ریموند کارور
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد.
زمینه فعالیت | نویسنده |
تولد | ۲۵ مه، ۱۹۳۸ (میلادی) کلاتْسْکانی، اورگون، آمریکا |
مرگ | ۲ اوت، ۱۹۸۸ پورتآنجلس، واشینگتن، آمریکا |
ریموند کِلِوی کاروِر جونیور (۲۵ مه، ۱۹۳۸-۲ اوت، ۱۹۸۸) نویسندهٔ داستانهای کوتاه و شاعر آمریکایی بود. او یکی از نویسندگان مطرح قرن بیستم و همچنین یکی از دلایل اصلی تجدید حیات داستان کوتاه در دههٔ ۱۹۸۰ شمرده میشود.
فهرست مندرجات |
[ویرایش] زندگی
کارور در شهر کلاتْسْکانی در ایالت اورگون که شهری صنعتی در کنارهٔ رودخانه کلمبیا است به دنیا آمد. او در شهر یاکیما در ایالت واشنیگتن بزرگ شد. پدرش کارگر کارخانهٔ چوببری و الکلی بود. مادر او گاهی به عنوان پیشخدمت و فروشنده کار میکرد.
ریموند در مدرسهای محلی در یاکیما آغاز به تحصیل کرد. او در فراغت خود رمانهایی از میکی اسپیلانی یا مجلاتی چون Sports Afield و Outdoor Life را مطالعه میکرد. در سال ۱۹۵۶ وقتی که هجده سال داشت، با دوست دختر دوران مدرسهاش، «ماریان بورک»، که شانزده ساله بود، ازدواج کرد. ماریان تازه از یک مدرسهٔ اُسقفی خصوصی فارغالتحصیل شده و باردار نیز بود. زمانی که فرزند دوم آنها بدنیا آمد، کارور بیست ساله بود. پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان دیویس، برای تامین هزینهٔ گذران زندگی به مشاغل متفاوتی چون سرایداری، چوببُری و فروشندگی روی آورد. در طی سالهای زندگی مشترکشان، ماریان نیز شغلهایی چون پیشخدمتی، فروشندگی، مُنشیگری و معلمی داشت.
کارور به همراه خانوادهاش به کالیفورنیا رفت چرا که والدین همسرش در شهر پارادایز در آن ایالت، خانهای داشتند. در آنجا بود که وی به نوشتن علاقمند گردید و در دورههای آموزشی نوشتن خلاقانه که توسط رماننویسی به نام جان گاردنر تدریس میشد، شرکت کرد. گاردنر بر زندگی و پیشهٔ کارور به عنوان یک نویسنده تاثیر عمدهای برجای گذاشت. کارور در ابتدا تحصیلاتش را در دانشگاه ایالتی چیکو و سپس در کالج ایالتی هامبولت در کالیفورنیا ادامه داد و در سال ۱۹۶۳ مدرک کارشناسی خود را دریافت نمود.
در میانهٔ دههٔ ۱۹۶۰ کارور و خانوادهاش در شهر ساکرامنتوی کالیفورنیا زندگی میکردند. وی در یکی از بیمارستانهای این شهر («بیمارستان مرسی») بعنوان نگهبان شب شغلی داشت. او در کلاسهای کالج ایالتی ساکرامنتو – که امروزه دانشگاه ایالتی است – در زمینهٔ شعر که توسط دنیس اشمیتز تدریس میشد، شرکت میکرد. اولین کتاب شعر کارور با عنوان «نزدیک کلامَث»[1]* در سال ۱۹۶۸ توسط کلوب ادبیات انگلیسی کالج ایالتی ساکرامنتو منتشر شد.
سال ۱۹۶۷ برای وی نقطهٔ تحولی محسوب میشود؛ در این سال اثری از او در مجموعهٔ مشهور «فولی» چاپ شد، پدرش درگذشت و مقدمات چاپ اولین اثر او، «نزدیک کلامَث»، در حال فراهم شدن بود. همچنین در این سال بود که وی به همراه خانوادهاش به پالوآلتو انتقال یافتند تا وی بتواند به عنوان ویرایشگر کتابهای درسی در «Science Research Associates» استخدام شود. فعالیت وی در این شغل تا سال ۱۹۷۰ ادامه داشت وی در این سال از آن سازمان اخراج شد. در سالهای دههٔ ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در حالی که پیشهاش به عنوان یک نویسنده در حال اوجگیری بود، چند سالی در دانشگاههای آمریکا تدریس نمود. بعنوان مثال، وی از ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۳ استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه سراکیوز بود.
طی سالهایی که شغلهای متفاوتی داشت، به تربیت فرزندان مشغول بود و همزمان سعی میکرد که بنویسد، افراط وی در نوشیدن الکل آغاز گردید و این مساله تا حدی پیش رفت که تقریباً تسلیم شد و بطور دائمی به نوشیدن پرداخت. در نیمترم پاییز سال ۱۹۷۳، او به همراه جان چیور در «کارگاه نویسندگان آیووا» تدریس داشت، اما بعدهها گفت که به همراه چیور تنها اندکی نوشته و تدریس کرده بودند و بیشتر مواقع مینوشیدهاند. سال بعد، پس از ترک شهر آیووا، چیور برای درمان اعتیادش به الکل به مرکزی درمانی رفت، اما کارور تا چند سال بعد به نوشیدن ادامه داد. در تاریخ ۲ ژوئن ۱۹۷۷ او با یاری «گروه الکلیهای ناشناس»[2]*، اعتیادش به الکل را ترک کرد.
او از سال ۱۹۷۹ با شاعر زنی به نام تس گالاگر که وی را در همایش نویسندگان در دالاس، تکزاس ملاقات کرده بود، زندگی میکرد. در نهایت او در سال ۱۹۸۲ از همسر اولش، ماریان، طلاق گرفت و در سال ۱۹۸۸ در شهر رنو در ایالت نوادا با گالاگر ازدواج کرد. دو ماه بعد، در تاریخ دوم اوت ۱۹۸۸ وی در سن پنجاه سالگی و بدلیل سرطان ریه در شهر پورتآنجلس در ایالت واشنگتن درگذشت. در همان سال، عضویت او در آکادمی آمریکایی هنر و ادبیات اعلام گردید.
[ویرایش] سبک
پیشهٔ کارور به عنوان یک نویسنده به داستانهای کوتاه و شعر اختصاص یافته بود. او خود را بعنوان کسی که «تمایل به ایجاز و قوّت دارد» و «به نوشتن داستانهای کوتاه معتاد است»، معرفی کرده است (در دیباچهٔ «از کجا تلفن میکنم»[3]*، مجموعهای که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد). دلیل دیگری که برای ایجاز آثار او مطرح میشود این است که «داستان [کوتاه و شعر] را میتوان در یک نشست نوشت و خواند». این مسئله برای وی یک انتخاب ساده نبود، بلکه ملاحظاتی عملی بود تا او با در نظر داشتن آنها بتواند در کنار شغلهای متفاوت و ناهمگوناش، به نوشتن نیز برسد. موضوعات و ایدههای آثار او که عموماً بر تجربههای کارگری تمرکز دارند به وضوح انعکاسی از زندگی خودش هستند. همین مساله را میتوان در مورد بُنمایههای مکرر اعتیاد به الکل و بازپروری از آن که در آثار وی موجود است، مطرح کرد.
سبک نوشتار کارور و بُنمایههای آثار او معمولاً مانند عناصر سازندهٔ آثار ارنست همینگوی، آنتوان چخوف و فرانتس کافکا است. همچنین او را تاثیرپذیرفته از آثار ایساک بابل، فرانک اوکانر و و. اس. پریچت برَشمُردهاند. با وجود این، بنظر میرسد بیشترین تاثیرپذیری او از جانب چخوف باشد که انگیزهٔ او برای نوشتن داستان کوتاه «پیغام»[4]* باشد. این داستان که یکی از آثار مربوط به اواخر عمر کارور است، آخرین ساعات زندگی چخوف را به تصویر میکشد.
عمدتاً، کمینهگرایی (مینیمالیسم) به عنوان یکی از ویژگیهای بارز آثار کارور شمرده میشود. ویراستار وی در مجله اسکوآیر، گوردون لیش، نثر کارور را به این سمت هدایت مینمود. پیشتر جان گاردنر به کارور توصیه کرده بود که به جای به کار بردن بیست و پنج کلمه در یک جمله، پانزده کلمه به کار بَرَد و بعدهها لیش به وی توصیه کرد که در یک جمله تنها از پنج کلمه استفاده کند. در این دوران بود که کارور اشعاری را برای جیمز دیکی، ویراستار شعر اسکوآیر در آن دوران، فرستاد.
سبک وی را با عنوان «واقعگرایی کثیف»[5]* نیز خواندهاند. این عبارت به گروهی از نویسندگان در سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ چون ریچارد فورد، توبیاس ولف، آن بیتی، جین آن فیلیپس اشاره دارد. کارور با فورد و ولف از نزدیک آشنا بود. این نویسندگان در آثارشان بیشتر بر اندوه و حس فقدان زندگی روزمرهٔ مردم عادی تاکید داشتند؛زندگی روزمرهٔ طبقات متوسط و پایین جامعه یا افراد تکافتاده و به حاشیهرانده شدهای که طبق ایدهٔ هنری تِرو «نومیدی خاموش»[6]* را میزیند.
[ویرایش] نوشتهها
اولین داستان منتشرشدهٔ وی مربوط به سال ۱۹۶۰ و با عنوان «فصلهای سخت»[7]* است. این اثر که به نسبت آثار بعدی او، نثری سلیستر و شیواتر دارد، به وضوح از ویلیام فاکنر تاثیر پذیرفته است. عبارت «فصلهای سخت» بعدهها به عنوان نام مجموعهای از داستانها استفاده شد که البته خود آن داستان را شامل نمیشد. داستان «فصلهای سخت» را تنها میتوان در مجموعههای چاپشدهٔ اخیر چون «قهرمانی بس است، لطفاً»[8]* و «اگر کارم داشتی تلفن کُن»[9]* یافت.
اولین مجموعه از آثار وی در سال ۱۹۷۶ و با عنوان «میشود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟»[10]* منتشر گردید و داستانی از این مجموعه که دارای همین نام بود برای چاپ در مجموعهٔ «بهترین داستانهای کوتاه آمریکا» انتخاب گردید. سپس برای داستان «یک چیز کوچک و خوب»[11]* که داستانی است دربارهٔ والدین یک پسر جوان که دچار تصادف رانندگی شده، موفق به دریافت جایزه او. هنری گردید. در سال ۱۹۸۳، این داستان در مجموعهای با نام «کلیسای جامع»[12]* منتشر گردید. با وجود این خود داستان «کلیسای جامع» بود که کارور آن را در مقایسه با آثار پیشیناش بعنوان «نوع دیگری» از داستان مطرح میکند و نقطه عطفی در دورهٔ کاریاش برمیشمارد. این داستان که دربارهٔ ملاقات مردی با پیرمردی کور از آشنایان همسرش است، بدلیل کمگویی آن دربارهٔ موضوعی اصلی و به احتمال بخاطر دیدِ خوشبینانهاش که در کنار لحنی تلخشیرین قرار گرفته است، با آثار پیشین نویسنده متفاوت است.
آخرین مجموعه داستانی که دقیقاً پیش از مرگ وی چاپ شد، «فیل»[13]* نام داشت و شامل هفت داستان بود. ماهیت داستانهای این مجموعه، بخصوص «پیغام»، این طور مینماید که او در حال تفکر و تعمق برای نوشتن اولین رماناش بود. البته این مساله به تایید دیگر منتقدین نرسیده است.
[ویرایش] آثار
[ویرایش] داستانی
- مجموعهها
- میشود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟ (چاپ اول، ۱۹۷۶)
- فصلهای سخت (۱۹۷۷)
- وقتی از عشق حرف میزنیم از چی حرف میزنیم[14] (۱۹۸۱)
- کلیسای جامع (۱۹۸۳)
- فیل (۱۹۸۸)
- گردآوردهها
- تک داستانها
از مجوعهٔ «میشود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟» : هیچکس چیزی نگفت[17]*/ همسرِ دانشجو[18]*/ همسایهها[19]*/ دوچرخهها، عضلهها، سیگارها[20]*/ میشود لطفاً ساکت باشید، لطفاً؟
از مجموعهٔ «فصلهای سخت» : فاصله[21]*/ احمق[22]* (عنوان پس از بازنگری : «سومین چیزی که پدرم را کُشت»[23]*)/ این همه آب و این قدر نزدیک به خانه[24]*
از مجموعهٔ «وقتی از عشق حرف میزنیم از چی حرف میزنیم» : وقتی از عشق حرف میزنیم از چی حرف میزنیم/ چرا شما نمیرقصید؟[25]*
از مجموعهٔ «کلیسای جامع» : ویتامینها[26]*/ محتاط[27]*/ از کجا تلفن میکنم/ خانهٔ چف[28]*/ تَب[29]*/ پَرها[30]*/ کلیسای جامع/ یک چیز کوچک و خوب
از مجموعهٔ «فیل» : جعبهها[31]*/ کسی که روی این تخت میخوابیده[32]*/ پیغام/ Blackbird Pie
[ویرایش] شعر
- مجموعهها
- نزدیک کلامَث (۱۹۶۸)
- بیخوابی زمستانی[33]* (۱۹۷۰)
- ماهی آزاد در شب سفر میکند[34]* (۱۹۷۶)
- جایی که آبها به هم میرسند[35]* (۱۹۸۵)
- آبی آسمانی[36]* (۱۹۸۶)
- راهی نو به آبشار[37]* (۱۹۸۹)
- گردآوردهها
- مقالات، اشعار، داستانها (آثار چاپنشده در مجموعهها)
- آتشها: مقالات، اشعار، داستانها[40]* (۱۹۸۳)
- قهرمانی بس است، لطفاً (۱۹۹۹)
- اگر کارم داشتی تلفن کن (۲۰۰۰)
[ویرایش] برگردان آثار به فارسی
- داستانی
- کلیسای جامع؛ مجموعهٔ نوزده داستان کوتاه، ترجمهٔ فرزانه طاهری، انتشارات نیلوفر، ۱۳۷۷
- فاصله و داستانهای دیگر؛به همراه مقالاتی در شناخت کارور، ترجمهٔ مصطفی مستور، نشر مرکز، ۱۳۸۰
- شعر