جمشید
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
جمشید یکی از پادشاهان اسطورهای ایرانیاست و قدمتی بس کهن دارد. نام او در اوستا متون پهلوی و متنهای دوران اسلامی آمدهاست. در اسطورههای ایرانی کارهایی سخت بزرگ به او نسبت داده شدهاست. در شاهنامه، جمشید، فرزند طهمورث و شاهی فرهمند است که سرانجام به خاطر خودبینی و غرور فرّه ایزدی را از دست میدهد و به دست ضحاک کشته میشود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] ریشه شناسی نام
نام جمشید از دو بخش جم و شید تشکیل شدهاست و در واقع شید صفتیاست که برای جم آمده است و نام اصلی او جم است. شید به معنی درخشان است و در ترکیباتی چون خورشید هم دیده میشود. جم و یم از یک ریشه است و معنی دریا و اقیانوس و گروه میدهد. جمشید بر روی هم مفهوم جم درخشان، دریای نور ،خورشید تابان ،دریای تابناک، فروغ جاودان را میرساند.
[ویرایش] جمشید در اوستا
جمشيد در اوستا پسر ويونگهونت ( ويونگهان ) خوانده شده است. بنا بر روايت اوستا، هنگامی که جمشيد به سلطنت رسيد، اهورامزدا امر کرد که وی شروع به بنای پناهنگاهی موسوم به ( ور) { باغ} یا ارگ شاهی نمايد. در اديان ابراهيمی يهوه يا الله به جای آنکه برای بی پناههای زمين دستور ساختن پناهگاه را بدهد برای خويش داده است که عبارت از کعبه باشد. م در فر گرد دوم ونديداد از روزگار جمشيد صحبت میشود، جزئيات اين قصه بيان میگردد.
[ویرایش] جمشید در شاهنامه
در شاهنامه فردوسی میخوانیم :
ز ابلیس و دیوان چو بر بست راه | بیامد به شادی از آن جایگاه | |
که بر روز خرداد جمشید جم | دل اهرمن کرد او پر ز غم | |
مران روز را نام نوروز کرد | یکی جشن بس به دلافروز کرد |
و :
جهان انجمن شد بَرِ تخت او | شگفتی فرومانده از بخت او | |
به جمشید بر گوهر افشاندند | مر آن روز را روز نو خواندند | |
سر سال نو هرمز و فرودین | بر آسوده از رنج روی زمین | |
بزرگان به شادی بیاراستند | می و جام و رامشگران خواستند | |
چنین جشن فرّخ از آن روزگار | به ما ماند از آن خسروان یادگار |
[ویرایش] منبع
- برومند، جواد. نوروز جمشید.
- عجم، محمد. خلیج فارس نامی کهنتر از تاریخ
- رجایی بخارایی، احمدعلی. برگزیدهٔ شاهنامهٔ فردوسی، به کوشش کتایون مزداپور، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ سوم ۱۳۸۱، ISBN 964-426-177-1
- در خصوص چگونگی معرب شدن کلمات و از جمله کلمات فارسی به کتاب اللسان عربي شماره ۵۰ چاپ سازمان ایسیسکو (المنظمة العربية للتربية و الثقافة و علوم مکتب تنسيق التعريب) مراجعه شود.
|
||||
---|---|---|---|---|
کیومرث | هوشنگ | تهمورث | جمشید | ضحاک |فریدون | ایرج | منوچهر | نوذر | زو | گرشاسپ |