غلامرضا حسنی
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
غلامرضا حسنی، دارای لقب حوزوی حجه الاسلام و امام جمعهٔ شهر ارومیه، است. او از مبارزان علیه نظام شاهنشاهی پهلوی بوده و مشهور است که پس از انقلاب در مقابل محاکمه و اعدام یکی از پسرانش (که برعلیه نظام جمهوری اسلامی فعالیت داشت) سکوت کرد. حسنی مدعی است که برخلاف گروه کثیری از روحانیهای شیعه، معاش و رزق خود را از فعالیت غیر مذهبی (کشاورزی) کسب میکند.
شهرت او بیشتر به خاطر ایراد خطبههای نماز جمعهٔ ارومیه است. ساختار کلام و بیان عامیانه عقاید در کنار طرح نکاتی خاص و عجیب و گاه تندرویهای اسلامی، باعث شده که کلامهای او در بین بسیاری از مردم به عنوان طنز معروف باشد و از جانب بسیاری مسخره تلقی شود.
بعضی معتقدند که ریشه این قضیه به گروههای سیاسی مخالف اندیشههای او که سخنانش را به شکل گسترده و به عنوان طنز در روزنامه «صبح امروز» (به مدیریت سعید حجاریان) منتشر میکردند بوده است.
شایان ذکر است که کتاب مجموعه خطبههای نماز جمعه او پرفروش بوده است و بارها تجدید چاپ شده است.
برخی طرفداران او علت این طرفداری را عدم توجه او به انبوه تمسخرها میدانند.
علیرغم معروفیت او به عنوان یک شخصیت طنز و رواج تمسخرهای بسیار در مورد او، وی همچنان امام جمعهٔ شهر ارومیه است.
[ویرایش] گفتارها
- من با آزادی مخالف بودم و هستم چون حرف مرد یکی است (از کتاب مجموعه سخنرانیهای حجه الاسلام و المسلمین حسنی)
- رای دادن به کسی که باعث تنزل دین میشود، حرام است.(به طور غیرمستقیم، راجع به محمد خاتمی، رئیس جمهور ایران) (خطبههای نماز جمعه مندرج در روزنامهٔ توسعه)
- چرا قتل چهار نفر ضد انقلاب بی دین لا مذهب را میگویید قتلهای زنجیرهای و خواستار پی گیری آن هستید؟(راجع به قتلهای زنجیرهای چند نویسنده و شاعر مخالف جمهوری اسلامی در سال ۷۸)(خطبههای نماز جمعه مندرج در «صبح امروز» به تاریخ ۱۶/۱۱/۷۸)
- حجاریان ۱۰ الی ۱۵ روز است که ترور شده، با گلوله کمی از صورتش رفته آن طرف تر، از اروپا دکتر آوردند. همه منتظرند گوش میدهند که قضیه حجاریان به کجا میانجامد. آقای پروفسور، آقای دکتر! زده بود که بمیرد!(در مورد ترور سعید حجاریان، از چهرههای دوم خردادی)(خطبههای نماز جمعه مندرج در «صبح امروز» به تاریخ ۱/۷/۷۹)
- اگر ما قدرت داشته باشیم در زمانی که در حال حاضر، انگلیس، سلمان رشدی و تمام اعوان و انصارش را مخفی نگه داشته است، باید لشکرکشی بکنیم و انگلیس را محو و نابود بکنیم و سلمان رشدی را در بیاوریم.(در مورد نویسندهٔ معروف سلمان رشدی)(مندرج در «آفتاب یزد» به تاریخ ۲۹/۱۱/۷۹)