گیو پسر گودرز

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

گیو (بر وزن تیز)، پسر گودرز، از پهلوانان بزرگ و خوشنام ایران در شاهنامه است. از بزرگ‌ترین کارهای او رفتن به توران در جستجوی کیخسرو و یافتن او پس از هفت سال و آوردن او و مادرش، فریگیس، به ایران است. او در این کار، خصوصاً هنگام بازگشت، رشادتها و پهلوانیها کرد.

گیو همچنین داماد رستم (از طریق وصلت با بانوگشسپ) بود. در شاهنامه او تنها دارای یک فرزند به نام بیژن است. بروز احساسات پدرانه از گیو در جایجای شاهنامه صحنه‌های دل‌انگیزی می‌آفریند که خطوط شخصیت او را پررنگ‌ می‌کند.[1]*

سرانجام کار گیو در شاهنامهٔ فردوسی اینست که او همراه با چهار پهلوان دیگر همراه کیخسرو می‌‌شوند در سفر نهائی کیخسرو به سوی پروردگار و ترک این جهان سفلی. علی رغم گوشزدهای کیخسرو که فقط کسانی که از فرّ ایزدی برخوردار باشند می‌توانند این راه را طی کنند وگرنه نابود و یا ناپدید خواهند شد، پنج پهلوان (از جمله گیو) تصمیم گرفتند که با کیحسرو همراه شوند. سرانجام پس از برگذشتن کیخسرو بسوی عالم بالا، هر پنج پهلوان گرفتار برف و بوران شده و همانجا ناپدید شدند.

فهرست مندرجات

[ویرایش] گیو در متون پارسی میانه

در بندهشن گیو از جاویدانان و یاران سوشیانس برشمرده شده‌است.

[ویرایش] جستارهای وابسته

[ویرایش] پانویس

  1. ^  برای نمونه در داستان دوازده رخ هنگامی که بیژن به نبرد با هومان رفته است:
چو دیوانگان گیو گشته نوان       به هر سو خروشان و هر سو دوان
همی آگهی جست زان نیو پور       همی ماتم آورد هنگام سور
چو آگاهی آمد ز بیژن بدوی       دمان پیش فرزند بنهاد روی
چو چشمش به روی گرامی رسید       ز اسب اندر آمد چنان چون سزید
بغلتید و بنهاد بر خاک سر       همی آفرین خواند بر دادگر...

(«داستان دوازده رخ» ص ۲۹)

[ویرایش] منابع

این نوشتار ناقص است. با گسترش آن به ویکی‌پدیا کمک کنید.