نيز پارك جنگلي در حال احداث شهرداري آمل واقع در جنب طرح پرديس دانشگاه شمال با مساحت ۶۵۰۰۰ مترمربع.
[ویرایش] اشخاص و اعلام آمل
آيت الله عبدالله جوادي آملي حضرت آيةالله حاج شيخ عبدالله جوادى آملى در سال 1312 هـ . ش در آمل پا به عرصه گيتى نهاد. پدرش ميرزا ابوالحسن جوادى از عالمان و واعظان پرهيزكار شهر بود و اجدادش نيز تا چند نسل، از واعظان و روحانيان محترم آنجا بودند. پس از پايان دروس دوره ابتدايى در سال 1325 شوق آموختن معارف اسلامى و علوم الهى وى را به حوزه علميه آمل كشاند. در اين حوزه، ادبيات، شرحلمعه، قوانين، شرايع، امالى شيخ صدوق و ... را از محضر استادانى چون آيةالله فرسيو، آيةالله غروى، شيخ عزيزالله طبرسى، آقا ضياء آملى، شيخ احمد اعتمادى، حاج شيخ ابوالقاسم رجايى، شيخ شعبان نورى و پدرش ميرزا ابوالحسن جوادى آموخت. در سال 1329 به تهران رفت و با راهنمايى آيةالله حاج شيخ محمّدتقى آملى، تحصيلات خود را در مدرسه مروى تهران ادامه داد. در آنجا رسائل و مكاسب را از محضر استادان شيخ اسماعيل جاپلقى، حاج سيّد عباس فشاركى و شيخ محمّدرضا محقّق فرا گرفت و از درس هيئت، طبيعيّات اشارات، بخشهايى از اسفار و شرح منظومه آيةالله شعرانى بهره برد. همچنين در درس تفسير قرآن، بخشى از شرحمنظومه، بخشهاى الهيات و عرفان اشارات و مبحث نفس اسفار آيةالله الهى قمشهاى شركت كرد و شرحفصوصالحكم را از محضر آيةالله فاضل تونى و درس خارج فقه و اصول را از محضر آيةالله محمّدتقى آملى آموخت. در سال 1334 با تشويق آيةالله محمّدتقى آملى، براى تكميل تحصيلات به حوزه علميه قم هجرت كرد. در آنجا مدتى از درس خارج فقه آيةاللهالعظمى بروجردى استفاده كرد و بيش از دوازده سال در درس خارج فقه آيةالله محقّق داماد و حدود هفت سال در درس خارج اصول حضرت امامخمينى «ره» حضور يافت. وى همچنين حدود پنجسال در درس خارج آيةالله ميرزا هاشم آملى شركت كرد. امّا به دليل علاقه وافر به علوم عقلى و قرآنى، از همان ابتداى ورود به قم رابطه علمى خود را با فيلسوف و مفسّر بزرگ قرن، علامه طباطبايى آغاز كرد كه اين ارتباط تا آخرين لحظات عمر پُربركت آن بزرگوار ادامه يافت. برخى از دروسى كه از محضر ايشان آموخت، عبارت است از: بخشهاى نفس و معاد اسفار، درس خارج اسفار، الهيّات و برهان شفا، تمهيدالقواعد، علم حديث، تفسير قرآن كريم، شرح اشعار حافظ، تطبيق فلسفه شرق و غرب و بررسى فلسفههاى مادّى. پس از اتمام تحصيلات، فعاليتهاى ايشان بر تدريس و نشر معارف الهى متمركز گرديد و در سطوح و دورههاى مختلف، شرحاشارات، شرحتجريد، شرحمنظومه، شواهدالربوبيّه، التحصيل، شفا، دوره كامل اسفار، تمهيدالقواعد، شرحفصوصالحكم، مصباحالأنس، درس خارج فقه، تفسير موضوعى قرآن، تفسير ترتيبى قرآن و ... را تدريس نمود. اكنون نيز درسهاى تفسير قرآن، خارج فقه و خارج اسفار ايشان ادامه دارد. بر گرفته از سايت اسراء وابسته معظم له.