بحث:دریای خزر

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.

كاسپين نام انگليسي درياي خزر است. اگر ما بخواهيم نام اين دريا در زبانهاي ديگر را هم نام ببريم فهرستي بسيار طولاني ميشود. از سوي ديگر در متن جوري گفته ميشود كه انگار به اين دريا در زبان فارسي كاسپين هم گفته ميشود كه حرف درستي نيست. --ماني ۱۱:۵۷, ۲۷ دسامبر ۲۰۰۴ (UTC)

ماهواره مخابراتی که عکس نمی‌گیرد. شرح عکس اصلاح شود. حرف مانی در مورد کاسپین هم درست است. خیلی از این‌که نام کاسپین از قزوین گرفته شده هیجان‌زده نشوید (بگذریم که همین هم چندان قطعی نیست. شاید هر دو نام از کاسپ‌ها گرفته شده باشند که احتمالا غیر آریائی بودند و بر تبارنامه پر افتخار "ایرانیان پاک نژاد" چیزی نمی افزایند.)


دریای خزر اسمی است که به اشتباه رواج پیدا کرد؛ اگرچه سابقه قدیمی تری دارد ولی امروزه در همه مدارک و اسناد رسمی از آن به دریای مازندران یاد می کنند و همین طور بیشتر مردم به آن دریای مازندران می نامند


لطفاً یک نفر شخص خیّر این مقاله را با مقالهٔ صفحهٔ اصلی ترکیب کند این متن به اشتباه در مقاله آمده بود.


گپی که در پایین آمده شده به صفحه دريای مازندران يا دريای خزر منتقل شد


درياي مازندران بزرگ ترين درياچه ي جهان در شمالي ترين بخش خاك ميهن باستاني ما قراردارد. درياچه اي با پيرامون ٧٠٠٠ كيلومتر وپهنه ي ٣٩٤٢٠٠ كيلومتر مربع . اين درياچه ي پهناور كه روزگاري بخشي از درياي بزرگ تيتيوس بود حدود ٢٥٠ ميليون سال پيش از اعضا خانواده اش ، دريا هاي آرال ، مديترانه ، سياه و درياي پارس جدا افتاد و به پهناور ترين درياچه ي گيتي بدل شد. درياي مازندران در طول تاريخ رخ دادهاي بزرگي را در پيرامون خود شاهد بوده و در هر برهه اي از تاريخ مردمان اين كشور كهن نامي بر آن نهادند. نام ان دريا در نقشه هاي مورد تاييد موسسه ي گيتا شناسي و ژئوفيزيك ايران خزر ذكر شده و نامي كه در جهان به آن شهرت دارد كاسپين است. اما اينكه اين دو نام از كجا آمده و چرا من آن را درياي مازندران مي نامم ، موضوغي است كه سبب نگارش اين نوشتار شد. همان گونه كه پيش از اين گفته شد ، درياي مازندران نام هاي بسيري را در تاريخ بر خود ديد. چون ، درياي هيركانيان،ساكازنه،كاسپين،خزر،تبرستان، ،درياي خراسان،اكفوده دريا، قزوين ، گيلان، ساري، باكو، ديلم، خوالينسك،تنگيز و... اما آنچه اينجا به آن پرداخته مي شود ، سه نام اخير است كه همچنان مورد استفاده قرار مي گيرند. خزر : خزرهاي ترك نژاد ، نزديك به ٢٠ سده پيش از بيابان هاي بي آب آسياي ميانه به سوي سرزمين هاي باختري كوچ كرده و سرانجام در كرانه هاي باختري درياي مازندران ساكن شدند. اين قوم كه در طول تاريخ به قومي وحشي مشهورند ، در حدود سده ي ششم ميلادي ، حكومت مستقلي به وجود آوردند وكشور خود را خاقانات خزر ناميدند. خزرها در همان سال ها اندك اندك به دين يهود در آمدند ، و اين دين در خاقانات خزر به رسميت شناخته شد.آنان پس از تشكيل حكومت مستقل و تثبيت آن ، هجوم به اقوام همسايه را كه اغلب مردمان اسلاو بودند ، آغاز كردند. و هر از گاهي نيز خساراتي به بخش هاي شمالي امپراطوري ساساني وارد مي آوردند، تا آنكه براي جلوگيري از هجوم گاه به گاه اين اقوام نيمه وحشي به دستور كيخسروَ اَنوشِ رَوان ديواري بزرگي در شهر دربند ساخته شد، كه سنگ نبشته ي اين دستور نيز همچنان بر جاست. تا آنكه در سده هاي ٩و١٠ ميلادي با حمله ي اقوام روس خزرها سرزمين هايشان را از دست دادند و به سوي اروپاي شرقي گريختند.

٢. كاسپين: كاسپين،كاسپيا، كاسپيانا ، كاسپي،كه شكل نخستين اين نام ها ، نام شناخته شده ي كنوني درياي مازندران در جهان است از نام قومي ايراني نژاد گرفته شده كه تا ٢٠٠٠ سال پيش از ميلاد ساكنان جنوب قفقاز بودند . و آغاز هزاره ي نخست پيش از ميلاد به سوي سرزمين هاي جنوبي كوچانده شدند . كاسپ ها مردماني با پوست سپيد ، موهاي روشن و چشماني كبود بودند. آنان با گذر از منطق كوهستاني شمال گيلان كنوني وارد ايران شدند و در جلگه ي حاصلخيز گيلان سكني گزيدند. كاسپ ها كشور خود را در منطقه اي محدود به زنجان ، تالش و املش گستردندو پس از تثبيت اندك اندك درياي بي نام مقابلشان را كاسپيا ناميدند و آئين آفتاب تابان را گسترش دادند. كاسپ ها به آئين ميترا ايمان داشتند. تنديس هاي بيشماري از خود بر جاي گذاشتند كه شمار زيادي از آنها در حفاري هاي تپه هاي املش يافت شده است. ٣.مازندران: درباره ي نام مازندران و معناي آن عقايد بسياري وجود دارد. كه شماري از آنها را بر مي شمرم . عده اي ”موز“ را نام كوهي گرفته اند كه در دل البرز واقع است ، وبا گشايش پاره ي نخست، پاره ي دوم را ” اندر آن “ پنداشتند . كه در تاريخ تبرستان ابن اسفنديار ، نيز به اين نكته اشاره شده است . عده اي نيز واژه ي ”ماز “ را به معناي دژ گرفتند و تركيب واژگاني را به معناي جايي كه دژهاي بسياري در آن واقع است ترجمه كردند. مي گويند مازيار پور قارن، سردار مشهور تبري ، دستور ساخت دژ ها مستحكمي را در دل البرز داد تا از ورود تازيان جلوگيري كند . اما نظريه ي ديگري نيز وجود دارد كه ديدگاه زبان شناسانه بسيار قابل توجه است . يكي از خدايان هندو-ايراني با نام ”ايندرا“ كه خداي جنگاوري و طبقه ي جنگاور بوده سبب پديد آمدن اين نام است . آرياييان كه به ايزدان متعدد ايمان داشتند پنج ايزد را برتر مي شمردند ١.ميترا ٢. ايندرا ٣. وَرونا ٤.نَساتيا بدين ترتيب از آن رو كه مردمان شمال فلات ايران بر اين اعتقاد بودند ، و نيز مردماني تنومند و جنگ آور ، نام اين ايزد را بر سر زمين خود نهادند . پاره ي نخست به صورت مز ، مها ، مهي ، مزي ، كه همگي به معناي بزرگ اند ، پاره ي دوم ايندرا يا ايندر كه از آن سخن رفت ، و پاره ي سوم پسوند ”ان“ است كه موقعيت مكاني را نشان ميدهد . پس ”مز ايندرا ان “ يا مازندران به معناي سرزمين ايندراي بزرگ است .

اما در پايان سوالي مطرح مي شود ، جامعه ي جهاني اين درياچه پهناور را با نام قومي ايراني نژاد مي شناسد و ما به عنوان نگاهبان اين فرهنگ كهن آن را با نامي به رسميت مي شناسيم ، كه از اقوامي وحشي بر جاي مانده است. كدام يك به نظر صحيح تر مي رسند ؟ اين پرسشي است كه پاسخ آن و داوري در باره ي آن را به انديشه ي تواناي خواننده ي ايراني مي سپارم.


علي اتحاد


دریای خزر و بحر خزر اسمی رایج در ایران است. و بنابر این ما در ویکیپدیا بایستی آن را همراه و همردیف با دریای مازندران ذکر کنیم. کامران ۱۴:۲۴, ۱ ژوئن ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] قزوین در عربی رواج دارد و نه در فارسی

در صفحات [[1]] [[2]] این مقاله درباره اینکه قزوین واگردان کاسپین است نگاشته شده و همچنین مقاله دیگری به نشانی [[3]] در باره آنکه قزوین و کاسپین ربطی به دریا ندارند بحثی آورده است! --علی ۱۳:۲۰, ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۶ (UTC)

[ویرایش] درود

درباره نام رایج دریاچه قزوین در سطح جهان که با پذیرش جهانی روبرو است و گواهی است بر کاربرد نام خزر صرفا در میان پان تورکیست ها کافی است کمی زحمت به خود داده و به لینک دریاچه قزوین به زبان های دیگر که در سمت راست صفحه مربوطه آمده است بروید. در ضمن این که فرد یا افرادی بخواهند نام باستانی قزوین - کاسپین را از این دریا بگیرند و به هر نام دیگری بخوانند ضدیت با ملیت ایرانی است زیرا کاسی ها(کاسی های کوه نشین) و کاسپی ها(کاسی های کنار آب - پی یا پیه یا بیه امروزه در زبان گیلکی به معنی آب است و برای همین دو کرانه سفیدرود یکی بیه پیش و دیگری بیه پس خوانده می شوند) از تبار آریایی و ایرانی بودند و تعویض نام آنها مانند تعویض نام خلیج فارس از سوی عرب های فاقد تمدن است.

سپاس

بدرود

[ویرایش] بزودي به درياي مازندران بازگردانده خواهد شد!

نام آن در فارسي خزر نيست بلكه در ايران خزر رايج است؛ اينجا ويكي فارسي است؛ در ضمن اون شخصي كه فكر مي كنه تحقيقات من در آخر نظر شخصي بيش نيست؛ درك خودش را رسانده و نيازي به حذف هر آنچه را كه دلش بخواهد نخواهد بود؛ همانطور كه طوري رفتار مي كند كه از نوه ها و بچه هاي آن قوم بوده است كه اگر هم بوده است ربطي به نام گذاري آن و آنچه اصيل است ندارد؛ همانگونه كه عرب ها با وجود آنكه حقيقت تاريخي زيادي ندارد خليج فارس را خليج عربي مي نامند و اين اصرار ايراني ها در ويكي انگليسي است كه هميشه در حال تعويض خليج عربي به فارس هستند! به جاي جواب؛ صورت مسئله را خواهش مي كنم تغيير ندهيد--علـی ۱۱:۰۱, ۴ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

رایجترین نام این دریا در میان فارسی‌زبانان الان خزر است. من و شما ممکن است این موضوع را دوست نداشته باشیم ولی محل تبلیغ و تلاش برای جا انداختن نامی دیگر مقاله‌های شخصی و نشریه‌ای است. دانشنامه کارکردش چیز دیگری است.

با احترامات. --ماني ۱۱:۰۷, ۴ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)

ولي شما بسيار راحت مطالبي را كه در مورد خزر ها نوشتم را پاك كرديد؛ اين خود تبليغ نيست ؟؟ اين نام الان از طرف دولت حمايت مي شود؛ ولي همه بايد بدانند كه آنها كه بوده اند؛ و اگر بدانند به احتمال قوي دوست نخواهند داشت كه اين نام را استفاده كنند --علـی ۱۱:۱۵, ۴ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)
بیاد ندارم به پاک شدن کدام مطلب اشاره دارید. اگر به نادرست پاک شده پوزش می‌خواهم و لطفاً آن را برگردانید. با شما موافقم که در جاهایی که محلش باشد و مشکلی نداشته باشد بهتر است نام دریای مازندران را تبلیغ کنیم. از آنجا که در این دانشنامه قرار را بر استفاده رایجترین‌ها در عنوان گذاشته‌ایم فکر می‌کنم بهتر است این قرارها رعایت بشود.

قربان شما. --ماني ۱۱:۲۱, ۴ نوامبر ۲۰۰۶ (UTC)